#سیره_تربیتی_شهدا
📝 راوی: #همسر_شهید #موسوی_راد
🔶 اولش که قبول نمیکرد، با اصرارهای من بالاخره راضی شد ازدواج کند.
🔹 معیارهایی برای انتخاب همسر داشت، دلش میخواست همسرش با ایمان باشد، به مادرش میگفت «مادر جون! زنی میخوام که با خدا باشه، دوست دارم طوری باشه که به حجابش افتخار کنم.»
♦️ روز اول به همسرش گفته بود «من به خاطر این ازدواج کردم، که دینم کامل بشه؛ چون بنای شهادت دارم، میخوام وقتی شهید شدم، با دین کامل برم به دیدار خدا.»
📚 #کتاب کاش با تو بودم
🌀 با ما همراه باشید.
#سبک_زندگی
#سیره_شهدا
#شهید_سید_احمد_موسوی_راد
به نقل از کانال استاد تراشیون
🆔 @khanoomonlin
Rasooli.Engar.Na.Engar.mp3
8.37M
انگار نه انگار
با نوای :حاج مهدی رسولی
#فاطمیه
@khanoomonlin
🌴🏴❄️🏴🌴
🔰در رثای متفکر برجسته آیت الله مصباح یزدی
🔶از شخصت علمی تا جریان سازی برای تمدن نوین اسلامی )🔶
موسی نجفی:
✅این روزها که مصادف با رحلت متفکر برجسته اسلامی مرحوم آیت الله مصباح یزدی است شاید مهمترین نکته ای که در مورد ایشان دوست و دشمن اتفاق نظر دارند، همانا تاثیر بسیار زیاد آن مرحوم در "فرهنگ سازی علمی - دینی " در سطوح عالی بین حوزه و دانشگاه است ۰ آنچه در این زمینه ایشان را از سایر افراد متمایز می کند صرف نظر از شخصیت علمی و دینی عمیق ، توفیق و یا فرصتی است که نامبرده در "جریانی" کردن این امر مهم به دست آورد و یا برای آن صبورانه طی چند دهه برنامه ریزی نمود۰
🔴در این زمینه تاسیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در قلب حوزه علمیه قم با تربیت هزاران نفر محقق و متخصص متعهد از کارهای بزرگی است که تا مدتها تاثیرات خود را بر بخش مهمی از علوم انسانی کشور نشان خواهد داد و بدون شک باقیات صالحات مهمی برای آن مرحوم محسوب می شود انشاالله؛ پر واضح است که تحول در علوم انسانی یکی از اصلی ترین پایه های رسیدن به "تمدن نوین اسلامی" است و از این منظر آن مرحوم در زمره کسانی قرار می گیرد که در تحول کیفی و عالی در گذار به سمت این مرحله نقش بسیار مهمی را ایفا نموده است و نام وی با بخش مهمی از تاریخ نظری انقلاب اسلامی پیوند می خورد ۰
شاید بخش اصلی کینه و دشمنی تمام نشدنی برخی افراد و جریانات با وی ریشه در این مطلب ، یعنی تمرکز بر "جریان سازی علمی" برای حال و آینده انقلاب اسلامی داشته باشد ۰
@khanoomonlin
#معرفی_بازی
👈 ویژه کودکان بالای ۱۰ سال
✅ چوب و میخ نجاری
🔻 قطعات مختلقی از چوب را برای فرزندان تهیه کنید. یک چشک، میخ و چسب چوب را هم در اختیار قرار دهید. دادن اره نجاری به دست کودک ممنوع است؛ اما با احتیاط و نظارت می توان اره نجاری را به نوجوانان داد؛ البته اره مویی خطر کمتری دارد. حالا اجازه بدهید فرزندتان با خلاقیتی که به خرج می دهد، چیزی را درست کنید.
📚 برگرفته شده از کتاب بازی، بازوی تربیت
#بازی
#کودک
#چوب
🆔 @khanoomonlin
🔴پیام کنایه آمیز محسن رضایی به روحانی در مورد بورس
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در انتقاد از رئیس جمهور به دلیل وضعیت کنونی بورس در حساب توییتر خود نوشت:
🔹آقای روحانی در پاسخ به نگرانی اقتصاددان ها گفته بود «پنبه در گوش» خود بگذارید که خبرهای مثبت بورس ما را نشنوید!
🔹ظاهراً خود نیز چنین کرده است.
🔹یک مسلمان، پنبه را ازگوش رئیسجمهور درآورد کهصدای مردم ستمدیده را بشنود!
@khanoomonlin
تصاویر بالا همه در دانشگاه های داخلی درس خوندن و به بهترین نحو به مردم و مملکتشون خدمت کردن
تصاویر پایین هم همه دکتراشون رو از آمریکا یا بریتانیا گرفتن و بیشترین ضربه رو به مردم زدن!
@khanoomonlin
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
#دانستنی
بيماري هاي ناشي از نخوردن صبحانه
ابتلا به ديابت
افزايش بيماري قلبي
اضافه وزن افزايش چربي
كند شدن سوخت و ساز
كاهش بهره هوشي
كاهش انرژي بدن
ضعف اعصاب
@khanoomonlin
آرامش کلامی در #خانواده
⚜ زن یا مردی که به خوبی از مهارت های ارتباط کلامی استفاده کند خیلی راحت می تواند در طرف مقابلش تاثیر گذار باشد. یعنی زن نااهل را می توان اهل کرد و یا مرد منحرف را به راه درست کشید به شرط اینکه انسان از این زبان خوب استفاده کند.
➖ در اینجا چند مورد از مهارت های کلامی را نام میبریم:
1⃣ زیبا سخن گفتن
زیبا سخن گفتن دوشاخه دارد و آن استفاده از لفظ زیبا و لحن زیبا است. مثلا برای نشاندن شخص مقابل بروی صندلی می توان الفاظِ بفرمایید، بشین و بِتَمرگ را استفاده کنیم و گاهی از لفظ بفرمایید استفاده می کنیم با لحن مهربان گونه و گاهی با لحن مسخره گونه.
🔹 کارشناسان معتقد اند که اگر در کلام از لحن خوب استفاده شود تا ۴۰٪ درصد تاثیر کلام افزایش پیدا می کند. و لذا عمق پذیری گاهی با یک لحن خوب اتفاق می افتد و کار دشواری هم نیست، فقط کمی دقت می خواهد.
🔰 در روایت از امام على عليه السلام داریم که:
زيبا سخن بگوييد تا پاسخ زيبا بشنويد.
📚 غرر الحكم: ۲۵۶۸
🔻 در پاسخ زیبا سخن گفتن، ثمرهایی از جمله کردار زیبا، رفتار زیبا و حرف گوش کردن زیبا می بینیم.
نکته ای قابل ذکر است که در فرهنگ دینی و حوزه خانواده جواب های، هوی نیست و باید زیبا جواب داد، در زندگی به دنبال جنگیدن نبود چون جنگ جزء نابودی هیچ نتیجه ای ندارد.
#خانواده_زوجین
#روابط_زوجین
به نقل ازپایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون"
@khanoomonlin
16.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️سخنان کامل _کریمی_قدوسی در جلسه دیروز مجلس
🔹 #برجام مُرد و این #مجلس_انقلابی از بوی گند آن، برجام را دفن
🔹انتقاد شدید #کریمی_قدوسی از اعلام آمادگی ظریف برای مذاکره هفته بعد از ترور شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🔹 جناب آقای ظریف، در مصاحبه خود عنوان کرده بودید همچنان آماده مذاکره با آمریکا هستید
👈ماجرای ملاقات ظریف با افسر رئیس صهیونیستی
🔹بدون تضمین همه تعهدات خودتان را در برجام انجام دادید و طرف روی کاغذ به شما قول داد و بعد زیر ان زد
🔹روحانی دردیدار با وزیرخارجه فرانسه پذیرفت که برد موشکی ایران را مورد مذاکره قرار دهد!
🔹ژنرال ارتش فرانسه دعوت کردید و امد به تهران وگفت باید موشکهای ایران زیر ۳۰۰ کیلومتر برد داشته باشند
🔹۸۰ تن طلا را از بانک مرکزی خارج کردید و به باندها سپردید
🔹سردار سلیمانی رفت مسکو و پوتین را متقاعد کرد و دو قدرت جهانی را مقابل هم قرار داد در سوریه.به این میگویند دیپلمات انقلاب.در همان زمان شما طرح برجام ۲ و ۳ را دادید.
🔹سردار سلیمانی زمانی شهید شد که در نقطه عطف پیروزی جبهه مقاومت و آمدن بشار اسد به ایران و ملاقاتش با رهبر بود که شما همان روز استعفا کردید و موجی راه انداختید!
🔹شهید سلیمانی زمانی به شهادت رسید که روحانی بدون اتخاذ کوچکترین تدبیر در آبان۹۸ و داستان بنزین کشور را وارد آشوب کرد.
@khanoomonlin
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
روایت آخرین دیدار؛ حاج قاسم خطاب به همراهان جهاد مغنيه:
🔹مراقب پسر من باشيد خدا خيرتان دهد...
آخرين باری كه حاج قاسم جهاد را ديد دو روز قبل از شهادتش بود؛ با لبی خندان و پُرانرژی مثل هميشه آمد ديدن ِحاج قاسم، با همه برادران حاضر در جمع سلام واحوال پرسي كرد، به حاج قاسم اطلاع دادن جهاد به ديدن شما آمده.حاج قاسم هم با اشتياق فراوان برای ديدن او به برادران گفت بگوييد سريع بيايد داخل پيش من.
🔹تا جهاد داخل اتاق شد حاج قاسم از جايش بلند شد او را محكم بغل كرد، جهاد هم با لحن شيرين و هميشگیاش كه حاج قاسم را عمو خطاب ميكرد و لبخندی كه هميشه زمان ديدن حاج قاسم بر لب داشت با صدای بلند گفت: خسته نباشيد عمو! و شانهی حاج قاسم را بوسيد، خم شد تا دست حاج قاسم را ببوسد اما حاج آقا ممانعت كرد. جهاد هم با صدای آرام رو به سمت او گفت: آخر من آرزو به دل میمانم. باهم نشستند و چای خوردن. برادری كه مسئول جهاد بود آمد داخل اتاق، حاج قاسم تا او را ديد گفت: برادر، جهاد را اول به خدا دوم به شما ميسپارم؛ جان شما و جان او! ايشان اجازهی اينكه به خط مقدم برود را از طرف من ندارد!
🔹جهاد لبخندی زد و باز شانهی حاج قاسم را بوسيد و دستش را بر روی شانه ايشان گذاشت و گفت عمو جان من به فدای شما؛حاج قاسم هم نگاهی پراز عشق و محبت به جهاد كرد و همينطور كه به جهاد نگاه ميكرد رو به سمت آن برادر مسئول گفتن: مراقب پسر من باشيد خدا خيرتان دهد...! آن لحظه همه حاضران در آن جمع عمق عشق و محبت پدر و پسری را بين جهاد و حاج قاسم فهميدن...
@khanoomonlin
#خاطره_طنز
📎حتما" بخوانید 👇
🏳 صد تا به راست ، پنجاه تا به چپ . . .
ما یك عده بودیم كه عازم جبهه شدیم. نه سازماندهی درستی داشتیم و نه سلاح و توپ و خمپاره و... رسیدیم به اهواز.
رفتیم پیش برادران ارتشی و از آنها خواستیم تا از وجود نازنین ما هم استفاده كنند! فرمانده ارتشی پرسید: خُب، حالا در چه رسته ای آموزش دیده اید؟
همه به هم و بعد با تعجب به او نگاه كردیم. هیچ كس نمیدانست رسته چیست؟! فرمانده كه فهمید ما از دَم، صفر كیلومتر و آكبند تشریف داریم،
گفت: آموزش سلاح و تیراندازی دیدید؟ با خوشحالی اعلام كردیم كه این یك قلم را واردیم.
ـ پس این قبضه خمپاره در اختیار شماست. بروید ببینم چه میكنید. دیده بان گزارش میدهد و شما شلیك كنید.
بروید به سلامت!
هیچ كدام به روی مبارك خود نیاوردیم كه از خمپاره هیچ سررشته ای نداریم.
رحیم گفت: انشااللّه به مرور زمان به فوت و فن همه سلاح های جنگی وارد خواهیم شد.
كمی دورتر از خط مقدم خمپاره را در زمین كاشتیم و چشم به بیسیم چی دوختیم تا از دیده بان فرمان بگیرد. بیسیم چی پس از قربان صدقه با دیده بان رو به ما فرمان «آتش» داد.
ما هم یك گلوله خمپاره در دهان گل و گشاد لوله خمپاره رها كردیم.
خمپاره زوزه كشان راهی منطقه دشمن شد.
لحظه ای بعد بیسیم چی گفت: دیده بان میگه صد تا به راست بزنید!
همه به هم نگاه كردیم. من پرسیدم: یعنی چی صد تا به راست بریم؟
رحیم كه فرمانده بود كم نیاورد و گفت: حتماً منظورش این است كه قبضه را صد متر به سمت راست ببریم.
با مكافات قبضه خمپاره را از دل خاك بیرون كشیدیم و بدنه سنگینش را صد متر به راست بردیم.
بیسیم چی گفت: دیده بان میگه چرا طول میدین؟
رحیم گفت: بگو دندان روی جگر بگذاره. مداد نیست كه زودی ببریمش!
دوباره خمپاره را در زمین كاشتیم.
بیسیم چی از دیده بان كسب تكلیف كرد و بعد اعلام آتش كرد.
ما هم آتش كردیم!
بیسیم چی گفت: دیده بان میگه خوب بود، حالا پنجاه تا به چپ برید!
با مكافات قبضه خمپاره را در آوردیم و پنجاه متر به سمت چپ بردیم و دوباره كاشتیم و آتش!
چند دقیقه بعد بیسیم چی گفت: میگه حالا دویست تا به راست!
دیگر داشت گریه مان می گرفت.
تا غروب ما قبضه سنگین خمپاره را خركش به این طرف و آن طرف می كشاندیم و جناب دیده بان غُر میزد كه چرا كار را طول میدهیم و جَلد و چابك نیستیم.
سرانجام یكی از بچه ها قاطی كرد و فریاد زد: به آن دیده بان بگو اگر راست میگه بیاد اینجا و خودش صد تا به راست و دویست تا به چپ بره!
بیسیم چی پیام گهربار دوستمان را به دیده بان رساند و دیده بانكه معلوم بود حسابی از فاصله افتادن بین شلیك ها عصبانی شده، گفت كه داره میآد.
نیم ساعت بعد دیده بان سوار بر موتور از راه رسید. ما كه از خستگی همگی روی زمین ولو شده بودیم، با خشم نگاهش كردیم.
دیده بانكه یك ستوان تپل مپل بود، پرسید: خُب مشكل شما چیه؟ شما چرا اینجایین.
از جایی كه صبح بودید خیلی دور شدین!
رحیم گفت: برادر من، آخر هی میگی برو به راست. صد تا برو به چپ. خُب معلوم كه از جایی كه اوّل بودیم دور میشیم دیگه.
ستوان اول چند لحظه با حیرت بروبر نگاهمان كرد.
بعد با صدای رگه دار پرسید: بگید ببینم وقتی میگفتم صد تا به راست، شما چه کار میكردین؟
ـ خُب معلومه، قبضه خمپاره رو در می آوردیم و با مكافات صد متر به راست می بردیم!
ستوان مجسمه شد.
بعد پقی زد زیر خنده.
آنقدر خندید كه ما هم به خنده افتادیم.
ستوان خندهخنده گفت: وای خدا!
چه قدر بامزه، خدا خیرتان بده چند وقت بود كه حسابی نخندیده بودم. وای خدا دلم درد گرفت.
ما كه نمی دانستیم علّت خنده ستوان چیه، گفتیم: چرا میخندی؟
ستوان یك شكم دیگر خندید.
بعد خیسی چشمانش را گرفت و گفت: قربان شكل ماهتان برم، وقتی می گفتم صد تا به راست، یعنی اینكه با این دستگیره سر خمپاره را صد درجه به راست بچرخانید، نه اینكه كله اش را بردارید و صد متر به سمت راست ببریدش!
و دوباره خندید.
فهمیدیم چه گافی دادیم.
ما هم خندیدیم.
دست و بالمان از خستگی خشك شده بود، اما چنان می خندیدیم كه دلمان درد گرفته بود.
@khanoomonlin