⚜روزه نفس سرکش را به زانو در میآورد⚜
علامه حسن زاده آملی:
🔸بزرگترین چیزی که نفس سرکش را به زانو در میآورد روزه است. اگر ۱۲۴ هزار پیغمبر را جلوی نفس سرکش انسان سر ببری و به او بگویی حالا دیگر از من دست بردار و مرا رهایم کن و دیگر با وسوسه های شیطانی خود، مرا گرفتار نکن، قانع نمیشود اما اگر روزه بگیری، نفسی این چنین سرکش، لجام میخورد.
📚انسان کامل، مجموعه رهنمودهای علامه حسن زاده آملی، ص۶۶
در روایتی نقل شده است که اموات در هر جمعه از ماه رمضان می آیند، می ایستند و با صدایی محزون و با حالتی گریان چنین ندا می کنند: ای خانواده من! ای فرزندان من! ای نزدیکان من! با چیزی (عملی) به ما مهربانی کنید تا خداوند به شما رحم نماید. ما را یاد کنید و از دعا فراموش نکنید، بر ما و غربت ما رحم کنید، زیرا ما در زندان تنگ و اندوه طولانی، و در سختی می باشیم، پس بر ما رحم کنید و از دعا و صدقه دادن برای ما کوتاهی نورزید، شاید قبل از آن که مثل ما شوید، خداوند بر ما رحم نماید. ما حسرت بر گذشته می خوریم، ما نیز مثل شما توانا بودیم. پس ای بندگان خدا! به سخن ما گوش فرا داده و فراموش نکنید، فردا روزی شما نیز خواهید دانست. چیزهای اضافی (غیر مورد نیاز) که در دست شماست، قبلاً در دست ما نیز بود، اما در راه بندگی خدا انفاق نکردیم، و از حق مانع شدیم، و لذا ضرر و سختی آن بر عهده ما قرار گرفت، و منفعت و سود آن به دیگران رسید. با درهمی، یا تکّه خمیر نانی، یا تکّه کوچک گوشت به ما توجّه و مهربانی کنید. سپس ندا می کنند: بزودی بر خودتان خواهید گریست در حالی که برای شما فایده ای ندارد، همانگونه که ما گریه می کنیم، و برای ما فایده ای ندارد. لذا قبل از آن که مثل ما شوید، (در راه بندگی خداوند) تلاش کنید.
كَانَ الْمَوْتَى يَأْتُونَ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَيَقِفُونَ وَ يُنَادِي كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ بِصَوْتٍ حَزِينٍ بَاكِياً: يَا أَهْلَاهْ، وَ يَا وَلَدَاهْ، وَ يَا قَرَابَتَاهْ، اعْطِفُوا عَلَيْنَا بِشَيْءٍ يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ، وَ اذْكُرُونَا وَ لَا تَنْسَوْنَا بِالدُّعَاءِ، وَ ارْحَمُوا عَلَيْنَا وَ عَلَى غُرْبَتِنَا، فَإِنَّا قَدْ بَقِينَا فِي سِجْنٍ ضَيِّقٍ وَ غَمٍّ طَوِيلٍ وَ غَمٍّ وَ شِدَّةٍ، فَارْحَمُونَا وَ لَا تَبْخَلُوا بِالدُّعَاءِ وَ الصَّدَقَةِ لَنَا، لَعَلَّ اللَّهَ يَرْحَمُنَا قَبْلَ أَنْ تَكُونُوا مِثْلَنَا، فَوَا حَسْرَتَى، قَدْ كُنَّا قَادِرِينَ مِثْلَمَا أَنْتُمْ قَادِرُونَ، فَيَا عِبَادَ اللَّهِ اسْمَعُوا كَلَامَنَا وَ لَا تَنْسَوْنَا، فَإِنَّكُمْ سَتَعْلَمُونَ غَداً، فَإِنَّ الْفُضُولَ الَّتِي فِي أَيْدِيكُمْ كَانَتْ فِي أَيْدِينَا، فَكُنَّا لَا نُنْفِقُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ وَ مَنَعْنَا عَنِ الْحَقِّ فَصَارَ وَبَالًا عَلَيْنَا وَ مَنْفَعَتُهُ لِغَيْرِنَا، اعْطِفُوا عَلَيْنَا بِدِرْهَمٍ أَوْ رَغِيفٍ أَوْ بِكِسْرَةٍ، ثُمَّ يُنَادُونَ: مَا أَسْرَعَ مَا تَبْكُونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ لَا يَنْفَعُكُمْ كَمَا نَحْنُ نَبْكِي، وَ لَا يَنْفَعُنَا فَاجْتَهِدُوا قَبْلَ أَنْ تَكُونُوا مِثْلَنَا.
(مستدرک الوسائل، ج2، ص162-163)
امام كاظم عليه السلام :
اى هشام! خردمند به كسى كه مى ترسد دروغ گويش خواند، سخنى (حديث و خبرى) نمى گويد
و از كسى كه بيم مضايقه اش را دارد، چيزى نمى خواهد
و به چيزى كه نمى تواند، وعده نمى دهد
و بدانچه از اميد بستن به آن سرزنش شود، اميد نمى بندد .[يعنى خردمند به آنچه فراتر از صلاحيت و سزامندى اوست اميد نمى بندند (به نقل از پاورقى الكافى).]
و به كارى كه بترسد در آن درماند، اقدام نمى كند.
يا هِشامُ ، إنّ العاقِلَ لا يُحَدِّثُ مَن يَخافُ تَكذيبَهُ ، و لا يَسألُ مَن يَخافُ مَنعَهُ ، و لا يَعِدُ ما لا يَقدِرُ علَيهِ ، و لا يَرجو ما يُعَنَّفُ برَجائهِ .[أي العاقل لا يرجو فوق ما يستحقّه . (كما في هامش المصدر).]، و لا يُقدِمُ على ما يَخافُ فَوتَهُ بِالعَجزِ عَنهُ .[أي لا يفعل فعلاً قبل أوانه مبادرا إليه . و في بعض النسخ «و لا يتقدّم» . (كما في هامش المصدر).] .
[الكافي : 1/20/12 .]
هدایت شده از سبک زندگی دینی
نهج البلاغه مثل خود علی(ع) است.
کلام انسان مثل خود اوست، چون کلام تنزل روح انسان است، تجلی روح انسان است.
یک روح پست کلامش پست است و یک روح عالی کلامش عالی است.
یک روح یک بعدی کلامش یک بعدی است و یک روح چند بعدی کلامش هم چند بعدی است.
علی(ع) یک شخصیت جامع الاضداد است، کلامش هم جامع الاضداد است.
(انسانکامل، ص۱۵۸)
هدایت شده از سبک زندگی دینی
امام علی (عليه السلام) در گفتاری از نهج البلاغه به هفت نكته مهم از فضايل اخلاقى و اثر مثبت آنها اشاره مى كند.
نخست مى فرمايد: «كثرت سكوت، سبب ابهت و بزرگى است»; (بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ). مرحوم ابن میثم در شرح نهج البلاغه خود در اینجا نکته جالبى آورده مى گوید: دلیل کلام مولا این است که سکوت، غالباً نشانه عقل است و ابهت صاحبان عقل آشکار است و اگر به یقین دانسته شود که کثرت سکوت ناشى از عقل اوست، ابهت او بیشتر مى شود و اگر حال او شناخته نشود و این احتمال وجود داشته باشد که سکوتش ناشى از عقل است باز سبب ابهت اوست و گاه ممکن است سکوت، ناشى از ضعف و ناتوانى در کلام باشد و باز هم این امر سبب احترام شخص مى شود، زیرا از پریشان گویى پرهیز مى کند.(1)
اضافه بر اینها، سکوت، سبب نجات از بسیارى از گناهان است، زیرا غالب گناهان کبیره به وسیله زبان انجام مى شود تا آنجا که سى گناه کبیره را براى زبان شماره کرده ایم. بدیهى است هنگامى که انسان از این گناهان پرهیز کند ابهت و هیبت و شخصیت او بیشتر خواهد بود.
در حدیث جالبى از «هشام بن سالم» یکى از یاران خاص امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم که مى فرماید: «پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به مردى که خدمتش رسید فرمود: ألا أدُلّکَ عَلى أمْر یُدْخِلُکَ اللهُ بِهِ الْجَنَّةَ؟; آیا تو را به چیزى هدایت کنم که به وسیله آن وارد بهشت شوى؟» عرض کرد: آرى یا رسول الله.
پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أنِلْ مِمّا أنالَکَ اللهُ; از آنچه خداوند در اختیار تو قرار داده بذل و بخشش کن». عرض کرد: اگر من خودم محتاج تر از کسى باشم که مى خواهم به او بخشش کنم چه کنم؟
پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «فَانْصُرِ الْمَظْلُومِ; به یارى ستم دیده برخیز».
عرض کرد: اگر من خودم از او ضعیف تر باشم چه کنم.
فرمود: «فَاصْنَعْ لِلاْخْرَقِ یَعْنی أشِرْ عَلَیْهِ; شخص نادان را راهنمایى کن و به او مشورت بده».
عرض کرد: اگر من از او نادان تر باشم چه کنم؟ فرمود: «فَأصْمِتْ لِسانَکَ إلاّ مِنْ خَیْر; زبانت را جز از نیکى خاموش ساز». و سرانجام پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أما یَسُرُّکَ اَنْ تَکُونِ فیکَ خِصْلَةٌ مِنْ هذِهِ الْخِصالِ تَجُرُّکَ إلَى الْجَنَّةِ؟; آیا تو را خشنود نمى سازد که یکى از این صفات نیک را داشته باشى و تو را به سوى بهشت برد؟».(2)
اضافه بر این، سکوت سبب نورانیت فکر و عمق اندیشه است، همان گونه که در حدیثى از امیرمؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم: «الْزِمِ الصَّمْتَ یَسْتَنِرْ فِکْرُکَ; ساکت باش تا فکرت نورانى شود».(3)
در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «أکْثِرْ صَمْتَکَ یَتَوَفّرْ فِکْرُکَ وَیَسْتَنِرْ قَلْبُکَ وَیَسْلَمِ النّاسُ مِنْ یَدِکِ; بسیار سکوت کن که فکرت فراوان و قلبت نورانى مى شود و مردم از تو در امان خواهند بود».(4)
البته همه اینها مربوط به سخنانى است که به اصطلاح فضول الکلام یا آلوده به گناه است; ولى سخن حق و تعلیم دانش و امر به معروف و نهى از منکر و امثال آن به یقین از آن مستثناست و همان گونه که در حکمت 182 آمده است که اگر کلام از آفات خالى باشد به یقین از سکوت برتر است، زیرا انبیا دعوت به کلام شدند نه به سکوت حتى اگر ما در فضیلت سکوت سخن مى گوییم از کلام کمک مى گیریم.(5)
پی نوشت:
(1). شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 602.
(2). کافى، ج 2، ص 113، ح 5.
(3). غررالحکم، ح 4248 .
(4). غررالحکم، ح 4252 .
(5). براى توضیح بیشتر به ذیل حکمت 182 و 71 و به جلد اول تفسیر موضوعى اخلاق در قرآن، ص 298 مراجعه شود.
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من دبیر ورزش بودم؛
دانشآموزی داشتم هیچ وقت کفش ورزشی نمیپوشید و من هم هیچوقت اجازه نمیدادم ورزش کند ...
هدایت شده از سبک زندگی دینی
امیرالمومنین علیه السلام می فرماید:
🔵 آنچه نمیدانى مگو، بلکه همه آنچه را که میدانى نیز مگو، زیرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چیزهایى را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجّت آورد.
🔸«لا تقل ما لا تعلم بل لا تقل کل ما تعلم»
(نهج البلاغه، حکمت۳۸۲)
هدایت شده از سبک زندگی دینی
❌ #ناسزا گفتن ممنوع
امیرمؤمنان #علی(ع) فرمود:
«از به کارگیری کلمات زشت و #مستهجن، بپرهیزید! زیرا زشتگویی، #فرومایگان را در اطرافت آدمی نگاه داشته و افراد #شریف را از گرد انسان پراکنده می سازد.»
آن حضرت به حُجربن عَدی و عمروبن حِمَق خُزاعی در نبرد #صِفّین تذکر داد تا از ناسزاگویی به دشمن پرهیز کنند.
آنان به امام اعتراض کردند که مگر ما برحق نیستیم؟ امام فرمود:
«خوش ندارم که شما بدزبان و #دشنامگو باشید! اگر عملکرد- زشت- دشمن را با #منطق بیان کنید، گفتار شما به صواب نزدیکتر است.»
📚منقری، وقعة صفین، ص103؛ عبدالحميد
📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج11، ص21.
📚سیدرضی، نهج البلاغه، نامه: 5، ص366.