14.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ اگر توی اتوبوس دیدید کسی کشف حجاب کرده اول یه تذکر بدید اگر گوش نکرد به راننده بگید که تذکر بده ...
اگر راننده قبول نکرد ، درگیر نشید فقط شماره اتوبوس رو بردارید و به بازرسی اتوبوسرانی مراجعه کنید
توی این ویدیو یک تجربه شخصی رو براتون به اشتراک میذارم. مطالبه گری اثر داره .
اینم بگم در فرم رضایتی که نوشتم قید کردم که مشروط رضایت میدم و شرطم اینه که اتوبوسرانی آموزش بده به کارکنان اش که باید از آمر به معروف حمایت کنن
فکر کنید در طول ماه چند نفر اینجوری پیگیری کنند، آیا اتوبوسرانی میتونه بی تفاوت بمونه؟🙃🧡
اینم بگم که قسمت بازرسی اتوبوسرانی مشهد خیلی جدی پیگیر شدند و واقعا حمایت کردند،حتی تا پای اخراج راننده داشتن میرفتن، که خودم رضایت دادم.
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ببینید یک لیدر زن چگونه یک گروه از آشوبگران را هدایت میکند
🔸زنی که لباس سفید پوشیده هم گروه خود را مدیریت میکند و هم نفراتی به عنوان محافظ او عمل میکنند (دو زنی که لباس بنفش و مشکی پوشیدهاند)... .
1.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرلشکر سلامی خطاب به دشمنان آشوبطلب: با همین جوانانی که فریب شما را خوردند به سراغتان میآییم
🔴دخترک اخمش هم ناز بود
رویش را برگرداند و گفت اصلا کفش نمیپوشم. راحت نیستم.
بابایی بغلش کرد. چتری هایش را کنار زد. پیشانیش را بوسید
و گفت: پاهای ظریفت آسیب میبیند.
دخترک معنی ظریف را نمیدانست آسیب را هم. بیشتر لج کرد. خودش را از بغل بابا انداخت پایین.
بابایی عصبانی شد. بلندتر گفت چیکار میکنی؟ به خودت صدمه میزنی. دخترک معنی صدمه را هم نمیدانست.
از صدای بلند بابا گریه اش گرفت. عروسکش را پرت کرد. عروسک شکست. پدر را مقصر شکستن عروسک می دانست. هر چه جلوی دستش آمد پرت کرد سمت پدر.
آقای خوشتیپی که روی نیمکت پارک لم داده بود، به پدر گفت: بگذار کفش نپوشد. بگذار خودش تجربه کند.
دخترک خوشش آمد. به مرد لبخند زد.
بابایی دلش نمی آمد. طاقت نداشت خاری را در پای دخترش ببیند.
دخترک دوید وسط پارک. خیسی چمن ها را روی پایش حس کرد. چمن ها کف پایش را قلقلک میدادند. قهقهه زد. نشست لب حوض. ماهی ها دور پایش چرخیدند. بلندتر خندید.
دوید سمت زمین بازی. به نگاه نگران پدر زبان درازی کرد.
خرده سنگ ها سفت و تیز بود. تکه ای چوب پایش را خراش داد. خرده شیشه های شکسته را ندید.
🔹از درد جیغ زد. از خون ترسید.
بابایی بغلش کرد. گفت: کفش هایت را میپوشی؟ از پاهایت محافظت میکنند.
دخترک ناراحت بود، عصبانی از همه
معنی محافظت را نمیدانست.
✍ هدی اسکندری
پ.ن: چه برداشتی داشتید؟!
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#حجاب