🔴 من خاکستری شدم....
⏪ضرغامی وزیر دولت رئیسی گفته: در مورد جذب قشر خاکستری باید بگویم که من خودم جزو قشر خاکستری هستم و به آن افتخار میکنم
▪️ایشون بعنوان مسئول فرهنگی ماموریت داشتند خاکستری ها را جذب دین و انقلاب کنند که اطلاع دادند خودشان هم جذب خاکستری ها شدند.مراقب باقی مسئولان فرهنگی باشید جذب خاکستری ها نشن.
▪️ مرسی..
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🇦🇿 پیام یک اقدام
سفارتمان را در ایران میبندیم اما کنسولگری در تبریز را نه [زیرا تبریز خاک خودمان است]!
سفارتمان را در ایران میبندیم اما کنسولگری در تبریز را نه [زیرا برای ارتباط با پانترکها و فتنههای قومیتی به آن احتیاج داریم]!
پیشدستانه و عزتمندانه کنسولگری رژیم علیف را تعطیل کنید.
👤احمد قدیری
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔹واقعا برای خانواده پهلوی متاسفیم، نه نظافت شخصی، نه حیا و غیرت ایرانی! بعد میخوان واسه مردم بزرگ ایران هم نسخه فحشا بپیچن
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 کنت مکنزی، فرمانده پیشین سنتکام:
روسیه نشان داده می تواند اقدامات غیر مسئولانه ای انجام دهد که نفس ها را در سینه حبس کند،هر جنگنده ای که در این اوضاع دشوار به دست ایران برسد به معنای افزایش تنش ها در منطقه خواهد بود
🔻به صراحت بگویم آنچه بیش از این ها مرا نگران می کند، روانه شدن فناوری از روسیه به ایران است، این مسئله بسیار نگران کننده است...
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴3 پیشنهاد راهبردی ایران برای صلح و توسعه پایدار در جهان اسلام/ هشدار قالیباف به آذربایجان درباره تبعات بلند مدت هرگونه تصمیم احساسی پس از حادثه اخیر
🔹قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در جریان سخنرانی در اجلاس اتحادیه مجالس کشورهای عضو شورای همکاری اسلامی پیشنهادی ابتکاری حاوی سه راهیرد با عنوان «جهان اسلام؛ همبستگی برای صلح و توسعه پایدار» ارائه و تبیین کرد و همچنین نسبت به تبعات بلند مدت هرگونه تصمیم احساسی از سوی جمهوری آذربایجان پس از حادثه اخیر به این کشور هشدار داد.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴شاباک اعضایش را برای دفن اطلاعات سر به نیست میکند
🔷نویسنده و تحلیلگر صهیونیست از اقدام شاباک در سر به نیست کردن اعضای خود با هدف دفن اطلاعات مهمی که در اختیار دارند، پرده برداشت.
🔷«ران ادلست» نویسنده و تحلیلگر صهیونیست به بررسی کتاب «یزهار داوید» نیروی سابق شاباک با عنوان «بمب ساعتی، قصه یک عضو شاباک» پرداخت.
🔷به گزارش رای الیوم، ران ادلست در مقالهای که در روزنامه معاریو منتشر شد نوشت: «از سالها پیش، اعتقاد داشتم که بخشی از کار شاباک خصوصا فشارهای زیاد بر مردم و کشتار کسانی که بمب ساعتی نیستند، به ضرر امنیت اسرائیل است و در این زمینه هشدار داده ام.»
🔷به گفته ادلست، در بخشی از این کتاب آمده است: «با وجود دهها عملیات که طی آن هر هفته حدود دو یا احیانا سه فعال فلسطینی بازداشت میشد، اما صحبت ما درباره چاه بی انتهاست که شمار فعالان آن روز به روز افزایش مییافت و با هر ترور، دهها نفر به سازمانهای آنها ملحق میشدند. بارها اطلاعاتی درباره محل حضور فرد تحت تعقیب به دست میآمد، اما نیروی لازم برای بازداشت آنها نبود.»
🔷«یزهار داوید» در ادامه میگوید: «عرب نماها در جاهای دیگر هم بی وقفه کار میکردند. گاهی اوقات چند روز نزدیک فردی که قرار بود بازداشت کنند میگذراندند. وقتی فهمیدم که "تروریسم" از این طریق از بین نمیرود پیشنهاد دادم تغییری ایجاد شود. اینکه به جای تعیین تنها یک هدف در هر عملیات، همانطور که تاکنون انجام میشود، چندین هدف مشخص شود که این مسئله موفقیت آمیز بود، اما شمار زیاد اهدافی که در اختیار نیروهای عرب نما قرار میگرفت و عدم شفافیت درباره محلهای بازداشت ها، سبب میشد که بخشی از عملیات بجای دستگیری هدف، با از بین بردن هدف به پایان برسد.»
🔷نویسنده کتاب میگوید: «عرب نماها در پایان عملیات بدون بازداشت هدف مورد نظر، باز میگشتند و جسد هدف را به همراه دیگر اجساد به حال خود رها میکردند، در ابتدا احساس انتقام و رضایت داشتم، ولی با گذشت زمان بی خیال شدم و فهمیدم این شیوه روح بیمارم را آرام نمیکند.»
🔷این نیروی سابق شاباک افزود: «وقتی وارد صحنه شدم در گوشهای دو جسد کوچک دیدم، در ابتدا سعی کردم نگاه نکنم، اما چیزی در درون من اجازه نداد این اجساد کوچک را نادیده بگیرم، رفتم و به پیکرهای این پسربچهها نگاه کردم، به زور دوازده ساله میشدند. احساس خفگی کردم و نتوانستم نگاهم را از آنها بگیرم، قلبم از درد سوراخ میشد، فریادی شنیدم که در درونم میپیچید و روحم را را از هم میپاشید، آنها بچه بودند. بدن آنها پر از گلوله بود. خون این بچهها و تصویر اجسادشان همچنان با من خواهد بود و مرا شکنجه خواهد کرد. آن جا بود که فهمیدم در حال فروریختن هستم و نیاز به کمک دارم.»
🔷ادلست در پايان نوشت: «در اوت ۲۰۱۴ محل محمد ضیف شناسایی و خانه وی بمباران شد و همسر، دختر و پسر شیرخواره اش کشته شدند. محمد ضیف همچنان با ما بود، حتی اگر این ترور موفق میشد، اما ضیف دیگری با همسر، دختر و پسرش میآمدند و کشته میشدند. این مسئله همواره به این شکل است و همین مسئله باعث جنون و دیوانگی نویسنده کتاب شد و تصمیم گرفت پیش از اینکه درمان شود استعفا کند. اما در اینکار مردد بود، زیرا اگر شاباک بفهمد که قصد استعفا دارد با اینکار مخالفت خواهد کرد، یا شما را حذف خواهد کرد یا روانه بیمارستان روانی میکند تا چیزهایی که میدانید بر زبان نیاورید».
📢 #برای_آگاهی_جامعه_شما_نشر_دهید
➖➖➖➖➖➖➖➖
◀️ با کانال #گام_دوم_انقلاب که محفل حضور نخبگان کشورمان است، میتوانید #بهروزترین باشید و از آخرین اخبار و تحلیلهای مهم ایران و جهان در حوزه #نفوذ #سیاست #امنیت و #فرهنگ کسب آگاهی کنید.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴بحث درباره همدستی باکو با اسرائیل در حمله به تاسیسات نظامی ایران
🔹المان ولیاف استاد دانشگاه، احتمال مداخله رژیم علیاف را در این حمله بررسی کرده و آن را محتمل دانسته است.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴مرگ با هزار ضربه
🔹 کرانه باختری رود اردن -آنجا که پادگان امنیتی کامل محسوب می شد- مسلّح شده است.
🔹جوان های فلسطینی نه فقط در غزه، بلکه در عمق فلسطین اشغالی پا به میدان گذاشته اند. اسرائیل دارد مرگ تدریجی با هزار ضربه را می چشد.
🔹صهیونیستها هراسان بودند که موشکهای مقاومت از کدام سو شلیک می شوند و ظرف چند دقیقه فرود می آیند و چقدر تلفات می گیرند؛ حالا فقط در یک عملیات تک تیرانداز شهادت طلب، نزدیک به ده نفر تلفات می دهند.
🔹از آن طرف، گروه های صهیونیست به جان هم افتاده اند و دولت سرکش نتانیاهو را که می خواهد دستگاه قضایی رژیم صهیونیستی را به زیر یوغ بکشد، رها نمی کنند.
🔹 نوبت قبل تظاهرات صد و پنجاه هزار نفری در تل آویو داشتند و شعارشان سرنگونی نتانیاهو است.
🔹 پنج دولت اخیر صهیونیست، یک سال هم دوام نیاورده اند. و سرنوشت بهتری، در انتظار کابینه وصله و پینه ای نتانیاهو نیست.
🔹 احساس کُشنده نا امنی و بی آیندگی مطلق، بسیاری از صهیونیستهای مهاجر به فلسطین اشغالی را رها نمی کند.
نکته مهم: یکی از دغدغههای رهبر معظم انقلاب مسلح شدن کرانه باختری توسط ایران بود.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴اوکراین رسما مسئولیت حمله تروریستی اصفهان را برعهده گرفت/ایران کاردار اوکراین را احضار کرد
🔹آقای پودولیاک، مشاور رئیس جمهور اوکراین در صفحه توییتر خود مدعی شد که حمله شب گذشته به مجتمع کارگاهی در اصفهان «ارتباط مستقیم» با جنگ اوکراین دارد.
🔹وی همچنین خطاب به ایران نوشت: ما به شما هشدار دادیم و منطق جنگ به هیچ کس رحم نمیکند.
🔹هرچند صحبت های مشاور رئیس جمهور اوکراین تبعات متنوعی برای اوکراینی ها خواهد داشت اما اظهارات پودولیاک نشان می دهد منطقه به سطح جدیدی از تنش ها وارد شده است و ما شاهد افزایش سطح درگیری ها از منطقه به بین الملل و همچنین هماهنگی امنیتی اوکراین با اسرائیل هستیم.
🔹شورای امنیت ملی ایران نیز رسما اوکراین را تهدید کرد اگر مقامات این کشور از اظهارات مشاور برائت نجویند تبعات سنگینی برایشان خواهد داشت.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴طالبان سرش رو میزنه!
🔹فرشته حسینی یه افغانی تباره که کشورش افتاده دست طالبان و قبل از این هم دست آمریکایی ها بود!
🔷اگه توی کشورش با این حجاب و پوشش بیرون بیاد، طالبان سرش رو میزنه بعد توی ایران باهرتیپ و شمایلی میچرخه، بازیگریش رو میکنه، میلیاردی دستمزد میگیره و میره جشنواره کن،همسرش رو برخلاف عرف و فرهنگ ایران، علنی میبوسه و بعدم برمیگرده ایران و هیچکس کاریش نداره!
🔹حالا اومده واسه ما جشنواره فیلم فجر رو تحریم کرده! کاش ریجکتت کنن افغانستان تا اونجا از ادامه زندگیت لذت ببری!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
🔴اوکراین رسما مسئولیت حمله تروریستی اصفهان را برعهده گرفت/ایران کاردار اوکراین را احضار کرد 🔹آقای پ
نکته مهم: درحال حاضر، اوکراین درگیر یک جنگ تمام عیار با روسیه است و بعید است که بخواهد وارد درگیری با جمهوری اسلامی شود.
این یک نکته...
نکته دوم اینکه احتمالا حمله با ریزپرندهها به یکی از کارگاههای ودجا «وزارت دفاع» توسط اسراییل انجام شده و میخواهند با جلو انداختن اوکراین، دو راهبرد را پیش بگیرند.
یک: ایران از اسراییل انتقام نگیرد.
دو: زهرِچشم از ایران بگیرند بابت دادن پهپادهای پیشرفته به روسیه. خلاصه هرچه باشد اوکراین متحد آمریکا و اسرائیل است.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۶۲: فریاد های عصبی سوفی، ناخن می کشید بر مغزم. نف
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم»
⏪ بخش ۶۲:
فریاد های عصبی سوفی، ناخن می کشید بر مغزم. نفس نفس می زدم و لحظه ای از حسام چشم بر نمی داشتم. انگار او هم ترسیده بود. فریاد می زد که نمی داند و از چیزی خبر ندارد و دانیال او را هم پیچانده! فریادهایش پرده ی گوشم را می درید. عاصم در تمام این دقایق، تکیه زده به دیوار، ما را تماشا می کرد. سوفی اسلحه را آماده کرد و به طرف من گرفت.
_ می کشمش، اگه دهنت رو باز نکنی می کشمش، تا پنج می شمارم و می کشمش!
حسام مضطرب تر از قبل، باز همان جملات را فریاد می کشید، برای منصرف کردنش از دیوانگی. سوفی چنان عصبی بود که امیدی نمی دیدم برای رهایی. شمردن آغاز شد. حسام تا پنج شماره وقت داشت، جانم را نجات دهد ولی حرفی نمی زد.
«یک... دو... سه... چهار...»
چشمانم را بستم و آن قدر پلک هایم را روی هم فشار دادم، که عضلات صورتم درد گرفت. «پنج!»
صدای شلیک و فریاد بلند و از عمق جان حسام. چیزی با یک وجب فاصله، محکم به زمین کوبیده شد. در بینی ام بوی باروت پیچید و عطر خون تازه. جرأتی محض گشودن چشمانم پرسه نمی زد، اما نفس لرزان حسام کمک کرد تا بدانم هنوز زنده ام. چشمانم را گشودم. همه جا را تار می دیدم. برخورد مایه ای گرم با صورت به زمین چسبیده ام، هشیارترم کرد. کمی سرم را چرخاندم. سوفی، با صورتی غرق در خون، چند سانت آن طرف تر پخش زمین بود. تقریباً هیچ نقشی، از آن تصویر زیبا و عرب مسلک در چهره اش دیده نمی شد.
نمی توانستم حتی جیغ بزنم. هراسان به عقب پریدم. به طور غیر عادی و مهار نشده، آستین لباسم را، بر خون به جا مانده، روی صورتم می کشیدم. هراس دیدن آن صحنه ی وحشتناک مانند طوفان، در پهنه ی روحم می وزید. وحشت زده خود را روی زمین به عقب می کشیدم. مسیر هوا در ریه هایم مسدود شده بود و چشمانم از زور بی اکسیژنی، راه خروج از حدقه را می پیمود.
صدای عاصم اسلحه به دست بلند شد.
- مهره ی سوخته بود! داشت کار دستمون می داد.
با گام هایی موزون، اتاق را ترک کرد و درب را پشت سرش بست. چسبیده به دیوار، مانند ماهی افتاده در ساحل جان می دادم. می خواستم جیغ بکشم اما قفسه ی سینه ام یاری نمی کرد. حسام با چهره ای نگران، به زور خود را از زمین کند و شال آویزان از گردن سوفی نگون بخت را روی صورت له شده اش انداخت. سپس کشان کشان خود را به من رساند و رو به رویم نشست. در نگاهش دلواپسی موج می زد و امواج صدایش لرزشی محسوس داشت.
- نفس بکش سارا! نفس بکش!
نمی توانستم. وحشت زده شد. یقه ی لباسم را چنگ زد و مرا به سمت خودش کشید. ضربه ای محکم میان دو کتفم نشاند و فریاد زد:
- بهت می گم نفس بکش!
استخوان هایم به شدت درد گرفت اما ریه هایم هوا را به کام کشید. حسام اکسیژن منجمد شده در قفسه ی سینه اش را بیرون داد و نفس راحتی کشید. چشم هایم میخکوب جسد سوفی بود و رد خون به جا مانده از او، روی زمین. اشک هایم، سیل آسا صورتم را می شست و لرزش چانه ام، غیر قابل مهار بود. حسام، در مسیر چشم هایم قرار گرفت و دستانش را مقابل صورتم آورد.
سارا به من نگاه کن! اون ور رو نگاه نکن باشه؟
ساراااا! سارااااا! حرف گوش کن دختر! حواست رو بده به من.
در تیررس نگاهم، جوانی قرار داشت که نمی دانستم کیست. به شدت ترسیده بودم. اگر دست این لاشخورها به برادرم می رسید، حتی جسدش هم به من نمی رسید. تمام بدنم به شدت می لرزید و زیر لب دانیال را صدا می زدم. حسام آستین لباسم را کشید و مرا به جهتی مخالف سوفی چرخاند.
- آروم باش! می دونم خدا رو قبول نداری، اما یه بار امتحانش کن!
خدا؟ همان خدایی که همیشه وجودش را انکار می کردم و مایه ی عذابم بود؟ در آن لحظه، حکم تک دیواری کاهگلی را داشتم که در دشتی پهناور، در مسیر تاخت و تاز طوفان قرار گرفته، بی هیچ ستونی و هر آن امکان آوار شدن دارد.
نیاز... نیاز به خواستن، نیاز به قدرتی برتر، قلبم را خالی کرد. من به پناهی فرازمینی احتیاج داشتم تا هیچ نیرویی یارای مقابله با آن را نداشته باشد. حسام، مادر، دانیال... حتی تمام آدم های روی زمین. آن که باید، نبودند. برای اولین بار، خدا را صدا زدم. با تک تک مویرگ هایم. پس اعتماد کردم به خدای حسام. مُهر را از جیبم بیرون آوردم و عطرش را به جان کشیدم. حسام، لب های بی رنگش را نزدیک گوشم آورد.
- دانیال حالش خوبه!
خنده کنج صورتم نشست. چه قدر زود، خدایی را در حقم شروع کرده بود. پس حسام از دانیال خبر داشت و چیزی نمی گفت. سر و صدای بیرون از اتاق، کمی غیر عادی به نظر می رسید. حسام چشمانش را بست و سرش را به دیوار تکیه داد.
- شروع شد!
جمله ی زیر لبش، وحشتم را چند برابر کرد. از آغاز چه چیزی حرف می زد؟
⏪ ادامه دارد...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff