سر کلاس سرکار خانم عالمی نشستم.
دارند در مورد لزوم تجربه نگاری و روایت نویسی صحبت میکنند:
«به خاطر زیست مومنانه و مستورانهی زن ایرانی یک اشتباه ذهنی ایجاد شد. ما فکر کردیم روایت نکردن بخشی از کمکاریهای اجتماعی در خدمترسانی به زن، خودش نوعی مستورگی است..»
#جشنواره_پلک
#روایت_نویسی
#تجربه_نگاری
امشب سورپرایز داریم.
برید بله ماجرا رو ببینید و بازخورد بدید.
پ ن: ماجرا همون استوری بلهاست.
ble.ir/join/AqLN3bHv6y
قبلش دوست دارم برم بالای منبر..
این متن رو برای تو مینویسم رفیق..
برای تو که توی این سه سال با بالا پایین شدنهای من کنار اومدی و کنارم موندی..
هر بار که میومدم تو گروه و میدیدم برام پیام گذاشتی قلبم پر از نور میشد.
هربار که بهم میگفتی حال خودت بهتره داستان مهم نیست چشمهام پر از اشک میشد.
من تو این سه سال بیشتر اتکام به تو و بازخوردهای تو بود.
اگه تو نبودی معلوم نبود این داستان بازنویسی بشه یا نه..
من خیلی بهت مدیونم رفیق..
اگه تو نبودی من هیچوقت ف.مقیمی نمیشدم..
ممنونم ازت..
ممنونم خوانندهی مهربونی که سالهاست کنارمی..
✍ف.مقیمی
قسمت آخر بود..
نظرهات رو میخوام آرشیو کنم برای همیشه..
https://eitaa.com/joinchat/773914688Cebfbca7170
لینک تالار
https://daigo.ir/secret/12539884
لینک پیام ناشناس👆
مجله قلمــداران
امید
وای مریم انگار واقعا موسیقی آخر داستانه...
ممنون بابت انتخابت
the end or not the end masale the in ast
قسمت آخر رو من اسمش رو میگذارم یوم حسرت
میدونی زندگی ما آدمها با اگرها و ای کاشها داره طی میشه
محسن اگر اون روز روی پل نمیرفت
اگر پدرش تو بچگی کمی پدرانهتر و با تجربهتر رفتار میکرد
اگر با صولت دوست نمیشد
اگر با دوستش گناه کبیره نمیکرد
اگر کنترل نگاهشو به دست میگرفت
و هزاران ای کاشهایی که خدا میدونه همه آدمها وقتی برمیگردن به عقب میگن کاش هیچ وقت اون یک ثانیه نگاه اون یک دقیقه گناه رو انجام نمیدادیم که همون یک دقیقهها همون این دفعه چیزی نمیشه یک عمر زندگی آدمها رو تباه میکنه.
قسمت آخر عین فیلمهای اصغر فرهادی باز بازه ولی نه مثل اون بی سر و ته با معنی و اتمام حجت که:
محسن بارها و بارها با پوتینهایی روبهرو خواهد شد و هر روز و هر ساعت حق انتخاب داره
اینکه از روی پوتینها و لگ براقها رد بشی یا نه؟ تصمیم فقط یک ثانیه است
اگه رد نشدی که باز هم میشه یوم حسرت و تکرار بیپایان حسرتها
اما اگر از لگ براق رد شدی اون وقت میرسی به خدا. اون وقت که باران رحمت الهی سرتاپاتو از میشوره و سبک و خالص میشی از گناه.
#رجبی
مجله قلمــداران
the end or not the end masale the in ast قسمت آخر رو من اسمش رو میگذارم یوم حسرت میدونی زندگی ما آ
بچهها خیلیییی ممنونم از اظهار لطف هاتون به خودم ولی من دلم میخواد مثل رجبی در مورد احساس و تحلیل خودتون راجع به داستان صحبت کنید.🙏