8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🔹💠🔹🔹
نهایت آرزوی اغتشاشگران
زن، زندگی، آزادی
🔴 #انقلاب_فحشا
🌃 #آرمانشهر
/ اجتماعی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔘 سد هزارساله ی فریمان
❇️ شگفتی مهندسی ایرانی
بنای نخست این سد به هزارسال پیش می رسد که در دوران صفوی بازسازی شد و بعدها در پهلو و تاج سد، بخشی افزوده شد.
#ایرانَما
/ نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
📚
براى نابود كردن یک ملت و یک تمدن نيازى به سوزاندن کتاب ها نیست.
کافی است كارى كنيد مردم آن ها را نخوانند.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌴
می بافم و نقش رَج به رَج یعنی تو
زمزم تو، طواف و کعبه، حج، یعنی تو
در هر سحری بر در تو می کوبم
«عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» یعنی تو
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌸🌿
وقتی کسی را دوست دارید،
محبت و دوست داشتنتان را
مکرر هم با زبان و هم با رفتار
به او یادآوری کنید تا فراموش نکند
💓 قلبی برایش می تپد.
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روان شناس
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴
مگر نگفته اند: «لا إِکراهَ فِی الدّین» (هیچ اجباری در دین نیست) ؟!
#نردبان 🪜
/دینی، اخلاقی
………………………………………
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🍀
به شغل عاشقی غمهای عالم رفت از يادم
چه میکردم اگر کاری چنين پيدا نمیکردم؟!
«حکیم شفایی»
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
17.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺خدایا دردهای من کو ؟؟؟!
قرائت فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم؛ عباس دانشگر توسط استاد رحیمپور ازغدی
🔬 #پاتولوژی_فرهنگی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش هشتم: _ زندان درآمد خوبی دارد. _ خرجش هم زیا
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر»
⏪ بخش نهم:
نگهبان با شعله ی مشعل، شمع را روشن کرد. قفل را به حلقه زد و رفت.
ابن خالد کنار ابراهیم نشست و سطل بدبو را با پا تا کنج دیوار به عقب راند. دست به پیشانی اش گذاشت.
_ تب داری!
ابراهیم از روی ضعف، سرش را به دیوار تکیه داد.
_ این جا شب و روز معنایی ندارد. وقت نماز را نمیتوانیم تشخیص بدهیم. روزی یک کوزه آبمان میدهند. در این کند و زنجیر نمیتوانیم وضو بگیریم.
اگر میتوانستیم وضو بگیریم، آبی برای خوردن نمیماند. این نمازها به دلم نمیچسبد! میخواهند در کثافت خودمان غرق شویم! با این وضعیتی که میبینی، جلو تو خجالت میکشم!
مزاجم به هم خورده است! غذایی را که دیروز خوردم، برگرداندم.
دچار اسهال شدهام.
دیگر توانی برایم نمانده است. زیاد دوام نمیآورم. شکنجهها و آن سفر دشوار، نابودم کرد! در ابتدای سفر، چنین لاغر نبودم. اگر آشنایی مرا ببیند، نمیشناسد.
_ نگران نباش! امروز تو را به حمام میبرند و لباسی مناسب میپوشانند. ببخش که نو نیست! از لباسهای خودم است. فردا برایت دارو میآورم.
_ این جا با زندانیهای کناری حرف میزنم. گفتند که زندانبانان برای هر چیزی پول گزاف میگیرند. چرا تو خودت را چنین به زحمت میاندازی؟
ابن خالد در پرتو لرزان شمع به چهره ی رنگ پریده ی ابراهیم خیره شد. آرامشی در آن بود که متعجبش می کرد.
_ شاید خواست خداست که به تو کمک کنم. من از همان لحظه که آن گاری و آن قفس را دیدم و حرفهای آن سرباز را شنیدم، فهمیدم که پشت این پرده، رازهایی است. این طور حس میکنم که قرار است هر دو به هم کمک کنیم. من برای بهبود شرایط تو در این جا تلاش میکنم و از خرج کردن سکههایم ابایی ندارم و تو باید رازت را به من بگویی!
بیشتر از آن که کنجکاو و فضول اسرار دیگران باشم، روح ناآرام و سرگشتهای دارم! میدانم که جایی در این دنیا، حقایقی آرامش بخش در جریان است و کسانی از آن آگاهند. من به دنبال آگاهی از این حقایق و یافتن آرامشم؛ هرچند در مقابل، هر چه را دارم از من بگیرند؛ حتی جانم را. تو با این جوانی، درونت چراغی روشن داری. من در میانسالی در خودم کورسویی هم نمیبینم.
ابراهیم همچنان که سرش به دیوار بود، چرخید و به ابن خالد نگاه کرد.
_ به خاطر بسپار که من در بازار قدیمی دمشق، نزدیک معبد ژوپیتر و مسجد جامع اموی، دکانی دارم؛ کنار دکان مردی به نام ابوالفتح. گفتم که پارچه فروشم. نام شاگردم طارق است. اگر مُردم، نامهای برای طارق یا ابوالفتح بنویس تا به مادرم خبر بدهند. از سرنوشت همسرم بیخبرم. او برای دیدن من به دارالحکومه ی دمشق آمد و سر و صدا به راه انداخت. با شلاق به جانش افتادند و زندانی اش کردند. دیگر خبر ندارم چه به سرش آمده است. دیروز تا حالا در این بند، سه نفر مردند. کسی نمیداند مسافران فردا از این جمع بیمار و علیل کیانند.
کسانی این جا زندانیاند که قرار نیست دوباره رنگ آفتاب و مهتاب را ببینند. شاید من از آنهایم. ستمگران مرا به این جا نفرستاده اند تا روزی رهایم کنند. اگر مُردم و گم و گور شدم، نمیخواهم مادر و همسرم سالها به انتظارم بنشینند و خبری از من نشنوند. این جوانمردی را از من مضایقه نکن!
سر از دیوار برداشت.
_ میپذیری؟
ابن خالد تأملی کرد و سر تکان داد.
_ قول میدهم حتی اگر شده است به مسافری میسپارم تا به کمک طارق یا ابوالفتح خانه ات را پیدا کنند و خبر دهد.
◀️ ادامه دارد....
.................................
🌳 #بوستان_داستان
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون فوتبالیستا همچین غیرواقعی هم نبودا ⚽️
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 معرفی ۶ خوراکی برای
درمان سریع سرماخوردگی کودک
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کار کردن در دمای بالای 40 درجه خوزستان برای حفر تونل زیر میدان مین عراقیها با حضور مُقَنی (چاهکن)ها در جبههها!🥺
راننده لودر با بیلِ اون، جلوی گلوله هارو میگرفت 😃👏
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff