25.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻
آقای رییسجمهور!
سکوت تا کی؟!
بحث این است که وزیر این دولت، چند بار حرف سخیف و زشت از دهانش بیرون آمد، اما برخوردی با وی نشد!
🔻 آقای رئیسجمهور که معترض شدید چرا در سوئد به ساحت قرآن توهین شده!
شما در کنار خودت، وزیری نشسته که دارد به ارزشهای دین و ارزشهای قرآن توهین میکند!
او دارد مجوز صادر میکند برای برهنگی و عریانی!
🔺 #مجلس مدعی انقلابیگری کجاست؟
🎤 حجت الاسلام ارزنده
امام جمعهی شهرستان ملایر در خطبههای نماز جمعه
💠 اندیشه + رفتار + جهاد = ارج
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌳🍃🌧🍃🌲
اژدهای کوچک گفت:
«امروز ساکتی.»
پاندای بزرگ گفت:
«فکر نکنم
صِدام از صدای بارون
قشنگتر باشه».
📒 کتاب «پاندای بزرگ و اژدهای کوچک»
ص ۱۰۰
🌧 #باران
موسیقی طبیعت
🌿 #طبیعت
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 از فرشته بهتر خواهیم شد!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
Mohammad Alizadeh - Havato Kardam.mp3
6.61M
🌿
🎶 هواتو کرده م
🎙 «محمد علی زاده»
#ترنم_ترانه
/موسیقی 🎼🌹 🎵
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 هدف اصلی حکومت اسلامی چیست؟
🎤 «دکتر سعید جلیلی»
#فانوس
/روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕
………………………………………
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌿🍁🌿
عشق، بعضی وقتها از درد دوری بهتر است
بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خوانده ام، يعقوب يادم داده است:
دلبرت وقتی کنارت نيست، کوری بهتر است
نامه هايم چشمهايت را اذيت می کند
درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است
چای دم کن خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است
من سرم بر شانه ات؟ يا تو سرت بر شانه ام؟
فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است؟
«حامد عسکری»
🌺🌺🌺🌺🌺
#شور_شیرین_شعر فارسی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🍀🌸🍀
👦🏻 وقتی کودکتان شما را صدا میکند، بیتوجهی نکنید!
حتی اگه بیست بار چیزی را تکرار کرد، شما هم بیست بار با آرامش جواب بدهید.
❗️ یادمان باشد که:
👈🏽 تربیت کودک، یک شغل تمام وقت و پر مسئولیت است.
👈🏽 اگر به درخواست کودک پاسخ ندهیم، او برای جلب توجه، لجبازی می کند.
─┅═ঊঈ🍃🌳🍃ঊঈ═┅─
#باغچه
/خانوادگی
─┅═ঊঈ🦋🌹🦋ঊঈ═┅─
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
این ها رو می خریدیم و تا چند روز دلخوشیمون نگاه کردن بهشون بود!
🐥
#خاطره_انگیز
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
⏳
هر اندازه وقت بگذاری تا یکی رو خراب کنی،
همون قدر وقت کم می آری که خودت رو بسازی.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۶۰: عاصم با لبخندی کج، خیره به من، همراه سوفی ا
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم»
⏪ بخش ۶۱:
- اگه نگی، اول تو رو می فرستم اون دنیا، بعد این خانم خانما رو از مرز خارج می کنم و این قدر شکنجه ش می دم تا دانیال خودش رو برسونه. می دونی که وقتی پای خواهرش وسط باشه تا کُره ی ماه هم می ره! خب! نظرت چیه؟
قلبم تحمل این همه هیجان را نداشت. چرا هیچ کس برایم توضیح نمی داد که ماجرا از چه قرار است؟ حسام با ضعف نمایان در صدا و چشمانی نیمه باز گفت:
- فکر کردی خیلی زرنگی؟ تو اون سازمان چی بهتون یاد می دن؟ من چرا باید اسم اون رابط رو بدونم؟ خیال کردی بچه بازیه که همه خبر داشته باشن؟
کدام سازمان؟ کدام رابط؟ نمی فهمیدم! ناگهان طوفان سوفی آغاز شد. مانند ماده ببری زخمی، به حسام یورش برد و گلویش را چنگ زد. دندان هایش گره خورده بودند و جملات به سختی راه باز می کردند.
- بی شرف! با ما بازی نکن. ما می دونیم شماها خونواده ی دانیال رو آوردین ایران. پس بگو کجاست و خودت رو نجات بده. من اون دانیال آشغال رو می خوام.
پوزخندی بر صورت کبود و بی نفس حسام نقش بست. نایی برای حرف زدن نداشت اما به زور ادامه داد:
- بی شرف اونه که تیشه به ریشه ی آسایش مردم می زنه، نه من! کجای کارین ابله ها؟ اون دانیال عوضی، به ما هم نارو زده. خونواده ش رو با کلک و زبون خوش کشیدیم ایران تا بتونیم بندازمیش تو تله. مادر و خواهرش دست ما گروگان بودن. به قول خودت اون به خاطر خواهرش تا کره ی ماه هم می ره.
با دهانی باز به حسام زل زدم. چه می گفت؟ یعنی او هم در حیوانیت کم از این دو نداشت؟ یعنی او هم ماهرانه بازیگری می کرد مانند عاصم؟ باورش از هر دروغی دشوارتر به نظر می رسید. با شنیدن حرف هایش حس تنفر، قوی تر از گذشته در دلم زنده شد. مسلمانان همه شان دروغگو و وحشی صفت بودند و حسام هم یکی از آن ها. سوفی ناامیدانه گلوی حسام را رها کرد و ایستاد. عاصم به موهایش چنگ می زد و کلافه راه می رفت.
- ارنست تماس نگرفت؟
سوفی، سری به نشانه ی منفی تکان داد و با پاشنه ی بلند کفشش، روی زمین ضرب گرفت. هر طور، جورچین را کنار یکدیگر قرار می دادم، به هیچ نتیجه ای نمی رسیدم. حسام، سوفی، عاصم، یان، و حالا ارنست! اما خوب می دانستم که تنهای تنها هستم، در مقابل گَله ای زخمی از دشمن. در کدام نقطه از این زمین، واژه ای به نام امنیت مصداق داشت؟ عاصم، دستی به صورتش کشید و نفسش را پر صدا بیرون داد:
- ارنست خیلی عصبانیه. به قول خودش اومده ایران که کار رو یه سره کنه. سوفی! تمام این افتضاحات تقصیر توئه! خودت درستش کن. تو رو نمی دونم اما من دوست ندارم بالا دستی ها به چشم یه احمق بی دست و پا نگام کنن. این ماجرا خیلی واسه سازمان حیاتیه.
سوفی مانند گرگ وحشی، دوباره به حسام حمله ور شد و لگدهایی بی محابا، به پهلویش کوبید.
- مثل سگ داری دروغ می گی. مطمئنم همه چیز رو می دونی. هم جای دانیال رو، هم اسم اون رابط رو. شماها رو خوب می شناسم.
عاصم با آرامشی نفرت انگیز، او را از حسام نیمه جان جدا کرد.
- هی... هی! آروم باش دختر! ارزش این جونور، پیش تر از دانیال نباشه، کم تر نیست. پس بگذار لااقل به ارنست زنده تحویلش بدیم.
گوشی عاصم زنگ خورد و او بعد از چند کلمه ی کوتاه، مکالمه را قطع کرد. نگاهی به سوفی انداخت و زبانش را روی لب هایش کشید.
- ارنست رسید ایران. می دونی دل خوشی از تو نداره. پس حواست رو جمع کن و بیش تر از این گند نزن!
هر دو از اتاق خارج شدند. من ماندم و حسام. دیگر حتی دوست نداشتم صدای قرآنش را بشنوم. درد بیچاره ام کرده بود. پیچیده به خود، به حسام که کمی آن طرف تر افتاده بود نگاه کردم. صدایم حجم نداشت.
- نمی خوای زبون باز کنی؟ تو هم یه عوضی هستی لنگه ی اونا درسته؟ یان این وسط چه کاره ست؟ رفیق تو بود یا عاصم؟ اونم الآن هاست که پیداش بشه، نه؟
چشمانش نیمه باز شد و صدایی از دهانش شنیده شد.
- یان مُرده! همینا کشتنش. اگر هم می بینی من الآن زنده م، چون اطلاعات می خوان. این ها اهل خطر کردن نیستن. تا وقتی که دانیال پیداش نشه، من و تو نفس می کشیم.
مگر می شود که یان آن روان شناس دیوانه مُرده باشد؟ زبانم در دهانم خشکید.
- کشتنش؟ چـــــــــرا؟
سوفی با فریادی گوش خراش، در اتاق را باز کرد. صدای تق تق پاشنه های بلندش در آن فضای کوچک، حکم کوبیده شدن پُتک را داشت بر جمجمه ام. بر افروخته و دیوانه وار، به سمتم دوید و اسلحه ای روی سرم گذاشت. عصبی و مسلسل وار، جیغ می زد و از حسام می خواست تا بگوید دانیال کجا پنهان شده. مرگ را در چند قدمی ام می دیدم. از شدت ترس، کل بدنم بی حس شده بود و دیگر دردی احساس نمی کردم. وحشت تکه تکه یخ می شد در مسیر رگ هایم.
⏪ ادامه دارد...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
پیگیری معاون اول رئیس جمهور از زلزله خوی در دقایق اولیه حادثه/تاکید بر امدادرسانی سریع
🔹معاون اول رئیس جمهور در تماسهای تلفنی جداگانه با استاندار آذربایجان غربی و رئیس جمعیت هلال احمر، آخرین وضعیت زلزله خوی را پیگیری کرد.
محمد مخبر در این تماسها، امدادرسانی سریع و رسیدگی به وضعیت مصدومان احتمالی در ساعات اولیه را ضروری دانست و بر بسیج همه نیروها و امکانات برای کمک به زلزله زدگان تاکید کرد.
🔸️معاون اول رئیس جمهور در این ارتباط تلفنی ارائه گزارشهای تکمیلی و مستمر را در ساعات آتی خواستار شد و بر آمادگی کامل برای پشتیبانی از عملیات امدادی در منطقه در صورت نیاز خبر داد.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴تکذیب حمله تروریستی به کلانتری جوانرود
پلیس کرمانشاه:
🔹ماموران انتظامی در حین توقیف و انتقال محموله قاچاق در سطح حوزه استحفاظی شهرستان جوانرود، افراد قاچاقچی با مامورین به صورت مسلحانه درگیر شدند.
🔹با اقدام به موقع مامورین افراد قاچاقچی بازداشت شدند و محموله قاچاق و دو دستگاه خودرو توقیف شد.
🔹این درگیری بدون خسارت جانی و مالی خاتمه یافت.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff