eitaa logo
اندیشه و قلم | احمد قدیری
25.1هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
458 ویدیو
97 فایل
پدر سه معصوم | نویسنده، پژوهشگر و‌ مدرس | دانش‌آموخته حقوق بین‌الملل | سایت AhmadGhadiri.ir | توییتر، تلگرام، روبیکا و ویراستی @GhadiriNetwork | تماس @AhmadGhadiri
مشاهده در ایتا
دانلود
نزدیک سحر است و چند ساعت دیگر پرواز دارم. هنوز چمدانم را نبسته‌ام. امیدوارم بتوانم روایت باقی مانده از دیدار با ۷ خانواده شهید و جانباز حزب‌الله را بنویسم. الهی به امید تو...
با هماهنگی و همراهی مجتبی قمی (جهادگر ایرانی) و علی حمود (رابط و مترجم لبنانی ما) برای عصر تا شب، دیدار با پنج خانواده شهید و جانباز حزب‌الله در ضعیف‌ترین محله ضاحیه میسر می‌گردد. در اولین مقصد، به خانه پدری شهید حسین المولی می‌رویم. پدر پیرش با اندوه و اشک درحالیکه برق رفته برای‌مان تعریف می‌کند: «حسین در آخرین دیدار پایم را می‌بوسد و می‌گوید در این رفتن بازگشتی نیست» و می‌افزاید «به حزب‌الله نامه نوشتم که چرا فقط یک پسرم را گرفته‌اید؟ من چهار پسر دارم که همه آن‌ها را برای جهاد می‌فرستم و خودم هم آماده عملیات استشهادی هستم». روضه‌ای می‌خوانیم و هدایای مادی و معنوی را تقدیم و خود را با پرچم حرم حضرت معصومه(س) متبرک می‌کنیم. احمد قدیری ۱۴۰۳/۱۲/۹ @GhadiriNetwork
بعد از مغرب به همراه امام جماعت مسجد محل، به دیدار خانواده شهید حسین شعیتو می‌رویم که پدر و مادر و همسر و فرزندان او همگی در یک ساختمان زندگی می‌کنند. مهم‌ترین کرامت نقل شده از حسین این است که چهار عضو خانواده در یک لحظه شهید را می‌بینند و همزمان او را صدا می‌کنند! وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ احمد قدیری ۱۴۰۳/۱۲/۹ @GhadiriNetwork
خانه شهید حسین عسیلی از فرماندهان یگان ویژه رضوان، سومین مقصد کسب فیض است که همه خانواده آنجا جمع‌اند. با مردان خانواده در پذیرایی نشسته‌ایم و زنان خانواده گاه و بی‌گاه از درب پذیرایی، با ذوق مهمانان ایرانی خود را تماشا می‌کنند. بچه‌های شهید اسباب‌بازی دریافت می‌کنند و هدایای مادی و معنوی دیگری نیز به همسر و مادر شهید پیش‌کش می‌شود. احمد قدیری ۱۴۰۳/۱۲/۹ @GhadiriNetwork
منزل پدری حسن یاسین، آخرین شهید امروز است که می‌رویم. در خانه‌ای محقر و خانواده‌ای فقیر با پدر هم‌صحبت می‌شویم. شجاعت و مداومت بر زیارت عاشورا از ویژگی‌های بارز حسن است که پدر روایت می‌کند. اواخر جلسه برادر دوقلوی شهید هم از سرکار می‌رسد و به جمع ما می‌پیوندد. تقدیم هدایا و وداع با خانواده پایان‌بخش این دیدار است. احمد قدیری ۱۴۰۳/۱۲/۹ @GhadiriNetwork
ایستگاه آخر دیدار امشب، جوان جانباز پیجری است که عضو تابعه (بسیج) حزب‌الله بوده و علاوه بر دو چشم خود، انگشتان دست چپش را هم از دست داده است. در میان ما ابومحسن بیش از همه با علی یونس همدلی می‌کند. در ادامه متوجه می‌شویم ۱۰ روز قبل از این دیدار، جشن عروسی او با دختری بوده که با وجود جراحات علی، پای عهدش با وی مانده است. احمد قدیری ۱۴۰۳/۱۲/۹ @GhadiriNetwork
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇱🇧 شب جمعه، دسته‌های زیارت مزار سید مقاومت ۱۴۰۳/۱۲/۹ @GhadiriNetwork
در آخرین شب و ساعات حضورم در لبنان به دو خانواده دیگر از شهدای حزب‌الله سر می‌زنیم. علی حمادة عضو یگان ویژه رضوان بود که در جنگ اخیر به شهادت می‌رسد. منزل‌شان سرد و ساده و با حداقل امکانات است. مادر تعریف می‌کند که پس از شهادت علی، او را در خواب می‌بیند درحالیکه پایین‌تنه وی تماما نور است. بعد از یافتن پیکر علی، خواب مادر هم تعبیر می‌شود: منهدم شدن کامل پاهای شهید. احمد قدیری ۱۴۰۳/۱۲/۱۰ @GhadiriNetwork