eitaa logo
گاهی با دوستان خدا
36 دنبال‌کننده
878 عکس
332 ویدیو
16 فایل
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب می شود گاهی نمیشودکه نمیشودکه نمی شود گویی به خواب بودجوانیمان گذشت گاهی چه زودفرصتمان دیرمی شود کاری ندارم کجایی چه می کنی بی عشق سرمکن که دلت پیرمی شود/قیصرامین پور ارتباط با ما @rahj00
مشاهده در ایتا
دانلود
nf00774396-1.mp3
416.4K
✅سه هدیه خداوند به بندگانش 🔰حجت الاسلام والمسلمین استاد/فرهنگی موسسه امام خمینی
💠 دیدن اهل‌بیت علیهم‌السلام در خواب 🔻 دیدن ائمه علیهم‌السلام در خواب سخت است. شیطان به صورت ائمه نمی تواند در خواب مجسم شود ولی گاهی در خواب شخص دارد کسی را می بیند و شیطان به فرد خواب بیننده به اشتباه القا می کند که این امام است؛ 🔸 چون خواب بیننده در تخیلاتش عصمت ندارد؛ یعنی یک بخش خواب او این است که او فردی را دیده است، بخش دوم این است که در خواب به همین فرد گفته شده که این امام است و بخش سوم دیگر ماجرای خواب است. این فرد یک شخصی را خواب دیده است و شیطان می تواند در او تصرف کند و بگوید این فرد امام زمان علیه السلام است، ما که قیافه امام زمان علیه السلام را ندیده ایم تا با آن قیافه ای که در خواب می بینیم تطبیق کنیم و بفهمیم امام علیه السلام هست یا نیست؟! 🔹 صورتی که ما می بینیم ممکن است صورت ساخته شده نفس ما باشد نه شیطان. مسئله تمثلات شیطان با مسئله تمثلات نفس خود انسان، فرق می کند و هر دو وجود دارد؛ مثلا می شود من سال گذشته خواب امام زمان علیه السلام را دیده باشم و امسال نفس من بیاید و یک صورتی شبیه به آن صورت را در خواب برای من بسازد و بگوید این امام زمان است و یک قاعده غلطی را به من القاء کند. 🔸 قضایای خواب‌ها پیچیده است. در این روایت که دارد شیطان به صورت ما اهل بیت تمثل پیدا نمی کند، شکی نیست، ولی ممکن است نفس ممثل کند و شیطان القاء کند او اهل بیت است و این منافات با آن روایت ندارد. 🔹 بعضی وقت ها نفس ممکن است در خواب یک فرد ریش تراشیده یا سبیل در رفته را بگوید این امام است و من نتوانم تشخیص بدهم. تشخیص این امور سخت است، نفس نمی تواند عین صورت امام را بسازد ولی شبیه به آن را می سازد و خود شخص خواب بیننده هم با اهمال از این قضایا رد می شود؛ یعنی افرادی که این خواب ها را می بینند اگر در بعضی از قسمت های خواب آنها را متوقف کنند و سوال کنند ملتفت می شوند که ممکن است خوابشان حقیقی نباشد.‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا 🔸سرنوشت بسیار جالب «ژمی براون»، بانویی که در هالیوود تلاش داشت همکار مسلمانش را مسیحی کند...! 🔷ترجمه و زیرنویس توسط دوست عزیزم سید روح‌الله موسوی @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🗓روز شمار زیارت اربعین ۲۱روز مانده به اربعین
50.1K
سید کریم کفاش که بارها امام زمام را زیارت کردند. 📼استاد عالی 🕰۲۰ثانیه @gahneveshtha
165.6K
وفای به عهد آسید کریم کفاش در حالیکه با امام زمان موجهه شده بود. 📽استاد عالی ⏰۱دقیقه و ۹ثانیه @gahneveshtha
250.5K
شوخی آسیدکریم کفاش با امام زمان 📽استاد عالی 🕰۱دقیقه و ۴۴ثانیه @gahneveshtha
123.3K
🔰همراهی سید کریم کفاش با امام زمان با طی الارض 📽استاد عالی 🕰۵۱ثانیه @gahneveshtha
❇️راز تشرفات سیدعبدالکریم کفاش جناب شیخ عبدالکریم حامد نقل می‌کند که از جناب سیدکریم پینه دوز که هر هفته به ملاقات مولا توفیق می‌یافت، پرسیده شد: «چه کرده‌ای که به چنین توفیقی دست یافته‌ای؟» او در جواب گفت: «شبی در خواب بودم جدم پیامبر ختمی مرتبت (ص) را در عالم رویا دیدم. از ایشان تقاضای ملاقات امام عصر (ع) را نمودم.آ ن حضرت فرمود:«در طول شبانه روز دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا(ع) گریه کن!» از خواب بیدارشدم و این برنامه را به مدت یک سال اجرا نمودم تا به خدمت آن حضرت نایل آمدم. @gahneveshtha
123.3K
🔰همراهی سید کریم کفاش با امام زمان با طی الارض 📽استاد عالی 🕰۵۱ثانیه @gahneveshtha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* اثر گریه بر سیدالشهدا یک داستانک کوتاه 🎥 سرباز امریکایی و رحمت واسعه اباعبدالله علیه السلام 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ یک دقیقه @gahneveshtha
‍ * 🔻در روایت است: «گاهى در بهشت بر اهل بهشت يك تجلى مى ‏شود كه سال ها اين ها در كمال و اوج لذت بى حس مى ‏افتند؛ يك نورى تجلّى مى‏ كند بر اهل بهشت كه نهايت لذت به آن ها دست مى ‏دهد و اصلا بى‏ حس مى ‏افتند و فكر مى‏ كنند كه خود خداى متعال با تمام زيبائيش تجلى كرده است. 🔹بعد كه به هوش مى‏ آيند مى ‏پرسند:« چه خبر بود؟ چى شد كه اين تجلى شد و اين نور بهشت را گرفت؟» به آن ها گفته مى ‏شود: «حضرت سيدالشهداء (عليه‏ السلام) آمدند رد شدند لبخندى به اهل بهشت زدند و اين نور از دندان ‏هاى مبارك حضرت سيدالشهداء (عليه ‏السلام) ساطع شد.» ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
استوری نویسنده سریال گاندو پس از پخش آخرین قسمت
❇️هنر قهرمان پروری خلاقانه ✍پس از پخش آخرین قسمت از سریال گاندو ،و در حالیکه اینطور به مخاطب القا میشد که کاراکتر اصلی داستان به شهادت رسیده ،بخشی از مخاطبین و هوادارن سریال کامنتهای زیادی در پیج نویسنده فیلنمامه قرار دادند که نویسنده را به انتشار این استوری وادار کرد. 🔹در نگاه اول شاید این خبر عجیب به نظر بیاید که چگونه و چرا قشری از مردم تا این حد تحت تاثیر یک سناریوی داستانی واقع شده اند؛ چه بسا بعضی از ما با ملامتگری این قشر را قضاوت کنیم و وابستگی آنها به یک اثر هنری را اتلاف وقت بدانیم .اما فارغ از تاثیر هیجانی که بعضی از آثار هنری بر مخاطب دارند (که البته هم ناشی از قوت محتوا و گاهی هم ناشی از احساسات مخاطب است)گاندو نه از آن جنبه عمومی که لازمه بسیاری از آثار اکشن است،بلکه از جهات دیگری ویژگی هایی داشت که مخاطب را به خود دلبسته کرده بود و این حد از اثرگذاری بر احساسات او را برجا گذاشت. 👈راز این تشنگی را شاید این طور بشود بیان کرد که طی سالهای اخیر به دلیل خطای محاسباتی مدیران هنری سیما و سینما ،با دور شدن از ذائقه مخاطب، علی رغم سیل انتقادهایی که از جانب مخاطب بسیاری از آثار هنری به راه می افتاد،ولی متولیان و صاحبان آثار هنری گاها بدون توجه به خواست مخاطب، در نوعی از خودرایی بی حساب و کتاب ، جهت گیری اصلی در تولید را به سمت اثار سطحی بعضا سخیف و ملال آور قرار می دادند. ⬅️بنابراین واکنش های هواداران گاندو را نباید صرفا یک برانگیختگی احساسی زودگذر از ناحیه مخاطب تحلیل کرد بلکه این حد از دلبستگی به قصه،شاید ناشی از خلائی است که او در این سالها احساس کرده است ؛ گویی مخاطب از نبود قهرمان های مورد انتظارش بغضی داشته که حالا به این شکل نمایان شده؛آن خلاء،کمبود قهرمان پروری خلاقانه است که طی یکی دو دهه اخیر با تلاش های مغرضانه و یا ناآگاهانه به سمت کم رنگ شدن رفته بود. 🔸مخاطب گاندو مجدوب قهرمان هایش است.نه قهرمان هایی که فقط اکشن کار اند و مخاطب را پای حرکات رزمی و بدلکاری هایشان میخ کوب می کنند.نه لزوما قهرمان هایی که آرمان شان رسیدن به عشقی شخصی باشد و گاه هم سر از خیانت در آورند .مخاطب گاندو قهرمانش را گمنام های بی ادعایی می داند که از "منیت " دور شده اما نه انقدر دور که به حد "جانبازهای شعاری" برسند؛اتفاقا او مجذوب قهرمانی است که کمتر شعار می دهد و بیشتر اهل غیرت است.تعصب مخاطب نسبت به کاراکتر ساده پوش و کم ادعای داستان این حقیقت را به وضوح نشان داد که برای جذب و نفوذ در دل و فکر مخاطب نیازی به ترسیم چهره ای فرازمینی و سوپرمن نیست؛نیازی به لوکیشن های پر زرق و برق و لوکس و گریم های چشم گیر نیست. انتظار مخاطب با به تصویر کشیدن مردی ساده ،بدون کمترین امتیاز ظاهری و جسمی اما مصمم و پر اراده هم برآورده می شود. 🔹گاندو نه فقط به جهت افشاگری هایش محبوب شد که به جهت چینش هنری حوادثش ،دل مخاطب را بدست آورد. 🔸هر چند با نگاه منصفانه باید گفت برخی از سکانس ها جزء حواشی زائد فیلم محسوب می شدند و به لحاظ اثرگذاری تربیتی آن هم بر مخاطبی که احیانا از سنین مختلف پای آن می نشست چه بسا نیاز به ملاحظه بیشتری داشت؛خصوصا سکانس ها و دیالوگ هایی که حاکی از روابط غیرمتعارف دو جاسوس خارجی بود؛یا نوع پوشش کاراکتر شارلوت که پرداختن به آن شکل شاید نیازی نبود و با در نظر گرفتن حرمت مخاطب ذره ای از اثرگذاری ارزشمند این تولید هنری کم نمی شد. ⬅️امیدواریم این گزارشات و بازخورد مطلوبی که مدیران سیما از مردم دریافت کردند آنها را بر میدان دادن به فیلم نامه های قهرمان پرور ملی بیشتر ترغیب کند ،چرا که حرکت در این مسیر ،حرکتی مطلوب و خلاف آن تلاشی است که سالها توسط متولیان ضدفرهنگی بعضا دولتی برای دور کردن مخاطب از هویت اصیل ملی اش انجام شده بود. ✍ره جو @gahneveshtha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 راهکار معتاد نشدن بچه‌ها به رسانه 🔻 متاسفانه سرگرمی بیش از حد رسانه‌ها و رعایت نکردن مقدار و زمان استفاده از آن آسیب جدی به بچه‌ها می‌زند و فرصت و تحلیل را از آنها می‌گیرد، چون دچار اضافه بار اطلاعاتی می‌شوند. 🔹حتی ما بزرگترها هم دچار این آسیب هستیم که بسیار بیشتر از آنکه بتوانیم تحلیل کنیم، اطلاعات دریافت می‌کنیم. مثلاً در ۱۰ کانال خبری عضو هستیم، یا باید همه وعده‌های خبری را ببینیم با اینکه خبرها تکراری است! این اتفاقی است که در عصر برای ما افتاده و فکر می‌کنیم چون دسترسی داریم باید مصرف کنیم. چنین رفتارهایی اثر القایی روی بچه ها می‌گذارد. 🔸 برای درمان این اعتیاد، مثلا باید سر ساعت مشخصی را روشن کنیم و وقتی برنامه مورد نظرمان تمام شد، آن را خاموش کنیم و مثلا ۱۰ دقیقه بعد برنامه مورد نظر فرد دیگر شروع می‌شود، تلویزیون را روشن کند و بعد از پایان برنامه خاموش کند. گاهی لازم است به این شکل رفتار کنیم تا به بچه‌ها نشان دهیم، این ما هستیم که تلویزیون را کنترل می‌کنیم نه او! اگر این مسائل را رعایت نکنیم بچه‌ها دچار اعتیاد مصرف رسانه می‌شوند. 🎤استاد حسین غفاری از کانال روشنان @gahneveshtha
خیلی از ما والدین مبتلا هستیم بهش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
170.9K
بسم الله الرحمن الرحیم شکر خدا که ماه محرم ،توفیق حیات داشتیم و اشک بر سیدالشهدا روزی امت اسلامی مان شد. اکنون که با عنایت اهل بیت در آغاز ماه صفر توفیق ادامه حیات یافتیم ،جهت سلامتی و اظهار محبت به حضرت صاحب الزمان ارواحنا له الفداه بنای قربانی داریم ان شالله. وکیل شما هستیم در جمع آوری صدقات به قصد قربانی برای سلامتی و ظهور امام زمان علیه السلام. به اذن خدا پس از ذبح گوسفند ،بسته های گوشت میان نیازمندان توزیع می گردد. فرصت پرداخت: تا شب اربعین شماره کارت: ۶۰۳۷۹۹۱۷۸۴۰۸۱۰۷۱ فاطمه صادقی
فردا روز سوم ماه صفر یک نماز با ارزش دارد. 1ـ «سیّد بن طاووس» نقل کرده است: در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوان که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انّا فتحنا» (فتح) و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «توحید» قرائت شود و پس از سلام نماز، صد بار صلوات بفرست و صد بار آل ابى سفیان را لعنت کن و صد مرتبه استغفار نما و آنگاه حاجت خویش را از خداوند بخواه. (ان شاء اللّه به هدف اجابت مى رسد). @gahneveshtha
اطلاع از جایگاه حضرت حجت ابن الحسن ارواحنا له الفداه
🔰 | توبه روشنفکرانه 👈🏼 چرا زندگی پر فراز و نشیب جلال آل‌احمد یک مسیر رو به تکامل بود؟ 🗒 همزمان با سالروز درگذشت جلال آل‌احمد پایگاه KHEMANEI.IR در گزارشی تحلیلی به بررسی شخصیت وی پرداخته است. 🔻 رهبر انقلاب درباره شخصیت جلال عقیده دارند: «... روزی توده‌ای بود. روزی ضد توده‌ای بود و روزی هم نه این بود و [نه] آن. بخش مهمی از شخصیت جلال و جلالت قدر او همین عبور از گردنه‌ها و فرازونشیب‌ها و متوقّف نماندن او در هیچ‌کدام از آن‌ها بود. کاش چند صباح دیگر هم می‌ماند و قله‌های بلندتر را هم تجربه می‌کرد.» ▫️در ادامه‌ی همان یادداشت هویت و ماهیت سیر زندگی مرحوم آل‌احمد را چنین تشریح می‌کنند: «در نظر من، آل‌احمد، شاخصه‌ی یک جریان در محیط تفکر اجتماعی ایران است... در یک کلمه می‌شود آن را توبه‌ی روشن‌فکری نامید. با همه‌ی بار مفهوم مذهبی و اسلامی که در کلمه توبه هست.» ▫️در چنین نگاهی، می‌توان شاخصه‌ی اصلی شخصیت‌هایی مانند جلال و جریان‌های شبیه به آن را جریان توبه و یا به‌عبارت لغوی‌اش جریان بازگشت دانست. اگر سخن از بازگشت کنیم، سوال بعدی این خواهد بود که بازگشت از کدام مسیر؟ بازگشت از مسیر قهر با سنت‌های فکری و فرهنگی خودی! ▫️مهم‌ترین دلیل نگاه منفی جامعه‌ی روشن‌فکری داخلی به جلال هم به‌دلیل همین مسائل بود. روشن‌فکر دست به قلمی که به تعبیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در روزگاری که او را شناختند، نه‌تنها ضد مذهب نبود، بلکه گرایش به مذهب داشت… 🔍 ادامه این گزارش را در آدرس khl.ink/FlKu3 بخوانید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🖤🖤 کاش اصلا فرات خالی بود خیمه گاه حسین، دریا داشت تیغ از دست شمر می‌افتاد و رقیه همیشه بابا داشت.... 🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ابد در پیش داریم 🔶ملائکه انسان را سرزنش می‌کنند که چرا به شکل شتر و گاو و پلنگ و بوزینه و با چهره‌ای کریه محشور شدید؟‍! مگر بشیر و نذیر نداشتید؟! مگر معلم نداشتید؟!
بعد از حال و احوال دوستش پرسید: _"شرمنده امشب ما مهمان داریم،شما می تونی استثنائا زحمت خرید واسه صبحانه فردا رو بکشی؟". _"حتما،اشکالی نداره." _پس بی زحمت ۶۰تا دونه خیار،۶۰تا دونه گوجه،۴۰تا دونه گردو و سه بسته پنیر بگیر،پولم ۲۰۰تومن میدم اگه کم یا زیاد شد خبر بده." عصر قرار شد سری بزند به فروشگاهی که نزدیک خانه شان بود.هرچند بچه های هیات از آنجا خرید نمی کردند.گردو و پنیر را خرید.از عابر بانک حساب موجودی اش را گرفت؛ هفتادوشش هزار وهشتصد تومان مانده بود. سراغ گوجه و خیار رفت. فروشنده کیسه خیار و گوجه را روی ترازو گذاشت. حساب و کتاب می کرد که اگر کم بیاورد از کارت خودش برمی دارد.اگر هم زیاد شد بر می گرداند. در این فکر بود که بچه ای شروع کرد به شیطنت و میوه های سبدها را به هم ریخت.فروشنده که چشمش به پسرک افتاد، بلند داد زد: _"دست نزن بچه جون.چرا به هم میریزی میوه هارو ؟". پسرک جواب داد: _"میخوام اونی که دوست دارم رو بردارم،بابام خودش پولش رو میده". مادرش که دورتر ایستاده بود بچه را صدا زد و گفت: _" نه،اینها گرونه؛ بزار سرجاش". پسرک شرمنده شد و میوه ها رو برگرداند؛سرش را زیر انداخت و از مغازه بیرون رفت. با خودش فکر کرد ،پسرک چقدر روی بابایش حساب می کرد؛حتما بابایش خیلی هوای خریدهای پسرک را داشته. فروشنده کیسه ی خیار و گوجه را داد دستش. _"چقدر شد؟" _"هفتاد وشش هزار وهشتصد". ************** ✍ره جو @gahneveshtha
بابای امّت،هوای خرید هیات دعای ندبه اش را داشت.
❇️التماس های شان دم غروب که رسیدیم کربلا، بی خوابی های تلنبار شده حالی برایم نگذاشته بود.دنبال جایی برای استراحت بودیم.وسط کوچه جوانی رو دیدیم که به زائرها تعارف می کرد.در حیاطشان باز بود؛ رفتیم داخل. گاراژ بزرگی بود که یک گوشه اش بساط دیگ و آشپزی پهن بود و گوشه ای هم چادر زده بودند برای استراحت زوار.مرد موکب دار به هر زایری که از راه می رسید پتو و بالش می داد. زن و مرد با هم نشسته بودند، صلاح ندیدم آنجا دراز بکشم.چند متر آن طرف تر چند چادر مسافرتی پهن بود.یکی از چادرها باز بود.چهار زن جوان عرب نشسته بودند و با هم حرف می زدند.یکی هم دستش به بچه اش بود.سلام کردم ودست و پا شکسته گفتم که اگر یک ساعتی استراحت کنم می روم.یکی از زنها جا باز کرد و تعارفم کرد؛تا خواستم بروم داخل، زن جوان که داشت بچه اش را می خواباند با دستش نه درشتی تحویلم داد.چادر به هم ریخت.باهم بگو مگو کردند. اصلا راضی نبودم که بین شان تلخی باشد.به زن جوان حق می دادم.فضای کوچک آن چادر مسافرتی و چهار پنج نفر که همگی هم خسته بودند؛انتظار نداشتم قربان صدقه ام بروند.معذرت خواهی کردم و بیرون آمدم.هنوز چند قدم دور نشده بودم که یکی صدایم کرد.زنی بود که بخاطرم به رفیقش نهیب زده بود.دستم را گرفت و معذرت خواهی کرد . گفت که او بچه داردو کم حوصله است.گفتم که حالش را می فهمم و مشکلی نیست. صورتش پر بود از شرمندگی؛ به یکی از چادرها اشاره کرد و خواست که همراهش بروم. چادر مردهایشان بود، ولی نبودند.قرار شد تاقبل از برگشتن مردها همان جا بخوابم.بچه ها رفتند با دختر بچه هایی که داخل گاراژ بازی می کردند همراه شوند.دلواپسی برگشتن مردها نمی گذاشت خوابم ببرد.ولی خستگی از تنم در رفت. بعد از نماز بلند شدم و رفتم داخل محوطه که بچه ها از چشمم دور نباشند.موکب دار مثل پروانه دور زائرها می گشت.حلیم پخته بود و یکی یکی توی چادرها پخش می کرد.موز می آورد و دست زائرها می داد. چشمم به دست هایی بود که محبت از آن لیز می خورد و راه می گرفت به دل زائرها. نگاه دخترکان موکب پر بود از التماس. دور و بر بابا می گشتند و دست زائرها را پر می کردند. التماس های موکب دار یادم مانده. التماس های زیر نور ماه ، از سر فقر نبود. سر ریز توانگری، دست اهالی عراق را به سوی مان دراز می کرد . اصلا اربعین قرن بیست و یک ،دنیای وارونه ای است.شاید دنیا نیست.تکه ای ابر است که از هفت آسمان آن بر تر پایین آمده و نشسته روی زمین. در دنیای ما بی نیازها دست التماس دراز نمی کنند؛دعوای اهل دنیا بر سر طعمه هاست نه فداکاری ها. در دنیای همسایه های حسین(ع)،اهل خانه تا صبح خیابان گردی می کنند ؛نه از سر بیکاری؛می خواهند زائری دشت کنند.نه برای چاپیدن و سرکیسه کردن مسافرها. شاید التماس شان را یکی یکی توی کیسه ای می ریزند ومی برند حرم به امام نشان می دهند. حتما سنگ تمام امام چشم شان را گرفته؛حق دارند؛ چشمم به دست موکب دار بود که داشت زیلوها را می تکاند. چه کسی داشت به دلش دست می کشید و غبارش را می تکاند؟ ✍ره جو 🔹گاهی با دوستان🔹 @gahneveshtha