eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
192.7هزار عکس
133.7هزار ویدیو
1.5هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
🎞 مجموعه 📌 تهیه‌ کننده محسن مقصودی و کارگردان محمد نوروزی 🔗 موضوع: روايتي نو و جذاب از سبک زندگي و مديريت دانشمند و وزير انقلابي شهيد دکتر چمران ✅ جمعه ۳ تیر ساعت ١٧:٠٠ شبکه افق 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
تایید سازمان ملل بر ترور ابوعاقله توسط صهیونیست‌ها 🔹 سازمان ملل متحد اعلام کرد اطلاعاتی را جمع‌آوری کرده که نشان می‌دهد شلیک مرگبار به سمت خبرنگار فلسطینی الجزیره از سوی نظامیان رژیم‌صهیونیستی انجام شده است. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
خواب آرام فرزند شهیدصیاد خدایی در کنار تصویر پدر 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
آتش سوزی ۶ کامیون حامل سوخت در اراضی اشغالی 🔹سحرگاه امروز در شهر المغار در منطقه الجلیل اراضی اشغالی ۶ کامیون حامل سوخت آتش گرفت. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
«جوزپ بورل» نماینده‌ اروپا یا سفیر آمریکا؟ ▪️«بورل» باید از بازداشت «مورا» درس بگیرد 🔹امشب نماینده‌ ویژه اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی به تهران می‌آید تا با مقامات ارشد وزارت خارجه دیدار و گفتگو کند؛ سفری که می‌تواند فرصتی برای آخرین تلاش‌ها برای اجرای کامل برجام و بازگرداندن آمریکا به اجرای تعهداتش در توافق هسته‌ای باشد. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
تصویب طرحی در سنای آمریکا برای مالکیت اسلحه 🔹با رای ۱۵ سناتور جمهوری‌خواه به ۵۰ دموکرات مجلس سنا، پس از ۳۰ سال طرحی با هدف کنترل مالکیت سلاح در آمریکا به تصویب رسید. 🔹این طرح که پاسخی از سوی کنگره به دو کشتار اخیر، یکی در فروشگاهی در شهر بوفالو ایالت نیویورک و دیگری در دبستان راب شهر اووالدی ایالت تگزاس تنظیم شده است؛ که مجموعا ۳۱ کشته بر جای گذاشت. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
توئیت امیرعبداللهیان درباره سخنرانی «رئیسی» در بریکس وزیر امور خارجه: 🔹بریکس با ظرفیت‌های بزرگ و نگاه مبتکرانه، نوید بخش حرکت موثر در مسیر توسعه و صلح جهانی است. 🔹رئیس‌جمهور با اجابت دعوت ریاست چین برای حضور در اجلاس بریکس پلاس، دیدگاهها و ظرفیتهای ایران را تبیین می‌کنند. 🔹در قالب دیپلماسی پویا، از هر فرصتی برای پیشبرد اهداف ملی استفاده می‌کنیم. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله‌ مجدد به تأسیسات اماراتی «دانه گاز» 🔹تأسیسات شرکت اماراتی «دانه گاز» در شمال عراق که اخیرا مورد حمله قرار گرفته بود، مجددا هدف حمله راکتی قرار گرفت. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔖📚 این قسمت: اتحاد، عدالت، خودباوری _من متولد ایالت لوئیزیانا، شهر باتون روژ هستم. ایالت ما تاثیر زیادی در اقتصاد امریکا داره 💸همیشه در کنار بزرگ ترین سازه های اقتصادی، بزرگ ترین جمعیت های کارگری حضور دارن. هر چقدر این سازه ها بزرگ تر و جیب سرمایه دارها کلفت تر میشن … فلاکت و فاصله طبقات هم بیشتر میشن … و من در یکی از پایین ترین و پست ترین نقاط شهری به دنیا اومدم😔 شعار مدارس و دانشگاه های ما اتحاد، عدالت، اعتماد و خودباوریه … 🏫 این چیزیه که از بچگی و روز اول، هر بچه ای توی لوئیزیانا یاد می گیره … ما در سایه اتحاد، جامعه ای سرشار از عدالت بنا می کنیم و با اعتماد و خودباوری به خودمون کشور و آینده رو می سازیم … ولی از نظر من، همه شون یه مشت مزخرفات بیشتر نبود😏 برای بچه ای که در طبقه ما به دنیا بیاد چیزی به اسم عدالت و آینده وجود نداره. برای ما کشوری وجود نداشت تا بهش اعتماد کنیم … برای ما فقط یک مفهوم بود … جنگ … جنگ برای بقا … جنگ برای زنده موندن😓 بله … من توی منطقه ای به دنیا اومدم که جولانگاه قاچاقچی ها و دلال های مواد مخدر، دزدها، آدمکش ها و فاحشه ها بود … منطقه ای که هر روز توش درگیری بود … تجاوز، دزدی، قتل و بلند شدن صدای گلوله، چیز عجیبی نبود📛 درسته … من وسط جهنم متولد شده بودم …☠ و این جهنم از همون روزهای اول با من بود …📛 من بچه ی یه فاحشه دائم الخمر بودم که مدیریت و نگهداری خواهر و برادرهای کوچک ترم بامن بود … من وسط جهنم به دنیا اومده بودم …🔥🔥🔥 ... ...
🔖📚 این قسمت :یک روز شوم صبح ها که از خواب بیدار می شدم، مادرم تازه، مست و بدون تعادل برمی گشت خونه … در حالی که تمام وجودش بوی گندی می داد روی تخت یا کاناپه ولو می شد … دوباره بعد از ظهر بلند می شد. قهوه، یکم غذا، آرایش و ….💅 من، هر روز صبحانه بچه ها رو می دادم، در رو قفل می کردم که بیرون نرن و می رفتم مدرسه🚶‍♂ بعد از ظهرها هم کار می کردم تا کمک خرج زندگی باشم …. پول بخور و نمیری بود اما حالم از پول های مادرم بهم می خورد …😑 گذشته از این، اگر بهشون دست می زدم بدجور کتک می خوردم … ولی باز هم به زحمت خرج اجاره خونه و قبض هامون و هزینه زندگی درمیومد ….💰 همه چیز رو به خاطر بچه ها تحمل می کردم تا اینکه اون روز شوم رسید …💔 سر کلاس درس نشسته بودم … 📝 مدیر اومد دم در کلاس و معلم مون رو صدا زد … همین طور که با هم حرف می زدن زیر چشمی به من نگاه می کردن … مکث می کردن … و دوباره تمام وجودم یخ کرده بود … ترس و دلهره عجیبی رو تا مغز استخوانم حس می کردم …😰 معلم مون دم در کلاس ایستاده بود … نگاه عمیقی به من کرد … استنلی لازمه چند لحظه باهات صحبت کنم …🗣 از جا بلند شدم …هر قدم که به سمتش می رفتم اضطرابم شدید تر می شد … اما اون لحظات در برابر تجربه ای که در انتظارم بود؛ هیچ چیز نبود …😣 ... ...
🔖📚 این قسمت: خداحافظ بچه ها   نفهمیدم چطوری خودم رو به بیمارستان رسوندم …🏩 قفل در شل شده بود … چند بار به مادرم گفته بودم اما اون هیچ وقت اهمیت نمی داد🚪 بچه ها در رو باز کرده بودن و از خونه اومده بودن بیرون … نمی دونم کجا می خواستن برن … توی راه یه ماشین با سرعت اونها رو زیر گرفته بود …🚷🚗 ناتالی درجا کشته شده بود … زمان زیادی طول کشیده بود تا کسی با اورژانس تماس بگیره …🚑 آدلر هم دیر به بیمارستان رسیده بود …💔 بچه هایی که بدون سرپرست مونده بودن … هیچ کس مسئولیت اونها رو قبول نکرده بود …😔 زمانی که من رسیدم، قلب آدلر هم تازه از کار ایستاده بود … داشتن دستگاه ها رو ازش جدا می کردن …🏃‍♂ نمی تونستم چیزی رو که می دیدم باور کنم … شوکه و مبهوت فقط از پشت شیشه به آدلر نگاه می کردم … حس می کردم من قاتل اونهام … 😪😣 باید خودم در رو درست می کردم … نباید تنهاشون می گذاشتم … نباید …😭 مغزم هنگ کرده بود … می خواستم برم داخل اتاق اما دکترها مانعم شدن … داد می زدم و اونها رو هل می دادم … سعی می کردم خودم رو از دست شون بیرون بکشم … تمام بدنم می لرزید … شقیقه هام می سوخت و بدنم مثل مرده ها یخ کرده بود … التماس می کردم ولم کنن اما فایده ای نداشت …😤 خدمات اجتماعی تازه رسیده بود … توی گزارش پزشک ها به مامورین خدمات اجتماعی شنیدم که آدلر بیش از 45 دقیقه کنار خیابون افتاده بوده … ⌛️ غرق خون … تنها...🖤🖤🖤 ... ...
🔖📚 این قسمت: خشونت از نوع درجه 🅱  تمام وجودم آتش گرفته بود …🔥🔥🔥 برگشتم خونه … 🏠 دیدم مادرم، تازه گیج و خمار داشت از جاش بلند می شد … اصلا نفهمیده بود بچه هاش از خونه رفتن بیرون … اصلا نفهمیده بود بچه های کوچیکش غرق خون، توی تنهایی جون دادن و مردن …⚰ زجر تمام این سال ها اومد سراغم … پریدم سرش … با مشت و لگد می زدمش … بهش فحش می دادم و می زدمش …😡 وقتی خدمات اجتماعی رسید، هر دومون زخمی و خونی بودیم … بچه ها رو دفن کردن … اجازه ندادن اونها رو برای آخرین بار ببینم … توی مصاحبه خدمات اجتماعی، روان شناس ازم مدام سوال می کرد … دلم نمی خواست باهاش حرف بزنم…😤 تظاهر می کرد که من و دیلمون، برادر دیگه ام، براش مهم هستیم اما هیچ حسی توی رفتارش نبود …🙄 فقط به یه سوالش جواب دادم … الان که به زدن مادرت فکر می کنی چه حس و فکری بهت دست میده؟ … فکر می کنی کار درستی کردی؟ درست؟ … باورم نمی شد همچین سوالی از من می کرد …😟 محکم توی چشم هاش زل زدم و گفتم … فقط به یه چیز فکر می کنم … دفعه بعد اگر خواستم با یه هیکل بزرگ تر درگیر بشم؛ هرگز دست خالی نرم جلو …😏 من و دیلمون رو از هم جدا کردن و هر کدوم رو به یه پرورشگاه فرستادن و من دیگه هرگز پیداش نکردم …👥 بعد از تحویل به پرورشگاه، اولین لحظه ای که من و مسئول پرورشگاه با هم تنها شدیم … یقه ام رو گرفت و منو محکم گذاشت کنار دیوار …👊 با حالت خاصی توی چشم هام نگاه کرد و گفت … توی پرونده ات نوشتن خشونت از نوع درجه 🅱 توی پرورشگاه من پات رو کج بزاری یا خلاف خواسته من کاری انجام بدی ؛ جهنمی رو تجربه می کنی که تا حالا تجربه نکرده باشی …☠☠☠ من یه بار توی جهنم زندگی کرده بودم … قصد نداشتم برای دومین بار تجربه اش کنم … این قانون جدید زندگی من بود … به خودت اعتماد کن و خودباوری داشته باش چون چیزی به اسم عدالت و انسانیت وجود نداره …❌ اینجا یه جنگل بزرگه … برای زنده موندن باید قوی ترین درنده باشی … 🐯 از پرورشگاه فرار کردم … من … یه نوجوان 13ساله … تنها … وسط جنگلی از دزدها، قاتل ها، قاچاقچی ها و فاحشه ها …🔞🔞🔞   ... ...