eitaa logo
گرا
567 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
2 فایل
همگراباهم با گرای خورشید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓سوالی که خیلی از مادر و پدرها می پرسن... دخترمون تازه به سن بلوغ رسیده و روزه براش خیلی سخته، حالا تکلیفش در ماه 🌙رمضان چیه؟ 🎬 کمتر از دو دقیقه بیاموزید...👌🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬜️ «يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ … ⬜️تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنا وَ إِنْ كُنَّا لَخاطِئِينَ ⬜️ يا مولانا استغفر لنا ذنوبنا انا كنا خاطئين» ▫️اى سيد و مولاى من، اينها مقام برادران يوسف است با برادر و پدر خود كه پس از آن همه جنايت، به آنان رحمت آوردند و از گناهانشان چشم پوشيدند. پس اگر ما نزد خدا و رسول او و پدران بزرگوارت و نزد تو پسنديده و مورد رضا نيستيم، تو اى سرور ما از حضرت يوسف كه برادران خود را بخشود و به آنان مهربانى كرد براى بخشودن ما و رحمت آوردن به ما و ابراز حلم و كرم احق و اولايى. ، ، ┄┅═❁💠 🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج والعافیةوالنصر ❁═┅ 🥀 🌺🌿
🔴 وقایع ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام... ⭕️ قیام در فصل گرم یا هوای گرم... 🌕 آقا امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: «قائم عجل‌الله فرجه، در زیر درخت تناوری می‌نشیند. در آنجا جبرئیل علیه‌السلام به صورت مردی از قبیله کلب می‌آید و می‌گوید: «ای بنده خدا! برای چه اینجا نشسته‌ای؟» قائم می‌گوید: «منتظرم شب فرا رسد و هنگام شب به مکه بروم. نمی‌خواهم در این گرما بروم.» در این موقع جبرئیل می‌خندد و آن حضرت از خنده او متوجه می‌شود که جبرئیل است. آنگاه جبرئیل دست او را می‌گیرد و با وی دست می‌دهد، به او سلام می‌کند و می‌گوید: «برخیز!» سپس اسبی به نام «براق» را برای او می‌آورد، او را سوار می‌کند و به کوه رضوی می‌آورد. سپس محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه‌السلام می‌آیند و عهدنامه ای برای او می‌نویسند تا آن را برای مردم بخواند. قائم عجل‌الله فرجه، از آنجا به مکه می‌رود، در حالی که مردم در آنجا اجتماع کرده اند...» 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۶
📚غیبت در حال روزه روایت شده دو زن در عهد پیامبر (صلی الله علیه و اله) روزه‌دار بودند، در آخر روز حالشان از شدت گرسنگی و تشنگی وخیم شد و نزدیک بود که تلف گردند، پس فرستادند کسی را پیش رسول خدا (صلی الله علیه و اله) که تا از آن حضرت اذن افطار بگیرند، پیامبر (صلی الله علیه و اله) ظرفی را فرستاد برای آن زنان، فرمود: به ایشان بگو که در داخل این ظرف قی کنید آنچه که خوردید، پس یکی از آن دو قی کرد نیمی از آن ظرف را از لخته‌های خون و گوشت خالص پر کرد، و آن دیگری نیز با قی و استفراق خویش بقیه ظرف را پر نمود، مردم از این ماجرا به شگفت در آمدند و تعجب کردند. پیامبر (صلی الله علیه و اله) فرمود: این دو زن از آنچه که بر آنها حلال بود امساک نمودند، و بر آنچه که بر آنان حرام بود روزه خویش را باطل نمودند، به این صورت که نشستند در کنار هم دیگر، از مردم غیبت کردند، و این است آنچه که پشت سر مردم گفتند که در این ظرف است، از گوشت‌های آنان. 📚 روزه از ديدگاه قرآن و عترت، صفحه ۷۰
📚حکمت_پروردگار 🌹امام باقر علیه السلام فرمود: یکی از پیامبران بنی اسرائیل عبور می کرد، دید مرد مؤمنی در حال جان دادن است، ولی نصف بدنش در زیر دیواری قرار گرفته، و نیمی در بیرون دیوار است، و پرندگان و سگها بدن او را متلاشی کرده اند و می درند، از آنجا گذشت، در مسیر راه خود دید یکی از امیران ستمکار آن شهر مرده است، جنازه او را بر روی تخت نهاده اند و با پارچه ابریشم کفن نموده اند، و در اطراف تخت، منقل هائی نهاده اند که بوی خوش عودهای خوشبو از آنها برخاسته است. آن پیامبر به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا من گواهی می دهم که تو حاکم و عادل هستی و به کسی ظلم نمی کنی، این مرد 'مرد اولی' بنده تو است و به اندازه یک چشم به هم زدن، برای تو شریک نگرفته، مرگ او را آن گونه 'با آن وضع رقبت بار' قرار دادی و این 'امیر' نیز یکی از بنده های تو است که به اندازه یک چشم به هم زدن به تو ایمان نیاورده است؟ 'آن چیست و این چیست؟' خداوند به او وحی کرد: ای بنده من! همان گونه که گفتی حاکم و عادل هستم و به کسی ظلم نمی کنم. آن 'مرد اولی' بنده من، نزد من گناهی داشت، مرگ او را با آن موضوع قرار دادم تا مجازات گناه او این گونه انجام گیرد، و وقتی که مرد، هیچ گونه گناهی در او بجای نماند، ولی این بنده من 'امیر' که کار نیکی در نزد من داشت، مرگ او را با چنین وضعی قرار دارم، تا پاداش کار نیک او را داده باشم و هنگام مرگ نزد من هیچگونه نیکی و طلب نداشته باشد. 📙 اصول کافی، جلد ۲ ، ص۴۴۶ ، باب عقوبه الذنب ، حدیث ۱۱
‌ 🔴 فتوکپیِ اشتباهات دیگران یعنی... ▪️ این که کار اشتباهَت را گردن جامعه بیندازی و بگویی «رسم جامعه اینطوره؛ سنّت خانوادگیه؛ الان اینطوری مُد شده و...»، خودش اشتباهی دیگر است. حتی اگر مانند حادثه کربلا ۳۰ هزار نفر کار اشتباهی انجام دهند، دلیل نمی‌شود که تو هم فقط به این خاطر که بی اراده هستی، آنها را همراهی ‌کنی. ▫️ اگر با توجیهاتی همانند خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت باش! یا چون همه رفتند و هیچ کس نمانده، من هم می‌روم، کارها به تایید می‌رسید، ما هم امروز باید دست از یاری امام زمان برمی‌داشتیم. ▪️ یکی از مهمترین کارها برای تعجیل در ظهور، گناه نکردن است، اما این روزها خوب و بدِ خیلی از کارها در جامعه جور دیگری اِلقا و تعیین شده و در واقع به سنّت و عُرف جامعه تبدیل شده است (درحالیکه آن کار از نظر اسلام شایسته نیست)؛ مانند سنّت‌های غلط در مورد ازدواج، مهریه و... ▫️ اگر دیگران کار بدی می‌کنند، تو مانند فردی بی اراده تقلید نکن! تو حقِ انتخاب داری؛ باور کن متفاوت بودن، بهتر از گناهکار بودن است. اگر نمی‌توانی شرایط را تغییر بدهی، لااقل برای اشتباه دیگران کف نزن! ▪️ ذغال سنگ و الماس هر دو از جنس کربن هستند، ولی الماس چون فشار بیشتری را تحمل کرده، تبدیل به سنگی با ارزش شده است.
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 حجت الاسلام دارستانی - توبه فَرَجِ تُرابْ
آشنایی با خدا بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرّحیم عارفی می گوید که روزی دزدان، قافله ما را غارت کردند. پس نشستند و مشغول طعام خوردن شدند. یکی از آنها را دیدم که چیزی نمی خورد. به او گفتم که چرا با آنان در غذا خوردن شریک نمی شوی؟ گفت من امروز روزه ام! گفتم دزدی و روزه گرفتن عجب است. گفت ای مرد، این راه، راه صلح است که با خدای خود واگذاشته ام، شاید روزی سبب شود و با او آشنا شدم. آن عارف می گوید که سال دیگر او را در مسجدالحرام دیدم که طواف می کند و آثار توبه از وی مشاهده کردم. رو به من کرد و گفت دیدی که آن روزه چگونه مرا با خدا آشنا کرد؟ منبع: کشکول شیخ بهایی
🔴گاهی تقوا خود حربه سقوط می‌شود آیةالله‌العظمی مظاهری: مطلب عمده‌ای که بزرگان هم می‌گویند این است که در حالت عادی صفت رذیله کاری با انسان ندارد و از طرفی ممکن است انسان برسد به آن‌جا که به‌راستی متقی بشود و به واجبات اهمیت بدهد و از گناه واقعاً اجتناب داشته باشد، اما ناگهان همان تقوا حربه بشود. در روایت هم آمده که گاهی انسان صدیق و متقی وارد مسجد می‌شود و شیطان گولش می‌زند و از عبادت‌هایش مغرور می‌شود و لذا فاسق برمی‌گردد و برعکس انسان فاسق در مسجد دلش می‌شکند، حال خجالت‌زدگی پیدا می‌کند و به‌صورت صدیق از مسجد بیرون می‌آید. گاهی اوقات آدم متقی است، اما حسادت یا ریاست‌طلبی او را زمین می‌زند و بد هم زمین می‌زند مثل مالک‌بن صور که خیلی متقی بود تا موقعی که حضرت امیرالمؤمنین‌ علیه السلام به بصره و کوفه مشرف نشده بودند آدم وارسته‌ای بود، اما وقتی با ورود حضرت، ریاستش را در معرض خطر دید، زمینه پیدا شد و طلحه و زبیر آمدند و او را گول زدند و او را از راه مستقیم خارج کردند. انسان از حوادث تاریخی درس می‌گیرد که نباید تقوا و دینداری را به خودمان نسبت دهیم بلکه آن‌را یک توفیق الهی و عنایت او بدانیم تا ان‌شاءالله به رستگاری واقعی برسیم.
🔴 کاش صبرمان تمام می‌شُد و او می‌آمد... مادری رفت پیش امام صادق علیه السلام.... گفت پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم..... حضرت فرمود صبر کن پسرت برمی‌گردد..... رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت..... حضرت فرمود مگر نگفتم صبر کن؟.....خب پسرت بر می‌گردد دیگر..... رفت اما از پسرش خبری نشد..... برگشت؛ آقا فرمود مگر نگفتم صبر کن؟...... دیگر طاقت نیاورد....گفت آقا خب چقدر صبر کنم؟...... نمی‌توانم صبر کنم..... به خدا طاقتم تمام شده..... حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته........ رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته.....  آمد پیش امام صادق گفت آقا جریان چیست؟ نکند مثل رسول خدا صلوات الله علیه و آله به شما هم وحی نازل می‌شود؟....... امام فرمود نه! به من وحی نازل نشده؛ اما پيامبر خودش فرمود: عِندَ فَناءِ الصَّبرِ يَأتِي الفَرَجُ...... صبر که تمام بشود فرج می‌آید.....! از اين رو، وقتى گفتى صبرم تمام شده، دانستم كه خداوند با آمدن فرزندت، فرج تو را رسانده است. 📗وسائل الشيعه،ج۱۱، ص۲۱٠ 📗إرشاد القلوب، ج۱، ص۱۵٠