🌳🍃🕊🍃🌲
زیبا
نجیب
باصلابت
کبوتر تاجدار
🌿 #طبیعت
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
💫 اگر یك نفر را به او وصل ڪردی
برای سپاهش تو سردار یاری
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۵۲: زبان به لب هایش کشید و مکثی کرد. - هر جا خوا
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم»
⏪ بخش۵۳:
تا شب در انتظار تماس سوفی، گوشی به دست، طول و عرض اتاق را طی می کردم و میوه های نارنجی درخت خرمالو را پشت پنجره اتاقم می شمردم. اما خبری نشد. نگران بودم. چه چیزی انتظارم را می کشید؟ تازه به حسام و صبوری هایش عادت کرده بودم. نمی دانستم به کجا بروم تا تمام هستی ام یک جا دود شود و راحت شوم. بعد از یک روز انتظار، بالأخره چراغ گوشی روشن شد. سوفی، بدخلق و تلخ بود.
- سارا! تو باید از اون خونه فرار کنی. حسام با نگه داشتن تو می خواد، دانیال رو گیر بندازه. اون خونه به طور کامل تحت نظره.
داشتم دیوانه می شدم.
- من می خوام با دانیال حرف بزنم. اون کجاست؟
با عجله جواب داد:
- نمی شه! من با تلفن عمومی باهات تماس می گیرم تا ردمون رو نزنن. اون نمی تونه فعلاً از مخفیگاهش بیاد بیرون. سارا! باید از اون جا خارج شی؛ طبق نقشه ی ما!
از کدوم نقشه حرف می زد؟ حسام بد نبود، حتی می توانستم بگویم، خوب است. باید به سوفی اعتماد می کردم؟ چاره ای وجود نداشت، اسم دانیال که در میان باشد، سوفی که هیچ، حتی اعتماد به خدا هم جایز بود. ترس، همزاد روزهایم بود و گذشتن ثانیه ای بدون اضطراب، مثل گناه کبیره. هر دو تماس سوفی، بیش تر از یک دقیقه طول نکشید و فقط خودش حرف زد.
سه روز بعد دوباره تماس گرفت تا نقشه ی فرار را بگوید. اما سؤالی مانند خوره جانم را می جوید. به تندی شروع به گفتن نقشه اش کرد. میان حرفش پریدم:
- چرا باید بهت اعتماد کنم؟ از کجا معلوم که حرفات دروغ نباشه و نخوای انتقام همه ی بلاهایی رو که دانیال سرت آورده از من بگیری؟ حسام تا این جا بد نبوده.
لحنش عصبی شد، اما کنترلش را به دست گرفت:
- سارا! الآن وقت این حرف ها نیست. حسام بازیگر قهاریه. اصلاً داعش یعنی دروغ گفتن عین واقعیت. اگه قرار بود بلایی سرت بیارم، این کار رو تو اون کافه، وسط آلمان می کردم، نه این همه راه تا ایران بیام.
حرفش منطقی به نظر می رسید، اما من دیگر نمی دانستم چه چیز درست است.
- شاید درست بگی شایدم نه.
تماس را قطع کرد، بدون خداحافظی. حکم ذره ای را داشتم که در مجرای نور، معلق میان زمین و آسمان، دست و پا می زد. سوفی و حسام هر دو دشمن به حساب می آمدند. مردی که برادرم را قربانی خدایش کرد و دختری که نوید انتقام از دانیال را مهر زد بر پیشانی دلم. به کدامشان باید اعتماد می کردم؟ حسام یا سوفی؟
شرایط جسمی خوبی نداشتم. گاهی تمام تنم پر می شد از بی وزنی و گاهی چسبیده به زمین مرگ را صدا می زدم در این میان فقط صدای حسام را داشتم و عطر چای ایرانی پروین.
دو روز از آخرین تماس سوفی می گذشت و دیگر خبری از او نبود. دنیای یخ زده ی روحم، هوای مادر داشت. آرام به سمت اتاقش رفتم و به داخل سرک کشیدم. تسبیح به دست روی تخت، خوابش برده بود. هر چند فرقی میان خواب و بیداری اش به چشم نمی خورد. این را وقتی فهمیدم که حتی برای ملاقاتم به بیمارستان نیامد. صدای پچ پچ رادیوی پروین در فضای اتاق پخش بود و مادر انگار حس شنوایی اش هم دیگر کار نمی کرد. چشم به تماشایش سپردم. صورت شکسته و چروکش، ملاحت و آسایش داشت. اما نفس هایش، درد را روانه ی سینه می کردند. کنار پایش نشستم.
چرا حرف نمی زد؟
چرا سکوتش روز به روز طولانی تر می شد؟
من که به طمع سلامتی اش قدم به این کشور گذاشته بودم. به کشوری که یک دنیا تفاوت داشت با حجم عظیم تفکراتم. افکاری که خوراکش را از برگچه های سازمانی پدر و تبلیغات می گرفت. با این حال باز هم می ترسیدم. زخم خورده، حتی از سایه ی خودش هم وحشت دارد. چشم در اتاق چرخاندم. میز و آینه ی منبّت کاری شده کنار دیوار، حکایت از جهاز مادر داشت و دلم سوخت وقتی انگشتانم، گل های دست دوزی شده ی رو تختی قرمز رنگ را لمس کرد. گل هایی کوچک که به یادگار مانده از پنجه های پر امید مادر بزرگ بود. بیچاره زن های زندگی من.
عطر همیشگی مریم، نگاهم را به جانمار همیشه پهن، در گوشه ی اتاق کشاند. این زن چه در خدایش می دید که رهایش نمی کرد؟!
در همهمه ی سکوت خانه و بلندای رادیوی پروین از آشپزخانه، «یا الله» گویی حسام، اعلام ورود کرد بر اهالی. از اتاق خارج شدم و تکیه زده به دیوار راهرو، در سایه ی تاریکی فضا، چشم به تماشایش دوختم. با دستانی پر و لحنی مهربان، پروین را صدا می زد. او از حل نشده ترین معماهای زندگی ام به حساب می آمد. فردی که مسلمانی اش نه شباهتی به داعشی ها داشت و نه شباهتی به عاصم. در اطلاعاتم در مورد افراد داعش، جز خشونت، خون خواری، شهوت و هرزگی پیدا نمی شد و حسام، نقطه ی مقابلش بود. مهربانی، صبر، جذبه، حیا و حسی عجیب از خدای خودش.
⏪ ادامه دارد...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
♦️ایران بعد از برجام۲۰عدد هواپیمای ایتیآر خرید اما بخاطر معیوب بودن برجام فقط۱۳فروند تحویل گرفت که حالا۱۰تاشون بخاطر تحریم قطعات زمینگیر هستن!
حالا ایران هواپیمای سیمرغ رو ساخته که الآن در باربری استفاده میشه و نمونه مسافربریش هم به تستهای نهایی نزدیک شده.
ما باید انتخاب کنیم
🗣 A.Dastaran🇮🇷
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑برای اینکه گاز به استانهای شمالی برسد دسترسی جایگاههای CNG در اصفهان محدود شده و ساعت در صف ماندن ماشینها طولانی شده، مردم میگویند: راضی نیستیم که به هموطنانمان گاز نرسد، همکاری میکنیم تا به مردم دیگر شهرها هم گاز برسد.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
817.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دیشب در تربت جام وقتی مسئولین در تکاپو برای کمک رسانی بودن یک عده برانداز لاشخور ریختن فرمانداری
🔹 اینا رو صادر کنید آمریکایی که برق رسانی میلیون ها نفر مختل شد تا بلکه قدر ایران رو بدونن
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
5.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رزمایش سپاه با شگفتانهای تازه
🔹فرمانده نیروی دریایی سپاه: قدرتهای فرامنطقهای از آمادگی ما برای مقابله قاطع با هرگونه تهدیدی بهعنوان یک حقیقت انکارناپذیر، آگاه هستند.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
بی گناه_علیرضا قربانیبی گناه_علیرضا قربانی.mp3
زمان:
حجم:
3.96M
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
♨️📸دو تصویر در یک قاب
📌تصویر اول: ایران اِشغال ۱۳۲۲
سفرای انگلیس، آمریکا و شوروی
قهرمانانه نشستهاند در ایوان سفارت؛
خوشحالند از پیروزی در جنگ جهانی و تبعید شاه ایران
📌تصویر دوم: ایران آزاد ۱۴۰۱
سفرای انگلیس، فرانسه و آلمان
حقیرانه ایستادهاند در خیابان سفارت؛
ناراحتند از شعارنویسیها و اقتدار رهبر ایران
⏪چی بودیم، چی شدیم...
✍محمد جوانی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 اعترافات مجید کاظمی متهم ردیف دوم حادثه تروریستی اصفهان: سوار موتور شدم کلاشمم برداشتم و با کلاش تیراندازی کردم...
(نکته ؛ متهم ها اغلب به خاطر وجود شواهد جرم نمی توانند بر انکار اصل جرم تلاشی کنند ، فقط وکیل از آنها میخواهد مواردی مثل تیر مستقیم یا قتل را انکار کنند شاید در مجازات تخفیف بگیرند ،آنچه مشخص است این فرد و سایر همدستانشان به سمت نیروهای امنیتی و مردم تیر مستقیم شلیک کرده اند که در هر صورت محارب شناخته می شوند)
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔺پارلمان اروپا دقایقی پیش به «لایحه» قرار دادن «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در فهرست سازمان های تروریستی رای مثبت داد.
🔹احتمالا فردا درباره «طرح تعلیق برجام» هم رای گیری خواهد شد.
🔹دوشنبه هفته آینده، دولتهای اروپایی تصمیم می گیرند مصوبه امروز را اجرایی کنند یا نه.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔷این زن که با این وضعیت فجیع، وقیحانه در شهر لنگرود خودنمایی میکرد به دستور دادستانی لنگرود بازداشت و روانه زندان شد تا درس عبرتی باشد برای همه ی آنانی که قصد دارند حیا و عفت را از زنان ایران زمین بگیرند.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff