eitaa logo
قاف عشق
867 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
4.9هزار ویدیو
34 فایل
@maramname ارتباط با ادمین ترویج فرهنگ دفاع مقدس، جهاد و شهادت و معرفی شهدای استان اصفهان *قاف عشق در پیام رسان سروش ghafeeshg@ و بله ghafeshg@ نیز فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🔹امام علی علیه السلام کار بدى که تو را ناراحت (و پشيمان) مى سازد نزد خدا بهتر است از کار نيکى که تو را مغرور مى کند. 📚حکمت٤٦ 🍃🌸 @ghafeshgh 👈👈
🍃🔹امام_خمینی(ره):‌ «شما در این مدتی که انقلاب کردید و قیام کردید خودتان باورتان آمد و به دولت‌های مستضعف و ملت‌های مستضعف هم باوراندید که می‌شود در مقابل آمریکای جهانخوار ایستادگی کرد.» 🍃🌸 @ghafeshgh 👈👈
🍃🔹امام خامنه‌ای: ما وقتی که در باب عدالت بحث می‌کنیم ـ عدالت در روابط اجتماعی، عدالت در تشکیل نظام اجتماعی ـ نمی‌توانیم از عدالت نسبت به خودمان غفلت کنیم. به خودمان هم باید ظلم نکنیم. به خودمان هم بایستی عدل بورزیم. نقطه‌ی مقابلِ این "قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی"، همان عدل است. جور نکنیم، عدل داشته باشیم. اگر خدای متعال توفیق بدهد که ما از این ظلم اجتناب کنیم، بنده امید فراوانی دارم که توفیق خواهد داد که در محیط جامعه هم ان‌شاءالله بتوانیم عدل را برقرار کنیم. 🍃🌸 @ghafeshgh 👈👈
🏅قهرمانان دفاع مقدس شرط ورود در این جمع « اخلاص » است و اگر این شرط را داری چه تفاوت می‌کند که نامت و شغلت چیست 🍃🌷 @ghafeshgh 👈👈
📝 🌟 اینجا سرزمین پرواز ملائک به معراج است... ✍از اینجا تا آسمان راهی نیست...کافیست گوش جان بسپاری به تک تک ذرات...بشنو! در شرهانی، شقایق از داغ دل مادری تنها و پدری چشم انتظار میگوید... ➖ در گرمای جان فرسای فکه خورشید از عطش کبوتران زخمی و تشنه لب میگوید.. در فکه آوینی را میبینی که از فتحی بزرگ روایت میکند هرکه در رمل های فکه قدم برداشته و با آنها سخن گفته میداند چه میگویم... 🔅 و شلمچه! غروبش را دیده ای؟ اگر غروب شلمچه را ببینی معنای دلدادگی و دلبستگی را خواهی فهمید‌... از خاکی شدن نترس! با پای برهنه خودت را به آغوش گرم زمین بسپار که صدای عرشیان می آید! کاش می‌شد همیشه اینجا ماند! 🍃🌷 @ghafeshgh 👈👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید 🍃🔹لحظه دیدنی از تذکر محافظ به حاج قاسم بابت تک تیرانداز مقابل و پاسخ شهید سلیمانی 🌟"ابومهدی ایستاده تیر به من نخوره" ✅در این فیلم می بینید که حاج قاسم و ابومهدی در میدان نبرد در نزدیکترین نقاطی که تک تیراندازان شلیک می کردند بدون ذره ای ترس حضور داشتند،حتی در آن لحظات دلهره و ترس شوخی هم می کردند. 👌آری حاج قاسم بی راه نگفته بود، ابومهدی باتمام وجود حاضر بود فدایی حاج قاسم شود، همانگونه که حاج قاسم حاضر بود جانش را برای او بدهد... 🍃🌷 @ghafeshgh 👈👈
🔸در حدود سال ١٣٥٥ که یک سال از زندگی مشترک من و عباس می گذشت، روزی از طرف یکی از دوستان عباس به میهمانی دعوت شدیم. در روز مقرر من و عباس با دختر چهل روزه مان به مهمانی رفتیم. پس از ورود دریافتیم که مجلس، مهمانی معمولی نيست، بلکه جشنی است که به مناسبت سالگرد ازدواج میزبان ترتیب داده شده، ولی با شناختی که از روحيه عباس داشته اند به دروغ به او گفته بودند که یک مهمانی ساده و معمولی است. ▪️وضع زننده ای در مجلس حاکم بود. یک لحظه عباس را دیدم که صورتش سرخ شده و از شدت خشم تاب و تحمل را از دست داده است. چند دقیقه ای با همان وضع گذشت. آن گاه عباس از میزبان عذرخواهی کرد و از خانه بیرون آمدیم. عباس در آن تاریکی شب به تندی به طرف خانه می رفت. وقتی وارد خانه شدیم بغضش ترکید و پیوسته خودش را سرزنش می کرد که چرا در آن مجلس شرکت کرده است. 🔹سپس لحظه ای آرام گرفت و به فکر فرو رفت بعد از جا برخواست وضو گرفت و شروع به خواندن قرآن کرد. آن شب او می گریست و قرآن می خواند. شاید می خواست تا با تلاوت قرآن، غبار کدورتی را که به خاطر شرکت در آن میهمانی بر روح و جانش نشسته بود بزداید. ♦️آفرین بر شهدای ما که برای هدایت از آلودگی به اصیل ترین پاک کننده مراجعه می کردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند: براستی این قلبها زنگار گیرد؛ همان طورکه آهن زنگار گیرد و جلای آنها قرائت قرآن است. (ارشاد القلوب، ص ٧٨) ✍خاطره اى از همسر شهيد عباس بابايى 📚 كتاب "پرواز تا بی نهایت" 🍃🌷 @ghafeshgh 👈👈
تولد: مرداد ۱۳۵۷ اصفهان شهادت:۱۵آذر ۱۳۸۴ تهران شهیدی که دست نیازمندان را می گرفت ودر زلزله بم در حین گزارش دختری را از زیر آوار نجات داد 🍃🌷 @ghafeshgh 👇👇👇
🍃🔻شهیدی که گزارش هایش را با یاعلی به پایان می رسانید 🔻یادی از خبرنگار شهید حاج مسعود جان نثاری 🔹حاج مسعود جان نثاری در مرداد ۱۳۵۷، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش غلام علی، فرش فروش بود و مادرش زهرا نام داشت. خبرنگار و گزارشگر رادیو اصفهان شبکه قرآن و جوان صدا و سیمای تهران بود. پنجم آذر ۱۳۸۴، در تهران بر اثر سانحه هوایی سقوط هواپیمای c130 شهید شد. مزار او در باغ رضوان زادگاهش واقع است… 🔻شهید مسعود جان نثاری فرزند پنجم خانواده بود. در سال ۵۷ در محلۀ لادان اصفهان به دنیا آمد. آرام و مظلوم بود. در سن ۵ سالگی در جوی آبی که در نزدیکی منزلشان بوده می افتد و مادر پس از مطلع شدن به امام رضا(ع) متوسل می گردد و مسعود نجات می یابد. حس کنجکاوی بالایی داشت و نوع بازی هایی که می کرد بیشتر فکری بود. در مدرسه به کارهای فرهنگی مشغول بود و چند لوح تقدیر دریافت نمود، تابستان ها کمک پدرش کشاورزی می کرد و می گفت: حضرت علی(ع) خودشان کارهای مزرعه شان را انجام می دادند. 🔹به گزارشگری علاقه زیادی داشت و ابتدا در و بعد عاشق و شیفته رادیو قرآن شد و به تهران عزیمت نمود ودر منزل خانمی که کسی را نداشت سکونت پیدا نمود. همیشه گزارش هایش را با اللهم عجل لولیک الفرج آغاز و با یاعلی به پایان می رسانید. 🔹خیلی هدیه دادن را دوست داشت. از درآمدی که داشت برای نوعروسان نیازمند فرش خریداری کرده بود و پس از شهادتش این مسئله مشخص شد، وقتی زلزلۀ بم اتفاق افتاد درحال مصاحبه بود که ناگهان می بیند خاک ها تکان می خورد، بلافاصله به طرف آن محل می دود و دختر بچه ای را از زیر خاک نجات می دهد و روزنامه ها می نویسند گزارشگری که امدادگر شد. بعدها که آن دختر بچه خبر شهادت آقا مسعود را می شنود ۳ روز روزه می گیرد. 🔹هیچ وقت بدون وضو نه می خوابید و نه غذا می خورد به نوعی دائم الوضو بود و آن را نور می دانست. علاقۀ خاصی به رادیو قرآن داشت و بی علاقه به موسیقی و آهنگ و ترانه. علاقه به مناجات و مناجات نامه داشت. مادرش می گفت گریه مسعود را تنها در مناجات با خدا دیده بودم. 🔹 به حیوانات و گیاهان علاقه داشت و آزارش به مورچه هم نمی رسید. 🔹در صداوسیما قرض الحسنه کوچکی راه اندازی کرده بود، این کار را نیکو و باعث وسعت رزق می دانست. مسعود دائم این شعر را زمزمه می کرد: «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک، چند روزی قفسی ساخته ام از بدنم»، گویی واقعا دنیا برایش هیچ بود. افسوس می خورد که چرا در زمان جنگ نمی توانسته به جبهه برود. چند روز قبل از شهادتش با صاحب خانه اش تسویه حساب می کند و حلالیت می طلبد، یکی از همکارانش می گوید: ۳ روز قبل از شهادت گفته بود در عالم رویا سیدی نورانی را دیدم که گفته تا ۳ روز دیگر منتظر شما هستم. 🔻مادر شهید می گوید صبح روز واقعه تماس گرفت و گفت: می خواهیم پرواز کنیم می خواستم صدایتان را بشنوم و بالاخره در هواپیمایی که جهت شرکت در رزمایش ارتش به سمت چابهار می رفت، دچار نقص فنی شده و پس از سقوط هواپیما به شهادت می رسد. 🔻او در کشورهای مختلف ازجمله عربستان، عراق و سوریه جهت گزارشگری حضور پیدا نمود و با لحن زیبایش یاد و خاطره اش را جاودانه نمود. روحش شاد. 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
🍃♦️نقاشی چهره سرلشگر شهید خلبان احمد کشوری ♦️خلبان هوانیوز جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس 📆 به مناسبت ۱۵ آذر سالروز شهادت این عقاب تیزپرواز 🍃🌷 @ghafeshgh 👈👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا