امام صادق :
شیعیان ما بر سه گروهند :
۱) محبیینی که محبت به ما در سراسر وجودشان قرار گرفته ، که اینان از "ما" هستند .
۲) آنانکه با ارتباط با ما در پی آراسته شدن هستند ، که زینت اینان خواهیم بود .
۳) کسانیکه با نام ما در پی استفاده مادی از مردمند ، که سر انجام این گروه فقر و فلاکت است.
قال ابوعبدالله الصادق (ع) :
الشیعة ثلاث :محب واد فهو منا ، متزین بنا و نحنزین لمن تزین بنا ، ومستاکل بنا الناس و من استأکلبنا افتقر . (بحارالانوار، ج۶۵ص ۱۵۳)
💠روش ترک گناه
🔹امیر المومنین علیه السلام فرمود:
هر كس كه زياد به ياد آخرت باشد، كمتر گناه مى كند.
🔹قال امیر المومنین علیه السلام: مَنْ أَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ اَلْآخِرَةِ قَلَّتْ مَعْصِيَتُهُ.
📚غرر الحکم، ج۱، ص۶۳۶.
امیرالمؤمنین عليه السلام:
اِحْفَظْ أمرَكَ و لا تُنكِحْ خاطِبا سِرَّكَ
كارت را پوشيده دار و رازت را عروسِ هر خواستگارى نكن
غررالحكم حدیث2305
🆔 @hadisgraph
📌 زندگینامه حضرت خدیجه(س)
نام پدر: خويلد از قبيله بنى اسد از بطن قريش.
نام مادر: فاطمه.
همسر رسول خدا(ص) و مادر فاطمه(س).
در جوانی به دلیل پاکدامنی، به طاهره مشهور بود.
قبل ازدواج، تاجر بود.
پیامبر(ص)، شریک تجاری خدیجه در سفر به شام بود.
خدیجه با اطمینان از توانایی، صداقت و رفتار نیکوی رسول خدا(ص) در تجارت، پیشنهاد ازدواج به او داد.
رسول خدا(ص) با مشورت ابوطالب، خدیجه را به همسری پذیرفت.
سن ازدواج با رسول خدا(ص):
برخی مورخان قدیمی: در حدود سن ۴۰ سالگی.
برخى از محققان معاصر براساس اسناد کهن معتقدند:
وی باكره و حدود ۲۸ یا۲۵ سال داشته است.
فرزندانى هم كه به آن بزرگوار نسبت داده شده (رقيه، هند، زینب و ام كلثوم) از او نبوده؛ بلكه فرزندان خواهرش بوده اند و حضرت خديجه پس از وفات خواهرش، سرپرستى آن فرزندان را به عهده گرفته بود.
📍تمام اموالش را برای اسلام خرج کرد.
در سختی ها به ویژه در شعب_ابوطالب همراه پیامبر(ص) بود و جان خود را تقدیم راه اسلام کرد.
👇👇👇
♨️سوال:
🔰دلیل رغبت حضرت خدیجه (س) برای ازدواج با پیامبر (ص) چه بود؟
✍️پاسخ:
✅بی تردید ازدواج یکی از ثروتمندان عرب، با جوانی که از مال دنیا بهره چندانی ندارد، نمیتواند ریشه در دلایل و انگیزه های مادی داشته باشد. بنابر این در ریشه یابی این جریان باید جهات معنوی را دنبال کرد.
آیت الله جعفرسبحانی در کتاب فرازهایی از تاریخ اسلام،[۱] به چهار نمونه از این شواهد اشاره می کنند که به طور خلاصه بیان می کنیم:
۱- چنانکه می دانید پیامبر (ص) پیش از ازدواج با خدیجه، زمام تجارت وی را بر عهده داشت. غلام خدیجه به نام میسره، در سفر تجاری همراه پیامبر بود.
پس از بازگشت کاروان، میسره آنچه را در سفر دیده بود برای خدیجه تعریف کرد، از جمله اینکه: محمد (ص) بر سر موضوعی با تاجری اختلاف پیدا کرد. آن مرد به او گفت: به لات و عزّی سوگند بخور تا سخن ترا بپذیرم. محمد (ص) در پاسخ گفت:
پست ترین و مبغوض ترین موجودات پیش من، همان لات و عزی است که تو آنها را می پرستی[۲] و نیز این جریان را که در نزدیک "بصری" (شهر شام)، محمد (ص) زیر سایه درختی نشسته بود، در این حال چشم راهبی که در صومعه نشسته بود به محمد امین (ص) افتاد.
وی از من نام او را سوال کرد و من پاسخ دادم، آنگاه وی گفت: این مرد که زیر سایه این درخت نشسته است، همان پیامبریست که در تورات و انجیل درباره او بشارتهای فراوانی خوانده ام.[۳]
خدیجه با شنیدن این کرامت، شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معصومیت محمد «ص» بود، در خود احساس کرد و بی اختیار گفت: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد دو چندان کردی.... سپس آنچه را از میسره شنیده بود برای ورقه بن نوفل نقل کرد و ورقه به او گفت: صاحب این کرامات، پیامبر عربی است.[۴]
۲- روزی خدیجه در خانه خود نشسته بود و یکی از دانشمندان یهود نیز در آن محفل بود، اتفاقاً محمد (ص) از کنار منزل آنها گذشت و چشم آن دانشمند به او افتاد، آن دانشمند فوراً از خدیجه خواست که از محمد (ص) تقاضا کند چند دقیقه در این مجلس شرکت کند.
پیامبر (ص) تقاضای دانای یهود مبنی بر نشان دادن علایم نبوت در بدن خود را پذیرفت.... پس از آنکه دانای یهود از وجود علایم نبوت در محمد (ص) خبر داد خدیجه پرسید:
از کجا می گویی که او حائز چنین مقامی می شود؟ پاسخ داد: من علائم پیامبر آخر الزمان را در تورات خوانده ام و از نشانه های او این است که پدر و مادر او می میرند و جد و عموی وی از او حمایت می کنند و از قریش زنی را انتخاب می کند که سیده قریش است. آنگاه افزود: خوشا به حال کسی که افتخار همسری او را به دست آورد.
۳- ورقه بن نوفل که عموی خدیجه و از دانایان عرب بود، مکرر می گفت: «مردی از میان قریش برای هدایت مردم از طرف خدا برانگیخته می شود و یکی از ثروتمندترین زنان قریش را می گیرد» و چون خدیجه ثروتمندترین زن قریش بود، گاه و بیگاه به خدیجه می گفت: «روزی فرا می رسد که تو با شریفترین مرد روی زمین وصلت کنی.»
۴- خدیجه شبی در خواب دید که خورشید بالای مکه چرخ خورد و کم کم پائین آمد و در خانه او فرود آمد. ورقه خواب وی را چنین تعبیر کرد که: «با مرد بزرگی ازدواج خواهی کرد که شهرت او عالم گیر خواهد شد.»
از طرف دیگر باید توجه داشت که پیامبر اکرم (ص) نیز گر چه از ثروت محروم بود، اما اولا از خاندان معروف قریش بود و ثانیا به راستگویی، امانتداری و اخلاق پسندیده شهرت داشت. چنانکه ابوطالب در مجلس عقد، برادر زاده خود را چنین معرفی کرد:
«برادر زاده من، محمد بن عبدالله (ص)، با هر مردی از قریش موازنه و مقایسه شود، بر او برتری دارد و گر چه از هر گونه ثروتی محروم است، اما ثروت سایه ای است رفتنی و اصل و نسب چیزی است ماندنی.»[۵]
همه این امور نشان می دهد این ازدواج ریشه در جهات معنوی داشته است و به هیچ وجه انگیزه مادی در آن دخالت نداشته است.
در پایان به ذکر حدیثی از پیامبر «ص» در شأن خدیجه اشاره میکنیم که می فرماید: «بهشت مشتاق دیدن چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، خدیجه دختر خویله، و فاطمه دختر محمد «ص».[۶]
[۱]- ص ۸۲- ۸۵
[۲]- طبقات کبری، ج ۱، ص ۱۳۰.
[۳]- بحار/ ۱۶/ ۱۸.
[۴]- سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۷۶.
[۵]- مناقب، ج ۱، ص ۳۰. بحار، ج ۱۶، ص ۱۶.
[۶]- بحار، ج ۴۳، ص ۵۳.
عایشه میگوید:
پیامبر از خانه خارج نمیشد مگر آنکه یادی از خدیجه میکرد و خوبیهای او را میگفت، یک روز پیامبر یاد خدیجه کرد و من ناراحت شده و به ایشان گفتم: او پیرزنی بود که خدا بهتر از او را به تو داده است! در این هنگام پیامبر بسیار خشمگین شد و بدنش به لرزه افتاد و گفت: به خدا قسم نه! بهتر از او را به من نداد! زمانی که مردم کفر ورزیدند، خدیجه به من ایمان آورد. هنگامی که مردم مرا دروغگو پنداشتند، او مرا راستگو میدانست، زمانی که مردم مرا در فشار اقتصادی گذاشتند، با اموالش یاریام کرد. خدا از او به من فرزندانی عطا کرد، در حالیکه از دیگر زنان فرزندی نداد. عائشه میگوید: در دلم گفتم دیگر هیچگاه بدی او را نمیگویم.
🔹 وَ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: ذَکَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله خَدِیجَةَ یَوْماً وَ هُوَ عِنْدَ نِسَائِهِ فَبَکَی فَقَالَتْ عَائِشَةُ مَا یُبْکِیکَ عَلَی عَجُوزٍ حَمْرَاءَ مِنْ عَجَائِزِ بَنِی أَسَدٍ فَقَالَ صَدَّقَتْنِی إِذْ کَذَّبْتُمْ وَ آمَنَتْ بِی إِذْ کَفَرْتُمْ وَ وَلَدَتْ لِی إِذْ عَقَمْتُمْ قَالَتْ عَائِشَةُ فَمَا زِلْتُ أَتَقَرَّبُ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِذِکْرِهَا.
✍🏻 امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمودند: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله نزد زنان خود از خدیجه علیها السلام یاد کرد و گریست. عایشه گفت: چرا برای پیرزنی سرخ مو از پیرزنهای بنی اسد گریه میکنی؟ فرمودند: وقتی شما مرا تکذیب میکردید او مرا تصدیق کرد و وقتی شما کفر میورزیدید او به من ایمان آورد و وقتی شما نزائیدید او برای من فرزند آورد. عایشه میگفت: ما همیشه با یاد کردن از خدیجه به رسول خدا نزدیکی میجستیم.
📚بحارالانوار، ١٦/٧
منبع: الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، ج ۴، ص ۱۸۲۳ – ۱۸۲۴.
✅ خدیجه سلام الله علیها
✅ همانطور كه بارِ رسالتِ رسول بر دوش ابوطالب و جعفر و مصعب و جمعى ديگر بود و به وسيله آنها رسالت رسول گسترده و پخش شد، با مال خديجه و ثروت او نيز پيوند خورد و هنگامى هم كه آن ثروت تمام شد، نوبت ديگران است تا شروع كنند و در زمين بگردند و منبعى براى توليد و برداشت، داشته باشند.
✅ وفا و صفا و فناى خديجه، او را محبوبترين در وجود رسول مىسازد. تا آنجا كه هميشه او را پيش چشم دارد تا آنجا كه عايشهى جوان با تمامى اقتدار و اعتماد به نفسش، حتى پس از مرگ خديجه، به حسادت مبتلا مىشود؛ چون مىبيند در زبان و چشم و دل رسول جايى براى جلوهى او نيست. و بالاتر از حسادت به شماتت مىپردازد كه چرا اين قدر به ياد كسى هستى كه خداوند بهتر از او را به تو داده است. تا آنجا كه رسول برمىآشوبد و تأكيد مىكند كه بهتر از خديجه را به دست نياورده است
📚 استاد علی صفایی حائری؛ تطهير با جارى قرآن(2)، ص: ۳۴۸
⚫ *وصیّت حضرت خدیجه*
و سه درخواست !
➖➖➖➖➖
حضرت خدیجه - علیها السلام - سه سال قبل از هجرت بیمار شد
پیغمبر - صلی الله علیه و آله و سلم - به عیادت وی رفت و فرمود:
ای خدیجه ، آیا می دانی كه خداوند تو را در بهشت نیز همسر من ساخته است؟! آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقّد كرد . او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شكرانه خدمات او توصیف فرمود.
چون بیماری خدیجه شدّت یافت، عرض كرد:
یا رسول الله! چند وصیت دارم:
➖من در حق تو كوتاهی كردم، مرا عفو كن. پیامبر فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به كار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف كردی.
➖عرض كرد یا رسول الله! وصیت دوم من این است كه مواظب این دختر باشید و به فاطمه زهرا - علیها السلام - اشاره كرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا كسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا كسی به صورتش سیلی بزند. مبادا كسی بر او فریاد بكشد. مبادا كسی با او برخورد زننده ای داشته باشد.
➖اما وصیت سوم را شرم می كنم برایت بگویم. آن را به فاطمه می گویم تا برایت بازگو كند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود:"نور چشمم! به پدرت بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم از تو می خواهم مرا در لباسی كه هنگام نزول وحی به تن داشتی، كفن كنی." پس فاطمه زهرا - علیها السلام - ازاتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر عرض كرد. پیامبر اكرم آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد واو بسیار خوشحال شد.
هنگام وفات حضرت خدیجه رسول خدا غسل و كفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی كه كفنی از بهشت همراه داشت نازل شد و عرض كرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: "ایشان اموالش را در راه ما صرف كرد و ما سزاوار تریم كه كفنش را به عهده بگیریم."
▪شجره طوبی، ج ۲ ،ص ۲۳۵ پند تاریخ، ج ۲، ص۲۲
از همان روز اول دو نفر مسلمان میشوند: علی و #خدیجه که این دو نقش مؤثری در ساختن تاریخ اسلام دارند. اگر فداکاریهای این زن نبود، از نظر علل ظاهری مگر پیغمبر میتوانست کاری از پیش ببرد؟
تاریخ ابن اسحاق یک قرن و نیم بعد از هجرت راجع به مقام خدیجه و نقش او در پشتیبانی از پیغمبر اکرم و مخصوصاً در تسلّی بخشی به پیغمبر اکرم، می نویسد:
بعد از مرگ خدیجه که ابوطالب هم در آن سال از دنیا رفت، واقعاً عرصه بر پیغمبر اکرم تنگ شد به طوری که نتوانست...بماند. تا آخر عمرِ پیغمبر هرگاه اسم خدیجه را میبردند، اشک مقدسشان جاری میشد.
📕 مرتضی مطهری، حماسه حسینی ج ۱ ص ۳۷۹
افتخار ائمه به فرزندی حضرت خدیجه
📢 افتخارِ امام حسن علیه السلام به حضرت خدیجه سلام الله علیها
👈🏻 در عصر خلافت امام حسن علیه السَّلام در کوفه پس از آنکه معاویه لعنه الله بر اوضاع مسلط شد و از مردم برای خود بیعت گرفت، امام حسن علیه السلام در پاسخ به جسارت و ناسزای او به ساحت مقدس امیرمؤمنان علیه السَّلام طی خطبهای طولانی با افتخار
به حسب و نسب و جدّة طاهرهشان فرمودند:
«و جَدَّتی خدیجة علیهاالسَّلام و جدَّتک قَتِیلَةُ [قُتَیلَةُ] فلعن الله أخملنا ذکراً وألأمنا حسبا...»
✍🏻 ای معاویه، جدّة من خدیجه طاهره، ولی جدّۀ تو قتیله (زن زشتکار جاهلیت) است و خداوند متعال لعنت کند آن کس را که حسب و نسبش پلید و پست است... »
📚 الارشاد، مفید رحمه الله، ٢/١٥
📢 افتخار امام حسین علیه السلام به حضرت خدیجه سلام الله علیها
🔴 امام حسین علیه السلام روز عاشورا مقابل سپاه دشمن ایستاد و نگاهی به صفهای طولانی آنها کرد که مانند سیل بود و نیز نگاهی به ابن سعد لعنه الله کرد که در میان لشکر ایستاده بود. آن حضرت در این هنگام خطبهای ایراد کردند و فرمودند:
«.. الحمد لله الذی خلق الدنیا فجعلها دار فناء... فإنّی ابن بنت نبیکم و جدتی خدیجة زوجة نبیکم...»
✍🏻 ستایش سزاوار خداوندی است که دنیا را خلق فرمود و آن را دار نیستی قرار داد... من پسر دختر پیامبر شما هستم و جدهام خدیجه عَلیهاالسَّلام همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله میباشد.»
⚫️ و نیز خطاب به دشمن فرمودند:
«قال أنشدکم الله؛ هل تعلمونَ أنَّ جدّتی خدیجة بنت خویلد، أوّل نساء هذه الأمّة إسلاماً؟»
✍🏻 شما را بخدای تعالی سوگند آیا میدانید که مادر بزرگم خدیجه دختر خویلد علیهاالسَّلام، نخستین بانوی گرونده به اسلام و تصدیق کننده پیامبر و پیشتاز در یاری و حمایت اوست؟»
📙 امالی، صدوق رحمه الله، مجلس ۳۰، ص۱۵۸
📚 بحارالانوار، ٤٥/٦
📢 افتخارِ امام سجاد علیه السلام به حضرت خدیجه سلام الله علیها
🔸امام سجاد علیه السَّلام در مجلس یزید زنازاده لعنه الله و در آن شرایط حساس و تاریخساز در معرفی خویش به مردم شام، ضمن روشنگری در مورد نَسَب شریف و تبار پرافتخار خویش به مردم شام، با افتخار نام پر شکوه و با عظمت جدۂ گرانمایهاش حضرت خدیجه علیهاالسَّلام را در کنار نام بلند پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علی السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام میآورد و خود را اینگونه مینامد: «أنا ابن خدیجة الکبری.» من فرزند خدیجه کبری هستم. (سلام الله علیهم)
📚 بحارالانوار، ٤٥/١٧٥
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🏴 رهبر معظم انقلاب:
جناب خدیجه(س) حقیقتا مظلوم است به خاطراین که شرف همسری پیامبر درباره ایشان دارای ارزش مضاعف است، دیگران مشرف به شرف همسری پیغمبر شدند لکن رنجهایی را که پیغمبر در عمده زمان رسالت به آنها مبتلا بودند این رنجها را ندیدند، ده سال در مدینه بود عزت بود احترام بود و زندگی راحت نسبت به آن دوره بود.
جناب خدیجه دوران رنج و سختیهای پیغمبر را تحمل کرد، اولا نفس ایمان آوردن به پیغمبر که اولین کسی که ایمان آورد امیرالمؤمنین و حضرت خدیجه بودند خود این یک امتیاز بزرگ و یک ارزش بسیار بالا است، آسان نیست عبور کردن و صرف نظر کردن از عقایدی که انسانها با آنها سالهای متمادی زندگی
کرده آسان نیست.
برای ما چنین چیزی پیش نیامده تا بدانیم چقدر مشکل است، ایشان اولا با آن فطرت پاک سر و حقانیت قضیه را فهمید، تا پیغمبر را دید با آن حال که از حرا برگشته بود فهمید که یک حادثه مهمی اتفاق افتاده و قلب مبارکش مجذوب شد و ایمان آورد و بعد پای این ایمان ایستاد.
از همه اموال خودش خارج شد و همه را صرف کرد در راه ترویج اسلام و تقویت پیغمبر، بعد هم دچار آن سختی و مشکلات طاقت فرسا شد که یکی مسئله شعب ابی طالب بود که سه سال آنجا بودند و سختیهایی که این بزرگوار متحمل شد.
این بزرگوار واقعا مظلومه است، واقعا غریب هست، مادر دوازده امام است، ایشان مادر امیرالمؤمنین هم است، ایشان امیرالمؤمنین را در دامان خودش، آغوش خودش و زندگی خودش پرورش داده است تا چند سالگی.
🔷دو جمله حکیمانه از کنفوسیوس:
🔸«ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ»
🔸«ﮐﯿﻨﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ»