eitaa logo
غَلَیان|علی محمدی راد
120 دنبال‌کننده
201 عکس
28 ویدیو
2 فایل
یادداشت های علی محمدی راد(طلبه سطح۲) @Alirad2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹ما-یادداشت۳ بعد از مدتی همین بچه‌ها که محیط هیئت رو زیست کرده بودند مسئولیت به عهده گرفتند و نسل قبلی شأن بزرگتر و تکیه‌گاه پیدا کرد این مسیری که طی شد و مسئولیت بر عهده نسل جدید اومد یک فرآیند چندساله بود که با افت و خیز های زیادی همراه شد. هم انتقال از سمت بزرگتر‌ها با چالش همراه بود و هم پذیرش از سمت کوچکترها و در نهایت چالش در نسبتی که لازم بود اینها با هم بگیرند اما این جابه‌جایی نسل با همه سختی که داشت اتفاق افتاد و ما وارد دوران جدیدی از حیات جمعی‌مون شدیم و در حال حاضر در حال هویت بخشیدن به نسل جدید و تعریف ادامه مسیری هستیم که بزرگتر‌های این جمع اون رو شروع کردند. 🔸حاضریم مسیری که به موازات این حرکت، رشد و بالندگی هویت جمعی طی می‌شد، نقش آفرینی در موقعیت‌های حساس اجتماعی بود یعنی ما فقط تو خودمون چرخ نمیزدیم. گاها کنش‌های اجتماعی هم داشتیم انتخابات ریاست جمهوری که گذشت تیم حاضر مدیا علاوه بر تولیدات رسانه‌ای که داشت، به منطقه آباء و اجدادی اش هجرت کرد و بستری برای حضور طلاب مبلغ در منطقه فراهم کرد که نتیجه آن، حضور این طلاب در چهل روستا و افزایش نرخ مشارکت و اقبال به گفتمان جبهه انقلاب بود ستاد زدن در ایام انتخابات۸۴ و ۸۸ حضور میدانی در مقابله با فتنه ۸۸ حضور در رزمایش کمک‌های مومنانه تبلیغ گفتمان انقلاب در انتخابات۹۶ جزء اولین گروه‌های جهادی حاضر در بیمارستان‌ها در ایام کرونا و در نهایت تلاشی که در ایام انتخابات امسال صورت گرفت همه و همه برآمده از یک هویت جمعی شکل گرفته در همان هیئت خانوادگی بود. جمعی که همیشه می‌شود در بزنگاه‌ها به آن تکیه کرد و به دل میدان زد و اتفاقی را رقم زد. و این همه ماجراست... غَلَیان @ghalayan
تجربه "ما حاضریم" به مثابه یک الگو در قدرت‌آفرینی از آسیب‌های جدی جماعت حزب‌اللهی غفلت از مسیر طبیعی عالم تکوین و سنت‌های الهی و کلا نظام احسن آفرینش است ما توجه نداریم که این نظام احسن برای مقاصد الهی که از قضا ما پرچم دار آن هستیم نظام احسن است. نه برای کفار و منافقین مومنان در این دنیا به تعبیر شهید مطهری در یک سراشیبی در حال حرکتند و کفر و الحاد است که به زحمت سعی دارد از شیب تند مخالفت با جریان آفرینش بالا رود. که البته برای کفر و الحاد بالاتر از سربالایی یک بن‌بست تمام عیار است. و از نمونه‌های روشن این جریان قدرت‌آفرین نظام احسن، آفرینشی به نام رَحِم و خانواده است چه کسی نزدیک‌تر از خانواده و اقوام در گام برداشتن به سمت اهدافتان با شما همراهی میکند؟ چرا این مودت نهادینه شده میان خود و اطرافیانمان را نادیده میگیریم؟ چرا این معادن اورانیوم در دل اقوام را غنی سازی نمیکنیم و یک رابطه رحمی را تبدیل به نیروی هسته‌ای رابطه ولایی نمیکنیم؟ و تحقق چنین رابطه‌ای یعنی یک واحد قدرت بیشتر برای جبهه حق. یعنی اعدوا لهم ماستطعتم من قوه چه مصداقی برای جمع کردن قدرت بالاتر از این؟ اگر قدرت پیش روندگی چنین جمعی را میدانستید وقت خود را برای ایجاد تشکیلات ناپایدار و زود زائل شونده در حوزه و دانشگاه تلف نمیکردید هیئت مهم‌ترین پایگاه پالایش این رابطه‌هاست که هیچ موونه‌ای برای راه اندازی ندارد. هیئت با دونفر هم کارش راه میافتد. با یک چای ساده و خرمای تازه هیئت هفتگی خانوادگی هیچ چیز نمیخواهد جز چشم‌های آماده اشک بر حسین‌ابن علی(سلام‌الله علیها) که میان این مردم سکه رایج است غلیان @ghalayan
| اگر روندی که از یک سال گذشته در سرزمین آغاز شده، با همین دست‌فرمان ادامه پیدا کند، محتمل است که یک دیدار زمستانی با داشته باشیم. عکس‌هایی که از این مکان مقدس در خاطر داریم، عمدتا فضای تابستانی را به تصویر کشیده‌اند. با خودم گفتم بد نیست تصویری از دیدار زمستانی با قدس سفیدپوش نیز داشته باشیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان لاشه‌ها... عکس:سقوط لاشه روی یک اسرائیلی فیلم۱: خوشحالی اردنی‌ها فیلم۲:دور افتخار یک لاشه در فلسطین! غَلَیان @ghalayan
غَلَیان|علی محمدی راد
ی فیلم هم دیدم که ی فلسطینی داشت آتیش سیگارش رو از آتیش لاشه میگرفت پیداش نمیکنم کسی پیدا کرد واسم بفرسته
لاشه‌ای که میدون شد
نماز جمعه در میانه جنگ آیا نماز جمعه فردا تلاشی برای شکستن فضای رعب است؟ آیا اقدامی در واکنش به تهدید اسرائیل است؟ شاید این نیز باشد اما فقط همین نیست. اساسا تحلیل هایی که کنش رهبر انقلاب را در سطح یک استراتژیست تقلیل میدهند آزاردهنده است. رهبر انقلاب استراتژیست نیست. او یک ولی الهی است. ولی الهی مثل یک شطرنج باز که مهره هایی دارد و هر مهره را در وقت لازم حرکت میدهد نیست. ولی الهی با یک فعل خیر کثیر جاری میکند. علت این چنین ویژگی، شناخت او از نظام آفرینش است. او میداند که اگر منطبق با جریان نظام احسن فعلی صادر شود، در همه وجوه این نظام خود را نمایان میکند. نظام احسن فعل ولی الهی را تبدیل به افعال حسنی میکند. لازم است در تحلیل رفتار رهبر به مغز و عمق این رفتار اشاره نمود. عمقی که ولی الهی آن را هدف گرفته و در پس آن است که خیرات جاری میشوند. خیرات مثل همین مواردی که این روزها در تحلیل‌ها میشمرند. راستش را بخواهید این حال منتظر بودنمان در حقیقت انتظار خطبه‌هاست که بفهمیم آقا چگونه صحنه را رهبری میکنند. اما نماز جمعه که فقط خطبه نیست. نماز جمعه نماز هم هست! در واقع رهبر انقلاب تصمیم دارند در میانه نبرد نمازی در اندازه یک امت اقامه شود. همه تلاش های فکری و عملی ما در مبارزه با اسرائیل یک طرف ماجراست که در خطبه ها خواهیم شنید. اما طرف دیگر ماجرا ذل عبودی است که در رکوع و سجود نماز فردا خواهیم دید. نیاز کانونی جبهه مقاومت توجه به حقیقت حی و قیوم است. در واقع نماز جمعه فردا مظهر اذکرالله ذکرا کثیرا است. و همه خیرات در پس این ذکر کثیر در میانه مدیریت نبرد است. غَلَیان @ghalayan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
📸 ⁉️آیا نماز جمعه فردا تلاشی برای شکستن فضای رعب است؟! ⁉️آیا اقدامی در واکنش به تهدید اسرائیل است؟! ❇️ شاید این نیز باشد اما فقط همین نیست 🔹.............🔹............🔹 💫 به "خانه طلاب جوان" بپیوندید: 🌐 @khanetolab
امشب تو خونه حرف نماز جمعه فردا بود. خاله‌ام سرش رو آورد جلو و آروم بهم گفت: نکنه فردا امام زمان میخواد ظهور کنه؛ رهبرم پرچم رو بده بهش! یک لحظه جا خوردم. با خودم گفتم عجب حرف خیال انگیزی. اما ایشون خیلی ساده این مطلب رو به زبون آورد. اصلا فکر نکرد داره چیز عجیبی میگه. یک خورده که فکر کردم بهش حق دادم. باید هم انقدر ساده این احتمال به ذهنش بیاد. چندین ساله حیاتش با این وجود مقدس گره خورده. میفهمید که چی میگم؟ یک جماعت خیلی زیادی همین دور و اطرافمون دارند با امام زندگی میکنند. هرروز و هرهفته دارند به ظهور و دیدن امام فکر میکنند. احتمال ظهور تو این وضعیت تاریخی در جهان چنین افرادی، اصلا اتفاق بی معنایی نیست. اما کاری با این بخش ماجرا ندارم من دارم به مسئله فرج فکر میکنم نمیدونم فردا دقیقا چه اتفاقی قراره بیافته. اما این رو خوب فهمیدم. جایی که مومنین همه توانشون و همه دارایی‌شون رو میارن وسط باید منتظر فرج و گشایش بود..
قیام در میانه جنگ لازم است روی دلالت‌های روشن خطبه‌های امروز بایستیم، بیاندیشیم و تبیین کنیم لازم است روی این هدایت قرآنی عمیقا اندیشید و بسط آن را در مفاهمه امت اسلامی و امتدادش تا نقطه عمل را بارها مرور کرد و آن را توسعه داد. جداً به این تلاش فکری محتاجیم. در خطبه امروز مبنای پربسامد قرآنی یعنی "ولایت" تبیین مختصری شد و اثر آن در حیات مومنان مورد توجه قرار گرفت که عبارت بودند از زندگی عزتمندانه(شکست‌ناپذیری) و هماهنگ با نظام آفرینش. این خطبه تکمله‌ای دارد که ایشان ۳۱شهریور در دیدار با سفرای کشورهای اسلامی مطرح کردند. در این دیدار یک طرح عملیاتی مبتنی بر همین مبنای قرآنی(ولایت) ارائه شد اما اینبار با کلیدواژه "قدرت درونی". علت انتخاب این کلیدواژه ارزشمندبودن بودن مفهوم قدرت نزد آحاد است و توجهات را روی مولفه حقیقی قدرت جبهه مقاومت می‌برد. اما یک سوال را میتوان در پس ذهن یافت که همه ما را کم و بیش قلقلک میدهد چرا امروز و چرا این ایام روی این مسئله یعنی شکل گیری "امت اسلامی" و تبیین زوایای آن تکیه می‌شود؟ این مهم، آرمان سده اخیر مصلحان اجتماعی و در رأس آنان حضرت امام است و برای تحقق آن تلاش‌های فراوانی صورت گرفته. در اهمیت آن همین بس که کل هیکل جمهوری اسلامی و دولت اسلامی نقش مقدمی برای تحقق این آرمان دارند. اما چرا این مفهوم اخیرا در بیانات رهبر انقلاب پر تکرار شده؟ شکل گیری امت اسلامی در واقع یک اتفاق انفسی در اندازه یک امت است که البته بروزات بیرونی هم ممکن است داشته باشد. این اتفاق انفسی همان شکل گیری پیوند ایمانی بین آحاد امت است(ولایت) و نتیجه آن مرزکشی با دشمن می‌باشد. برای چنین اتفاقی نیازمند یک اتفاق پشینی هستیم و آن توجه امت اسلامی به دارایی ایمان خود است. لازم است ایمان اسلامی یگانه مولفه تعیین کننده رفتار امت‌اسلامی باشد. بهترین موقعیتی که میتوان به رخ دادن چنین اتفاقی در جان امت امیدوار بود هنگام درگیری آن با قوای شرارت در عالم است. اصلا فلسفه وجودی قوای شرارت در عالم همین زمینه سازی قیام و ارتقاء ایمانی است. ولی الهی میداند درگیری با شیطان اکبر بهترین فرصت برای ارتقاء ایمانی جامعه است و این روزها به نقطه اوج این درگیری رسیده‌ایم. جنگ امروز بهترین فرصت برای ورانداختن حاکمیت غرب بر اراده‌های امت اسلامی است. غَلَیان @ghalayan
تبیین در میانه جنگ بعد از جنگ احد که لشکر مشرکین سرمست از پیروزی بودند، ابوسفیان برفراز تپه‌ای رو به مسلمانان ایستاد و خطاب به پیامبر گفت: "یا محمد! جنگ و پیروزی به نوبت است". یعنی جنگ بدر شما پیروز بودید وماشکست خورده و امروز در جنگ احد ما پیروزیم و شما شکست خورده‌اید. ابوسفیان به دنبال فتح بالاتری از خود جنگ بود؛ یعنی احساس شکست در لشکر اسلام. یعنی فتح ذهن و قلب مسلمانان. پیامبر خطاب به مسلمانان فرمودند که در پاسخ بگویید "ما با شما مساوی نیستیم. کشته های ما در بهشت و کشته های شما در جهنم اند". پیامبر در مقام تبیین و تنظیم روحیه لشکر اسلام، به یک اصل اعتقادی که بعدها آیات آن نازل شد اشاره فرمودند یعنی احدی الحسنیین. ابوسفیان با بیان خود سعی داشت محاسبات و چرتکه دنیایی را مبنای تحلیل شکست و پیروزی قرار دهد و نظام محاسبات مسلمانان را به هم بریزد و در نتیجه آنها را دچار یاس کند. اما پیامبر با یک پاسخ مبیّن، دو اتفاق را رقم زد: اولا از عمق اعتقادات مسلمانان یعنی مسئله بهشت و جهنم بهره برد و خطای محاسباتی در کمین مسلمانان را با یک منطق عمیق که رنگ و بوی ایمانی به خود گرفته بود اصلاح کرد. دوما ابوسفیان را در حضور لشکر مشرکین در موضع انفعال قرار داد. چرا که پاسخی که به او داده شد یک اصل روشن اعتقادی بود و جمله "ما بردیم و شما شکست خوردید" تحلیل ساده انگارانه‌ای از جنگ بود. لذا ابوسفیان خود را ناگزیر دید در پاسخ، وارد ساحت اعتقادی لشکر مشرکین شود. لذا در پاسخ گفت نحن لنا الغزی و لا عزی لکم. او هرچند از روی دست پیامبر اما خوب فهمید که باید روی چه نقطه ای از قلب و ذهن لشکر مشرکین بایستد. اما ندانست که تحول آفرین ترین و محرک ترین بنیان اعتقادی مسلمانان را به مصاف اعتقادشان به عزی فراخوانده. او ندانست که هماورد این سخنش منطق مستحکم توحیدی اسلام است. تصویری که او از عزی ارائه داد یک تصویر بی خاصیت بود. ما عزی داریم و شما ندارید. عزی یک موجود بی فایده هست که البته خب هست. اما پاسخ پیامبر به این سخن از پاسخ پیشین طوفنده تر بود. ایشان فرمودند الله مولانا و لا مولالکم. تو از داشتن عزی بی خاصیت میگویی؟ ما الله را داریم که او هم جبهه ماست. او با همه بی نهایتی و قدرتش با ما در یک سنگر است و یکسره پشتیبان این لشکر است. نه اللهی که در پستوی خانه سرسجاده جایی برای او باز شود و تمام. نه! الله همینجا در همین معرکه پشتیبان ماست. ابوسفیان احمق بود. ندانست که منطق مستحکم توحیدی اعتقادی بی خاصیت نیست. توحید، اعتقادی است حاضر در همه عرصه های این حیات مادی. توحید اعتقادی زندگی ساز است. و البته توحید اعتقادی ظفرآفرین در جنگ است. در زد و خورد امروز نیاز به تقریری داریم با همین طنین و با همین نفوذ و با همین وضوح از توحید و مبانی روشن ایمانی. جدا نیازمند تبیین در تراز جنگ امروز هستیم. غَلَیان @ghalayan
تله اخبار حالمان حال نشستن است. فکرش را نمیکردم. اما گویا خون سید هم نمیتواند مدت زیادی تب و تاب جدی در ما ایجاد کند. یک احساس برافروخته که از حمایت اندیشه برخوردار نیست و در نهایت مرداب زندگی روزمره. به خروش اندیشه در دهه شصت فکر میکنم. یا حتی قبل‌تر از آن. دهه چهل. بعد از حادثه وحشتناک اما پیش برنده پانزده خرداد. سید علی خامنه‌ای توصیف جالبی از سالهای بعد از پانزده خرداد دارد. او میگوید از بعد پانزده خرداد، مبارزه وارد یک مرحله جدید شد و آن عمق بخشیدن به حرکت بود. یعنی دوران اندیشه سازی. حزب اللهی دهه چهل فهمید باید اندیشه بکارد که شانزده سال بعد عمل درو کند. در واقع حادثه اندیشه ساخت و اندیشه قیام. این سالها اما مرگ اندیشه و اندیشیدن را شاهد هستیم. برای عمیق ترین حوادث سطحی ترین روایت ها ساخته میشود و ذهنیت ها شکل میگیرد. قصه ما و ایرانیان و مسلمانان نیست. این دردی جهانی است. ویروسی که توسط مجازی مدام در حال پراکنده شدن است و تمامی ندارد. ما امت حزب الله نیز مستثنی نیستیم. به شدت مبتلا شده ایم و به نظر میرسد روز به روز اوضاع بدتر میشود. اندیشه در صحنه کم‌یاب است و غالبا با عمق کم. و این ما حصل زیست مجازی‌مان است. چگونه؟ روح انسان مجاهد و قیام کرده، حقیقت جو است و بیقرار فهم حقیقت و این ودیعه ای است الهی. شاید از بلندترین ارزش های یک انسان قیام کرده، درک حقیقت باشد و این لابه‌لای زندگی بندگان صالح خدا به چشم میخورد. در واقع درک و عرفان حقیقت است که انسان را به قیام وامی‌دارد و او را حرکت میدهد. اما میتوان همین طالب حقیقت را نیز از حقیقت بازداشت. هنگامی که او را با واقعیت مشغول کنیم. واقعیت خیلی شبیه به حقیقت است. خیلی نزدیک به حقیقت است. اما همه ماجرا نیست. واقعیت تنها دروازه ما به حقیقت است. و خبر درگاه واقعیت. اتفاقی که در حال رخ دادن است بسیار دردناک است. مدت هاست که مجازی اخبار را به گونه ای به ما عرضه میکنند که احساس میکنیم هرآنچه که لازم بوده از حقیقت دریافته ایم. در حالی که حقیقت دارای عمقی است که تنها تیغ اندیشه قدرت نفوذ در آن را دارد. و این بمباران اخبار است که ما را از اندیشیدن بازداشته. در حالی که همه این حوادث، آیاتی برای اندیشیدن بود قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ. رشد قارچی کانال های خبری در ایتا را دست کم نگیریم. کانال هایی که عضو هستید را مرور کنید. چند درصد آنها خبررسان هستند؟ احتمالا در جریان هستیدکه ایتا این روزها اخبار را زودتر از تلگرام و بعضا توییتر دست به دست میکند. همه اینها قبل از نوع خبررسانی ای است که در حال اتفاق افتادن است. اوضاع وقتی بدتر میشود که بدانیم اخبار حتی واقعیت را نیز برایمان آشکار نمیکنند. غَلَیان @ghalayan
43.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنچه که در این چند دقیقه میبینیم، تراکمی از اندیشه است. اندیشه اسلام ناب انقلابی. انسان تربیت یافته جمهوری اسلامی در مقام اجابت ولی، کنار ملتی ستم دیده حاضر شده و نقش پشیتبان را برای خط مقدم مبارزه ایفاء میکند. کتاب ها باید نوشته شوند تا بتوانند گوشه ای از این فتح الفتوح جمهوری اسلامی را تبیین کنند. این انسان را. شاید دیدن این عزم ها و اخلاص ها قدم های سنگین ما را هم حرکت دهد غَلَیان @ghalayan
روزهای جنگی-۱۲ صدام اینها رو خوب می‌نوشت ۱۹مهر: هنوز خبر رسمی از سرنوشت سیدصفی‌الدین نیست. شد یک‌هفته. پهپادهای اسراییلی تیم‌های امدادی را می‌زنند تا کسی نزدیک محل انفجار نشود. خدا کند در پناه‌گاه‌ها، کپسول‌های اکسیژن زیاد باشد. عمده وقتم به خرج‌کردن دلارهای خیرین می‌گذرد، تا نوشتن. امروز رفتم کمپ آواره‌ها در بیمارستان الشرق‌الاوسط. ۱۱طبقه، بدون آسانسور و متروکه‌. سال‌هاست مخروبه شده. چند ایرانی در اتاقی دیدم. مهدی‌ خانجانی(طلبه قم)‌: «طبقه طبقه بیمارستان را تمیز و برق‌کشی و لوله‌کشی می‌کنیم و تحویل آواره‌ها میدیم.» ۱۰-۱۵نفری می‌شوند. هرکدام از یک شهری آمدند. محمد(طلبه-مهندس برق) از خرم‌آباد به همراه رفیقش محمود (معلم) آمدند. با ۳۰۰دلار از نجف خود را می‌رسانند به بیروت. در فرودگاه خانجانی را می‌بینند. اتاق کناری، ۳-۴ نفر جمع‌اند دور قلیان؛ دوسیب خالی! دو نفرشان برادرند. سیدکمیل: «من ۴تا بچه دارم، معین ۳تا. آقا که پیام داد ما راه افتادیم. که اگر این بی‌ناموس‌ها زمینی حمله کردند بریم جنوب. یه پولی گذاشتیم خانه و یاعلی. سابقه‌داریم! با برادرم چندسال سوریه جنگیدیم. چند شب در ضاحیه خوابیدیم تا بچه‌های اینجا را پیدا کردیم. فعلا مشغولیم به کارگری.» سید داوود پیرمرد است. ۶۰ساله. از جنگ تحمیلی، عراق و سوریه بوده تا الان! گفت ۱۸تیر۷۸ هم بودم! همان دسته معروف به گروه انصار. عکس نوه‌اش را نشان داد، با ذوق. پیرمرد سروحال و باروحیه‌ایست. کاظم بازنشسته ایران‌خودروست. از هشتگرد آمده. یکی دیگر متولد فرانسه است، درس‌خوانده استرالیا. دکترای‌IT. شگفت‌انگیزند آدم‌های این بیمارستان. هرکدام از گوشه‌ای خود را رساندند به قلب جنگ. هیچ‌کدام نه نظامی‌اند، نه حقوق‌بگیر! سیدکمیل می‌گوید «ماها شغل دولتی نداریم تا بوقتش دست‌وپایمان جایی گیر نکند.» نقل است پس از تصرف شهر فاو در عملیات والفجر۸، صدام گفته بود من اگر این بسیجی‌ها را داشتم دنیا را فتح می‌کردم! صدام راست می‌گفت کجای دنیا می‌توان این آدم‌ها را یافت؟ پاک‌باخته و رها، در این خرابه‌های جنگی، کیلومترها دور از وطن، آمده‌اند برای مقاومت @javadmogoei
شام آخر گولانی در جریان جنگ احزاب بعد از اینکه احساس ضعف میان مومنین پراکنده شد، کشته شدن عمربن عبدود توسط امیرالمومنین بر هم زننده این احساس اجتماعی بود و نقطه آغاز پیروزی مومنین بر احزاب. بعد از این دلاوری امیرالمومنین، همه چشمشان به دهان پیامبر بود که ایشان چه واکنشی نسبت به این رویداد خواهند داشت و چه خواهند گفت. و این بیان پیامبر یک امر تعیین کننده در ادامه جنگ احزاب بود و حتما روحیه اجتماعی را متناسب با محتوای خود، رنگ میزد. در واقع همه افراد در انتظار روایتی بودند که پیامبر از این ماجرا ارائه میکنند. تا جایی که به نظر میرسید این روایت پیامبر به اندازه خود رویداد حائز اهمیت است. و در این بستر بود که روایت "ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة ثقلین" از ایشان صادر شد. اما اثر اجتماعی این روایت در جامعه آن موقع چه بود و چه گامی در جنگ برداشته شد؟ روایت ایشان از ماجرا صرفا تهییج کننده احساسات مومنین نبود. بلکه یک اتفاق مهم را در عمق معرفتی آنها رقم زد و آن اثبات برتری یک "ضربه راهبردی حین مبارزه با طاغوت" از عبادت ثقلین است. و به نظر میرسد این مقایسه بازگشت به ظاهر گرایی دارد که جامعه مسلمین در ابتدای شکل گیری با آن مواجه بود. این افزونه معرفتی ابتدایی ترین و مهمترین اثرش بالارفتن میزان ارزش شمشیر زدن حین جنگ بود. و بعد از شکستن احساس رعب و یاس در مسلمین با عمل امیرالمومنین، باوری در دل مسلمین کاشته شد که به سمت مبارزه حرکت کنند. این روزها روایت ما از خط مقدم نبرد باید توضیح روشنی در نحوه اثر گذاری بر حرکت اجتماعی در عقبه نبرد داشته باشد. یعنی اولا باید توجه داشته باشیم نیاز فوری و ضروری به روایت اتفاقات حین درگیری جبهه لبنان و فلسطین با اسرائیل داریم. چرا که این روایت به مثابه ابزاری برای ایجاد حرکت در اجتماع است. ثانیا باید توجه کرد که این روایت گامی مجزا در راستای طرح کلان جبهه باشد و در خدمت آن باشد. ثالثا باید روایت با عمق ایمانی درگیر باشد و صرفا تهییج کننده احساسات زودگذر نباشد. در این روزها که نیاز به یک خیزش اجتماعی برای کمک به حزب الله داریم نیاز به روایتی از صحنه درگیری است که مردم ایران را به این سمت حرکت دهد. حرکتی ناشی از عمق ایمانی. توصیف قدرت نظامی حزب الله یا آسیب پذیری پدافند اسرائیل بد نیست. اما ما نیاز به توصیفی از ایمان های رقم زننده این اتفاقات داریم. باید عزم هایی را که بعد از این حجم از هزینه همچنان در حال مبارزه ای این چنین هستند را روایت کنیم. ما باید انسان مومن را روایت کنیم غَلَیان @ghalayan
واقعی کتاب بدایه را باز نکرده بودم که تلفن زنگ خورد. مادرم بود؛ از بیروت. اصرار داشت هرچه سریع تر به سمت شمال حرکت کنم. اف35ها شروع به بمباران جنوب لبنان و بیروت کرده‌اند. جدی نگرفتم تا اینکه با صدای انفجار به خودم آمدم. خاک نبطیه بود که بعد هر انفجار بالا می آمد. مسیر دو ساعته تا بیروت، چهارده ساعت طول کشید. گفتن ندارد؛ ردیف ماشین ها به طول چندین کیلومتر حتما هدف ساده ای برای جنگنده های نسل پنجم هستند. بعد هر انفجار یک اشهد دوباره میخوانم. بمب فلان تنی بعدی کجا فرود می آید؟ این سمت جاده یا سمت دیگر؟ یا باهوش مصنوعی وسط این دو نقطه را محاسبه میکند؟ چه میگویم؟ هوش مصنوعی که هدف زنده نمیزند. اسمش گواه مرامش است؛ هوش! پیجر نیست که نداند کی و در کنار چه کسی منفجر شود. احمق‌های سنگ‌دل. چه بر سر فرزند رفیقمان آورده بودند. دختربچه بعد از صدای هشدار با ذوق به سمت آن میرود و ناگهان..! چشم های زیبایش..دستان ظریف و رنگ پریده اش.. صدای انفجار اتومبیلی در چند کیلومتری همه را لرزاند. دودش هوا شد. لبها به جنبش در آمده. اشهد یا ذکر؟ یا ناسزا؟ یا چه؟ نمیدانم. شمال بیروت دوستمان جایی تدارک دیده. اینجا کشوری دیگر است. جنگنده پر نمیزند. ترافیکی هم نیست. خاکی بالا نمیرود و ساختمانی هم پایین نمی آید. اما تا دلت بخواهد دلگیر است. لباس روحانیت و عبایه جزء اقلام ممنوعه است. منطقه مسیحی نشین است و حزب قباد قدرت اینجاست. کلمه حزب الله برایشان نامانوس است...بگذریم. منتظرم پدرخانم برادرم خبر دهد. درخواست بلیطی به مقصد تهران داشتیم.. با همسر پا به ماه بیروت ماندن ریسک است. زنگ زد. فرودگاه شلوغ شده و بلیط به این آسانی پیدا نمیشود. باید برویم فرودگاه راهی پیدا کنیم.. (خاطره محمدعلی، طلبه لبنانی از روز اول جنگ) غَلَیان @ghalayan
ای خدای سنوار ای خدای نصرالله ای خدای هنیه ای خدای سیدابراهیم و ای خدای حاج قاسم مرگا به ما که اگر لحظه‌ای به تو سوظن داشته باشیم چرا که از اعظم کبائر است تو خود فرمودی به عهد من وفا کنید تا به عهدتان وفا کنم من بی همه چیز و روسیاه را نبین خدایا مردانی در این معرکه هستند که از غیرتمندان به عهدالله اند بارالها! روی این زمین مردانی گام برمیدارند که از سنگینی نگاهشان و از سختی بازویشان دشمن معذب است و تو خود با آنها به گفتوگو نشستی که يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ اینجا مومنین ضعیف‌الایمانی هستند که چشم انتظار عذاب وعیدند چرا که سینه‌هامان از سنگینی ابتلائات در فشار است. این لبهای ماست که با نجوای متی نصرالله به جنبش درآمده و این قلوب ماست که به درگاه گلویمان رسیده اما نگاهمان به صلای مردانمان است الا ان نصرالله قریب