eitaa logo
قاف عشق
869 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
4.9هزار ویدیو
34 فایل
@maramname ارتباط با ادمین ترویج فرهنگ دفاع مقدس، جهاد و شهادت و معرفی شهدای استان اصفهان *قاف عشق در پیام رسان سروش ghafeeshg@ و بله ghafeshg@ نیز فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
✍۲۳ خرداد ۱۳۶۷ با رمز «یا اباعبدالله الحسین» در محور شلمچه - کانال‌ماهی بصورت گسترده به فرماندهی سپاه پاسداران آغاز شد. 👈تشنگی ، گرما ، گلوی زخمی ، قطعی آب ، محاصره ، اسارت و شهادت .... بیت‌المقدس۷ را باید «عملیات عطش» نامید! عملیاتی كه در آن رزمندگان اسلام با لب تشنه به فرمان امام‌خمینی لبیك گفته و با ایستادگی به دشمن‌ زبون بعث اجازه ندادند مجدد به حریم كشور تجاوز كرده وحتی در این راه با كام سرخ و ذكر "یاحسین" به دیدار مولای خود شتافتند. ♦️ در آن گرمای ۵۰ درجه ، برخی گردان‌ها در تله گیر افتادند. بسیاری از نیروهـا به خاطر نرسیدن آب به خط مقدم از تشنگی و گرمازدگی شهید شدند و عده‌ای‌ دیگر در نبرد شهید یا اسیر شدند. تصویر : لحظات آخر عملیات بیت‌المقدس ۷ تشنگان در قتلگاه شلمچه جاماندند .... 🍃🌷 @ghafeshgh 👈👈
🍃♦️ابومهدی المهندس: من و «حاج قاسم» در آستانه اسارت بودیم ✍شهید «ابومهدی المهندس» پیش از شهادت خود گفتگویی را با مرکز ارتباطات و امور رسانه‌ای «نجباء» انجام داده بود که اکنون برای اولین بار منتشر شده است. ابومهدی المهندس در این گفتگو، برای اولین بار به حضور خود و سردار سلیمانی در بطن میدان نبرد اشاره کرده و گفته بود:چه کسی ایزدی‌ها را از محاصره سنجار نجات داد؟ چه کسی آن زمان به آنان کمک کرد؟ چه کسی به اربیل کمک کرد؟ چه کسی محاصره آمرلی را شکست؟ آمریکایی‌ها فقط نظاره می‌کردند، در حالی که حاج قاسم با بالگرد به اسپایکر رفت. اسپایکری که در آن زمان جزیره‌ای در وسط داعشی‌ها بود. 🔺 همان زمان با بالگرد به دانشگاه تکریت رفتیم و با بالگرد وارد آمرلی شدیم در حالی که کاملاً در محاصره بود. با هواپیما من و حاج قاسم ۳روز قبل از اشغال فرودگاه تلعفر به آنجا رفتیم. در منطقه مخمور نزدیک بود من و ایشان کشته یا اسیر شویم؛ این در حالی است که مشغول دفاع از اربیل بودیم و تروریست‌های داعش از پل القویر عبور کرده بودند. 🍃🌷 @ghafeshgh 👈👈
📺 سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب، چهارشنبه ساعت ۲۰ ♦️امام خامنه‌ای در آستانه‌ی برگزاری سیزدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، چهارشنبه ۲۶ خرداد ساعت ۲۰ به صورت زنده و مستقیم با ملت ایران سخن خواهند گفت. ♦️این برنامه از شبکه‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و سایت و صفحات KHAMENEI.IR در شبکه‌های اجتماعی به‌صورت زنده پخش خواهد شد. 🍃🌸 @ghafeshgh 👈👈
🍃🔹قال رسول الله صلّي الله عليه و آله : العبادةُ مع أكل الحرام کناقلِ الماءِ في المنخلِ. ♦️ عبادت كردن همراه با خوردن مال حرام، مانند انتقال آب با آبکش است. 📚 بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۱۲ 🍃🔹 انتخابات؛ یکی از بزرگترین واجبات دینی ♦️امروز شرکت درانتخابات ریاست جمهور نه فقط یک وظیفه اجتماعی و ملی است،بلکه یک وظیفه شرعی اسلامی و الهی است که شکست در آن، شکست جمهوری اسلامی است، که حفظ آن بر جمیع مردم از بزرگترین واجبات و فرائض است و وسوسه در آن از شیطان بلکه عمال شیطان بزرگ است. 📖 صحیفه امام، جلد ۱۵، صفحصفحه۲۵۰ 👈 پیام امام خمینی(ره) در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 📆 مورخ:۱۳۶۰/۷/۲ 🍃🔹امام خامنه ای : ♦️رسم شده از امام و انقلاب دم بزنند اما با کسی که می گوید انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است هم بنشینند و از او حمایت کنند. من موضعم کاملا صریح است. ♦️برای من تقسیمات اصولگرایی و اصلاح طلبی مطرح نیست و به این اسمها اهمیت نمی دهم و فقط محتوا برایم مهم است. فتنه برای من قضیه مهمی است. ♦️ یک عده ای سردمدار فتنه بودند و یک عده هم سوء استفاده کردند و گفتندانتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است . اصل تبری در این میان لازم بود که نکردند. این پدیده بد و زشتی بود و من این را نمی پسندم. 🍃🌸 @ghafeshgh 👈👈
▪️امروز سالگرد فاجعه‌ی اسپایکر، هولناک‌ترین فاجعه‌ی قرن است... ♦️سال ۲۰۱۴ داعش وارد دانشگاه هوایی تکریت عراق شد و قریب ۲۰۰۰ هزار دانشجوی جوان شیعه عراقی را قتل عام کرد و به دجله انداخت، طوری که رودخانه‌ی دجله به رنگ قرمز درآمده بود! ♦️رای می دهم به تفکر حاج قاسم سلیمانی تا کشورم به چنین سرنوشت شومی مبتلا نشود @ghafeshgh 👈👈
🔳حتما بخوانید 🍃✍ام‌القصی، روایتی دیگر از «اسپایکر» 🔸قسمت اول 🔻امروز ۷ سال و یک روز از سالگرد فاجعه اسپایکر می‌گذرد و می‌خواهم از «علیة صالح الجبوری» بنویسم؛ از «ام قصی» که بارها از او گفته‌اند و نوشته‌اند و خوانده‌ایم اما این بار درباره شخصیت او، از «مادر عراق» و ناجی جوانان اسپایکر پس از آن کشتار غریب و فجیع. 🔻علیة صالح الجبوری معروف به ام قصی سال‌هاست که ضربه‌های دردناک روزگار متلاطم را صبورانه به جان خریده است؛ بی‌گلایه با تاریخی از غربت و رنج. متولد سال ۱۹۵۸ و ساکن منطقه العلم در استان صلاح الدین است از زمان تولدش تا همین حالا. در ۷ سالگی، عنصر اصلی امنیتش یعنی پدری مهربان را دیگر نداشت. در ۱۳ سالگی ازدواج کرد و ثمره ازدواج او ۱۰ فرزند بود. 🔻زندگی را با همه دردهایش موهبتی الهی می‌داند حتی به آن سوگند می‌خورد: «سوگند به خدا و حیاتم، دردها و مصیبت‌هایی در زندگی‌ام دیدم که کسی ندیده است. امیدوارم در زندگی بتوانم بخوانم و بنویسم؛ سرگذشتم را بنویسم. اگر داستان زندگی‌ام را برایت بگویم، پیر می‌شوی؛ نه فقط تو بلکه عراق را هم پیر می‌کند.»؛ با دستمال، چشم‌ها را مقابل دوربین تلویزبون از اشک‌هایش به آرامی خشک می‌کند. 🔻«موصل و بیجی که سقوط کردند همسر و پسرم با برادرزاده‌ام بیرون رفتند که اوضاع را بررسی کنند. آنها را گرفتند و هر سه را سربریدند.»؛ این را ام قصی می‌گوید. بعد از سیطره داعش بر موصل در سال ۲۰۱۴ این گروه تروریستی برای ورود به استان صلاح الدین خیز برداشت و آنجا بود که اقدام به یکی از زخمناک‌ترین فجایع خود کرد؛ فاجعه‌ای که تا امروز جراحتش تازه است؛ اسپایکر. 🔻پیش از شرح فاجعه اجازه دهید از خود اسپایکر بگوبم؛ خود اسپایکر تنها یک پایگاه هوایی در حومه شمالی تکریت به فاصله ۱۲ کیلومتری از شهر نیست؛ مقصود، شخص «میشل اسکات اسپایکر» است؛ خلبانی آمریکایی که در حمله آمریکا موسوم به عملیات توفان صحرا مشارکت کرد و در ۱۷ ژانویه ۱۹۹۱ (۲۷ دیماه ۱۳۶۹) بر جنگنده‌اش نشست به این امید که از عرشه ناو هواپیمابر «ساراتوگا» در خلیج فارس، فاتحانه و سرمست به بمباران عراق بپردازد اما در غرب استان الانبار، یک جنگنده دیگر راهش را سد و پرنده‌اش را منهدم کرد. اسپایکر کشته شد و پس از اشغال عراق به دست آمریکایی‌ها، نام او بر این پایگاه هوایی گذاشته شد. گذاشتند نامش اسپایکر بماند تا یادآور شومی دوباره و چندباره تجاوزگری آمریکایی‌ها و داعشی‌ها باشد و تا سال‌ها نام او نه فقط احساسات مردم عراق بلکه هر وجدان آزادی خواهی را در هر نقطه ای از جهان نیشتر بزند و همچنان از این زخم خون بچکد. 🔻در ژوئن ۲۰۱۴ یک هزار و ۷۰۰ نیروی جوان؛ دقیق‌تر بنویسم یک هزار و ۷۳۲ نفر؛ همگی زیر ۲۲ سال؛ عمدتا شیعه و بدون سلاح در این پایگاه، غافلگیرانه و مظلومانه به اسارت داعشی‌ها درآمدند؛ بسیاری از آنان به بیابان‌های تکریت، منتقل، گروه گروه به خارج از کامیون‌ها پرتاب و با دست‌های بسته در چاله‌های از پیش آماده شده گلوله‌باران شدند و مدفون. بعضی هم پیش از آنکه سرب داغ اثر کند، زنده به گور شدند. هنوز هم بعد از ۷ سال هر از گاهی، گوری دسته جمعی کشف می شود و زمین داغ تکریت، رازی دردآلود را از دل خود بیرون می‌ریزد. 🔻بعضی از سربازان عراقی توانستند از آن کشتارگاه تکفیری بگریزند. آنها راه منطقه العلم را در پیش گرفتند؛ جایی که هیچ کس نمی‌دانست در بیشه‌های اطراف دجله، زنی به نام ام قصی منتظر آنها می‌ماند و گریختگان از اسپایکر، خود را بر کرانه سبز دجله یافتند اما در پیگرد و تیررس داعش با کورسویی از امید نجات. دوست «خالد»، پسر ام قصی در میان فراریان از کشتار اسپایکر بود. با او تماس گرفت و آدرس نقطه‌ای در کرانه دیگر دجله را داد. ۷ سرباز به آنجا گریخته بودند. خالد، موضوع را با مادرش ام قصی در میان گذاشت. ام قصی تردید نکرد و گفت: خواهرت را با خود ببر. ماشین را سوار شوید و همه را نجات بده! 🔻ام قصی می‌گوید: خالد گفت که من می‌روم و اگر به داعشی ها خوردم می گویم مرا بکشید .. تکه تکه ام کنید اما با خواهرم که در دست آنان می ماند چه کنم؟ چه می‌گویی مادر؟! پاسخ می‌شنود که داعشی‌ها با کسانی که زنی با چهره پوشیده همراهشان باشد کاری ندارند. هیچ نگو خالد فقط برو! ام قصی این را هم می‌گوید که «البته این تاکتیک داعشی‌ها در روزهای اول بود تا اعتماد مردم را جلب کنند؛ این طور مردم را فریب می‌دادند.» @ghafeshgh 👈👈
✍علیة صالح الجبوری معروف به ام قصی کسی که این داستان در مورد او است... @ghafeshgh 👈👈
🔳حتما بخوانید 🍃✍ام‌القصی، روایتی دیگر از «اسپایکر» 🔸قسمت دوم 🔻خالد با خواهرش راهی می‌شود تا به موازات نقطه مورد نظر می‌رسد یعنی روبروی محل اختفای سربازان در آن سوی دجله؛ جایی که پیش‌تر قایقی پارویی در کرانه مجاور سربازان مستقر شده بود. باید تصمیمش را بگیرد. چاره‌ای جز شنا کردن عرض دجله ندارد و از آن بدتر، ناگزیر، باید خواهرش را در این سوی دجله به امید خدا رها کند. خالد به آب می‌زند شناکنان خودش را به قایق در سوی دیگر رود می‌رساند و هر ۷ نفر را در قایق می‌نشاند. 🔻خالد می‌گوید: عرض دجله را باید یک بار دیگر شنا می کردم تا هم قایق سبک تر باشد و هم پیش راندن آن تسریع شود. باید شنا می کردم و قایق را به سمت جلو فشار می دادم در حالی که یکی از سربازان پارو می زد. بالاخره به ماشین رسیدیم؛ خسته اما راضی و خوشحال به رضای خدا. آنها را با سرعت به منزل مادر آوردم. 🔻ام قصی با علم به اینکه پناه دادن به حتی یک فراری؛ نه پناه دادن که حتی غذا و آدرس دادن به او به معنای قتل عام خانواده و به اسارت رفتن دخترانش است به آنان پناه می دهد و غذا. هنوز هم نام تک تک آنها را مانند پسرانش به خاطر دارد و وقتی اسمشان را می گوید به پهنای صورت می خندد. 🔻با آگاهی از خطری که در کمین همه است، ام قصی دست به کار می‌شود. ابتدا برای همه ۷ سرباز در خانه خودش هویتی جعلی روی کاغذ می‌سازد. همه را دانشجو می‌نامد. چه دانشگاهی از این قوی‌تر در مکتب ام قصی! این کار را می‌کند تا از ایست و بازرسی‌های متعدد داعش آنها را به سلامت بیرون ببرد؛ به سوی کرکوک و بعد بغداد. 🔻در یکی از پست‌های داعشی، با تردید عناصر داعش درباره سرنشینان خودروی ون، خودش را به بیهوشی و بدحالی می‌زند طوری که خانواده‌اش فریاد می‌زنند «قند خونش بالاست و باید سریعا درمان شود». عملیات فریب جواب می‌دهد و نجات یافتگان اسپایکر با درایت و شجاعت همزمان این زن از کرکوک راهی بغداد می‌شوند. اینچنین ام قصی به چشم سر و جان، داعشی‌ها را چشم و گوش بسته و مصداق آیه «وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ» می‌بیند. 🔻درباره نجات بافتگان از اسپایکر خونین روایت های متعددی هست؛ برخی می گویند ام قصی ۵۸ سرباز را نجات داد؛ در روایتی دیگر از ۲۵ نفر گفته اند و خود ام قصی بر ۷ سرباز متمرکز می شود؛ ۷ بی سلاح؛ ۷ انسان و ۷ سرمایه گرانبهای عراق؛ تو بگو یک انسان، وقتی پناه دادن به دیگری بهایش قتل تمام خانواده ات باشد. ام قصی از آن زن هایی است که می بینی و می فهمی تابوتش را سال هاست دارد بر دوش می کشد؛ ستبر و استوار؛ ریشه دار «بر تراز بی بقای خاک». از آن شیرزنانی که می خندند و دلگرمی می دهند اما اگر به تقاطع نگاهش برسی به صلابت دیدگان نافذ، راه عبورت را می بندد؛ از چنین زنی می نویسم و بیش از این. 🔻ام قصی بعدها هم به این اکتفا نکرد تا نقد جانش را بخرد. به حشد الشعبی پیوست تا یک بار دیگر ثابت کند از مرگ نمی‌هراسد. از آن زنانی است که تن اشباه الرجال داعشی را می‌لرزاند. شهید ابو مهدی المهندس فرمانده حشد الشعبی هم او را در کنف حمایت نیروهایش گرفت. 🔻مادر عراق، سنی مذهب و حیدری مسلک، آرزوی زیارت امام رضا (ع) را در دل می پروراند. بارها این را گفته است که در میان خواهران و برادران ایرانی اش احساس غربت نمی کند؛ از آنهایی که مرجع بزرگ دینی عراق، آیت الله سیستانی را یاد طوعه (زنی که به حضرت مسلم بن عقیل در خانه اش پناه داد) انداخت و همین نام را برایش برگزید. ام قصی بعدها حسینیه ای هم در کنار منزلش بنا کرد. 🔻یک جایی یکی از جوانان گریخته از اسپایکر گفته است که «از اسارت و قتل داعش گریختیم بی آنکه بدانیم در ایستگاه ام قصی دوباره اسیر و آزاد خواهیم شد؛ اسیر و رهای محبت و شجاعت یک زن». اگر بتوانم شجاعت را به کوهی مرتفع تشبیه کنم یقینا قد ام قصی به بلندای چکاد و قله آن است که از ابرها بالا می زند. ✔️مطلبی از: جواد ارشادی؛ منبع: ایرنا @ghafeshgh 👈👈
✍استفتاء از امام خامنه ای : آیا شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی ایران واجب عینی است یا کفائی؟ ✏️پاسخ: واجب عینی است. شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی برای افراد واجد شرایط , یک وظیفه شرعی , اسلامی و الهی است. 🍃🌸 @ghafeshgh 👈👈
47.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببینید فیلم کامل قسمت سوم مستند غیر رسمی ♦️روایتی از دیدارهای پنج‌شنبه‌ای فعالان حوزه‌ی علم و فناوری با امام خامنه‌ای 🍃🌸 @ghafeshgh 👈👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🔹امیرالمومنین على عليه ‏السلام: ♦️إبنَ آدَمَ إن کُنتَ تُریدُ مِنَ الدُّنیا ما یَکفیکَ فانَّ أیسَرَ ما فیها یَکفیکَ وَ إن کُنتَ إنَّما تُریدُ ما لا یَکفیکَ فانَّ کُلَّ ما فیها لا یَکفیکَ. ♦️ای فرزند آدم، اگر از دنیا بقدر کفایتت بخواهی اندکی از دنیا تو را کفایت می کند و اگر بیش از کفایتت بخواهی همه دنیا هم تو را بس نباشد. 📚کافی ج۲ ، ص۱۳۸ 🍃🌸 @ghafeshgh 👈👈