eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
195.9هزار عکس
136.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 مولا امیر المؤمنین علی (درود خدا بر او): «در دوستی با دوست مدارا كن، زيرا شايد روزی دشمن تو گردد و در دشمنی با دشمن نيز مدارا كن، زيرا شايد روزی دوست تو گردد.» [حکمت ۲۶۸] 🌌 / نهج البلاغه ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌙 معیار دوستان دَغَل، روز حاجت است قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب «صائب تبریزی» ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 چرا معنای این پویانمایی رو نفهمیدیم؟! 🔹 /جهان رسانه 📡 💻 📱 ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
「🍃「🌹」🍃」 فقط با خودتان رقابت کنید! هر زمان متوجه شدید که خودتان را با یکی از همکاران، همسایگان، دوستان یا حتی یک فرد مشهور مقایسه می‌کنید، دست نگه دارید! 🤚🏽 باید درک کنید که شما متفاوت هستید و توانایی هایی متفاوت دارید، تواناییهایی که آن افراد ندارند. وقت بگذارید و لحظه ای به همه توانایی هایی که دارید فکر کنید و برای آنها شکرگزار باشید و از آن ها بهره بگیرید. این یک اصل زندگی است. تنها بعد از پی بردن به توانایی های نهفته ی خودتان، می‌توانید از تجربه ی دیگران بهره ببرید. 🌊 آقای روان شناس ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
⚠️ به جهنم نروید! ...🌷... / یاد یاران ………………………………… ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
‌ೋღ 💖 ღೋ 🕊 ڪوچه باغ من زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم آشفته ام زیبایی ات باشد برای بعد من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم اکنون خدا را از دل میخانه می خواهم می خندم و آیینه می گرید به حال من دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم در را به رویم باز کن! اندوه آوردم امشب برای گریه کردن شانه می خواهم «علیرضا بدیع» ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش ۷۳: ـــ ببخشید نامم علی بن خالد است. در میدان ب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش ۷۴: دنبال حرفش را گرفت. ــ اصلاً شاید دستگیری ابراهیم و آوردنش به بغداد و انداختنش به سیاهچال، کار همین افعی باشد! تو این قاضی القضات نابه کار را خوب نمی‌شناسی! جز زراندوزی و حذف رقیبان و فتوا دادن به مذاق معتصم و وقت گذرانی با غلامان نوجوان، به چیز دیگری نمی‌اندیشد! کوس رسوایی اش به چین و مصر و قفقاز و بیزانس هم رسیده است، اما خلیفه چنان به این هرزه اعتماد دارد که کارهای زشتش را نادیده می‌گیرد و به کسی اجازه نمی‌دهد علیه او حرفی بزند! ایستاد. ابن خالد نیز ایستاد. ــ بهتر است برویم! بیرون باش تا به تو علامت دهم! ابن ابی داوود پیشکار ویژه‌ای دارد به نام زرقان. محرم اسرار اوست. تا ساعتی دیگر برای استراحت به این اتاق می‌آیند. من توانسته ام اعتماد زرقان را جلب کنم. گاهی با من درد دل می‌کند و من با زیرکی حرف از زبانش می‌کشم. به او می‌گویم ترتیبی دهد که ابن ابی داوود برای دقیقه‌ای هم که شده است تو را در همین اتاق به حضور بپذیرد! یادت باشد نباید بفهمد که از پیروان ابن الرّضایی! بگو نشانه‌های جنون را در ابراهیم یافته‌ای و دوست داری مداوایش کنی! مراقب باش دم به تله ندهی و شر قاضی القضات دامن گیرت نشود! ابن مشحون ظرف‌های شیرینی و میوه را سر جایش گذاشت. پرده را کنار زد. پنجره را باز کرد. برای غلام بچه‌ها که سر یکدیگر را زیر آب می‌کردند، دستی تکان داد. آن ها توجهی نشان ندادند. هر دو از اتاق بیرون رفتند. ابن خالد ساعتی را در سرسرا و باغ پرسه زد و به گفت و گوها گوش سپرد. یکی از اشراف به یکی از منشیان می‌گفت که افسری پسرش را ربوده و با خود برده است و هیچ داروغه و قاضی و شرطه‌ای حاضر نیست به شکایتش رسیدگی کند. منشی به او گفت: «امروزه داشتن پسر زیبا از داشتن دختر زیبا خطرناک‌تر است! باید مدتی دیگر شکیبایی کنی تا خودش بازگردد!» بعد آهسته گفت: از من می‌شنوی، مراقب باش این ماجرا به گوش قاضی القضات نرسد! پسرت را از آن افسر می‌گیرد و نزد خود نگه می‌دارد! آن وقت چه کسی حریف او می‌شود؟» ابن خالد خیلی زود فهمید کم نیستند کسانی که زن یا دختر یا پسرشان را روز روشن، سربازان با خود برده بودند. کسانی که مقاومت کرده بودند، مضروب و زندانی شده بودند. به درد دل چند نفری گوش داد که به بهانه‌های واهی همه ی داراییشان مصادره شده بود. فهمید هیچ رشوه‌ای نمی‌توانست مشکل آنها را حل کند. کدام قاضی حاضر بود مثلاً پنج هزار درهم رشوه بگیرد و اموالی به ارزش صد هزار دینار را به صاحبش برگرداند؟ خشم مقامات عالی رتبه را به جان بخرد و کارش را از دست بدهد؟ دلش می‌خواست پا به فرار بگذارد و از آن دوزخ دور شود. بسیاری را می‌دید که می‌گریستند و نزدیک بود از خشم و اندوه فراوان، دیوانه شوند. در آن میان، چند کوتوله ی کلاه دراز، بی‌توجه به آن همه آه و افغان، بین جمعیت می‌گشتند و برای آن که ترتیب ملاقاتی را با قاضی یا وکیلی بدهند، سکه می‌گرفتند. ادامه دارد ... ................................. 🌳 ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
ادب کردن ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌳🍃 🌴 🍃🌲 نمای آفرینش آوای آفرینش آرامش 🌿 ‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌ ‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌱 نماز جماعت عاشقانه 💚 امشب شب جمعه ست. 🤲🏽 دعامون کنید ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff