eitaa logo
قلمزن
523 دنبال‌کننده
731 عکس
138 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
(جمله‌ای از استوری کرده و زیرش هشتگ زده ) -راستی دخی یه سوال، سلطانِ چیه آقای تتلو؟ -سلطان موزیک😎سلطان حقیقت 😎 سلطان همه چی😎 غیر ی چی -اون یه چی چیه😄 -دیگه دیگه😎 -موزیکشو متوجه شدم، حقیقتشو نفهمیدم، آقا درست توضیح بده،معلم خوبی باش😉 -خب حقیقت یعنی تمام حرف‌هاش غیر یک سری بی‌ادبی‌هایی که میکنه تمام حرف‌هایی که راجب مردم یا هرچیز دیگه ای میزنه حقیقته😎👍 -نمیدونم شاید، باید بیشتر فکر کرد بهش البته🤔 مواردی که من ازش شنیدم خیلی به حقیقت نزدیک نبوده بازم بیشتر بررسی میکنم -چمیدونم خانوم‌ بیخیالش -بیخیالش که نمیشم، یعنی عادت ندارم به چیزی که برام سواله بیخیال بشم😉 -ای بابا خب اینطوری که موضوع خیلی پیچیده میشه😕😕👍 -چکار به کار من داری اصولا پیچیدگی رو دوست دارم🤪 -خانوم همونطور که سلطان میفرماین شرط اول انسانیت احترام گذاشتنه پس من به سلیقه ی همه احترام میزارم 😎 -خوش بحال سلطان چه حرف گوش‌کن هایی داره😀 -معلومه گوش می‌کنم به حرفاش، میدونین هر کسی که با آدم عین آدم حرف بزنه و با دلیل بگه تو چرا باید اینکارو انجام بدی من نوکرشم هستم انجام میدم -ای جااان منم همینجوری ام البته😍 -چه خووب😍😍❤️ -حالا سلطان واقعا با دلیل حرف میزنه و عین آدم؟یعنی قانع میشی از حرفاش؟ -اره ی جورایی از همه ی کسایی که سعی میکنن آدم رو به طرف ی چیزی بکشونن بهتره😍 -چه جالب🤔 -بلی اندکی جالب هس😎😂 -من میرم تحقیق و بررسی و فکر کردن، ولی آرزو میکنم خدا آدمای باحال سرراه زندگیمون قرار بده، باحال و باصفا و اونقدر خوب که مزه سلطان واقعی رو بچشیم😉 -بسیار ممنون از مهربونیتون☺️❤️❤️ فقط خانوم جونم ی چیزی! -باز چی شده؟🙈😄 -نه نه چیز خاصی نی فقط میخواستم بگم به مامانم نگین سلطان کیه‌ها چون همینجوریش اون آدمایی که درک سلطان رو ندارن ازش بد میگن نمیخوام مامانم فکر بدی بکنه 💋💋 -من به هیچ مامانی اینارو نگفتم و نمیگم😊 -ممنون از لطف شما 😎👍❤️ -ولی چقدر خوبه با مامانت راحت باشی و صمیمی، بعدشم وقتی میذاری استوری خب مامانتم می بینند 🤪 -نه خب مامان من کار به این کارا نداره... (استوری با هشتگ روال هرروزه‌ی این دخترک 13 ساله است) ف. حاجی وثوق @ghalamzann
تو را نصب‌العین می‌کنیم جایی مقابل چشمانمان به قدر همه‌ی روزها و شب‌هایی که دویدی به قدر همه‌ی سالهایی که نخوابیدی و به قدر همه‌ی امیدهایت که ناامید نشدند چه کرده‌ای "جهان‌مرد" و چگونه زیسته‌ای که هر بار نگریستن به چهره‌ات شرمساری می‌آورد و دیگر نمی‌برد... می‌دانستی که به دعایت چقدر محتاجیم؟!... @ghalamzann
دعوت جمعی از فعالان فرهنگی و اجتماعی مشهد از دکتر جهت ثبت‌نام در انتخابات شورای شهر @ghalamzann
«بازخوانی یک خاطره ناب» (نگارنده قصد ندارد دلی را بسوزاند اما اگر دلی سوخت حکما روزی‌اش همین سوختن بوده است...) شب میلاد آقا ابوالفضل است ریسه و چراغی‌ست که شب بین الحرمین را مثل روز روشن کرده، جمعیت آن قدرزیاد است که همه ناخودآگاه هروله می کنند، یکی نشسته و یک کیک تولد جلویش گذاشته و رویش شمع روشن کرده است یکی نشسته و جلویش یک سینی گذاشته تا دستت را تویش بزنی و با حنای نذری دستانت را رنگی کنی یکی هم نشسته و جلویش یک طبق گذاشته و تویش شیرینی و شکلات و انواع خوردنی هاست یکی هم سینی‌اش را پراز آجیل کرده است، یکی هم ایستاده و با یک پاکت شکلات همه را مهمان می‌کند یکی ایستاده و دست می زند یکی ایستاده و هلهله می کند یکی فریاد می کشد یکی گیج و حیران گاهی سینه می زند و گاهی کف می کوبد یکی رو به حرم آقا ایستاده و دارد به زبان خودش فریاد می کشد و حرف می‌زند از یک طرف یک گروه جوان ایرانی وارد بین الحرمین می شوند، دست می زنند و با شور می خوانند : آقام ابوالفضله...آقام ابوالفضله... از یک طرف دیگر یک گروه جوان عراقی هلهله کنان وارد می‌شوند: یا عباس! حلال المشاکل یاعباس! حلال المشاکل... نمی دانی کدام طرفی بروی نمی دانی کدام طرف بایستی همه یکدل و یکصدا هستند ضربان همه ی دلها یک ریتم دارد بچه ها کلاه تولد روی سرشان است و فشفشه ها در آسمان رقص کنان بالا و پایین میروند خودت را به ضریح آقا میرسانی خانم‌ها کِل می‌کشند! فکر کن دور ضریح حضرت ابوالفضل کل می کشند و می خوانند "عالم سنه گورباندی"... دوباره به بین الحرمین برمی‌گردی باران شکلات است که روی سرت می‌ریزد کیلو کیلو...فرصت جمع کردن نیست باران شکلات قطع نمی‌شود می بارد و حس می کنی دارد طوفان می‌شود حالا دیگر جمعیت از خود بیخود شده ایرانی و عرب، دستهارا بالا گرفته‌اند و انگار می‌رقصند نه رقص نیست...سماع است و سماع نیست عاشقانه ترین تصویر عالم است و کسی نمی‌‌پرسد روز چهارم شعبان، روز ولادت حضرت عمو، میان بین‌الحرمین چرا همه ی آنهایی که می خوانند و همه ی آنهایی که دست می زنند و همه ی آنهایی که می رقصند و همه ی آنهایی که شکلات می‌بارند همه و همه صورت‌هایشان خیس است... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
... به او توصیه می‌کند که در محضر استاد همچون کسی باشد که زیر درختی نشسته و بدون تکان دادن درخت، منتظر افتادن میوه آن است! اگر استاد سخنی نگفت، او نیز ساکت باشد و جریان فیض را به عهده استاد بگذارد... @ghalamzann
خدای اعتماد به نفس است این بچه 10 ساله و مهارت عجیبی در برقراری ارتباط و اقناع بزرگترها دارد، مادرش را که اصلا نمی‌دیدیم وارد فعالیت‌ها و جمع‌ها کرده است و چون غالب اوقات تنهاست زندگی‌اش را به قدر یک آدم‌بزرگ‌ مدیریت می‌کند، روزی که خانم‌های محله می‌خولستند محصولاتشان را برای فروش بگذارند، دیدم یک میز چوبی کوچک زیربغلش زده و دارد می‌آید، حدس میزدم کارش را کرده است، میز را باهم سوار کردیم یک رومیزی هم آورده بود که رویش کشیدیم بعد کوله اش را باز کرد و گفت کمکم میکنید محصولاتم را بچینم؟! و کمکش کردم چند برگه نقاشی زیبا چند جامدادی دست‌دوز، دستبندهایی که لازم نداشته چند کاردستی کاغذی کوچک و چندتکه ظرف اسباب‌بازی مینیاتوری که با گل درست کرده بود، در نگاه مردم همه‌چیز خنده‌آور بود حتی از نگاه دوستانش، اما برایش مهم نبود محصولاتش را چیدیم، معمولا نقاشی‌های خوبی می‌کشد، یکی را برداشتم و گفتم چند؟ خیلی قاطع گفت 10 تومن، پولش را دادم، باورش نمیشد! یکی از پسرهای همسن وسالش که ایستاده بود گفت این دوتومن هم نمی‌ارزد، گفتم بیشتر ازینها می‌ارزد هنر دست است و برایش زحمت کشیده، با خوشحالی 10 تومانی را گوشه کوله‌اش گذاشت، نقاشی‌اش را در گروه دخترها گذاشتم و نوشتم که از فلانی خریده‌ام فردایش بچه‌ها هرچه داشتند بار زدند و آوردند برای فروش، هرکدامشان 30 تا 40 تومان درآمد کسب کرده بودند و عجیب خوشحال بودند... ف. حاجی‌وثوق @ghalamzann
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزتان را نمی‌گویم مبارک که این مبارک‌گفتن‌ها فقط برایمان غفلت و فراموشی آورده است، خدا کند فراموش نکنیم رنجی که می‌کشید و آسایشی که سالهاست ندارید اما ما به صدقه‌سری شما داریم و حواسمان نیست. @ghalamzann
قلبم را زخانه تكاني معاف كن! بگذار روي شيشه بماند غبار تو...  @ghalamzann
از آن مدل بچه‌هاست که با بچه‌های دیگر ارتباط نمی‌گیرد و با بزرگترها هم... به جهت مادی و اجتماعی با بقیه فاصله زیادی دارد که قابل محاسبه نیست و شاید همین فاصله و البته دلایل فرهنگی و تربیتی هم باعث شده خیلی کسی را آدم حساب نکند، بعضی از روزهای بازی و کتاب فقط میامد که بقول خودش دیداری تازه کند کنارم می‌نشست و تکان نمی‌خورد شکایت هم داشت که دوتایی باشیم اگر بیرون میرویم فقط دونفره باشد اگر حرف میزنیم فقط دونفره باشد و همه چیز را در حد دونفره می‌خواست... روز آخر که آمد باز هم کناری نشست و طبق عادت هر دودقیقه صدایم می‌کرد! که مثلا حواسم پرت دیگران نباشد، اصولا حال تکان خوردن هم ندارد شاید هم در شأن خودش نمی‌بیند، علی ای حال آن روز وادارش کردم آن قدر مقاومت کرد و آنقدر دستش را کشیدم و بلندش کردم و به سختی کشاندمش وسط میدان که تسلیم شد تا به بازی دونفره تن بدهد اولش گفت بلد نیستم و مدتهاست بازی نکرده ام میدانستم که این مقاومت هم برای همان شأن کاذبی‌ست که دارد نمی‌خواهد اشتباهش را کسی ببیند یا کم بیاورد گفتم امکان ندارد بلد نباشی، اصلا بدمینتون را همه بلدند راکت را به زور دستش دادم اولش نمیتوانست بزند، سرویس را اگرچه بیشتر بچه ها بلد نیستند اما جواب هم نمیتوانست بدهد و البته بیشتر این بود که نمیخواست هر پاسخ اشتباه را به گردن ابر و باد و مه وخورشید و فلک می‌انداختم "این تقصیر سقف بود این تقصیر چراغ بود این تقصیر راکت این تقصیر توپ اصلا زمین کج است اصلا دیوارهای مسجد زیادی نزدیک است، جاذبه زمین زیادی دارد دخالت میکند و و و ..." مدام عذرخواهی میکرد اما میدید که به شوخی میگذرانم، راحت تر شد اولین ضربه‌ی درست را که زد آنقدر برایش جیغ و هورا کشیدم که باورش نمیشد دومی و سومی را هم زد و راه افتاد دیگر مجال نمیداد که استراحت کنیم چندلحظه‌ای راکت‌ها را به دونفر دیگر دادم بازی کنند، هی غر زد که پس کی نوبت ما می‌شود! حالا وقت بهره‌برداری بود یک بچه کلاس اولی که شش سال از خودش کوچکتر بود خواست بازی کند بلد هم نبود بردمش و سپردم دستش گفتم با این بازی کن و راهش بنداز در شرایط عادی امکان نداشت حاضر شود با کوچکتر از خودش همبازی شود اما حس خوبی که پیدا کرده بود کار خودش را کرد، با خوشحالی پذیرفت و به مثابه‌ی یک مربی با بچه همبازی شد، دخترک کلاس هفتمی ما آخر بازی کلی خانوم‌تر شده بود! ف. حاجی وثوق @ghalamzann
پیرو پیگیری دوستان برای انجام قربانی، به امید خداوند قرار است در روز بزرگ نیمه شعبان، قربانی گوسفند به نیابت از جمع انجام شود، بزرگوارانی که قصد مشارکت دارند به هر اندازه که می‌توانند، مساعدت کنند، (لطفا در صورت هر نوع واریزی به خادمین خیریه اطلاع دهید) @kheiriyehnofel
"زن‌ها هرکاری بخواهند،می‌توانند انجام دهند" این شعار پر سروصدا و پرطمطراقی‌ست که طیف‌های مختلف در لباس دفاع از حقوق زنان علم کردند و زن‌ها هم با احساس نجات‌یافتگی به هر کاری دست زدند تا حقانیتش را اثبات کنند، یکی راننده تریلی شد، یکی کارگر ذوب آهن، یکی از برج آزادی تهران بالا رفت یکی لباس نینجا پوشید تا کسی حقش را نخورد، یکی موهایش را تراشید، یکی عریان شد و یکی‌های دیگری که عملکردشان بیشتر گشودن گره‌هایی بود که طی سالها در نتیجه افراط‌ها یا ظلم‌ها به وجود آمده بودند و نه تنها راه نجاتی ایجاد نکردند که اتفاقا زن را بیشتر از همیشه از فطرت واقعی‌‌اش دور کردند و ظلم بزرگ‌تر را رقم زدند، زن‌ها قوی‌تر و توانمندتر از آن چیزی هستند که بشود تصور کرد، بسیار قوی‌تر از "قوی‌ترین زنان جهان" که در حمل گوی‌های سنگین با هم رقابت می‌کنند، اما ازین ظرفیت عجیب هم خودشان غافل هستند هم اجتماعی که در طول قرن‌ها موجبات افراط و تفریط را برای آنان به مثابه جنسی متمایز فراهم کرده است، *زن می‌تواند دلیل سعادت یا‌ شقاوت خانواده باشد* به نظر می‌رسد همه‌ی قدرت بی‌نظیر زن در همین عبارت نهفته است، اینکه پیشرفت یا پسرفت خانواده به واقع با تو جابجا می‌شود و رشد تو مایه رشد آنها و افول تو مایه افول آنهاست! نمی‌دانم قدرتی بالاتر ازین را می‌توان در دنیا تعریف کرد و آیا بانویی هست که این قدرت را باور نداشته باشد؟! آری، زن هر کاری که بخواهد می‌تواند انجام دهد، تا آنجا که برای خانواده‌اش سبک زندگی تعریف کند و چندنفر بر اساس تعریف و تعبیر او از زندگی، مسیرشان را انتخاب کنند، زن یک قدرتمندِ بی‌نظیر است، این ادعا در ادامه مطلب اثبات خواهد شد اگر خدا بخواهد... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
قلمزن
#قدرت_زن_بودن1 "زن‌ها هرکاری بخواهند،می‌توانند انجام دهند" این شعار پر سروصدا و پرطمطراقی‌ست که طی
تو می‌توانی صاحب سبک زندگی خانواده‌ات باشی، می‌توانی بهترین و سالم‌ترین شکل زندگی را برای این چندنفری که حول تو شده‌اند یک خانواده، تعریف کنی، تو میتوانی زیبایی را خودت در شمایل زندگی خانواده تبیین کنی، اصلا تعریف علاقه‌مندی‌های اهل خانه و شکل‌گیری آنها دقیقا به دست تو انجام می‌گیرد، باورش سخت است اما بدون آنکه بدانی این‌هارا رقم زده‌ای حتی اگر حواست نبوده باشد، عجیب است اما حتی اینکه فرزندت چه بخورد و چه نخورد توسط تو شکل می‌گیرد، اینکه همسرت چگونه بپوشد چگونه زندگی کند و چه چیز را زیبا بداند و چه چیز را زشت، اینها همه به واسطه تو معنا پیدا میکند، اینکه ویترین تحمیلی ظروف کریستال را کتابخانه می‌کنی، مانیفست زندگی‌ات را تعریف کرده‌ای، اینکه دکور خانه‌ات را فارغ از جلوه‌گری بچینی و با حداقل ها صفایش دهی، اینکه در تهیه غذا به سلامتش توجه کنی، اینکه در بارداری و شیردهی به لقمه‌هایی که بیرون از خانه میخوری اهمیت بدهی، اینکه نوزادت را در فضای پاک و دور از آلودگی پرورش دهی، اینکه اتاق فرزندت را پر از اسباب‌بازی‌های رنگارنگ نکنی، اینکه وقتی شیره جانت را به فرزندت می‌دهی وضو بگیری و افکار منفی و تاریک را از خودت دور کنی و ذکر خداوند را بگویی، اینکه رفت و آمدت را با کسانی تنظیم کنی که پاکی و طهارت را به خانه‌ات می‌آورند، اینکه همزمان با تربیت فرزندت خودت را تربیت کنی، اینکه اهل خواندن باشی و اهل تلمذ و اهل توجه به سلامت جسم و روانت، اینکه اهل چشم و همچشمی‌های زنانه نباشی، اینکه اتمسفر خانه‌ات، اتمسفر بدجنسی و بدخواهی و بدگویی نباشد، اینکه خانواده تو را مأمن خویش بدانند و مایه‌ی سکینت آنها باشی، و ده ها مورد دیگر که وقتی باشند، تو می‌شوی دلیل سعادت نه تنها یک خانواده، که صدها و هزاران خانواده که به تو وصل می‌شوند و می‌شوی مادر نسل‌هایی که برکاتشان به توصیف نمی‌آید، آری زن‌ها هرکاری که بخواهند، می‌توانند انجام دهند، این میان چیستیِ آنچه می‌خواهند، جهانی را تغییر خواهد داد... ف. حاجی وثوق @ghalamzann