گرانی ارزاق
نرخ گندم و نان روز به روز در مدینه بالا میرفت. نگرانی و وحشت بر همه مردم مستولی شده بود. آن کس که آذوقه سال را تهیه نکرده بود در تلاش بود که تهیه کند، و آن کس که تهیه کرده بود مواظب بود آن راحفظ کند. در این میان مردمی هم بودند که به واسطه تنگدستی مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند.
امام صادق علیه السلام از «معتب» وکیل خرج خانه خود پرسید:
«ما امسال در خانه گندم داریم؟».
بلی یاابن رسول الله! به قدری که چندین ماه را آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش.
یا ابن رسول الله! گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.
همین است که گفتم، همه را دراختیار مردم بگذار و بفروش.
معتب دستور امام را اطاعت کرد، گندمها را فروخت و نتیجه را گزارش داد.
امام به او دستور داد: «بعد از این نان خانه مرا روزبه روز از بازار بخر. نان خانه من نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف میکنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمدالله توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار را نمیکنم تا در پیشگاه الهی مسئله «اندازه گیری معیشت» را رعایت کرده باشم.»
📕داستان راستان، ج ۲، ص۴۸
یکی از اصحاب امام سجاد علیه السلام با نگرانی از گران شدن کالایی خبر می دهد، امام با خونسردی پاسخ می دهند:
«گرانی این کالا به من مربوط نیست. اگر گران است [روزی من] بر عهده خداوند است و اگر هم ارزان است، [باز هم روزی من] بر عهده اوست.»
ذُكِرَ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ غَلاَءُ اَلسِّعْرِ فَقَالَ وَ مَا عَلَيَّ مِنْ غَلاَئِهِ إِنْ غَلاَ فَهُوَ عَلَيْهِ وَ إِنْ رَخُصَ فَهُوَ عَلَيْهِ .
کلینی، , جلد 5 , صفحه 81 ؛ صدوق، من لا يحضره الفقيه , ج 3 , ص 267 ؛ همو، تهذيب الأحکام , ج 6 , ص 321 ؛ حرّ عاملي، 1414، ج 17، ص 18و 431
❀ ﴾﷽﴿ ❀
🔻 امام على عليه السلام:
🔅 گواراترين زندگى، از آنِ كسى است كه به آنچه خدا قسمت او كرده، راضى باشد
إنَّ أهنَأَ النّاسِ عَيشاً مَن كانَ بِما قَسَمَ اللَّهُ لَهُ راضِياً
💢 یادداشت تکمیلی "بررسی اسم امام علی(ع) در قرآن کریم" به قلم حجتالاسلام والمسلمین حسین سوزنچی
📝 در میان ما به غلط معروف شده که اسم حضرت علی علیهالسلام در قرآن نیامده است؛ ادعایی که بقدری تکرار شده، همه باور کردهایم و هرجا اسم ایشان را در قرآن ببینیم، آن را ترجمه میکنیم!
📝 دلالت کلمه «علیّ» در آیات مذکور بر حضرت علی علیهالسلام کاملا با ظاهر آیه سازگار است و این سخن بدین معنا نیست که استعمال این کلمه در معنای «بلندمرتبه» لزوما نادرست باشد.
📝 به تعبیر دیگر، هدف از نوشته حاضر نشان دادن این نکته است که: دلالت کلمه «علیّ» در آیات مورد بحث بر«شخص حضرت علی علیهالسلام»، اگرقوی تر از ظهور آن در معنای «رفیع و بلندمرتبه» (معنای لغوی کلمه «علیّ») نباشد، ضعیفتر نیست.
📝 علاوه بر قواعد نحوی و بلاغی و تفسیری، این برداشت از آیات در روایات و سخنان اهل بیت و اصحابشان، و نیز در بسیاری از تفاسیر شیعه تا به امروز و حتی گاه در تفاسیر اهل سنت رواج داشته است.
📝 مورد اول: خداوند در سوره شعرا، آیه ۸۴ این دعای حضرت ابراهیم را نقل میفرماید که: «وَاجْعَل لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ.» در سوره مریم (آیات ۴۹-۵۰) خبر از استجابت این دعا داده شده است.
📚 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=27828
ناگفتههای وهابی خوزستانی که شیعه شده
... خبری به گوشم رسید که یکی از وهابیون قصد دارد از میان جوانان اهل سنت خوزستانی، تعداد محدودی از آنها که اهل علم و تحقیق هستند را به عربستان ببرد تا در شبکههای ماهوارهای علیه شیعیان صحبت کنند. از نظر رفاهی نیز تمام زمینهها را فراهم خواهد کرد؛ از بهترین خودرو و حقوق گرفته تا فراهم کردن زیباروترین زنها برای ازدواج. تصمیم خود را گرفتم تا با رفتن به عربستان، به تمام آمال و آرزوهای خود برسم. گفتم بمانم در ایران چه کنم؟! خودم را منفجر کنم؟! به عربستان میروم تا از لحاظ علمی، حق بودن مکتب وهابیت را اثبات کنم. این خدمت فراتر از انتحاری شدن است و در نتیجه بهتر میتوان داغ بر دلهای شیعیان گذاشت. کمی تفکر کردم. گفتم بروم مقابل دوربین و بگویم من شنیدم که شیعیان فلان کردند و بهمان؟! عقلانی نیست. باید بروم با چشمان خودم ببینم تا اگر کسی اشکال وارد کرد، بگویم من دیدم که شیعیان آهن میبوسیدند و به غیر خدا توسل میکردند؛ مشاهده موارد شرک شیعیان، توشه راه خوبی میتواند باشد. گفتم به کجا بروم که از دیدگاه شیعیان هم بسیار مقدس و هم مستند باشد؟! گفتم حرم امام رضا (ع). آنچه نیاز بود برداشتم و روانه مشهد شدم. وارد حرم شدم، از خدام پرسیدم ضریح کدام طرف است که نشانم دادند. در چند متری ضریح به جایی رسیدم که حلقههای معرفت مدرسه پریزاد در سمت راست و دارالقرآن در سمت چپ قرار داشت. چند قدمی رد شدم که عبارت «حلقههای معرفت» در ذهنم سوالی ایجاد کرد. عزم بازگشت کردم که همزمان با رسیدن من مقابل حلقههای معرفت، روحانی با هیبتی که وقار خاصی داشت بر صندلی نشست. حدودا 60 نفر از زائرین دورش را گرفته بودند. گفت هر کسی سوالی دارد بپرسد. این جمله مرا در فکر فرو برد.
نکته شگفتانگیزی در جمله «هرکس سوالی دارد بپرسد» وجود داشت؟
بله، برای من بسیار عجیب بود. پیروان وهابیت حق ندارند کتب شیعیان را مطالعه کنند. در مکتبخانهها، کسی حق پرسیدن سوال از استاد را ندارد. میگویند به کتب شیعی مراجعه نکنید، آنها پر از سحر و جادو هستند و موجبات خیانت شما به صحابه پیامبر (ص) را فراهم میسازد. همینها باعث عدم شناخت حق از باطل میشود. آقای تیجانی نقل کردهاند روزی پدرم به من گفت که شیعیان مشرک و کافرند. دلیلش را پرسیدم که گفت شیعیان به مدینه میروند تا بر قبور پیامبر (ص) و خلفا مدفوع کنند. پرسیدم پدر، شما دیدی؟ گفت همه مردم میدانند و برای یکدیگر نقل میکنند. مدتی گذشت تا در مکتبخانه بودم و استاد نیز همین موضوع را نقل کرد. دستم را به نشانه سوال بالا بردم که با صدای بلند فریاد زد "اُسکُت"! زیر لب گفتم ای بابا سوال هم نمیتوان پرسید؟! گذشت و گذشت تا خودم به مدینه مشرف شدم. گفتم به مزار خلفا بروم تا آنچه شنیدهام را با چشمانم ببینم. دیوارهای بلندی را دیدم که قبر خلفا را به شعاع چندین متری محاصره کرده بودند، درهای ورودی نیز قفلهایی به اندازه یک کتاب خورده بود. نزدیک دیوار که شدم، شرطهها مانع از حرکتم شدند. به خودم گفتم چه تهمتها که به شیعه نمیزنند. من سنی نمیتوانم به این دیوار حفاظتی نزدیک شوم، لابد شیعیان زمین را سوراخ کرده و به داخل راه پیدا میکنند!
حال، شما تصور نید با چنین فضایی که من در آن قرار داشتم، بشنوم یک روحانی شیعه به همکیشان خود میگوید هر که سوالی دارد بپرسد... .
حلقههای معرفت چه شد؟
مقابل حلقه معرفت که ایستاده بودم، به ذهنم خطور کرد که به آن روحانی پیشنهاد مناظره بدهم، قطعا او نمیپذیرد و من توشه راه خود به عربستان را تکمیل خواهم کرد. توجه داشته باشید که وهابیت خود را تنها مذهب بر حق میداند. به خودم گفتم فکر بسیار خوبی است، بعد هم به عربستان میروم و در شبکههای ماهوارهای جار میزنم که شیعیان ضعیفند، من به حرم امام رضا (ع) قلب تشیع ایران رفتم و عالم آن مکان حاضر به مناظره با من نشد. به حالاتم دقت کنید. پیش از حتی پیشنهاد مناظره به روحانی شیعه، تمام وجودم را حس پیروزی فراگرفته بود. به یکی از خدام گفتم من سنی هستم، به آن روحانی که روی صندلی نشسته بگویید حاضر به مناظره با من هست؟ گفت بله! شوکه شدم ولی به خودم روحیه دادم و گفتم میخواهد تظاهر کند. خادم نزد او رفت و به گونهای که زائران نشنوند به سخن پرداخت. گفتم نکند این روحانی مرا با دست نشان دهد و فریاد بزند که فلانی سنی است بگیرید و تکهتکهاش کنید! چند قدم به عقبتر رفتم و پشت پلهها ایستادم تا فرصت فرار داشته باشم. «... سلام علیکم، برادر سنی بفرمایید». این صدایی بود که من از پشت دیوار شنیدم. با تعجب و قدمهای فوقالعاده آهسته، خود را نمایان کردم. نگاهم به جمعیت کثیری افتاد که دور او نشسته بودند و با جملهای که گفت، تمام سرها به سوی من چرخیده بود. باز به فکر رفتم، گفتم شاید میخواهد با این سخنان مرا به جمع خود بکشاند و سپس کارم را یکسره کند...
👇👇👇👇
با احتیاط خاصی قدم برمیداشتم. دل به دریا زدم و به سمتشان رفتم. بر خلاف انتظارم، زائران برایم کوچه باز کردند تا رفتم و کنار آن روحانی شیعه نشستم. جمعیت نزدیکتر آمد و زائران در کنارم نشستند. حاج شیخ خیلی مرا تحویل گرفت و طوری احوالپرسی میکرد که انگار چند سال رفیق بودهایم. پرسیدم مناظره میکنی؟ گفت بله. اینکه چنین با سرعت و بدون هیچ هماهنگی جوابم را داد، جا خوردم. گفتم شرطی دارم؛ اولا تمامی استدلالهایت باید بر مبنای کتب معتبر اهل سنت باشد، ثانیا اگر حق با تو بود که من شیعه میشوم ولی اگر حق با من بود، تو و تمام این جمع میبایست سنی شوید. قبول کرد!
پیش خودم گفتم علمای ما بدون هماهنگی به هیچ عنوان مناظره نمیکنند، اگر هم هماهنگی شود آنقدر شرط و شروط میگذارند تا عرصه بر طرف مقابل تنگ گردد. ضمنا اینکه اگر تمام بزرگان مذهب ما در مناظره شکست بخورند، احتمال اینکه زیر همه چیز بزنند زیاد است؛ دیگر چه برسد به اینکه مسئولیت تغییر مذهب مردمی را هم به عهده بگیرند! مهمتر از همه اینکه علمای ما به هیچ عنوان حاضر به مناظره در میان خیل مردم نیستند.
بالاخره مناظره را با آن همه اما و اگر آغاز کردید؟
بله (با خنده). از ساعت حدودا 7 شب شروع شد و تا نیم ساعت مانده به صبح به طول انجامید.
مناظره چطور بود؟
تمام اندیشههایم درمورد بیسواد بودن طلاب و روحانیون شیعه نقش بر آب شد. من نجنگیده خود را پیروز میدانستم ولی وقتی به میدان مناظره آمدم، همچون سربازی بودم که به کوچه پس کوچههای شهر فرار کرده و به هر جا میرود با بنبست مواجه میشود.
افراطیون در هر مذهبی وجود دارند. در این گفتگو از افراطیون اهل سنت بسیار سخن گفتیم، شبکههایی در فضای ماهوارهای فعالیت میکنند که به اسم شیعه، تیشه به ریشه تشیع میزنند.
بله، دقیقا به یاد دارم که شبکههای وهابی از اهانتهای شبکههای شیعهنما به اهل سنت سوء استفاده ابزاری میکردند تا مردم سُنی از شیعیان کینه به دل بگیرند و به سوی وهابیت سوق پیدا کنند.
زمانی که تحت تاثیر افکار وهابیت بودید، کلیپ مراسمهای جشن مرگ خلیفه دوم به شما میرسید؟
بله، شبکه وهابی وصال به صورت مداوم این کلیپها را پخش میکرد تا تمام پیروان خلفا را تا سرحد جنون نسبت به شیعیان، کینهتوز کند.
در این امر موفق هم بودند؟
صد در صد. نمونه بارز تاثیرپذیری، خود بنده هستم که به خاطر همین کینهای که از شیعیان داشتم، میخواستم در شبکههای ماهوارهای علیه شیعیان صحبت کنم. به عبارت دیگر، هر کجای دنیا که قرار باشد پیروان اهل سنت و وهابیت را علیه شیعیان بشورانند، کافی است یکی از ویدئوهای مراسم عمرکشون را پخش کنند، دیگر نیازی به توضیحات نیست، خودش شیعه مورد نظر را به فجیعترین شکل ممکن از بین خواهد برد (!).
https://www.isna.ir/news/93022013462/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87
✨حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است
✨از بهر معیشت مکن اندیشه باطل
سدیر گوید به امام صادق (ع) عرضه داشتم:
انسان در طلب رزق چه مقدار وظيفه دارد؟
فرمود:
إِذَا فَتَحْتَ بَابَكَ وَ بَسَطْتَ بِسَاطَكَ فَقَدْ قَضَيْتَ مَا عَلَيْكَ.
همين كه در مغازه ات را باز كنى، و بساطت را پهن نمايى وظيفه ات را انجام داده اى.
الكافي (ط - الإسلامية)، ج5، ص79
#رزق
🌲پارک ایران در بیخ گوش اسرائیل
✍️پارک ایران یک مجموعه تفریحی، توریستی و اقامتی است که دولت جمهوری اسلامی ایران در نقطه صفر مرزی کشور لبنان با فلسطین اشغالی تاسیس کرده است. این پارک در روستایی به نام «مارون الراس» واقع شده است. روستای «مارون الراس» روستایی در جنوب کشور لبنان می باشد که در استان النبطیه و بخش بنت جبیل آن قرار گرفته است.
🌲این روستا حدود یک کیلومتر با مرز لبنان و سرزمین های اشغالی فلسطین فاصله دارد. مارون الراس با قرار گیری در قسمت های مرتفع منطقه و اشراف آن به نواحی مهم جنوبی لبنان، مناطق شمالی سرزمین های اشغالی و حدود چهارده شهرک صهیونیست نشین، باعث شده که از لحاظ نظامی از اهمیت بالایی برخوردار باشد. همچنین لازم به ذکر است که این روستا حدودا در 125 کیلو متری جنوب شهر بیروت قرار گرفته و حدود 1000 هکتار وسعت دارد.
🌲پارک ایران در لبنان در واقع به پاس مقاومت زبان زد مردم این منطقه در دوره 33 روزه جنگ سال 1385 هجری شمسی (2006 میلادی) تاسیس شده است.
🌲این مجموعه با هدف معرفی و ترویج تمدن و فرهنگ غنی جمهوری اسلامی ایران احداث شده و بدین منظور در این پارک علاوه بر نصب #پرچم جمهوری اسلامی ایران به تعداد و به اسم استان های کشور عزیزمان ایران، استراحتگاه تاسیس کرده اند. مسجدی در آن وجود دارد که دقیقا به شکل یکی از مساجد باشکوه و مشهور جهان یعنی مسجد القصی (واقع در پایتخت فلسطین، شهر قدس)، ساخته شده و علت این امر در واقع قدرت نمایی اسلام و مردم مسلمان فلسطین در برابر رژیم غاصب صهیونیستی می باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم استاد فاطمینیا:
اگر کسی با آیتالله العظمی خامنهای مخالفت کند عاقبت بخیر نمیشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 مرحوم استاد فاطمینیا:
امروز تضعیف رهبری و نظام بالاترین گناه است!
@ggg1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 اولین آسیب شما جوانان از غضبه!
💬 استاد فاطمی نیا (رحمه الله)