💐 #شوق_سفر 💐 زنجان زیبا 💥رختشویخانه، منحصر به‌ فردترین جای دیدنی زنجان است. در زمان قاجار، حاکم زنجان، این‌جا را برای راحتی زنان ساخت. 💥این مکان، محلی برای رخت شستن زنان زنجان بوده است. انشعابی از قنات، برای رساندن آب به این محل ساخته شده و زنان می‌توانستند در محیطی خصوصی در فصل سرد یا گرم سال در اینجا رخت بشورند. 💥حیاط رختشویخانه بسیار زیباست و توصیه می‌کنیم که وقتی به خیابان سعدی رفتید، حتماً رختشویخانه را ببینید. در کنار رختشویخانه به بازار صنایع‌دستی هم سری بزنید و در پایان در شربتخانه، یک شربت باب میل خودتان بخورید. 🌺👈 گالری یاس👇 🌺👉 @galeriyasrazeghi

💐#شوق_سف 💐 زنجان زیبا 🌅بازار زنجان ، وقت خوب زندگی 💥این‌جا بوی زندگی جاری‌ست. بازار بزرگ زنجان، بلندترین بازار ایران و جالب‌ترین در بین جاهای دیدنی زنجان است و با سقف آجری و سراها و چای‌خانه‌ها، قسمت‌های زیادی برای بازدید دارد. اگر به بازار زنجان رفتید به «سرای ملک» حتما سری بزنید. سکوتی بی‌نظیر این‌جا برقرار است که ناگهان شما را وارد جهانی دیگر می‌کند. 🌺👈 گالری یاس👇 🌺👉 @galeriyasrazeghi

مزاج شما کدام است؟👆🏻 صفراوی: زود رنج، بی قرار، پرخاشگر،تحریک پذیر،متلون،تکانشی خوش بین ،فعال دموی: مردم آمیز،معاشرتی،پرحرف،پاسخ گو،سهل گیر،سرزنده،بی خیال،پیشگام سوداوی : دمدمی، مضطرب،انعطاف ناپذیر،هوشیار، بدبین،خوددار،مردم گریز،بی سروصدا بلغمی: تاثیرپذیر،محتاط،فکور،مسالمت جو،بانظم،با ثبات،میانه رو،آرام 🌺👈 گالری یاس👇 🌺👉 @galeriyasrazeghi

#حدیث ✍️رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم) می‌فرمایند: بر شما باد کدو! چرا که عقل را پالایش میکند و مغز را افزایش می‌دهند. 📚: دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۱۳ 🌺👈 گالری یاس👇 🌺👉 @galeriyasrazeghi

🥀#روغن_زیتون🥀 💐در روایت آمده است: ای علی، بر تو باد روغن زیتون. آن را بخور و با آن #روغن_مالی کن. زیرا کسی که روغن زیتون بخورد و با آن روغن مالی کند #شیطان تا چهل روز #نزدیک_او_نمی‌شود.😍 🔸اگر مراد از شیطان همان وسواس خناس باشد، مرتکب گناه نمی‌شود. 🔸اگر مراد میکروب و ویروس باشد که همین مراد است، یعنی شخص بیمار نمی‌شود. 👈بنابراين خوردن و روغن مالی با زیتون روشی برای حفظ نفس از بیماری است. ⁉️روغن مالي از كجا شروع شود؟؟ 💐رسول اكرم (ص)مي فرمايد: اگر روغن مالي مي كنيد اول از سر و بعد از محاسن شروع كنيد منظور از مجموع سر يعني اول حاجب ( #ابرو ) بعد #سبيل بعد #بيني بعد #موي_سر و بعد #محاسن است. بهتر است كه وجوب ترتيب رعايت شود و بسيار نيكوست، بعد از سر #جسم روغن مالي شود. 🌺طب اسلامی شیعی 👇 🌺 @tebbe_eslamie_shiei 🌺👈 گالری یاس👇 🌺👉 @galeriyasrazeghi

☘ #برگ_چغندر ☘ #خواص 1⃣درمان دردها 2⃣مناسب بعنوان غذای شخص بیمار (باعث خواب و التیام درد او میشود). 3⃣درمان بی خوابی (بهترین درمان) 4⃣ درمان کمبود کلسیم در ایام بارداری 5⃣درمان برای غلبه دم 6⃣ درمان ضعف _اعصاب 7⃣درمان تپش قلب و خفقان 8⃣درمان پوکی استخوان 9⃣درمان دفع ژن مضر (ساقه برگ چغندر که قرمز رنگ است نباید خورده شود فقط برگش مصرف شود) 🔟درمان لاغری و ضعف_بدن 1⃣1⃣پیشگیری از جذام 2⃣1⃣ درمان برسام و التهاب پرده ی دیافراگم 3⃣1⃣تقویت استخوان 4⃣1⃣زیاد کردن عقل 5⃣1⃣ صاف_کننده_خون 6⃣1⃣درمان پیسی یا ویتیلیگو (اگر گوشت را با آن بپزند) 🌺طب اسلامی شیعی 👇 🌺 @tebbe_eslamie_shiei 🌺👈 گالری یاس👇 🌺👉 @galeriyasrazeghi

📣داستان داریم📣 📕 #داستانک_گالری_یاس 📌 عدالت علی (ع) 🌿زنی به نام «سوده همدانی» از شیعیان امام بود، در جنگ صفین برای تشجیع (ترغیب شجاعتشان) سربازان و فرزندان دلاورش، اشعار حماسی می‌خواند، که سخت بر معاویه گران آمد و نام او را ثبت کرد. 🌱🌺🌱 🌿روزگار گذشت و امام علی علیه‌السلام به شهادت رسید، و فرماندار معاویه بسر بن ارطاة، بر شهر همدان مسلط گشت، و هر چه می‌خواست انجام می‌‌داد، و کسی جرئت اعتراض یا مخالفت را نداشت سرانجام سوده، سوار بر شتر به دربار معاویه در شام رفت، و از قتل و غارت و فساد فرماندار به معاویه شکایت کرد. 🌱🌺🌱 🌿معاویه او را شناخت و سرزنش کرد، و گفت: یاد داری که در جنگ صفّین چه می‌کردی؟ حال دستور می‌دهم تو را سوار بر شتری برهنه تحویل فرماندارم بدهند تا هر گونه دوست دارد، با تو رفتار کند؟... 🌱🌺🌱 🌿سوده، در حالی که اشک می‌ریخت این اشعار را خواند: صلّی الاله علی جسم تضمّنه قبر فاصبح فیه العدل مدفوناً قد حالف الحق لا یبغی بد بدلا فصار بالحق و الایمان مقروناً «خدایا درود بر پیکر پاکی فرست که چون دفن شد عدالت هم دفن شد، و خدا سوگند خورده که همتایی برای او نیاورد، و تنها او با حق و ایمان همراه بود» 🌱🌺🌱 🌿معاویه با شگفتی پرسید: چه کسی را می‌گویی؟ و این اشعار را پیرامون چه شخصی خواندی؟ سوده گفت: حضرت علی علیه‌السلام را می‌گویم که چون رفت، عدالت هم رفت. 🌱🌺🌱 🌿معاویه! فرماندار امام علی علیه‌السلام در همدان چند کیلو گندم از من اضافه گرفت، به کوفه رفتم وقتی رسیدم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام برای نماز مغرب بپا خاسته بود تا مرا دید نشست و فرمود: حاجتی داری؟ 🌱🌺🌱 🌿ماجرا را شرح دادم، و گفتم چند کیلو گندم مهم نیست، می‌ترسم فرماندار تو به سوی تجاوز و رشوه‌خواری پیش رفته و آبروی حکومت اسلامی خدشه‌دار شود. 🌱🌺🌱 🌿امام علی علیه‌السلام با شنیدن سخنان من گریست و گفت: خدایا تو گواهی که من آنها را برای ستم به مردم دعوت نکردم. سپس قطعه پوستی گرفت و بر روی آن نوشت: 🌿بنام خدا، دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است؛ بنابراین، حق پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آن که (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید! 🌱🌺🌱 🌿سپس دستور داد: کارهای فرمانداری خود را بررسی و جمع‌آوری کن، تو را عزل کردم و به زودی فرماندار جدید خواهد آمد، و همه چیز را از تو تحویل خواهد گرفت. 🌱🌺🌱 🌿نامه را به من داد، نه آن را بست، و نه لاک و مُهر کرد، بلافاصله پس از بازگشت من به «شهر همدان» فرماندار عزل و دیگری به جای او آمد. 🌱🌺🌱 🌿معاویه، آن روز شکایت من از چند کیلو گندم اضافی بود، اما امروز به تو شکایت کردم که فرماندار تو «بسر بن ازطاة» شراب می‌خورد، تجاوز می‌کند، مال مردم را به یغما می‌برد،‌ خون بی‌گناهان را می‌ریزد؛ و تو به جای اجرای عدالت و عزل فرماندار فسادگر، مرا تهدید به مرگ می‌کنی؟ 🌺👈گالری یاس👇 🌺👉 @galeriyasrazeghi