8️⃣ چرا جای نگرانی جدی نیست؟ هلیبرد نیروهای لشکر 25 سوریه و نیروهای واگنر روسی در ارتفاعات مشرف به حماه و غرب حلب نشاندهنده سست بودن عقبه تکفیریهاست؛ این یعنی فرصت برای جبران این اتفاقات هست ولی سوریه باید در این زمینه نصایح و توصیههای ایران را زودتر بپذیرد. درست است که سوریه برای ما پل ارتباطی با حزب الله است ولی این موضوع نباید در تصمیمات داخلی حزب بعث سوریه اشتباه محاسباتی ایجاد کند.
9️⃣ متاسفانه فضای رسانه داخل کشور یا مشغول تحلیلهای آخرالزمانی است!
که طبق آنان اساسا باید اجازه دهیم سوریه سقوط و سفیانی ظهور کند!
که طرح این موضوعات غیر قطعی و انحرافی به شدت حاج قاسم سلیمانی عزیز را آزار میداد،یا همه چیز را به منازعه ایران و رژیم صهونیستی خلاصه میکنند و روی هر واقعه و اتفاقی سریعا برچسب «عقبنشینی غیرتاکتیکی و عذاب الهی(!)» میزنند.
متاسفانه بعضیها به دنبال سادهترین و بسیط ترین تحلیل هستند نه دقیقترین تحلیل.
خناسی رسانههای معاند و غربگرایان داخلی نیز جای خود دارد.
اما باید بدانیم که صحنه سوریه پیچیده و ذوابعاد است و باید در تصمیمگیری دقیق بود.
🔟 اکنون وقت آیه یأس خواندن و تحلیلهای صد من یک غاز صادر کردن بدون اطلاعات دقیق و گمانه زنی های بدون تخصص نیست.
(متاسفانه سرعت پیشروی تکفیری های سوریه در ایتا و تلگرام بسیار بیشتر از سرعت پیشروی آنها در میدان است)
علاوه بر اینکه نه میتوان با هر کجروی سوریها کنار آمد و نه میتوان بالکل رهایشان کرد.
تردید نکنید که ایران و رهبر تیزهوش و با فراست آن و نیز کلیت جبهه مقاومت صحنه را کاملا تحت نظر و اشراف دارند.
برای آرامش بیشتر فقط کافیست روند مدیریت رهبر انقلاب را در بحران های داخلی و منطقه ای بیشتر مطالعه کنیم و از تحلیل های کانال هایی که رهبر انقلاب را در امور نظامی هیچکاره و دست بسته جلوه میدهند و مجموعه نظام را به تعلّل متهم میکنند، فاصله بگیریم.
این منطقه، منطقه ماست و آن همه در ابعاد گوناگون هزینه نکردیم که امروز به سادگی واگذارش کنیم.
تردیدی نیست که سیاست ایران در مورد سوریه و حزب الله هیچ تغییری نکرده است.
در روزهای آینده ایران نشان خواهد داد که ارادهاش در حفظ محور مقاومت چقدر جدی است.
پیام جلسه سه جانبه امروز میان وزیران خارجه ایران، عراق و سوریه، سه پیام اصلی بود:
پیام اول، حمایت از دولت و ملت سوریه در مبارزه با گروههای تروریستی تکفیری است که بدون تردید در یک توطئه آمریکایی صهیونیستی این حملات را انجام می دهند، اگر کسی نقش صهیونیست ها در طراحی این توطئه را نادیده بگیرد حتما اشتباه کرده است.
گروههای تروریستی تکفیری که توسط سازمان ملل به عنوان تروریستی شناسایی شده اند مانند «تحریرالشام»، حملاتی را علیه مردم سوریه انجام داده اند که ملت و دولت و ارتش سوریه در حال مقابله با آنها هستند و ما حمایت خود را از دولت و ملت و ارتش سوریه اعلام کرده و جمهوری اسلامی ایران همیشه از سوریه حمایت کرده و همچنان با تمام قوا حمایت خواهد کرد .
پیام دوم، اینکه تهدیدهای تروریسم علیه سوریه تنها به سوریه محدود نخواهد بود و تهدیدی علیه تمام منطقه است. اگر سوریه مامن تروریستها شود با بازگشت داعش و دیگر گروههای تروریستی، تهدید آنها تنها به سوریه و کشورهای همسایه محدود نخواهد شد و به کشورهای دیگر تسری پیدا خواهد کرد.
تروریسم مرز نمی شناسد و برای مقابله با تروریسم نباید به مرزها اکتفا کرد، باید با تروریستها در نطفه آنها مقابله کرد. اگر ما بخواهیم از امنیت خود محافظت کنیم باید از امنیت کشورهای همسایه خود حمایت کنیم.
پیام سوم، اینکه نباید مبارزه با تروریسم مورد تبعیض قرار گیرد، گروههای تحریرالشام و جبهه «النصره» و بقیه گروههای تروریستی که در سوریه مشغول جنگ با دولت سوریه هستند، توسط سازمان ملل به عنوان تروریست شناسایی شده اند، بنابراین، مقابله با تروریسم وظیفه بین المللی است و ائتلاف بین المللی نباید در این زمینه تبعیض قائل شود.
ما تروریست خوب و بد نداریم و با همه تروریستها باید مقابله شود. لیست تروریسم توسط سازمان ملل مشخص شده، کشورهایی که در برابر این حرکت وسیع گروههای تروریستی در سوریه ساکت مانده و حتی حمایت می کنند مسئول هستند و باید پاسخگو باشند که چرا هر جا به نفعشان است از تروریسم حمایت می کنند و دست تروریستها را باز می گذارند.
کانالها و شبکههای اجتماعی، پر شده از انواع تحلیلها و گمانه زنی ها و مطالبه گریها و بعضا هم بی تفاوتیها و گاهی یقه گیریهای سیاسی و بدتر از همه کج فکرانی معترض و متهم کردن مقام معظم رهبری و مجموعه نیروهای مسلح و...به سکوت در تحولات منطقه!!!
اینکه پیگیرِ وقایع و حوادث منطقه و نگران از جنگ در نزدیک(مرزهای خود و یا داخل مرزها) با سقوط سوریه و لبنان و فلسطین باشیم و تحلیلهای مرتبط نمایم، قطعا نشانهی خوبی از فهم و مهمتر دغدغه مردم ما است.
اما فراموش نکنیم در کنار این دغدغه ها بایستی مخلص ترین آدمها در ایمان به تدبیر ولی فقیه باشیم و هم چنین کمک مالی برای شیعیان بیدفاع سوریه و مردم بیپناهِ غزه و لبنان را در برنامه داشته و مهمتر توسل و دعای ویژه برای پیروزی آنها کنیم ودر کنار این توسل ها ،بعنوان سربازان پا به کار ولایت، سازماندهی های خودرا تکمیل و در حالت آماده باش و البته هوشیار به وقایع داخلی و خارجی و گوش به لبان حضرت آقا باشیم.
اتفاقات سوریه، پیچیدهترین صحنه های جهان و بنظر من، پیش جنگ جهانی سوم به طرفیت غرب به سردمداری آمریکا و اسرائیل و ترکیه و در طرف مقابل ایران بعنوان قطب تاثیر گذار منطقه و محور جنگ چابک ،همراه با روسیه و چند کشور محورمقاومت می باشد و زمین جنگ مذکور منطقهی حساس سوریه و لبنان و غزه و یمن است و برندهی این جنگ ، تعیین کننده تحولات منطقهی خاورمیانه و پیش جنگ جهانی سوم خواهد بود و امیدوارم با فضایی که رصد می کنم ایران اسلامی با همدلی و اقتدار رهبری و مردم،برندهی این میدان که پای آن خونهای ارزشمندی تقدیم کردیم ،باشد.
لذا اینگونه نیست که بتوان بدون شناخت اتاق جنگ و مرکز فرماندهی، به این سادگی تحلیل جامع و قطعی در این تحولات کرده و کسی را محکوم به کم کاری یا خیانت کنیم،در این صحنهی حساس اتاق جنگ و فکر اطلاعاتی و امنیتی و سیاسی بزرگی می خواهد تا با حداقل خسارات، بالاترین دستاوردها را حاصل کند که فرماندهی این اتاق عالم بلا شک در این حوزه،مقام معظم رهبری است.
ازسوی دیگر ما با یک قولی جهانی بنام مجازی و رسانه روبرو هستیم که ذهن مردم و حتی صحنه میدان را به لحاظ جنگ روانی در برزخی از حقایق و شایعات محصور کرده و تاسف بارتر اینکه، جماعتی نادان ، متحجر و تندرو،کج فهم و... واقعیتِهای صحنه و احتمالا تدابیر عاقلانه پس پرده را ندیده و یا نمی فهمند و به حساب تعلل حاکمیت در پاسخ به رژیم جعلیِ صهیونیستی تفسیر می کنند!!
در این غبار فتنهی داخلی و خارجی، باید صرفا نگاهمان به لبان و اشارات رهبری معظم باشد و اسیر این هیجانات و جنگ رسانه ای نشویم و با بصیرت و البته تیز هوشی، نسبت به تدابیر حاکمیت در تنبیه رژیم جعلیِ صهیونیستی و مدیریت صحنهی جنگ معتمد باشیم.
برخی تحلیلگران خوش باور می گویند نگران نباشید بدون بشار اسد هم می شود کار کرد!
این آقایان با خوشخیالی می گویند که می رویم و با سوریه بدون بشار اسد، سوریه مطیع ترکیه، سوریه با دولت تکفیری روابط راهبردی برقرار می کنیم و جولانی مصاحبه کرده و منافع ایران را تأمین می کند و او چنین گفته و چنان!
این خوشخیالی است؛ خوش خیالی از جنس همان خوشخیالی برخی مقامات جمهوری اسلامی که می گفتند می شود با مذاکره و نشست و برخاست و لبخند با آمریکایی ها، مشکلات را حل کرد! متوجه عمق مسئله نیستند.
تکفیری های سوریه مطیع دولت ترکیه هستند و کاملاً هماهنگ و ذیل چتر حمایتی آمریکا و اسرائیل! اینکه آتش بس لبنان اسرائیل برقرار شود و فردای آن، تکفیری ها به خط پشتیبان لجستیکی اسرائیل بزنند یعنی چه؟!
ترکیه دو دهه در آذربایجان سرمایه گذاری کرده و دولتی همسو با خود را در آذربایجان روی کار آورده که امروز موی دماغ ایران است و چندین حمله تروریستی و حملات امنیتی اطلاعاتی از خاک این کشور علیه ایران صورت گرفته است.
با سقوط سوریه، نفوذ ایران بیخ گوش اسرائیل نیز قطع می شود و تسلیحات راهبردی ایران یا باید از سوریه خارج شود یا هم به دست تکفیری ها می افتد و تکفیری ها به تسلیحات موشکی و غیره نیز مسلح می شوند!
البته برخی جریانات سیاسی - مثل اصلاح طلبان از اواخر دهه 70 رسماً به بوش نامه نوشتند که حاضرند از حزب الله لبنان و فلسطین حمایت نکنند؛ همین ها در سال 88 شعار «نه غزه نه لبنان» سر می دادند؛ سال قبل محمدجواد ظریف، رئیس جمهورِ سایه دولت پزشکیان رسماً اعلام کرد که مردم ایران از اینکه بجای فلسطین و لبنان بجنگند خسته شده اند! در حالیکه ایران هیچوقت به جای لبنان و فلسطین نجنگیده فقط در کنار آنها بوده و منظور اصلی ظریف هم همین است که ما از اینکه از لبنان و فلسطین و سوریه و عراق در برابر تکفیری ها و اسرائیل حمایت کنیم پشیمان و خسته ایم!
برخی فکر می کنند برخی مسئولین جمهوری اسلامی اگر در داخل کشور دچار سوءتدبیر و ناکارآمدی هستند اما در سیاست خارجه معصومند و عالی کار می کنند!!
نه عزیزان؛ همین ناکارآمدی داخلی در انفعال خارجی هم مؤثر است!!
سوریه اگر با تصمیمات و توافقات پشت پرده از جنس برجام هم سقوط کند، هیچ فشاری از روی ایران برداشته نمی شود و هیچ تحریمی رفع نمی شود! در عوض فشارها به ایران افزایش پیدا می کند و ما یکی از برگه های برنده خود در مقابله با آمریکا و اسرائیل را با انفعال از دست خواهیم داد!!
بیانیه مشترک قطر، عربستان سعودی، اردن، مصر، عراق، ایران، ترکیه و روسیه درباره سوریه:
بحران کنونی نشان دهنده یک تحول جدی برای امنیت منطقه ای و بین المللی است و برای توقف عملیات نظامی و حفاظت از غیرنظامیان به یک راه حل سیاسی نیاز است.
چرا سوریه سقوط کرد؟
فشارها و تنگنظریهای یک سال اخیر بشار اسد نسبت به جبهه مقاومت، تحت تأثیر شرایط تحمیلی امارات و عربستان سعودی که وعده حمایت مالی به سوریه داده بودند، باعث شد اسد با دست خود، دوستان واقعیاش را محدود کند و آنها را در موقعیتی دشوار قرار دهد.
این تصمیمات نادرست به شکلگیری وضعیتی انجامید که اکنون نظام سوریه را در آستانه بحرانی جدی قرار داده است.
از جمله عوامل تشدیدکننده این بحران میتوان به اجبار جبهه مقاومت به تخلیه اماکن استراتژیک، انحلال نیروهای دفاع وطنی - که بهعنوان یک نیروی مردمی با حمایت ایران شکل گرفته بود - و کاهش شدید نیروی انسانی محور مقاومت در سوریه اشاره کرد.
علاوه بر این، پذیرش دستورات تحمیلی تحت نظارت اسرائیل از سوی امارات و روسیه، همراه با وعده پرداختهای میلیارد دلاری، نقش مهمی در تضعیف موقعیت سوریه ایفا کرده است.
در کنار این موارد، عدم انجام اصلاحات سیاسی جدی و بیتوجهی به راهکارهای پیشنهادی ایران، بهویژه در حوزههای سیاسی و اجتماعی، مزید بر علت شده است.
همچنین، فروپاشی اقتصادی ناشی از تحریمهای شدید جهانی و ناتوانی دولت در برقراری گفتوگو با مردم و توجیه و همراه کردن آنها در تحمل این فشارهای سنگین، نظام سوریه را به نقطه بحرانی رسانده است.
ابو محمد الجولانی کیست؟
از ریاض تا جولان و از دمشق تا عراق، مسیر پر فراز و نشیب یکی از چهرههای جنجالی و تأثیرگذار در تحولات سوریه
از تأثیر حوادث ۱۱ سپتامبر تا نقشآفرینی در گروههای تروریستی القاعده و داعش و حضور در سوریه.
اونهایی باید نگران باشن که به ولایت، اعتقادی ندارن، چون بارشون سنگینه و نمیدونن تکلیفشون چیه!
تکلیف ما روشنه و بارمون سبک،
تکلیف ما تبعیت از رهبری هست و بس!
گفتن سکوت، سکوت میکنیم،
گفتن حرکت، حرکت میکنیم.
اگر نیت رضای الهی باشه راهش مشخصه،
اگر دنبال خواست دلمون باشیم کارمون سخت میشه.
الحمدلله رهبری حکیم و فرزانه داریم که اگر ولی فقیه ما هم نبودن باز شرط عقل بود از رهنمودهای خردمندانشون استفاده کنیم و چه عالی که خداوند منت گذاشت و این انسان حکیم ولی فقیه ما هستن و اطاعتشون واجب.
پس نه نگران باشید و نه ناامید،
این ناخدا بلده کجا لنگر بندازه و کی بادبان رو برافراشته کنه!
صد تا دار و دسته ظریف هم در برابر ناخدا هیچ اند.
ما باید یاد بگیریم چطور پشت سرشون حرکت کنیم.
شهیدحاج قاسم سلیمانی:
به زودی فتنه هایی پیش رو خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما را خواهند داشت!
آن روز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نکنید.
برخی اشتباهات دولت سوریه:
۱- عدم پاکسازی ادلب (بر مبنای مذاکرات روسیه-ترکیه) علیرغم اصرار محور مقاومت (به فرماندهی ایران) بر انجام آن.
۲- عدم ایجاد خطوط دفاعی در اطراف ادلب، علیرغم تاکید محور مقاومت
۳- عدم همراهی با محور مقاومت در حمله به جولان اشغالی، در میانه طوفان الاقصی و حتی ایجاد محدودیت
۴- تحت فشار گذاشتن نیروهای محور مقاومت برای خروج آنها از سوریه (با نزدیکی به امارات و عربستان و... با وسوسه دریافت مشارکت مالی آنها)
۵- عدم قبول فرماندهی محور مقاومت در ابتدای تهاجم تکفیریها (با تکیه و اعتماد به سایر همپیمانان)
چرا ایران در این دوره وارد سوریه نشد؟
زمانی که داعش در سوریه ظهور کرد و شرایط امنیتی برای سوریه سخت شد دولت این کشور طی روندی رسمی از ایران درخواست کمک کرد.
تحولات سریع سوریه در یک هفتۀ گذشته و مداخله نداشتن ایران در این تحولات مسئلهای است که باید در عوامل مختلف جستجو و تحلیل کرد.
تروریستها جهش ژنتیکی پیدا کردند و دست از خشونت برداشتند و ژست دیپلماتیک به خود گرفتند. مردم سوریه نیز دیگر به مانند قبل از ارتش سوریه در قبال تروریست ها حمایت نمیکردند.
ارتش سوریه نیز بهدلایل مختلف از جمله ضعفهای اعتقادی و اقتصادی دیگر مانند قبل انگیزه مقابلۀ در برابر تروریستها را نداشت.اما مهمترین تغییر در خود بشار اسد بود. آخرین دیدار اسد با رهبر انقلاب حاوی نکتۀ مهمی بود. رهبر انقلاب ۱۰ خرداد امسال تذکری به بشار دادند.
این تذکر ناشی از شناخت واقعی از صحنه بود. ایران پیش از آغاز جنگ در لبنان، بارها تذکرات لازم را درباره تقویت قوای تروریستها به اسد اعلام کرده و حتی پیشنهاد لازم را بهصورت رسمی به او داده بود اما به این تذکرات توجه نشد.
ادامۀ این روند تا آخرین ساعات سقوط اسد نیز ادامه داشت. حضور بالاترین رده مقامات ایرانی برای مذاکره با اسد نشاندهنده عزم جدی ایران برای تقویت اسد بود اما یک خطای راهبردی سبب شد بشار در سراشیبی سقوط قرار گیرد و آن همان تذکر رهبر انقلاب بود؛ اسد دلخوش به وعدههای جریان عربی و غربی منطقه شد.
ایران نیز زمانی که تمایل نداشتن اسد را برای حمایت میدانی دریافت کرد بنا را بر دخالت نکردن گذاشت اما تلاش خود را برای متقاعد کردن اسد تا آخرین لحظه ادامه داد اما اسد زمانی متوجه توخالی بودن وعدههای دشمنان خود شد که کار از کار گذشته بود.
ایران دو ماه پیش به اسد هشدار داد که HTS در حال آماده شدن برای انجام یک حرکت است، اما او این تهدید را رد کرد.
بنابراین وزیر خارجه ترکیه اطمینان داد که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد که آشکارا دروغ بود.
پس از ورود HTS به غرب حلب، ایران انتظار داشت که اسد درخواست کمک نظامی کند و آماده بود تا این کار را انجام دهد - اما چنین درخواستی ارائه نشد.
پس از سقوط حلب، مشخص شد که اسد هیچ قصدی برای ماندن در قدرت ندارد، بنابراین ایران شروع به گفتگوهای دیپلماتیک با مخالفان کرد و خروج نیروهای ایرانی از سوریه را ترتیب داد.
ضمنا بشار اسد قصد کناره گیری کامل از سیاست دارد.
راه اندازی یک بیمارستان بین المللی تخصصی در حوزه چشم پزشکی در روسيه و آبخازیا و دبی و انجام فعالیتهای خیریه از برنامه های اعلامی اوست که در روزهای آینده رسما اعلام خواهد شد.
لینک کانال نهضت روشنگری (غفارعلیپور ) در پیام رسان های داخلی:
سروش
splus.ir/ghaffaralipour
ایتا
https://eitaa.com/ghaffaralipour
.
اسد، اردوغان را ناکام گذاشت!!!
بامداد امروز سرانجام پس از 11 روز پر خبر و حادثه، بدون آنکه ارتش سوریه بخواهد در برابر تروریستهای تکفیری ترکتبار مقاومت کند، با ترک کشور توسط بشار الاسد، تروریستهای القاعده وارد دمشق شدند تا سوریه که 14 سال پیش یکی از امنترین و زیباترین کشورهای منطقه بود، به ناامنترین و بدترین کشور منطقه تبدیل شود.
ورود تروریستها به دمشق نشان داد که یک همسایه بد، تا چه اندازه میتواند ویرانگر باشد؛ همسایههایی که اگر حواسمان نباشد هر خیانت و جنایتی از آنها سر میزند، از صدام گرفته تا اردوغان و سرکردههای برخی کشورکهای منطقهای در این دسته میگنجند.
باید در مورد سوریه و تحولات آن بسیار نوشت و ماجرای این کشور به این سرعت به پایان نخواهد رسید و ما در ابتدای بازی قدرت و جنگ و درگیری در سرزمین شام هستیم.
اسد با ترک سوریه و خالی کردن میدان به تروریستهای اردوغانی همه را کیش و مات کرد، حتی خود اردوغان را؛ شاید برای بسیاری این نکتهای عجیب و غیرقابل توجیه باشد، شاید برای گروهی دیگر این هم یک توجیه است!
اما اگر نگاهی به کنه ماجرا داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که اسد با خالی کردن کشور و دادن سوریه به دست عناصر تکفیری و تروریستی، نه تنها جامعه سوریه را با واقعیتی جدید (هر چند به صورت موقت) مواجه کرد، بلکه در عرصه جهانی نیز دنیا با یک واقعیت جدید روبهرو شده است.
در طول چند روز گذشته سران اخوانی حاکم بر ترکیه بارها گفتند که ما «دست دوستی به سمت اسد دراز کردیم، اما او آن را پس زد» و هر کسی که نداند و نفهمد، در این زمینه رئیس جمهور سابق سوریه را مقصر میداند!
اردوغان میدانست دارد چه میکند و اسد هم میدانست که باید چه کاری را انجام ندهد.
از دو سال پیش، با وساطت روسها و با هدایت سرویس امنیتی سوریه و وزارت دفاع این کشور و البته بدون اطلاع ایران، سوریها شروع کردند به برقراری تماس با دولت ترکیه؛ هر یک از طرفین شروطی برای مذاکره داشت و اهداف هر کدام هم متفاوت بود.
اسد به دنبال پایان جنگ و درگیری در سوریه و برقراری دوباره امنیت در سوریه بود و اردوغان نیز میخواست به هر شکل ممکن از بلایی که درست کرده، نجات پیدا کند.
برای اردوغان، تنها راه نجات این بود که با دولت سوریه به توافقی برسد که طی آن یک دولت ترکیبی (متشکل از تروریستهای که وابسته به ترکیه بودند) تشکیل شود و قانون اساسی هم به نحوی تغییر کند.
اردوغان به شدت بر این مساله تاکید میکرد، در حالی که در رسانهها همواره داد و بیداد میکرد که دنبال بازگرداندن آنچه که او «آوارهها» میخواند به سوریه است.
اما اسد با این خواسته به شدت مخالفت کرد و حتی تا روز آخر هم با این خواسته مخالفت کرد و با این مخالفت خود، عملا اردوغان و سیستم سیاسی و امنیتی او را کیش و مات کرد.
در واقع، اردوغان تا آخرین لحظات هم امیدوار بود که با بشار اسد به عنوان رئیس جمهور سوریه در این زمینه به یک توافق برسد.
اما حقیقت موضوع چه بود؟
چرا ما اردوغان را به عنوان یک منافقِ دروغگوی شارلاتان میشناسیم؟
واقعیت امر این است که اردوغان دنبال این بود که با نوعی توافق با بشار الاسد به عنوان دولت مستقر و قانونی سوریه و با آوردن تروریستهای تکفیری که در لیست گروههای تروریستی سازمان ملل قرار داشتند، برای آنها «مشروعیت» بخرد؛
او به خوبی میدانست که هیچ کشوری در جهان به سادگی حاضر نیست تروریستهای چندملیتی را که سوابق آتش زدن و سر بریدن آنها همچنان در ذهن مردم جهان برقرار است در هر شرایط دیگری به عنوان یک گروه مشروع سیاسی در سوریه قالب کرده و جا بیندازد.
اسد هم به خوبی از هدف و نیت اردوغان خبر داشت و در برابر این خواسته با تمام توان مقاومت کرد، در واقع او میدانست که با پذیرش و مشروعیت دادن به عناصری که ریشه در آنکارا دارند، دیگر جایی در دمشق و سوریه نخواهد داشت، به همین دلیل نپذیرفت.
این موضوعی بود که به شدت اردوغان را برآشفت؛
پس از تخلیه حماه و در حالی که تروریستها در شمال حمص حضور داشتند در نشست دوحه هاکان فیدان به عنوان مراد تروریستهای چندملیتی بیانیهای را با ایران و روسیه امضا کرد که طی آن قرار شد میان «معارضان مشروع» و «دولت سوریه» مذاکره صورت بگیرد؛
در واقع اردوغان تا آخرین لحظه هم امیدوار بود که با اسد به یک معامله دست پیدا کرده و تروریستهای تکفیری را به دست او «مشروعیت» بخشید و «سفیدشویی» کند.
اما مخالفت بشار اسد با این درخواست و تصمیم به پایان دان به حضور در قدرت و دادن سوریه به دست تروریستهای وابسته به ترکیه؛ امروز اردوغان و رژیم او را در بد مخمصهای انداخته است.
حجم ماموریت ایران و محور مقاومت روز به روز افزایش می یابد!!
قبلا یک محور غربی بود،
بعد شد غربی، عبری،
بعد شد غربی، عبری، آمریکایی،
بعد شد غربی، عبری، عربی
ده روز پیش شد غربی، عبری، عربی، ترکی،
الان شد غربی، عبری، عربی، ترکی، تکفیری.
جبهه باطل بطور کامل اومده وسط میدون!!
" ترور دکتر حمدی اسماعیل ندی، دانشمند شیمی آلی در منزلش در دمشق "
بعد از زدن زیرساختها، نوبت متخصصان و دانشمندان سوریه است:
ترور دکتر حمدی اسماعیل شیمیدان برجسته در داخل خانهاش در دمشق پس از تسلط گروههای تروریستی بر سوریه.
سوریه خلع سلاح شده و بدون دانشمند رو 10ها سال عقب خواهند برد و به یک کشور ضعیف و بدون دردسر تبدیل میکنند.
پس از اشغال عراق توسط آمریکا بیش از ۵۵۰۰ دانشمند عراقی در علوم مختلف توسط سیا و موساد ترور شدند.
ننگ بر کسانی که می گفتند مشکل دشمنان فقط با صدام و بشار است
و لعنت بر کسانی که می گویند مشکل دشمنان با ایران فقط با جمهوری اسلامی است.
فردای براندازی، آزادی و رفاه و رونق و پیشرفت اقتصادی، همین است که در سوریه می بینید!!
خب پس چرا اسراییل نه تنها زیرساخت های نظامی، بلکه اماکن علمی تحقیقاتی و حتی دانشمندا رو ترور میکنه؟!
چرا جولانی هیچ واکنشی به حملات اسرائیل نداره؟ حتی برای حکومت خودش نیازی به این زیر ساخت ها نداره؟!
نه چون دیگه قرار نیست دیگه چیزی به اسم کشور سوریه وجود داشته باشه!
صرفا یک کشور مخروبه چند پاره میخوان که هرکس یک گوشه رو غارت کنه!
این سرانجام رویای براندازان و اپوزوسیون احمق برای ایرانه!
بنام خدا
آقا یک تنه جریان سازی می کنند، انگاره های دشمن را نابود می کنند، به شبهات پاسخ می دهند، تلقی شکست را زدوده و با تزریق امید، پیروزی را برای مقاومت به ارمغان می آورند.
اهم فرمایشات ایشان به شرح زیر است:
١. مخالفت علنی با اقدامات ترکیه
٢. اشاره به نقش آمریکا و اسرائیل و عدم تردید در دخالت آنها
٣. مخالفت شدید با تحریرالشام و عدم پذیرش آنها
۴. عدم توقف مقاومت با سقوط سوریه
۵. پاسخ متقابل مقاومت به طراحی آمریکایی ها، اخراج آنها از منطقه خواهد بود.
۶. غالب جوانان و جمعیت سوری منفعل شده اند اما آقا با تزریق امید، به دنبال فعال کردن آنها برای بازپس گیری سوریه از تروریست ها هستند.
٧. برخلاف ادراک جریان رسانه ای و سیاسی غالب در جهان، از منظر آقا، کار در سوریه تمام نشده و دولت تروریستی شکل نخواهد گرفت و دوامی نخواهند داشت.
٨. در رسانه ها سقوط بشار اسد، عامل شکست ایران قلمداد شده است اما آقا با رد این نگاه، ایران قوی تر از قبل را وعده دادند.
٩. رسانه ها و اسرائیل، به دنبال القاء شکست ایده، ساختار و لجستیک مقاومت هستند اما آقا با رد این ادعا و تبین ماهیت نرم افزاری آن، بر توسعه بیش از پیش مقاومت در گستره منطقه تاکید کردند.
١٠. سقوط بشار اسد ماحصل عدم توجه به توصیه های قبلی است.
١١. عدم دخالت ایران، علی رغم تمایل، به دلیل عدم همراهی ارتش بوده است.
١٢. پاسخ به شبهات و چرایی دفاع از حرم: داعش بمب ناامنی بود و خالقان آن، در نهایت به دنبال ایجاد ناامنی در ایران بودند.
آقا در نبرد اراده ها محکم ایستاده است ...
هرصدایی که از حسینیه امام خمینی ره بیرون بیاد؛ صدای ماست، نه یک قدم جلوتر! نه یک قدم عقب تر.
از مقداد پرسیدند هنگام حمله به خانه حضرت زهرا و امیرالمومنین چه کردی؟!
گفت: مامور به سکوت ولی دست به قبضه شمشیر و چشم در چشم علی، منتظر اشاره علی بودم.
خداوندا:
ما را از اهل تقوا و عمل صالح قرار ده و از عذاب جهنم رهایی بخش.
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
خداوندا...آخر و عاقبت کارهاے ما را ختم به خیر و شهادت کن.
اللهم عجل لولیک الفرج
جمهوری اسلامی در هیچ مشکلی در طول دوران انقلاب، یک لحظه دچار انفعال نشد،
در موفقیتها، غرور، سم است و در ناکامیها، انفعال، زهر.
امام خامنه ای فرمودند، جبههی مقاومت نه از پیروزیها، مغرور باید بشود، نه از شکستها مأیوس باید بشود. پیروزی و شکست هست، زندگی شخصی انسانها هم همین جور است. در آن موفقیت هست، ناکامی هست. زندگی گروهها همین جور است، در آن موفقیت هست ناکامی هست.
یک جریانی یک روز بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است، دولتها همین جور، کشورها همین جور. فراز و نشیب در زندگی هست، از فراز و نشیب نمیشود انسان پرهیز بکند، آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار میگیریم مغرور نشویم. چون غرور، جهل میآورد. خود مغرور شدن انسان را غافل میکند وقتی که به فرود رسیدیم، یک جایی ناکام ماندیم، بایست افسرده و مأیوس و دلشکسته نشویم.
جمهوری اسلامی در این چهل و چند سال با حوادث بزرگ و سختی مواجه شده. حوادث بزرگ. جوانها آن روز را ندیدند، در همین تهران در خانه نشسته بودند، مردم تهران جنگندهی میگ ۲۵ ساخت شوروی متعلق به صدام میآمد بالای سر ما اینجا حرکت میکرد اگر نجابت میکرد بمباران نمیکرد اما میترساند و ما هم هیچ کار نمیتوانستیم بکنیم. نه پدافندش را داشتیم نه امکاناتش را داشتیم. با اینها مواجه شدیم ما.
جمهوری اسلامی با این حوادث گوناگون، حوادث تلخ مواجه شده اما در این حوادث یک لحظه جمهوری اسلامی دچار انفعال نشده. انفعال از مؤمن نباید سر بزند. انفعال گاهی از خود حادثه خطرش بیشتر است. انفعال یعنی اینکه انسان نگاه کند به این احساس برسد که هیچ کاری نمیتواند بکند، پس تسلیم بشود. این انفعال است.
پس در پیشرفتها و موفقیتها، غرور سم است. در ناکامیها، مشکلات، انفعال زهر است. ۱۴۰۳/۹/۲۱
" حضرت آقا در نبرد اراده ها محکم ایستاده است "
اهم فرمایشات ایشان به شرح زیر است:
١. مخالفت علنی با اقدامات ترکیه
٢. اشاره به نقش آمریکا و اسرائیل و عدم تردید در دخالت آنها
٣. مخالفت شدید با تحریرالشام و عدم پذیرش آنها
۴. عدم توقف مقاومت با سقوط سوریه
۵. پاسخ متقابل مقاومت به طراحی آمریکایی ها، اخراج آنها از منطقه خواهد بود.
۶. غالب جوانان و جمعیت سوری منفعل شده اند اما آقا با تزریق امید، به دنبال فعال کردن آنها برای بازپس گیری سوریه از تروریست ها هستند.
٧. برخلاف ادراک جریان رسانه ای و سیاسی غالب در جهان، از منظر آقا، کار در سوریه تمام نشده و دولت تروریستی شکل نخواهد گرفت و دوامی نخواهند داشت.
٨. در رسانه ها سقوط بشار اسد، عامل شکست ایران قلمداد شده است اما آقا با رد این نگاه، ایران قوی تر از قبل را وعده دادند.
٩. رسانه ها و اسرائیل، به دنبال القاء شکست ایده، ساختار و لجستیک مقاومت هستند اما آقا با رد این ادعا و تبین ماهیت نرم افزاری آن، بر توسعه بیش از پیش مقاومت در گستره منطقه تاکید کردند.
١٠. سقوط بشار اسد ماحصل عدم توجه به توصیه های قبلی است.
١١. عدم دخالت ایران، علی رغم تمایل، به دلیل عدم همراهی ارتش بوده است.
١٢. پاسخ به شبهات و چرایی دفاع از حرم: داعش بمب ناامنی بود و خالقان آن، در نهایت به دنبال ایجاد ناامنی در ایران بودند.
آقا در نبرد اراده ها محکم ایستاده است ...
اردوغان:
به احتمال بسیار زیاد شهرهای حلب، ادلب، حماه، دمشق و رقه یکی از استانهای ما خواهند بود!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه این روزها در خاورمیانه میبینیم همان طرح مخفیانهٔ وزارت دفاع آمریکا برای شکست ٧ کشور در بازهٔ زمانی ١٠ ساله است.
طرحی برای ایجاد کشورکهای ضعیف و لیلیپوتی در اطراف اسرائیل غاصب.
چرا این روزها ترامپ و نتانیاهو به مردم ایران وعده وعیدهایی میدهند؟!
یکی از اهداف جبهه مقاومت جلوگیری از منفعت طلبیهای استعماری غرب و دستنشانده های آن در منطقه زرخیز غرب آسیاست.
طراح اصلی تغییر در حکومت سوریه و یورش گروههای تروریستی به داخل خاک این کشور، آمریکا و رژیم صهیونسیتی است که یکی از اهداف مهم آن را می توان موقعیت ممتاز ژئوپلتیکی و منابع غنی نفت و گاز آن کشور دانست.
سوریه به علت موقعیت ویژهای که در غرب آسیا، سواحل دریای مدیترانه و شمال فلسطین اشغالی دارد عرصه بیشترین رقابتها میان قدرتها در سطح بینالمللی بوده و میباشد.
در واقع سوریه با کشورهایی همچون ترکیه، عراق، اردن و لبنان هممرز است و به آبهای بین المللی دریای مدیترانه که ۲۲ کشور ۱۱۰ بندر در آن دارند، دسترسی مستقیم دارد. این موقعیت استراتژیک و ممتاز، سوریه را به یک نقطه عبور مهم برای کریدورهای حمل و نقل و تجارت به ویژه کریدور شرق-غرب تبدیل کرده است.
بنابراین ریشه تحولات و ناآرامیهای سوریه به سالها قبل برمیگردد که آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و قطر به دنبال ایجاد خط لوله انتقال گاز به اروپا بودند که حاکمیت انرژی آمریکا را در برابر رقیب دیرینه خود یعنی روسیه تثبیت کنند، اما بشاراسد بخاطر روابط نزدیک با روسیه و قرابت با ایران، عراق و جبهه مقاومت، مانع از این کار شد.
در طول تاریخ ثابت شده که آمریکا و غرب برای رسیدن به منافع و مطامع خود هرگاه از طریق مذاکره و گفتگو به نتیجه نرسیدند با روشهایی همچون آشوب، تحریم، دخالت نظامی و جنگهای نیابتی وارد عمل میشدند که نمونه آن تجاوزات وحشیانه و غیرقانونی رژیم صهیونیستی از هوا و زمین به سوریه و بمباران زیرساختها و مراکز نظامی آن میباشد که میبینیم نه صدایی از الجولانی و عمالش در میآید و نه از کشورهای مرتجع عربی و آمریکا و حتی کشورهای اروپایی!!
بنابراین دلسوزی دشمنان و دادن وعده آزادیهای سیاسی، اجتماعی و ...برای مردم منطقه از جمله سوریه و ایران بهانه است، مراد تامین منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی استکبار جهانی و صهیونیسم میباشد.
در شرایط حساس کنونی، برای زدن مگسی به نام اسرائیل، شبهه سنگینی را روی یکی از ارکان نظام به نام ستاد کل نیروهای مسلح ایجاد نکنید.
این که ما خیال کنیم انقلاب بدون نظام معنی میدهد، یک خطای دیگری است که از آن طرف، بعضی تصوّر میکنند انسان به همه چیز، به همهی حوادث، به همهی بخشهای نظام اسلامی زبان اعتراض و انتقاد و مانند اینها پیدا کند به اسم انقلاب؛ نه، این صحیح نیست.
انقلابیگری هم فقط در بستر نظام امکانپذیر است؛ این طرف قضیّه را هم توجّه داشته باشید. اینجور نباشد که بعضی نظام را نفی کنند بهعنوان اینکه ما انقلابی هستیم؛ ارزشهای نظام، ارکان نظام، بنیانهای نظام را زیر سؤال ببرند بهعنوان اینکه ما انقلابی هستیم. انقلابیگری به معنای ویرانگری نیست. انقلابیگری یک مشی صحیح و عاقلانه و پُرانگیزه و پُرامید و شجاعانه به سمت اهداف والا است؛ این تعریف و معنای انقلابیگری است.