🔴 استاد رحیم‌پور ازغدی: قبل از شهید امیرعبداللهیان وزیر و مسئولانی داشتیم که وقتی آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها را می‌دیدند از شدت خنده دهان‌شان مثل اسب آبی باز می‌شد. 🇮🇷

نمونه اول

نمونه سوم

♨️نمونه چهارم

نمونه پنجم

❌حمید فرخ‌نژاد نوشته هر وقت مخالفینتون اجازه داشتن بیان بیرون و امکان مقایسه وجود داشت، اونوقته که میفهمید عددی نیستید! 🔊آق حمید مخالفین ما منتظر اجازه نمیمومن، با هر بهونه‌ای میریزن بیرون! تو جریان فتنه مهسا امینی ریختن بیرون و دیدیم چقدر زیادید(😂) 🔊نظام بزرگواری کرد همین عده‌ی کم رو هم تار و مار نکرد و صبور موند و اجازه داد یه عده خودشون بفهمند پشت پرده‌ای جریان کثیف #زن_زندگی_آزادی چیه! وگرنه برای نظامی که داعش رو جمع کرد، جمع کردن چنتا جوان فریب خورده از کف خیابون یه نصفه روز زمان میبرد! 😏حالام برو پولایی که بهت دادن بابت انتشار این #شبهه رو بشمار یه وقت اشتباه نکرده باشن در پرداخت! ✍میلاد خورسندی

عصرِ مُشوَّش (برای امیر، حسین امیرعبداللهیان) در چنگ مِه، اسبی پریشان‌یال افتاده بر جان جنگل، پنجه‌ی جنجال افتاده کفتارها دارند می‌خندند و می‌رقصند یعنی که شیری در دل گودال افتاده بیم و امید و اشک می‌گردد به دنبالش دیر است؛ از جسم کبوتر بال افتاده این‌جا نگاهی روبه‌فردا، می‌شود خاموش این‌جا دلی از عشقْ مالامال افتاده آغوش اقیانوسی‌ات کو تا شود آرام هر کودکی در دامن اشغال افتاده؟ بالابلند راست‌قامت! از عبور تو در لانه‌ی کودک‌کشان زلزال افتاده در بند آیینت، سیاست‌مرد آزاده! هر برده‌ای در فکر استقلال افتاده در زیر تیغ این خبر جان داده‌ای صد بار: آن‌گوشه، از پای زنی خلخال افتاده عصر مِه‌آلود مشوش، بوی شر دارد افکار شومی در سر دجّال افتاده در قتلگاهْ انسان‌نمایان پایکوبانند یعنی امیری در دل گودال افتاده ایمان طرفه تهران- شنبه ۵خرداد۱۴۰۳