💥 جنگ شناختی؛ نبرد پنهان برای تسخیر ذهنهای جوانان ایرانی
📊 تحلیل : جنگ شناختی امروز به مرحلهای حساس رسیده است. دشمن با درک عمیق از اهمیت هویت فرهنگی در مقاومت ملت ایران، اکنون بهجای رویارویی مستقیم، ارزشهای بنیادین را هدف قرار داده است.
🧠 چرا جنگ شناختی؟ زیرا دشمن دریافته که تغییر باورها، مؤثرتر از تغییر رفتارهاست. وقتی شناخت ما از ارزشهای اصیل اسلامی تغییر کند، مقاومت درونی نیز فرو میریزد.
⚠️ چهار تاکتیک اصلی دشمن در این نبرد نامرئی:
۱. اعتمادزدایی: تضعیف اعتماد مردم به نهادهای داخلی و ایجاد بیاعتمادی گسترده
۲. مشروعیتزدایی: زیر سؤال بردن مبانی قانونی و حقوقی نظام
۳. قداستزدایی: عادیسازی هنجارشکنی و استحاله مفاهیم مقدس
۴. اعتبارزدایی: تخریب چهرههای موثر و الگوهای فرهنگی جامعه
مهمترین ابزار این جنگ، استحاله زبانی است. دشمن با مهندسی واژگان و ساخت استعارههای جذاب، مفاهیم منفی را مثبت و مفاهیم مثبت را منفی جلوه میدهد.
🎯 نمونه عینی: تبدیل مفهوم غیرت به تعصب کور، بازتعریف حیا به عنوان عقبماندگی، و معرفی بیبندوباری به عنوان آزادی فردی.
💡 راهکار مقابله: آگاهیبخشی هوشمندانه و تقویت سواد رسانهای در نسل جوان. باید بدانیم که شناخت صحیح، مقدمه عمل صحیح است.
⚡️ نکته راهبردی: با وجود تمام این تلاشها، فطرت پاک جوانان ایرانی و ریشههای عمیق فرهنگی-مذهبی ما، همچنان قویترین سپر دفاعی در برابر این هجمه است. حفظ هویت اصیل اسلامی-ایرانی، کلید پیروزی در این نبرد نرم است.
✍ سعیدسپاهی
A:
✳️سلام علیکم. سال ۱۳۶۴ در چنین شبی عملیات سرتاسر معنویت و پیروز والفجر هشت آغاز شد ✳️با نام نامی حضرت زهراء سلام الله علیها اروند شکافت ✅تبیین و تحلیل عملیات های دفاع مقدس بدون در نظر گرفتن عامل معنویت و امداد الهی تحلیلی ناقص خواهد بود و این موضوع در باره عملیات والفجر 8 بیشتر صدق می کند، زیرا اینگونه موضوعات ماورائی غالبا در محدوده تجارب و شهود شخصی قرار می گیرند، اما در این عملیات دایره شهود امداد های الهی و عنایت خاص حضرت زهراء علیها السلام از تجربه شخصی فراتر رفت و گستره ای به بزرگی تمام رزمندگان حاضر در صحنه نبرد را در بر گرفت.
سخنان فرماندهان و رزمندگان بخصوص غواصان، مهر تاییدی براین موضوع است، آنها از لحظاتی سخن گفته اند که بدترین طوفان رودخانه اروند، تاریکی مطلق، موج های سهمگین، بارندگی، در هم پیچیده شدن و یا پراکندگی غواصان، تمام محاسبات عقلانی و مادی را به هم ریخت و امیدها را غیر از امید به خداوند نا امید کرد و انقطاع کامل از غیر خدا عینیت یافت. در اوج ناامیدی از خود و غیر خدا، عامل غیبی نمایان گردید، موج های اروند که ابتدا مامور انقطاع از غیر بودند بعد از لحظاتی مرکبی شدند که که غواصان را به ساحل موعود رساندند. سخنان فرماندهان جنگ نیز موید این موضوع است:
قاسم سلیمانی:
«بچه های غواص که با خودشان می نشستند، شوخی می کردند و هر کدام وعده نزدیک ساحل کویت، دبی، تو شکم ماهی، فلان نهنگ و کوسه می داند، منتهی بحث امید، بحث دیگری بود، بحث معنویت بود و بحث انگیزه و توکل به منبع دیگری بود... وقتی لب اروند رسیدیم، دیدیم همه رویا های ما بر باد رفت، به قول برادران دریایی آب فورس ۴بود، یعنی بدترین شرایط جذر و مد و شدت آب و طوفانی بودن.»
در این عملیات به لحاظ تجهیزات، طراحی و برنامه ریزی، ایجاد زیرساخت ها، حفاظت و اطلاعات بی سابقه، تکامل نظم و آموزش و هرآنچه که لازم بود تا حدود زیادی به میدان آورده شد. ( وَ اَعِدُوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَهٍ)، عامل معنویت نیز در اوج خود قرار گرفت، در این حالت سنت الهی بر این قرار دارد که مجاهدان مومنی که در حد توان تمهیدات لازم معنوی و مادی را فراهم آورده اند را یاری نماید و آنجا که از نگاه مادی و ظاهری راه ها بسته وکارها گره خورده بود، امدادهای الهی گره گشای کار شد.(یَجعَل لَکُم فُرقَاناً)بنابراین پیروزی در والفجر ۸ تابعی بود از تلاش های هوشمندانه و معنویت وافر فرماندهان و رزمندگان