در این گزارش به این موارد پرداخته شده است👇👇👇
✅نفوذ نفاق و سیرهی نبوی در مبارزه با آن
✅تولد نفاق در چهره مجاهدین خلق
✅نفاق به مثابه ایدئولوژی!
✅دعوت امام از منافقین برای بازگشت به آغوش ملت
✅مبارزه مسلحانه منافقین علیه نظام جمهوری اسلامی
✅عملیات مرصاد
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حجت_الاسلام_عالی
🎥😭نقل مکاشفه ای شنیدنی از حاج آقا نجفی قوچانی در کربلا
🖤 السلام علیک یا قمر بنی هاشم 🖤
@ghalamenajib
18.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت آیتالله خامنهای: «مجلس یک وزنهی سنگین است؛ دولتها در دنیا از این وزنهی سنگین مجالس خودشان استفاده میکنند؛ هم در مذاکرات، هم در تعامل، هم در مشارکتهای عملی. در مذاکرات یک مطلبی را شما در پشت میز مذاکره به طرف مقابل میگویید، میگوید: «آقا! مجلس ما نمیگذارد، قانون داریم، نمیتوانیم»؛ از مجلس به عنوان یک پشتوانه در مذاکره استفاده میکنند. در چالشهای گوناگونی که با دولتها وجود دارد ــ طبعاً دولت در مسائل گوناگونی ممکن است چالشهایی داشته باشد ــ مجلس میتواند وزن سنگینی به دولت بدهد، دست دولت را پُر کند؛ لذا حضور شما در مسائل سیاسی و بینالمللی و مسائل دیپلماسی مهم است. یک نمونه از کارهای خوب، همین قانون اقدام راهبردی در مجلس قبل بود؛ این یکی از کارهای بسیار خوب [بود]. البتّه بعضیها اعتراض کردند و عیبجویی کردند؛ مطلقاً این عیبجویی وارد نیست و کار بسیار درستی بود.» ۱۴۰۳/۴/۳۱
@ghalamenajib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من برای رقابت کردن شنا میکنم، آنها برای زنده ماندن...
چه کسانی برای زنده ماندن شنا میکنند؟
#روایتکنیم
@ghalamenajib
📸برای اولین بار در المپیک پاریس۲۰۲۴
زینب نوروزی ورزشکار قایقرانی رویینگ ایران درحمایت از مردم مظلوم فلسطین
با پرچم همبستگی ایران و فلسطین ظاهر شد.
********************************
پ.ن
امروز میتوانی یک دختر جوان باشی..
در رشتهای، تخصص و مهارت داشته باشی...
موفق و افتخارآفرین باشی...
در عین حال
مسلمان باشی...
شیعه باشی...
حجاب بر سر داشته باشی...
از همه مهمتر
در خط مقدم جبههی مقاومت، یعنی جبههی حق علیه باطل بدرخشی...
این یعنی صدور انقلاب اسلامی💪
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
بسمالله الرّحمن الرّحیم
سلام به همه مخاطبان عزیز کانال قلم نجیب.
به استحضار شما همراهان همیشگی میرسانم، چهار پیام متوالی ارسال خواهد شد که هر کدام قستی از یک گزارش است.
گزارشی روایی در باب دو جبههی مقاومت. یکی در غزه و دیگری در قلب آمریکا.
برای نگارش این گزارش از کتب گوناگون، سایتها و کانالهای آمریکایی و مصاحبه با افراد حاضر و ناظر در آمریکا و غزه بهره برده شده است.
از همه شما دوستان بزرگوار پیشاپیش به دلیل مطالعه کامل آن و انتشار آن، سپاسگزارم.
به امید آزادی قدس شریف✊
یاعلی 🤚
@ghalamenajib
درد مشترکی در میان چادرها
قسمت اول...
✍زینب نجيب
"پدر بهتر میداند".
سریالی که محبوب نسل دههی ۶۰ آمریکایی بود و جوِ حاکم در این دوره را به خوبی روایت میکرد. فضایی که به جوانان توجه چندانی نمیشد و تصمیمسازان و تصمیمگیران، همگی از نسل سالخورده بودند.
شاید آن زمان، هرگز تصور نمیشد که روزی، فیلم محاکمهی ۷ شیکاگویی ساخته شود و قدرت جوانان برای ایجاد یک تحول، روی پردهی سینما رفته و مورد تحسین مخاطبان فراوانی قرار گیرد. فیلمی که فضای پرالتهاب آمریکا در سال ۱۹۶۸ را به تصویر میکشد وجنبشهای عدالتخواهی و اعتراضات دانشجویی در آمریکا را روایت میکند. هنگامهای که جنگ ویتنام در جریان است و رئیس جمهور آمریکا، لیندون جانسون، هر روز تعداد سربازان حاضر در جنگ را افزایش میدهد و بدون توجه به اعتراضات عمومی در پی سرکوب راهپیماییهای مردمی است. گروههای مختلفی در میان دانشجویان، سیاه پوستان، هیپیها و… در حال شکلگیری است و اعتراض به جنگ و تداوم آن به بهانهای برای ابراز وجود آنها تبدیل شده است. هرچند در این فیلم، داستان به سمت جستجوی عوامل ایجاد آشوب در راهپیماییهای صلحآمیز پیش میرود، اما از ارزش این فیلم برای به تصویر کشیدن نقش دانشجویان در تغییر سیاستهای دولت آمریکا کم نمیکند.
اگر روزی آیزنهاور ۷۰ ساله، رئیس جمهور آمریکا و رقیب تمام عیارش نیکیتا خروچف ۶۶ ساله رهبر اتحاد شوروی، بزرگترین تصمیمگیران دنیا بودند، اما روزی رسید که جو فریمن، یکی از فعالان جوان دانشجویی دهه ۶۰، در کتابش با عنوان "دهه ۶۰ در برکلی" بااقتدار نوشت: «ما متوجه شدیم کارهای زیادی پیش رو داریم و با تمام وجود میخواستیم همه آنها را انجام دهیم.»
شاید بتوان فریمن را پدر معنوی دانشجویان معترض امروزِ آمریکا دانست که در مصاحبهای با نشریه پولیتیکو میگویند: «دانشگاه معاصر، جایی نیست که الهامبخش تغییر یا ساختن فردایی بهتر از طریق آموزش عالی باشد. باید به سراغ سیاست و اقتصاد رفت.»
این نشریه در ادامه نوشت؛ آنها درصدند تا خود در این زمینه اقدام کنند، همانطور که پدرانشان.
البته آنها اقدام کردند. ۱۸ آوریل ( ۲۹ فروردین۱۴۰۳ ) بود که دانشجویان دانشگاه کلمبیا برای همدردی با آوارگان غزه در محوطه دانشگاهها چادر برپا کردند. چادرهایی که هم محل اقامتشان بود و هم نماد همبستگیشان. اما خانم نعمت مینوشه شفیق، استاد مصریالاصل و رئیس دانشگاه کلمبیا، به جای اینکه به دخالت پلیس دانشگاه اکتفا کند، و از آنها بخواهد با سازوکاری که مناسب فضای نخبگانی است، قائله را جمع کند، از پلیس نیویورک خواست با اردوگاه چادر دانشجویان، که محلی برای یک تجمع صلحآمیز بود، برخورد کنند. که همین منجر به دستگیری 100دانشجوی کلمبیا و کالج بارنارد، از جمله دختر ایلهان عمر، نماینده کنگره آمریکا شد. این، مشت آهنین آمریکا علیه دانشجویان و نخبگان، جرقهای شد، تا دیگر دانشگاهها یکی پس از دیگری صحنهی برپایی چادرهای همبستگی با مردم غزه شوند و هر روز بر تعداد آنها افزون گردد.
بسیاری از کارشناسان، تصمیم رئیس دانشگاه کلمبیا را نهتنها غیرحرفهای بلکه احمقانه خواندند. چراکه رفتار پلیس شهری یا بهعبارتی پلیس ایالتی با دانشجویان، برخورد یک پلیس با یک جنایتکار است.
یکی از دانشجویان حاضر در پردیس بارنارد میگوید: «دستگیری وحشیانه بیش از 100 دانشجوی طرفدار فلسطین در کلمبیا بدترین اقدام خشونتآمیز در محوطه دانشگاه ما، در چند دهه اخیر است. او ادامه داد؛ وقتی در هنگام نوشتن شعارهایمان هستیم؛ دانشجویان اسرائیلی که از آنجا عبور میکنند ما را به عبری «حیوان» خطاب میکنند، زیرا فکر میکنند هیچ یک از ما نمیفهمیم. این ناسزای آنها یادآور اظهارات "یوآو گالانت"، وزیر دفاع اسرائیل است که فلسطینیان در غزه را «حیوانات انسانی» مینامد. آنها نمیدانند با همین نسبتِ مشترک، پیوند ما را با فلسطینیان در همه جای دنیا بازسازی و تقویت خواهند کرد.»
یکی از اساتید دانشگاه تگزاس نیز در یک مصاحبه میگفت، شعار دانشجویان به هیچ عنوان یهود ستیز نبود و دخالت پلیس سبب ایجاد تشنج شد. در آن مصاحبه افراد دیگری که نه تنها یهودی بودند بلکه اسرائیلستیز نیز نبودند، اذعان داشتند که شعارهای دانشجویان ابداً آزاردهنده نبود.
در همان ساعات اولیه تحصن و اعتراض، دانشجویان یک درخواست اصلی داشتند که بدون خشونت مطرح کردند. این درخواست، قطع ارتباط دانشگاه با شرکتهایی بود که با سیستم ارتش اسرائیل و سیستم امنیت آن در تماس است. از آنجا که اسرائیل، جنگی به راه انداخته، که نه تنها خلاف قوانین بینالمللی است، بلکه پیامدی جز نسلکشی عظیم نداشته است؛ آنها را برآشفته بود. این شرکتهای آمریکایی به تأمین قطعات تکنولوژی شرکتهای اسرائیلی مبادرت ورزیده و در تأمین تسلیحات به آنها کمک میکنند.
@ghalamenajib
درد مشترکی در میان چادرها
قسمت دوم...
✍زينب نجیب
همچنین برخی دیگر از دانشجویان و اساتید حوزه علوم انسانی در این تجمعات نیز انتظاراتی داشتند که مطرح میکردند. آنها اظهار کردند که بخش عمدهای از هزینههای دانشگاههای آمریکا از کمکهایی است که از شرکتها و موسسات اسرائیلی تأمین میشود و همین سبب شده تا استقلال در هر اظهارنظری از آنها گرفته شود.
استعمار تفکر، چیزی است که بیش از پیش جامعه نخبگانی آمریکا را برآشفته است و این، بار اولی نیست که آنها با این نوع از استعمار مبارزه میکنند.
چند دهه به عقب برگردیم.
دههی ۶۰ بود که موجی از جنبشها، شکل گرفت. جنبش حقوق مدنی، جنبش آزادی بیانِ برکلی و جنبش ضدجنگ ویتنام، از آن جمله بودند.
در این سالها، که به "دهه طولانی آمریکا" معروف شد، جوانان از بیعدالتی موجود در جامعه و جنگ ویتنام ناراضی بودند و تمایل به برقراری عدالت اجتماعی و حقوق مدنی داشتند. جنبشها با زیر سؤالبردن اقتدار و ارزشهای سنتی هدایت شدند. بر خلاف تنوع جنبشهای دانشجویی، همه آنها با یک رشته مشترک، متحد شدند؛ و آن میل به چالش کشیدن وضعیت موجود و ایجاد جامعهای عادلانهتر بود.
هرچند مخالفینی، همچنان احساس میکردند محکوم به پذیرش وضع موجود هستند اما گروه تحولخواه، در سراسر این دهه برای حمایت از حقوق بشر، صلح، آزادی و اصلاحات، مبارزه کردند. در این میان دانشجویان رنگینپوست و زنان، بیش از باقی، از درد تبعیض میرنجیدند، لذا آنان نیز به این جنبشها پیوستند.
این بیداری در میان دانشجویان و جوانان، با اوجگرفتن درگیری آمریکا در جنگ با ویتنام در سال ۱۹۶۸ شدت گرفت. از آنجا که رؤسای جمهور آمریکا یکی پس از دیگری سربازان بیشتری به ویتنام اعزام میکردند، هر روز تعداد بیشتری از دانشجویان، علیه جنگ به مبارزه و اعتراض پرداختند. اعضای هیئت علمی همچنین، به مشارکت دانشگاهها در پژوهشهای نظامی و جنگ، معترض بودند.
درست در همان زمان بود که دانشگاه کلمبیا به یکی از کانونهای اعتراضات ضد جنگ تبدیل شد.
این اعتراضات سبب شد تا ارتش ایالات متحده در می ۱۹۷۰ در برابر فشار افکار عمومی داخلی مجبور به عقب نشینی از جنگ با ویتنام شود.
البته این اولین و آخرین تأثیرات جنبشهای دانشجویان آمریکایی نبود. در سال ۱۹۷۰ گارد ملی اوهایو به سوی معترضان در دانشگاه تیراندازی کرد که در جریان آنچه به کشتار ایالت کنت معروف شد، چهار دانشجو کشته و ۹ دانشجو زخمی شدند.
تظاهرات دانشجویان این دانشگاه عمدتا به این خاطر بود که همان هفته نیروهای آمریکایی مستقر در ویتنام جنوبی به بهانه تعقیب ویتکنگ وارد کامبوج شده بودند و بیم گسترش جنگ و طولانی شدن آن می رفت.
در سال ۱۹۸۵ نیز اعتراضات دانشجویی، مسئولان دانشگاه کالیفرنیا را مجبور کرد تا بیش از ۳ میلیارد دلار از دارایی شرکتهایی که با رژیم آپارتاید، در آفریقای جنوبی سر و کار داشتند را واگذار کند و دانشگاه کلمبیا اولین دانشگاه معروفی بود که با این واگذاری موافقت کرد.
دانشجویان "دهه طولانی آمریکا" به واسطه بلوغ آرمانگرایی و نیز تعهد به مسائل فراتر از منافع شخصیشان، تغییراتی پدید آوردند که هنوز هم با وجود گذشت بیش از نیم قرن، آثارش در ایالت متحده احساس میشود.
آنجا که فریاد از "نهر تا بحر" و "فلسطین آزاد خواهد شد"، از زبان دانشجویان دانشگاه کلمبیا که، سرمایهگذار اصلی غولهای فناوری آمازون و گوگل است و قرارداد ۱/۲ میلیارد دلاری با دولت نتانیاهو دارد، شنیده میشود. شعاری که بازتاب سخنان "آیت الله" بود و تام کاتن، سناتور جمهوری خواه آمریکایی برنتافت.
این دانشجویان همچون نسل بیداریِ دهه ۶۰ در آمریکا، علیرغم تهدید و تعلیق و دستگیری و از دستدادن فرصتهای شغلی، علیه نسلکشی اسرائیل در غزه به حمایت از فلسطین، کمر همت بستند، این در حالی بود که صهیونیستها سعی داشتند با امپراتوری رسانهای روایت دیگری را جا بیندازند. رهبر انقلاب دراین باره میفرمایند:«صهیونیستها از آغاز شروع کار خود، به سمت رسانههای خبری و تبلیغی رفتند؛ یکی از سیاستهای آنها این بود که رسانههای تبلیغی دنیا را قبضه کنند... آنها از اول کار یک شگرد تبلیغی را انتخاب کردند که بسیار مهم و تعیین کننده بود و تا امروز تأثیرگذار بوده است؛ آن شگرد تبلیغی عبارت هست از مظلومنمایی... اینها مسئله نگرانی روانی یهودیان را مطرح کردند و گفتند چون یهودیان در طول قرنهای متمادی زیر فشار بودند از لحاظ روانی دچار نگرانیاند و به امنیت روانی احتیاج دارند.»۱
با همین شگرد بود که دولت و کشوری جعلی بهعنوان یک پديده جغرافیایی و سرزمینی، برای ملیت یهود ساخته شد.
ارجاع:
۱.بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش بینالمللی رسانههای جهان اسلام در حمایت از انتفاضه فلسطین
@ghalamenajib
درد مشترکی در میان چادرها
قسمت سوم...
✍زينب نجیب
امروز نیز مهمانان صهیونیستی در نشست رسانههای غربی، با تهمت یهودستیزی و با برچسب نازیسم، به وجههی نیروهای حماس، و هیتلرخواندن آنان، مسئلهی حمله به غزه را تئوریزه کرده و هر قیامی منسوب به آنان را سرکوب میکنند.
از همین رو رهبر انقلاب نیز تأکید کرد که «سردمداران صهیونیسم بینالمللی که بیشترین بنگاههای رسانهای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوهی آنها است، این مقاومتِ انسانی و شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند.»1403/03/10
با وجود تمام این فضاسازیها و انگارههای ساختگی، اولین جرقههای اعتراضات و تحصنهای دانشجویان آمریکایی از دانشگاه کلمبیا زده شد.
دانشجویان دانشگاه کلمبیا با هر دین و مسلک و رنگی برای غزه "اردوی ضد جنگ" برپا کردند.
دانشجویی در کلمبیا و دو نفر در بارنارد، پردیس این دانشگاه، علت حضور خود در تحصن را چنین بیان کردند: «ما تصمیم گرفتیم در جنبش آزادی فلسطین دستگیر شویم، زیرا از اجداد یهودی خود الهام گرفتهایم که 4000 سال پیش برای آزادی جنگیدند. وقتی پلیس وارد اردوگاه ما شد، دستها را قفل کردیم و ترانههای دوران حقوق مدنی را خواندیم که بسیاری از اجداد اخیر ما در دهه ۶۰ خواندهاند.»(میدل ایست آی)
این دانشجویان با خواندن همین ترانهها سرکوب میشوند چراکه امثال کریس کار، دادستان کل جورجیا به حمایت از سرکوبگران دانشجویان معترض میگوید؛ ما با افتخار در کنار هر دانشگاهی که برای محافظت از سلامت و ایمنی دانشجویان جورجیا اقدامات لازم را انجام دهد، خواهیم ایستاد.
با تمام این موانع و حتی ایجاد شرایط سخت، همچون تهیه غذا، لباس و امکانات بهداشتی برای ادامه تحصن، دانشجویان آمریکایی همچنان معتقدند که اردوگاههای همبستگی غزه در آمریکا آخرین اقدامی است که به رهبری دانشجویان انجام میشود تا مدیران را مجبور کنند از شرکتها و مؤسساتی که فکر میکنند از "آپارتاید، نسلکشی و اشغال" اسرائیل در فلسطین سود میبرند، صرف نظر کنند.
چادرهایی که در محوطهی دانشگاههای آمریکا و اروپا برپا شد امروز آینهایست در مقابل دانشجویان تا چهرهی معترض خود را هرگز فراموش نکنند و با همین چادرها پیمان برادری با مظلومان غزه را بیش از پیش محکم ببندند.
چادرهایی که حالا، پیام امید صادر میکنند. پیام امید بهسوی چادرهایی در منطقه رفح و خانیونس که تنها پناه آوارگان است.
رفح، منطقهای در جنوب نوار غزه که در طول ماهها، پذیرای آوارگان غزه شده است.
فروردین امسال بود که کانال عبری زبان «کان» خبر داد؛ رژیم صهیونیستی دههزار چادر در خارج از رفح برپا خواهد کرد.او همچنین گفته بود که ۳۰ هزار چادر دیگر در دست خرید است که بعداً در منطقه نصب میشود. بعد از مدتی مجموعا ۴۰ هزار چادر برپا کردند. چادرهایی که نه میتوانست کسی را در برابر سرمای زمستان حفظ کند و نه در گرمای امروز تابستان مکان مناسبی برای اسکان است. نه برق دارند و نه آب. چادرهایی که از کمترین امکانات برای یک زندگی عادی مانند شستشو و سرویس بهداشتی و...برخوردار نیست.
در چنین شرایطی بود که اشغالگران به این منطقه به بهانه وجود "آخرین سنگر جنبش حماس" حمله کردند.
در ۲۷ می(۷ خرداد)، رژیم صهیونیستی با شلیک چند موشک سنگین و قدرتمند، این منطقه را هدف قرار داد که بیش از ۱۰۰ هزار آواره فلسطینی در آن پناه گرفته بودند. این منطقه را، پیش از آن، منطقهای امن میخواندند. اما وقتی ۴۵ نفر در آن شب خونین در آتش سوختند دیگر همه میدانستند هیچجای امنی برای مردم غزه باقی نمانده است.
صهیونیستها نیز برای فرار از پاسخگویی به بررسی نقشه منطقه پرداخته و ادعا کردند این منطقه را، هرگز امن معرفی نکرده بودند. آنها در بیان علت این حمله باز هم نیروهای حماس را مقصران اصلی معرفی کردند و تسلیحات مخفی حماس در آن منطقه را مسبب این آتشسوزی هولناک خواندند.
ادعایی که از سوی هیچ نهاد و سازمان و کشوری پذیرفته نشد و نتانیاهو مجبور شد آن را حادثهای غمانگیز بنامد.
بسیاری از زنان و کودکان در این عملیات سوختند این را امانی قدیح؛ دختر نوجوان فلسطینی و از شاهدان عینی این جنایت میگفت که با صدای انفجار از خواب بیدار شده بود و دیده بود؛ آتش زبانه میکشد و مردم جیغ میزدند. 11 ماشین آتش نشانی آمده بود تا آتش را خاموش کنند، اما موفق نشدند. تعداد شهدا به 50 نفر رسیده بود. یکی پایش قطع شده بود، یکی دستش را از دست داده بود. یکی از زنان صورتش کاملا نابود شده بود.
در میان خاکسترها چند صفحه قرآن هم به چشم میخورد همان آیاتی که امروز ذهن بسیاری از جوانان و دانشجویان را برای فهم حقایق و اصلاح ارتباطات بشری به خود فرا میخواند؛ نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون.
(سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۷۹)
@ghalamenajib
درد مشترکی در میان چادرها
قسمت چهارم...
✍زينب نجیب
مردم آواره غزه دیگر رفح را برای ادامه اسکان مناسب ندیدند.
قبل از آغاز این حملات ، این شهر محل زندگی بیش از 1.5 میلیون آواره فلسطینی بود. حال که ارتش رژیم صهیونیستی، حملات خمپارهای و بمباران رفح را تشدید کرده، هزاران فلسطینی مجبور شدهاند از غرب رفح به سمت خان یونس و مناطقی در مرکز باریکه غزه فرار کنند. خانیونس منطقهای در جنوب نوار غزه و البته بالاتر از رفح ،که چندی قبل، میزبان ارتش اسرائیل بود و یک نقطه سالم در شهر باقی نگذاشته بودند. وقتی مردم آواره به خان یونس برگشتند در کوچه پس کوچههای آن قدم زده اشک میریختند و میگفتند که شهر بوی مرگ میدهد. سربازان اسرائیلی جایی برای زندگی باقی نگذاشته بودند. وقتی خبرنگار الجزیره از جلوی خانههای ویرانشده رد میشد تعبیر جالبی داشت. او میگفت: امروز درب اتاقهای پذیرایی در خانیونس به روی همه باز است و سقف خانهها رو به آسمان.
شاید به سختی بتوان از میان وسایل تخریبشده اتاق و آشپزخانه را از هم تشخیص داد.
نزدیک به ۴۰۰ هزار فلسطینی تا پیش از آغاز جنگ، در شهر خان یونس زندگی میکردند. و حالا آن شهر، به تلی از خاک و مخروبه تبدیل شده است.
با وجود همین شرایط، باز هم مردم مقاوم غزه، چادرهای خود را برپا کردند و برای ادامه مقاومت، محافل قرآنی خود را آغاز نمودند. آب بر اهالی منطقه بسته است اما آب شرب در مقدار محدود از طریق کمکهای بشردوستانه تامین میشود. برق در دسترس نیست اما گاهی با استفاده از ژنراتورهای کوچک به تولید برق مبادرت میورزند. کمکهای بشردوستانه بسیار محدود وارد شهر میشود اما نمیتواند جواب بیش از یک و نیم میلیون آواره و جنگزده را دهد. گاهی کودکان غزه برای گرفتن بستههای غذا مجبورند مدتها در دریا شنا کنند که بستهای سالم به دستشان برسد. اما وقتی با هزار امید بستهها را باز میکنند یا با غذاهای فاسد مواجه هستند یا غذاهای ریخته. ناگفته نماند که برخی در همین مسیر غرق شده و جان خود را از دست میدهند.
به همین دلیل اکثر افراد در اکثر اوقات گرسنه و تشنه به سر میبرند. این وضعیت را دانشجویان آمریکایی هم درک کردهاند. آن زمانی که تعداد محدودی غذا بصورت مخفیانه و به دور از چشم پلیس به دست متحصنین میرسید و آنان چند لقمهای با هزار دلهره برای ادامه تحصن میل میکردند.
مردم غزه برای پخت و پز، به درون شهر رفته و میان آوارها تکههای چوب برای آتش زدن مییابند.
آنها چیزی بنام فاضلاب ندارند و در برخی کوچهها تپههای بزرگی از زباله، صحنههای منزجر کنندهای خلق کرده است. و این موضوع، وضعیت بهداشتی مردم غزه را بهحدی رسانده که از بسیاری امراض عفونی رنج میبرند.
هرگاه به این دو جبههی مقاوت یکی در غزه و دیگری در دانشگاههای آمریکا مینگرم چیزی جز درد مشترک نمییابم. درد مشترکی که هیچ چیز به اندازه چادرها نتوانست به تصویر بکشد.
آن درد مشترک چیزی نیست جز تروریسم.
تروریسمی که مردم مظلوم و بیدفاع را در گوشهای از این کرهی خاکی به خاک و خون میکشد، همان تروریسمی است که، جوانانی بیدفاع و حامل پیام آزادی را در نزدیکترین مقر مدعیان حفظ حقوق بشر، سیلی میزند.
او به ظلم چادرهایی را برپا میکند و به زور چادرهایی را جمع میکند.
او یک هدف دارد، ترور بشریت
@ghalamenajib
اینکه مهمان ما بودی، داغ را سنگینتر میکند؛
حالا خون تو روی خاک ایران ریخته شده؛
و این یعنی ما هم خونخواه تو هستیم...
#شهید_هنیه
@ghalamenajib