🍃🔹امام خامنه ای:
♦️افرادی که به #شورای_نگهبان هجمه میکنند، ناخواسته از دشمن تبعیت میکنند
♦️شورای نگهبان اگر نتواند شرایط قانونی را در فردی احراز کند، نمیتواند وی را تأیید کند و این عمل به قانون است
♦️هرگونه تخریب شورای نگهبان، اقدامی غیراسلامی، غیرقانونی، غیرشرعی و غیرانقلابی است.
۹۴/۱۲/۲۰
🍃🌸
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
🏅قهرمانان دفاع مقدس
مرحوم آیه الله بهاالدینی و سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در میان جمعی از برادران پادگان غدیر اصفهان، زمستان ۶۱
🗓۲۶ تیرسالروز درگذشت آیتالله حاج سید رضا بهاءالدینی(۱۳۷۶)
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
🏅قهرمانان دفاع مقدس
👈۲۴ تیر سالگرد شهادت معلم مهذب سردار شهید جلال افشار
🔹آیه الله بهاالدینی:
ایشان جلال ” ذاکر قریب البکاء” است. طلبه ای که برای سربازی امام زمان معرفی شد.
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
🍃🔻 آیت الله بهاءالدینی وقتی وارد جلسه شدند فرمودند: در بین شما یکی از سربازان امام زمان(عج) هست و به زودی از میان شما میرود. جلال افشار که شهید شد، آیت الله بهاء الدینی بیاختیار گریه کردند، طوریک ه شبنم اشکهایشان از گونه سرازیر میشد و روی عکس جلال میافتاد و بعد فرمودند: امام زمان(عج) از من یک سرباز میخواستند، من هم آقای افشار را معرفی کردم. اشک من اشک شوق است، ایشان ” ذاکر قریب البکاء” است.
جلال افشار ۲۴ تیر سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان و هنگامی که بانگ اذان او در فضای منطقه پیچیده بود، به کاروان شهدا پیوست.
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
#شهید_مهذب_جلال_افشار
اگه خاموش نکنی پیاده میشم.راننده هم نه کم گذاشت و نه زیاد ،
پدال ترمز رو فشار داد و ایستاد و گفت بفرما !
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh
👇👇👇
📚برگرفته از کتاب جلوه جلال
🍃🔻جلال در سایه پرچم امام زمان
آیت الله بهاءالدینی وقتی وارد جلسه شدند فرمودند: در بین شما یکی از سربازان امام زمان(عج) هست و به زودی از میان شما میرود. بعدها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت آقا، آیت الله بهاء الدینی بیاختیار گریه کردند، طوریکه شبنم اشکهایشان از گونه سرازیر میشد و روی عکس جلال میافتاد و بعد فرمودند: امام زمان(عج) از من یک سرباز میخواستند، من هم آقای افشار را معرفی کردم. اشک من اشک شوق است، ایشان جلال ” ذاکر قریب البکاء” است.
حجت الاسلام و المسلمین جلال افشار نام شهید بزرگ مقامیست که ذکرش همیشه این بود: دنیا ارزش ندارد به خاطرش آخرتمان را خراب کنیم.آخرش همه ما را میگذارند در یک وجب جا، آنجاست که باید جواب یک ذره مال حرام را بدهیم.
نزدیکان جلال افشار میگویند: دست و بالش تنگ بود، دارائیش از مال دنیا فقط یک موتور بود که همیشه خدا هم دستهایش روغنی بود و تعمیرش میکرد، سوار موتور میشد و میرفت قبضهای حقوق یتیمان را توزیع میکرد.
جلال افشار در گوشهای از وصیتهایش برای ما میگوید:
ای امت به پا خواسته قیام خود را حفظ کنید تا قائم این حق حجت الله الاعظم بیاید و پرچم توحید را بر فراز قلههای جهان به اهتزاز در آورد.
و این شعر یادگاری از راز و نیاز های عاشقانه جلال هنگام دعای توسل خواندن با امام زمان(عج) است:
بیا بیا که سوختم ز هجر روی ماه تو
بهشت را فروختم به نیمی از نگاه تو
اگر نیست باورت بیا که رو برو کنم
بدان امید زندهام که باشم از سپاه تو
من جا مانده ام!!! دارم می سوزم!!!
جلال با حالتی غمگین در گوشهای زانوی غم بغل گرفته بود پرسیدم اتفاقی افتاده؟ گفت دیشب در پادگان مشغول قدم زدن بودم که صدای گریهای در پشت یکی از این ساختمانها شنیدم. نزدیکتر رفتم پیرمرد سالخوردهای در گوشهای نشسته و زار زار میگریست کنارش رفتم و از او دلجویی کردم.
بیاختیار گریهام گرفت علت ناراحتیاش را پرسیدم پیرمرد گفت:«امشب شب چهلم پسر شهیدم است چون مرخصیها لغو شده نتوانستم در مراسمش شرکت کنم حالا که دیدم همه خواب هستند آمدم اینجا و در تنهای برایش مراسم ختم برپا کردم».
جلال افشار در گوشهای از وصیتهایش برای ما میگوید:ای امت به پا خواسته قیام خود را حفظ کنید تا قائم این حق حجت الله الاعظم بیاید و پرچم توحید را بر فراز قلههای جهان به اهتزاز در آورد.
جلال ساکت شدو بعد ادامه داد:«عظمت این صحنه مرا بهیاد حبیببنمظاهر انداخت و از اینکه قافله رفت و من جا ماندهام دارم میسوزم تا کی برای این بسیجیها حرف بزنم آنها بروند و شهید شوند و من جا بمانم».
بیدار کننده ی وجدان
از اصفهان به قم میرفت . صدای اهنگ مبتذلی که راننده گوش میکرد
جلال رو ازار میداد .رفت با خوشرویی به راننده گفت :
اگر امکان داره یا نوار و خاموش کنید ، یا برا خودتون بذارین راننده با تمسخر گفت :
اگه ناراحتی میتونی پیاده شی ! جلال رفت توی فکر، هوای سرد ، بیابان تاریک و....
قصد کرد وجدان خفته راننده رو بیدا رکنه ، اینبار به راننده گفت :
اگه خاموش نکنی پیاده میشم.راننده هم نه کم گذاشت و نه زیاد ،
پدال ترمز رو فشار داد و ایستاد و گفت بفرما !
جلال پیاده شد اتوبوس هنوز خیلی دور نشده بود که ایستاد!
همینکه جلال به اتوبوس رسید راننده به جلال گفت :
بیا بالا جوون ، نوارو خاموش کردم
وقتی سالها بعد خبر شهادت جلال رو به ایه الله بهاءالدینی دادن ،
ایشون در حالی که به عکسش نگاه میکرد فرمود :
امام زمان (عج) از من یه سرباز خواست، من هم صاحب این عکس رو معرفی کردم.
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
12.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببینید
به بهانه ایام سالگرد
سردار شهید جلال افشار
مربی مهذب اخلاق پادگان غدیر
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
setareha290101.mp3
939.5K
🌟#با_این_ستارهها
🌷به یاد: شهید جلال افشار
🎙راوی: برادر مهدی خردمند
📻رادیو_اصفهان
💢بایگانی برنامههای شبهای روشن و با این ستارهها در اپلیکیشن رادیو اصفهان
👇👇👇
http://cafebazaar.ir/app/?id=radio.esfahan&ref=share
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
🍃🔹گزیدهای از روایت جهاد بانفس
♦️ امام رضا علیهالسلام:إِنَّ رَجُلًا فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَبَدَ اللَّهَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ثُمَّ قَرَّبَ قُرْبَاناً فَلَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فَقَالَ لِنَفْسِهِ مَا أُتِيتُ إِلَّا مِنْكِ وَ مَا الذَّنْبُ إِلَّا لَكِ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَةً.
♦️ مردی در بنیاسرائیل چهل سال خدا را عبادت کرد؛ سپس برای خدا قربانی کرد، ولی از او پذیرفته نشد. با خود گفت: آنچه پیش آمد، از تو و گناه هم از تو است، پس خداوند وحی فرستاد: سرزنشکردن بر نفست، بهتر از چهل سال عبادت کردنت بود.
📚 (وسائلالشیعه، ج۱۵، ص۲۳۲)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجلفرجهم
🍃🌸
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈