eitaa logo
غلیان قلم
60 دنبال‌کننده
8 عکس
7 ویدیو
0 فایل
اسمم حمید؛ ۴۰ ساله و اهل شیرازم. گرچه دانش‌آموخته فکر و فلسفه اسلامی از مدرسه ابن‌سینا و ملاصدرا هستم، اما هنوزم شاگردی میکنم و گاهی مشق‌هایم را در اینجا می‌نویسم. اگر دوست داشتید تصحیح و اصلاحش کنید. @hatefeqeyb313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 💞 عاشقانه ی قلـب 💞
16.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این حرف محمود درویش عجیب غمگینم میکنه: گمان می‌کردم آن‌که دوستم دارد، حتی اگر غرقِ در تاریکی‌ام باشم دوستم خواهد داشت، حتی اگر پر از زخم‌های روانی باشم، حتی اگر قادر به دوست داشتن خودم نباشم، او با وجود همه‌ ی این‌ها دوستم خواهد داشت. اما نه! او فقط آمده بود از دل ما رد بشود ! ‌ 💞
🔹از مبانی نظری تا ایده حکمرانی 🔸حکمرانی یعنی دانستن چگونگی اداره امور در جامعه؛ ایده حکمرانی به‌مثابه یک ایده نظری از لوازم مبانی نظری است. مبانی نظری در حکم تنه بلکه ریشه درخت است و لوازم حکمرانی در حکم شاخ و برگ و میوه آن است. اگر بخواهیم لوازم نظری حکمرانی را از مبانی نظری یک مکتب فکری به‌دست آوریم، باید به راه و رسم آن ملتزم باشیم. 🔸ظاهرا لوازم نظریِ حکمرانی از مبانی نظری استنباط می‌شود، اما این فقط ظاهر ماجرا است؛ حقیقت آن است که لوازم نظریِ حکمرانی، محصول پختگی مبانی نظری در نهاد علم است. تا ریشه پخته و پرداخته نشود، از محصول خبری نیست. 🔸نه فقط لوازم حکمرانی که لوازم انسان‌شناختی، لوازم جامعه‌شناختی، لوازم معرفت‌شناختی و بسیاری از لوازم نظریِ مبانیِ نظری، آنگاه به‌دست می‌آیند که نفسِ مبانی به اندازه کافی و وافی و البته به قصد غایات مذکور به پختگی کامل رسیده باشد. 🔸اندیشه‌های مبنایی که پی و اساس برای اندیشه‌های بنایی محسوب می‌شوند، خودشان حاملِ تمام لوازمِ نظریِ و روبنایی هستند؛ اما تحلیل مبانی نظری و مشاهده دیگر لوازم نظری در دل آن، به دستگاه هاضمه‌ای قدرت‌مند نیاز دارد که مبانی را بارها و بارها بلعیده و شیره و عصاره آنها را مکیده و با پالایش و آرایشی از نو آنها را درهم‌آمیخته تا در نهایت بافتی ریز و نرم از دل بافتی سخت سرزند. 🔸مبانی نظری در حکم پوسته سخت هسته و لوازم سیاسی و حکمرانی آن در حکم مغز نرم هسته است. برای شکستن هسته و رسیدن به مغز آن باید برنامه و صبر راهبردی داشت. 🔸رسالت نهاد علم، هضم مبانی نظری و دست‌یابی به لوازم آن از جمله لوازم حکمرانی است. اگر این ماجرا تاکنون آن‌گونه که شایسته است محصولی نداده، باید در مورد عملکرد نهاد علم بازنگری شود. تا نهاد علم از حقله‌های علمی گرفته تا دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها اهمیت کار نظری را درنیابند و ندانند به دنبال چه هستند و از علم چه می‌خواهند و از سوی دیگر مسئولان و مدیران جامعه هم ارزش سرمایه‌گذاری در نهاد علم را ندانند، از ایده‌های ناب حکمرانی خبری نیست. 🔸حال بروید و گوش زمین و زمان را پر کنید که تمدن نوین اسلامی در راه است، اما بدانید تمدن، علف هرزه نیست که در هر دکان عطاری بروید. تمدن ریشه می‌خواهد، فکر و اندیشه می‌خواهد. تا برای این خشکسالیِ نظری فکری نکنیم با اندیشه‌های گلخانه‌ای کار به نحو مطلوب و شایسته پیش نمی‌رود. @ghalayaane_ghalam
🔹تأملات نظری در حکمرانی 🔸روانشناسان معتقدند: «مقایسه فرزندان با یکدیگر یا مقایسه فرزندان با دیگران، یکی از اشتباه‌ترین باورها و رفتارهایی است که بر جامعه به عنوان یک روش تربیتی حاکم شده است؛ والدین گمان می‌کنند اگر فرزند خود را با دیگران مقایسه کنند، این کار محرکی برای رشد و پیشرفت او خواهد شد، اما نمی‌دانند که در واقع فرزندی عقده‌ای را پرورش و تحویل جامعه می‌دهند. 🔸حال وقتی به فعالیت رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران به ویژه در دو دهه اخیر می‌نگرم بر این باورم که حاکمیت از بیماری «عدم اعتماد بنفس» رنج می‌برد. 🔸به گمانم وضعیت جمهوری اسلامی ایران پس از گذار از دوران طفولیت، به نوجوانی می‌ماند که مدام در حال مقایسه‌شدن با دیگر قدرت‌های جهان است. مقایسه‌کردن یا مقایسه‌شدن نه در تنها در سطح فردی و خانوادگی که حتی در سطح ملی و فراملی هم آثار زیان‌باری دارد. 🔸دولت جمهوری اسلامی ایران به جای آنکه با گذشته خودش مقایسه شود، مدام در حال مقایسه‌شدن با وضعیت امروز دولت‌های اروپایی یا آسیای شرقی است که البته و اخیرا مقایسه‌ها به حوزه آسیای غربی و کشورهای حوزه خلیج فارس نیز کشانده شده است. 🔸وقتی اخبار منتشرشده از پایگاه‌های رسمی به‌ویژه اخبار منتشره از سوی صداوسیما را مشاهده می‌کنیم به وضوح می‌یابیم که حاکمیت در حال دفاع‌کردن از موقعیت خود است. گو اینکه خودش به مشروعیت و مقبولیتش شک دارد! 🔸وعده‌های مسئولان در جمهوری اسلامی ایران بسیار دورتر از آن است که امکان تحقق داشته باشد، با این حساب باز هم وعده می‌دهند و واقعا تلاش هم می‌کنند که آن‌ها را محقق کنند، اما نمی‌شود، چون ممکن نیست. 🔸تلاش‌کردن برای تحقق امر ناممکن جز فرسوده‌کردن سیستم، ماست‌مالی‌کردن امور و در نهایت نارضایتی عمومی چیزی در پی ندارد. نمونه‌اش وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال یا وعده ایجاد یک میلیون شغل در سال و مانند آن است. 🔸اگر بخواهیم یک تحلیل کلان از وعده‌سرایی‌های دولتی ارائه دهیم یا اگر بخواهیم استراتژی صداوسیما در تولید و پوشش خبری را توضیح دهیم، می‌توان معتقد شد، حاکمیت در سطحی کلان دچار کمبود اعتماد بنفس است. او خودش در ذاتش مدام در حال مقایسه‌کردن خویش با دیگران است. 🔸در حالی مشکلات اساسی خود را مخفی می‌کند یا نادیده می‌گیرد که کوچکترین دستاورد را در بوق‌وکرنا می‌کند. مسئولان رسانه‌ای کشور دچار اخلاق‌النساء شده‌اند؛ منتظرند ببینند چه سوتی یا اشتباهی از رقیبانشان در سایر دولت‌ها سرمی‌زند، همان را پیراهن عثمان کنند تا شاید به ملت خود بفهمانند نه آنجا بهشت است و نه اینجا جهنم! 🔸باید پرسید چرا حاکمیت دچار خودتحقیری در ذاتش شده است؟ آیا مقصر ملت است؟ این همه عجله و شتاب برای نشان‌دادن کارآمدی، محصول چیست؟ آیا ملت ما انتظار بیجایی از دولت داشته؟ یا مقایسه شوم و نامبارکی صورت‌گرفته که محصولش شده این شتابزدگی؟ 🔸ایران قاجار و پهلوی با بحران‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بسیاری دست‌به‌گریبان بودند؛ شاید هم معتقد شویم حاکمان ما در دوران پهلوی، دست‌نشانده‌هایی برای تداوم بیماری بوده‌اند و مأموریتی جز این نداشته‌اند، اما انقلاب اسلامی واقعا به دنبال بهبود شرایط ایران اسلامی بود؛ اما چرا پس از گذار از دوران اولیه، شکافی بین ملت و دولت احساس می‌شود گو اینکه دولتِ بدهکار در حالِ وعده دادن است و ملتِ طلبکار در حال مطالبه؟ 🏃🏼‍♂️ در یادداشت بعدی با موضوع حباب سیاسی و شفافیت، مسئله تأملات نظری در حکمرانی را پی‌خواهم گرفت. @ghalayaane_ghalam
غلیان قلم
🔹تأملات نظری در حکمرانی 🔸روانشناسان معتقدند: «مقایسه فرزندان با یکدیگر یا مقایسه فرزندان با دیگران،
حکمرانی و شفافیت 🔸مشکل دیگر در حکمرانی ما عدم شفافیت در اداره امور است. وقتی از سخن گفته می‌شود، منظور پُر شدن دولت و ملت است. شکافی که در دو دهه اخیر مبتنی بر عدم شفافیت پیش‌آمده است. به نظر می‌رسد دولت هنوز راه و رسم با ملت را یاد نگرفته یا شاید هم نمی‌خواهد براساس شفافیت عمل کند. 🔸گویا بین ایرانِ مستقل اسلامی با مسئولان جمهوری اسلامی تعارض منافع پیش‌آمده است. اگر خبطی از مسئولی سربزند بنام مصلحت رسانه را مهر کرده و دهانش را می‌دوزند، اما انتظار دارند چشم و گوش ملت بر فلان پدیده و بهمان پدیده باز باشد. ملت انتظار دارند همان‌قدر که بازتاب دارد، ماجرای هم بررسی شود و بازتاب پیدا کند. 🔸مسئله خیزش نخبگان و دانشگاهیان در امریکا بسیار مسئله مهمی است، اما نحوه پوشش خبریش آن هم به شکل دستوری و در بین پخش زنده مسابقه فوتبال، از حال‌وهوایی در درون رسانه حکایت دارد. این همه ظرفیت برای پرداختن به این خبر وجود داشت، اما صدور چنین رفتاری از رسانه ملی معنادار است. تب نشانه بیماری است. 🔸در بحث‌های رسانه‌ای، مسئله روایت اول خیلی مهم است. اهل رسانه معتقدند دشمن نقاط ضعف ما را روایت می‌کند و ما هم ضمن روایت نقاظ ضعفِ رقیب، باید نقاط قوت خودمان را روایت کنیم. خلاصه بر این باورند که وارد جنگ روایت‌ها شده‌ایم. 🔸عرض بنده این است که این راهبرد غلط در جنگِ روایت‌ها، ممکن است ما را از اهدافمان دور کند. ممکن است حاکمیت را دچار اخلاق‌النساء کند. دولت ابتدا باید از فشار روانی حاکم بر خود خارج شود. این فشار روانی همان فشار کارآمدی است. دولت به کارآمدی خود شک دارد. این یعنی دولت خودش به خودش شک دارد. 🔸یکی از مهمترین علل پیدایش این جوّ روانی، وعده‌های نسنجیده است. وعده‌های غیرمنطقی، هر چند امکان تحقق ندارند، اما سطح انتظارات را بالا می‌برد و دولت را در یک کورس رقابتی مهلک وارد می‌کند. 🔸اما باید پرسید این وعده‌های «صد من ی غاز از کجا می‌آید؟» چرا نامزدهای پذیرش مسئولیت از سطح یک اداره معمولی تا سطح شهر و استان و حتی نامزدهای مجلس شورای اسلامی تا ریاست جمهوری در حال و عده‌دادن هستند؟ آیا راهی دیگر جز وعده‌دادن برای تصاحب مسندها وجود ندارد؟ 🔸وعده‌‌های غیرمنطقی و غیرعملی، مهمترین مصداق عدم شفافیت بین دولت و ملت است. رهبر انقلاب در سخرانی اخیرشان یعنی در دیدار با کارگران پرسشی مطرح کردند: «مشارکت مردم» چه جوری [حاصل] میشود؟ به نظر بنده یکی از گام‌های مهم و اساسی در این بین گام شفافیت است. 🔸دولت باید دیوارها و حائل‌ها را بزداید. نباید گمان کرد آحاد ملت قدرت فهم و تشخیص ندارند. این فکر برخلاف اسلامی است. عدم شفافیت زمینه را برای فریبکاری آماده می‌کند. وعده روی وعده داده می‌شود. هرکس برای عقب‌راندن رقیب وعده‌ای کلان‌تر می‌دهد. تا آنجا که حبابِ وعده‌ها ایجاد می‌کند. تورم در اقتصاد کاهش ارزش پول است و در سیاست کاهش ارزش و اعتبار حاکمیت. تورم سیاسی به مراتب از تورم اقتصادی خطرناک‌تر است. @ghalayaane_ghalam
🔹حاشیه‌ای بر حشاشین ✍️در باب سریال «حشاشین» نقدهایی گفته شده و من هم می‌خواهم یادداشت خودم را دراین‌باره بنویسم. 🔸به نظرم روح حاکم بر کلیت این سریال، تعارض بین دو ایده در است. ایده که مبتنی بر علم و حکمت است و نمایندگان آن نظام‌الملک وزیر و عمرخیام فیلسوف است و ایده به نمایندگی که مبتنی بر از امامِ غایب است. 🔸دست‌اندرکاران این سریال به‌وضوح در «حشاشین» نشان‌داده‌اند چگونه «حسن صباح» یک‌تنه هیبت و هیمنه دولت مقتدر سلجوقی را به لجن کشیده است. 🔸ایشان پس از نشان‌دادن قدرت دولت سلجوقی به‌مثابه بزرگترین دولت مقتدر روی زمین، داستان این اقتدار را وابسته به حضور دانشمندان برجسته‌ای چون عمر خیام و غزالی در دستگاه و همچنین درایت و مدیریت وزیر حکیم و فرزانه‌ای چون نظام‌الملک دانسته‌اند. 🔸در مقابل آن، حسن صباح که قدرت‌هایی در پی ملاقات با عجوزه‌ای از جن (شیطان) به دست آورده، تلاش می‌کند به اسم مبارزه با ظلم و جور برای خود پیروانی گردهم‌آورد و در نهایت موفق می‌شود با تصرف غاصبانه قلعه الموت، حکومت خود را سروسامان دهد. 🔸به نظر می‌رسد این سریال فراتر از داستان اخوان‌المسلمین یا حماس و حتی فراتر از تفکرات داعشی در حال مقابله با ایده است. 🔸ایده حاکم بر این سریال دوقطبی‌سازی بین ایده علم و ایده غیب است. حکومت سلجوقیان بر پایه علم عالمانش و حکومت اسماعیلیان بر پایه ایده ولایتِ امام غائب و نیابت حسن صباح از اوست. 🔸به نظر می‌رسد هدف نهایی این سریال تخریب ایده به‌مثابه نیابت عام از امام زمان است. این سریال می‌خواهد نشان دهد شوکت و تمدن اسلامی اگر بخواهد بازگشتی قدرتمند داشته باشد نه از دل و نه بر پایه‌ای از تفکرات که از دل اسلام عقلانی، منطقی و علمی سربرخواهد آورد. @ghalayaane_ghalam
🔸 رئسای دو دانشگاه خوب کشور (فردوسی مشهد و خواجه نصیر) اساتید و دانشجویان اخراجی یا بازداشتی آمریکا (در جنبش اعتراض به اشغال و جنایت غزه) را به پذیرش در دانشگاه خود فراخوانده‌اند. ایران اینجا در «دیپلماسی عمومی» خیلی قشنگ عمل کرده. این اقدام در تکمیل «عملیات روانی» علیه «لابی صهیونیستی» در نظام دانشگاهی آمریکا انجام شده و از نمونه‌های کم‌تعدادِ اقدام‌ ایجابی و تهاجمی ماست. غالبا انفعالی و سلبی عمل می‌کنیم. کاش این عملیات روانی را آغازی بر تأمین زیرساخت پذیرش دانشجویان معترض به نظام سلطه از سراسر جهان می‌دیدیم. شعار هم کار می‌کند، اما اگر جدی شد، شعار کفایت نمی‌کند. الان آرزوست. اما می‌توانیم به این سمت حرکت کنیم. @Andishnaak/ محمدی‌نیا
🔹حکمرانی و آزاداندیشی ما برای حل مسائل حکمرانی‌مان ابتدا باید درک درستی از وضعیت‌مان در حکمرانی داشته باشیم. تأملات در باب حکمرانی به افرادی نیاز دارد تا سال‌ها و سال‌ها بدون هیچ‌گونه شتاب و عجله‌ای در این باب بخوانند و بنویسند و از همه مهم‌تر تعلیم دهند. 🔸بله درست است! ما به مدرسه حکمرانی نیاز داریم. البته نه از نوع نمایشی‌اش! کم نیستند مدرسه‌هایی که به قصد و اهداف حل مسائل کشور تأسیس شده‌اند، اما تقریبا امیدی به آن‌ها نیست. قبل از راه اندازی مدارس باید نیروهای آن‌ها تربیت شود. عوامل انسانی که قدرت اداره کردن علمی و فنی این مدارس را داشته باشند. حکمرانی علمی، جسارت می‌خواهد. نظریه‌پردازی در باب حکمرانی، آزاداندیشی و حریت می‌طلبد. اولین گام این است که ، سایه‌اش را از بوم مدارس علمی کم کند. البته حوزه نشر و ترویج افکار می‌تواند کنترل شود، اما حوز تولید و جوشش فکر نباید کنترل شود. نوع عملکرد در کشور ما به‌ویژه در متأسفانه امنیتی است. در واقع هیئت گزینش در حال کنترل باب تولید فکر است، در حالی که این نظارت و کنترل باید در حوزه ترویج فکر باشد. همین‌جابه‌جایی و موجب خسارات زیادی شده است. @ghalayaane_ghalam
🔹بدتر از مرگ، مرگ بد است 🔸همانطور که چگونه زیستن مهم است، چگونه مردن هم مهم است. 🔸همه میمیرند، یکی در بستر بیماری می‌میرد، یکی در پی حادثه‌ای می‌میرد. یکی در راه خدمت به خلق می‌میرد و دیگری شهید می‌شود و می‌میرد. 🔸به قول جناب مولوی: مرگ بد با صد فضیحت، ای پدر تو شهیدی دیده‌ای از ..ر خر تو عذاب الخزی بشنو از نبی در چنین ننگی مکن جان را فدی دان که این نفس بهیمی نر خرست زیر او بودن از آن ننگین‌ترست در ره نفس ار بمیری در منی تو حقیقت دان که مثل آن زنی @ghalayaane_ghalam
4.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی وقته که برام سوال بود چگونه وقتی شما پیامکِ رمز دوم یا رمز اینترنتی رو به کسی نمیدی، اونا با ی لینک و اطلاعاتِ کارتِ بانکیت، میتونن ازت سرقت کنند؟ تا اینکه این کلیپ رو دیدم @ghalayaane_ghalam
17.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸مشکل اساسی در اندیشه اسلامی است. ایده مرکزی به‌مثابه میدانی است که هسته گزاره‌ها بر گرد آن می‌چرخند و اینچنین ساختاری نظری شکل می‌گیرد. 🔸ایده، طرحی است که گزارهای در ظاهر متکثر را به‌مثابه یک دیوار بلندی وحدت می‌دهد و از ترتیب و تبویب دیوارها یک سازه باشکوه می‌سازد. 🔸ما اکنون در اندیشه اسلامی مشکل کمبود مصالح نداریم. عمده مشکل در اندیشه اسلامی خلاء ایده است ما طرحی برای به آشفتگی امور نداریم. ما ایده‌ای برای تدبیر و اداره امور نداریم. 🔸وقتی طرح و ایده نباشد، مصالح موجود هم به نفع صاحبان ایده مصادره خواهد شد. 🔸خطر اصلی و نفوذ نهایی همین است که ایده‌ای بیاورند و مصالح و مواد اولیه‌مان را مصادره کنند. 🔸اسلام قائم نیرومندتر از اسلام قاعد است. اسلام نشسته بر زمین یعنی گزاره‌های منتشر در کتب. اسلام نشسته بر گِل یعنی گزاره‌های پراکنده بر زبان. 🔸اما اسلام قائم یعنی سازه‌ای باشکوه که خشت و گِلش از آن گزاره‌هاست. اسلام قائم یعنی کشتی پهناوری که حامل آن گزاره‌هاست. فلسفه‌های باصطلاح مضافِ یادشده در ویدئو، بدون ایده شکل نخواهد گرفت. @ghalayaane_ghalam
🔹ستیزی جاهلانه (نقدی بر توهم خباثت علم و فکر غربی) 🔸در این یادداشت می‌خواهم یکی از علل بی‌رونقی و کسادی نهاد علم به‌ویژه در حوزه‌های علمیه را بیان کنم. البته این نقد نه از منظر سیاسی یا اقتصادی یا اجتماعی بلکه صرفا از منظری فلسفی به نقد دیدگاهی رایج در باب علم پرداخته و معتقد است: «اگر علم، از مسیر علمی یعنی از مسیر خودش و با سازوکار خودش پیش‌نرود، بی‌رونق و کساد می‌شود» 🔸حتما مستحضر هستید که حقیقت علم و فرزانگی گرچه مقوله‌ای بومی و فرهنگی است، اما پس از کشف و تولید، زبانی جهانی دارد. زبانِ جهانیِ علم دو دلالت دارد: 1. علم، زمانی علم است که برای همگان قابل فهم و یادگیری باشد؛ بنابراین ما علمِ اختصاصی نداریم. 2. علم به‌مثابه یک مقوله همگانی و جهانی، یک علم است و فقط از طریق نقد یا تأیید آن است که می توان مسیر علمی را پیش‌برد. 🔸برای درک مطلب فوق می‌توان به یک آموزه از آموزه‌های منطق تمسک جست. از افلاطون و ارسطو تا فارابی و ابن‌سینا همگی معتقدند شریف‌ترین نوع علم، علم یقینی است و شریف‌ترین نوع یقین، یقین برهانی است و مهمترین شرط یقین، «کلی‌بودن» است. «کلی‌بودن» یعنی نه مختص به مکانی و نه مختص به زمانی است. علم، زمانی علم است که فرازمانی و فرامکانی باشد. 🔸سنتِ علم‌آموزی در عالمانِ ایران اسلامی نیز این مسئله را تأیید می‌کند. مثلا فارابی و ابن‌سینا برای تحصیل علوم و فنون زمان خود به علوم و متون یونانی روی‌آوردند و پس از هضم آن در دستگاه هاضمه علمی خود، توانستند علم مناسب با زمان و مکان خود را بسط دهند. 🔸عالمان و اندیشمندان اروپایی نیز در آغاز دوران شکوفایی علمی‌شان، به ترجمه و ترویج علم از ایران اسلامی روی‌آوردند و بسیاری از نوشته‌های عالمان مسلمان، از فیلسوفان و ادیبان تا منجمان و ریاضی‌دانان را ترجمه کرده و شروع به یادگیری کردند. 🔸نمونه‌ای مهم‌تر از رویه عالمان و اندیشمندان جهان نیز وجود دارد. «قرآن» به‌مثابه یک کتاب جهانی که برای هدایت همگانی نازل شده است، گرچه تحت تأثیر فرهنگ حجاز نازل شده، اما حامل پیامی برای تمام جهان در تمام دوران است. 🔸در نتیجه، سخیف‌ترین نوع برخورد با علم آن است که علم را به شرقی و غربی تقسیم کنیم و مدعی شویم بنیان‌های علمی و فکری غرب، ریشه فساد است و ترجمه و ترویج آن در کشور عاملِ فسادِ مثلا نهادها، دانشگاه‌ها یا هر چیز دیگر است. 🔸عده‌ای می‌گویند: «فلان فیلسوف غربی، ملحد است یا فلان روان‌شناسِ غربی، انحراف جنسی دارد یا فلان متفکرِ غربی، عرق‌خور است و از مغز الکل‌خورده چیز نیکویی در نخواهد ‌آمد»!!! خوب! اگر قرار بر این اتهامات باشد که وضع عالمان و فرزانگان خودمان هم تعریفی ندارد. از ابن‌سینا و نصیرالدین‌طوسی تا خیام‌ها و ملاصدراها همگی متهم به کفر و الحاد و عرق‌خوری و زید‌بازی هستند؛ حتی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی هم از این ماجرا مستثنی نبوده و توسط نابخردانی ناچیز در زمره متهمان به کفر و الحاد قرار گرفته است. 🔸بحث من رد یا تأیید یک جریان فکری نیست، بلکه می‌خواهم بگویم نهاد علمی، باید علمی برخورد کند. وظیفه نهاد علمی این است که مسیر علم را در هر کجا که باشد ره‌گیری و پیگیری کند. حوزه علمیه نمی‌تواند بی‌توجه به اندیشه‌های فیلسوفان و اندیشمندان جهان معاصر کاری از پیش‌برد. 🔸حوزه علمیه اگر بخواهد علوم انسانی اسلامی هم تولید کند، باید ابتدا علوم انسانی موجود را فهم کند، سپس نقد کند و در دستگاه هاضمه خود هضم کند، طرح و ایده خود را بر آن افکند و دراندازدش. ولو این حیّ باشد و آن میّت، باز هم میت را از دل حیّ و حیّ را از دل میّت درمی‌آورند، نه از ناکجا آباد! قال الله سبحانه: «يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ» (مریم: 19) 🔸البته من منکر غرب و شرق انسانی نیستم. آری دوگانه غرب و شرق داریم؛ همانطور که دوگانه عقل و جهل داریم. فکر شیطانی و الهی هم داریم، اما این غرب و شرق با غرب و شرق جغرافیایی فرق دارد. غرب انسانی ممکن است همسایه تو باشد، با تو مسجد هم بیاید و نماز هم بخواند. انسان غربی به معنای ظلمانی، می‌تواند در در شرق بدنیا آمده باشد و انسان شرقی به معنای نورانی، می‌تواند در غرب بدنیا آمده باشد. 🔸اکنون وقت آن رسیده که مزخرفات را کنار گذاشته و عاقلانه بیاندیشیم. با علم و اندیشه نمی‌توان امنیتی و کلامی برخورد کرد. پس از یونان باستان و ایران میانه، اکنون اروپا مهد علم است. پس باید حرمت علم را نگه‌داشت. باید زبان علم را آموخت، در محضر آن تلمّذ کرد، زمانه ما که فرارسد، به حکم آن‌که مسلمان ایرانی هستیم، جز علم ایرانی اسلامی چیزی برای عرضه نمی‌ماند. @ghalayaane_ghalam/حمید احتشام‌کیا
«من ناتوانی انسان در تسلط بر عواطفِ خود و جلوگیری از آن‌ها را بندگی می‌نامم، زیرا کسی که تحت سلطه عواطف خویش است، مالک خود نیست» (اسپینوزا، 1376، اخلاق، ترجمه: جهانگیری، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ص216 @ghalayaane_ghalam