هدایت شده از سبک زندگی دینی
☑️ معرفت امام
🌹 امام حسين (ع):
ای مردم! خداوند بندگانش را آفرید تا او را به خدایی بشناسند و آنگاه که او را به خدایی شناختند، عبد #مطیع او شوند و آنگاه که عبد مطیع او شدند، با #اطاعت از او، از #اطاعت از غیر او بی نیاز شوند.
شخصی از امام (علیهالسلام) میپرسد معرفت خدا چیست؟ امام (علیهالسلام) فرمود: شناخت خدا همان شناخت مردم هر زمان، امام زمان خودشان است که اطاعت از او واجب است.»
✍️ شرح: عبد مطیع خدا شدن یعنی اطاعت از دستورات #واجب و #حرام او.
📖 أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَااِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِبِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ قال : «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ» (شيخ صدوق(ره)، علل الشرايع، ج1، ص9)
📚 بحار الانوار، ج ۵ ص ۳۱۲
25.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ۳ ساعت آخر روز عاشورا
استاد عالی
🔰عالم اهل تسنن: امام حسین علیه السلام روز سقیفه کشته شد.
✍️ضیاءالدین ابن الاثیر الجزری از استوانه های علمی قرن ششم و هفتم اهل تسنن با صراحت تمام می نویسد:
«واعلم ان الحسین لم یقتل فی یوم کربلا وانما قتل فی یوم السقیفة؛
بدان که حسین علیه السلام در روز عاشورا و در کربلا کشته نشد؛ بلکه در واقع در سقیفه کشته شد.»
🔘او را دشمنان شیعه بخاطر کینه از علی (ع) کشتند؛ از اول تا امروز دعوا بر سر مکتب علی (ع) است...
🔳 ماجرای "زعفر جنی" از زبان خودش:
... ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺑﻼ ﺷﺪﯾﻢ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﭼﻬﺎﺭ ﻓﺮﺳﺦﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭ ﻓﺮﺳﺦ ﺭﺍ ﻟﺸﮑﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺻﻔﻮﻑ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﯾﻢ .
ﻣﻠﮏ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ٬
ﻣﻠﮏ ﻧﺼﺮ ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ
ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ٬
ﻭ ﺩﺭﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﮑﺎﺋﯿﻞ ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﻭﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﻃﺮﻓﯽ
ﻣﻠﮏ ﺍﺳﺮﺍﻓﯿﻞ ٬
ﻣﻠﮏ ﺭﯾﺎﺡ ٬
ﻣﻠﮏ ﺑﺤﺎﺭ ٬
ﻣﻠﮏ ﺟﺒﺎﻝ ٬
ﻣﻠﮏ ﺩﻭﺯﺥ ٬
ﻣﻠﮏعذﺍﺏ ٬
ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎ ﻟﺸﮑﺮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﺭﻭﺍﺡ ﯾﮑﺼﺪﻭ ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﺗﺎ ﺧﺎﺗﻢ ﻫﻤﻪ ﺻﻒ ﮐﺸﯿﺪﻩ ٬ﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺘﺤﯿﺮ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺧﺎﺗﻢ ﺍﻧﺒﯿﺎﺀ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻋﻠﯿﻪﺍﻟﺴﻼﻡ )
🌹ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
« ﻭﻟﺪﯼ ﺍﻟﻌﺠﻞ ﺍﻟﻌﺠﻞ ﺍﻧّﺎﻣﺸﺘﺎﻗﻮﻥ »
🌹ﯾﻌﻨﯽ :
« پسرم ! ﻋﺠﻠﻪ ﮐﻦ ! ﻋﺠﻠﻪ ﮐﻦ ! ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﮐﻪﻣﺸﺘﺎﻕ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯿﻢ . »
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﯾﮑﻪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﺧﻤﻬﺎ ﻭﺟﺮﺍﺣﺎﺕ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ٬ ﭘﯿﺸﺎﻧﯿﺶ ﺷﮑﺴﺘﻪ ٬ ﺳﺮﺵﻣﺠﺮﻭﺡ ٬ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺳﻮﺯﺍﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻧﻔﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪ ﺧﻮﻥ ﺍﺯﺣﻠﻘﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﺭﻩ ﻣﯽ ﺟﻮﺷﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﺻﻼ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ ﺑﻪﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻧﻤﯽﻧﻤﻮﺩ.ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕﺑﺮﺳﻢ . ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭﮐﺎﺭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﺁﻗﺎ ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ ( ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ) ﺳﺮ ﻏﺮﺑﺖ ﺍﺯ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻠﻨﺪﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﯼ
🌹ﻓﺮﻣﻮﺩ:
« ﺍﯼ ﺯﻋﻔﺮ ! ﺑﯿﺎ »
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻫﻤﻪ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﻧﮕﺎﻩﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺩﻧﺪ .
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﻭ
🌹ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ :
« ﻣﻦﺑﺎ ﺳﯽ ﻭ ﺷﺶ ﻫﺰﺍﺭ ﺟﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﺭﯼ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ.»
🌹ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
« ﺍﯼ ﺯﻋﻔﺮ ! ﺯﺣﻤﺖ ﮐﺸﯿﺪﯼ !ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺧﺪﻣﺖ ﺗﻮﻗﺒﻮﻝ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺯﺣﻤﺖ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﺪ . »
🌹ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ :
« ﻗﺮﺑﺎﻧﺖ ﺷﻮﻡ ﭼﺮﺍ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﯽﻓﺮﻣﺎﯾﯽ ؟ »
🌹ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
« ﺷﻤﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﺁﻧﻬﺎ
ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﻭﺕ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺖ . »
🌹ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ :
« ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﻫﻤﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﮔﺮ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﻮﯾﻢ ﺩﺭﺭﺍﻩ ﺭﺿﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ . »
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
« ﺯعفر ! ﺍﺻﻼ ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻟﻘﺎﯼ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ . ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﺼﺮﺕ ﻭ ﯾﺎﺭﯼ ﻣﻦ ٬ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ٬ ﻣﺮﻫﻢ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ . »
📚مجلسی. ﺑﺤﺎﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ﺝ 44 ﺹ 330
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من 🥀
🎞حاج محمود کریمی
🔴هوش هیجانی؛ در حکایتی از امام سجاد(ع)
🔻جوانی، نسبت به #امام_سجاد جسارت کرده و ناسزا میگفت و در پیش روی آن حضرت به ناشایستترین حرفها را به امام زد. اما امام سجاد هرگز لب به سخن باز نکرد و وی را به حال خود گذاشت.
روز بعد امام سجاد به آنها که در حضورش بودند گفت: کلمات آن جوان را شنیدید. دوست دارم همراه من به ملاقاتش برویم و پاسخ مرا ببینید. آنها که مایل بودند آن جوان بدگو را به سزایش برسانند، همراه امام به راه افتادند. امام نیز در حالی که میگفت: «و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین» به راه افتاد.
آن جوان نیز به محض مشاهدهی امام، جای تردید برایش باقی نماند که وی برای تنبیه و جبران دشنام وی به ملاقاتش آمده است.
امام سجاد علیه السلام پیش آن جوان آمد و رو کرد و گفت: عزیز من! تو با من خیلی حرف زدی. من نمیدانم چه میگفتی. اگر این نسبتها که به من دادهای در من وجود دارد از درگاه خدا پوزش میخواهم و استغفار میکنم. اما اگر نسبتهای تو دروغ بوده باز هم از درگاه خداوند میخواهم گناه تو را ببخشد. آن جوان که یک چنین عفو و گذشت و بزرگواری از امام سجاد مشاهده کرد جلو آمد و پیشانی آن حضرت را بوسید و با چشمانی لبریز از اشک گفت: یابن رسول الله! آنچه به تو گفتهام صحیح نبوده است. خود من به این دشنامها و تهمتها از تو هزاران بار سزاوارترم.
منبع: شیخ مفید، الارشاد
🔻یکی از مهمترین شاخصهای «هوش هیجانی» بالا، این است که به هنگام بحث و گفتگو،
🔸اولاً، کنترل احساسات، عواطف و هیجانات خود را در دست داشته باشیم، و هرگز اجازه ندهیم که طرف مقابل، مدیریت احساسات و عواطف و هیجانات ما را به دست بگیرد؛
🔸و ثانیاً، توانایی مدیریت و کنترل هیجانات طرف مقابل را هم داشته باشیم.
🔸با مراعات این دو قانون حتماً کنترل و مدیریت فضای گفتگو را نیز در دست خواهیم گرفت. و نتیجه مطلوب خود را خواهیم گرفت.
احمدحسین شریفی
22.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ هشدار های مهم دکتر شاهین فرهنگ درباره آثار زیانبار گسترش بی حجابی !!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امر به معروف و نهی از منکر
استاد مطهری
فرمول پولدارشدن.mp3
660.1K
🅿️ فرمول پولدار شدن
◀️ استاد #رفیعی
⏰ زمان : 41 ثانیه
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
10.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله