eitaa logo
قامت 🌱
253 دنبال‌کننده
406 عکس
85 ویدیو
0 فایل
خانمی‌که‌تا‌خود‌خورشید#قامت‌داشته در‌رشادت‌با‌ابوالفضلش،رقابت‌داشته کانال نذر‌ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و مادر گرامیشان حضرت ام البنین سلام الله علیها💚 کپی فقط با ذکر ۵ #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
ویران نکرده قهر الهی مدینه را... دل روشنم که چادر و معجر نسوخته!
جای تشکر است از امت که لااقل، گلبرگ یاس پیش پیمبر نسوخته!
ماندم چگونه تا سحر از درد پهلویش او بی قرار بوده و بستر نسوخته!
در شهر هیچ شاپرکی پر نمی زند این سمت‌ها که بال کبوتر نسوخته؟!
تاریخ تلخِ این همه سید گواه نیست؟ اقرار کن که سوره ی کوثر نسوخته...! سعید مبشّر 💔 ╭─┅═🌱🍃═┅─╮      @ghamat   ╰─┅═🌱🍃═┅─╯
مولا گفتن:
شکرخدا! گمان کنم امروز بهتری! پیراهن جدید مبارک! بهار من! نان که تو می پزی چقدر مزه میدهد! نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر! آتش بد است با من و با روزگار من...
زهرا! برات لقمه گرفتم!قبول کن! روزه بس است آب شدی روزه دار من! افتاده ام‌ به پات! بمان! جان من بمان! رحمی بکن به گریه اطفال زار من...
قامت 🌱
مولا گفتن:
شرمنده ام که خانه‌ی امنی نداشتم...😭
قامت 🌱
مولا گفتن:
از اینجا به بعد رو خانم فاطمه زهرا ادامه میدن💔
بی بی گفتن:
مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم از میخ و زخم سينه خداحافظي كنم از مردم مدینه از این شهر خسته ام از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
دقت کردین وقتی یک نفر مریض میشه، همه دلداری میدن، هرکاری لازم باشه اطرافیانش میکنن، فلان دکتر، فلان شهر، فلان دارو... ولی گاهی اوقات حال مریض به یک جایی میرسه که اطرافیانش میگن خدایا هرجور دیگه صلاح میدونی! خدایا این داره خیلی سختی میکشه دیگه هرجور خودت صلاح میدونی😭💔
اینجاست که خانم گفتند:
مشکل شده است حل شدن مشکلات من باید که چاره کرد به عجل وفات من از حال و روز تب زده ام تاب رفته است از چشمهای خسته من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من پایین نرفته آب خوشی از گلوی من سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام از همسر غریب خودم رو گرفته ام سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط روزی هزار مرتبه جان باختم فقط سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم خود را کشان کشان سر سجاده می برم
خود را برای پر زدن آماده کرده ام جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام میخواهم از حبيب خداحافظي كنم از حيدر غريب خداحافظي كنم
خيلي شكسته پر شده ام الوداع علی آماده سفر شده ام الوداع علی
قامت 🌱
شرمنده ام که خانه‌ی امنی نداشتم...😭
نُه سال سايه ات به سرم بود ياعلی نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی نُه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود در خانه تو زندگی من چه خوب بود نُه سال در کنار تو من غم نداشتم چیزی میان زندگی ام کم نداشتم نُه سال بی قرار خلوص تو بوده ام خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام
من را ببخش می روم و میگذارمت ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت من خویش را روانه سوی قبر میکنم اما براى تو طلب صبر ميكنم
شرمنده ام كه غسل من افتاد گردنت آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدی حلال كن بر زخم پهلويم كه رسيدی حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدي ببخش با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا اصلا به جای غسل تیمم بده مرا بالی که سوخته است وبال تو میشود اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت می کشی خود را کنار من روی زانوت می کشی آهسته بر جنازه زهرا نماز کن وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن
آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن بالا سر جنازه ام از کربلا بگو از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو آتش بزن به روضه خود عالمین را از جای من ببوس گلوی حسین را