eitaa logo
قرارگاه اساتید وطلاب انقلابی حوزه علمیه قم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
207 فایل
كانال رسمي قرارگاه اساتيد و طلاب انقلابي حوزه علميه قم، تاسيس 1394 #محل تجمع خواص طرفدار حق #رسانه جبهه انقلاب از سراسر کشور #اخبار مجموعه انقلابی خود را در کانال ما منتشر کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🖌 🔹نقش ما در اخراج آمریکا از سوریه 🔸️اعلام خروج نظامیان آمریکایی از سوریه حتی اگر قطعیت هم نداشته باشد و در حین اجرا سرنوشت دیگری پیدا کند، یک خبر «فوق‌العاده مهم» به حساب می‌آید کما اینکه از روز پنجشنبه که «دونالد ترامپ»، از خروج نظامیان طی ۱۰۰ روز آینده خبر داد، هزاران تحلیل و خبر و چند میلیون اظهارنظر در رسانه‌های کهنه و نو دنیا منتشر شدند. بنابراین «خروج نظامی آمریکا از سوریه» موضوع بسیار مهمی است و کمتر در مهم بودن آن تردید کرده‌اند در عین اینکه عده‌ای از هواداران آمریکا سعی کرده‌اند آن را نه «عقب‌نشینی» بلکه یک تاکتیک جدید یا تغییر تاکتیک از سوی آمریکا معرفی نمایند! در اینجا یک سؤال کلیدی این است که نظامیان آمریکایی که با توافقنامه امنیتی ۱۳۸۶، ناگزیر شدند در فاصله سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ از عراق بروند و این کشور را به مردمش بازگردانند و در واقع شکست خود را بپذیرند، چطور چهار سال بعد به سوریه آمده و بخش‌هایی از خاک این کشور را به اشغال درآورند؟ در سال ۲۰۰۷ جمع‌بندی «نئوکان‌ها» به رهبری جرج بوش این بود که روند رو به فزاینده تلفات نظامیان آمریکایی و هزینه رو به تزاید نظامی، ادامه حضور نظامیان در خاک عراق را غیر ممکن کرده است و از این رو بوش اگرچه می‌دانست خروج نظامیان بدون آنکه هدف اصلی اعلامی آنان -که سیطره بر عراق بود- محقق شده باشد، تفسیری جز «شکست مطلق» ندارد، ادامه حضور را غیرممکن ارزیابی می‌کرد. بعدها وقتی قضایای سوریه شروع شد، برخلاف مورد عراق که اگرچه رژیم صدام حسین محبوبیتی نداشت اما مخالفان جدی هم نداشت و جنگ با او حتی اگر با تأیید دیگران شروع شود، با همراهی آنان ادامه نمی‌یابد کما اینکه همانگونه هم شد و به زودی کشورهایی نظیر عربستان هم به صف مخالفان اسقاط دولت بعثی عراق پیوست، آمریکا احساس کرد که وضع سوریه کاملاً با وضع حکومت بعثی عراق متفاوت است و کشورهای زیادی وجود دارند که حاضرند برای سرنگونی حکومت اسد هزینه کنند و به میدان بیایند. کما اینکه شروع موج تغییر در کشورهای عربی شمال آفریقا و غرب آسیا هم ظرفیتی شبیه ظرفیت جنگ افغانستان پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر را در اختیار آمریکایی‌ها قرار می‌داد. تا اینجای کار محاسبه آمریکا از وضعیت منطقه و میزان همراهی دولت‌ها و امکان شکل‌دهی به معارضه‌ای مسلح در سوریه دقیق و درست بود و از این رو اگر در عراق آمریکایی‌ها با اطمینان از شکست خارج شدند در سوریه با اطمینان به پیروزی وارد گردیدند. آمریکا در سال ۱۳۹۳ به آرامی شروع به استقرار نیروهای نظامی خود در شمال استان عرب‌نشین «رقه» کرد و به مرور این حضور و تعداد پایگاه‌ها و نظامیان خود را افزایش داد. برابر بررسی‌های کارشناسی و آنچه بطور رسمی از سوی مقامات ارتش آمریکا بیان شده است، هم اینک تعداد پایگاه‌های کوچک و متوسط نظامی آمریکا در سوریه به ۱۰ پایگاه و تعداد نظامیان آمریکایی مستقر در سوریه که قبض و بسط دارد، بین ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر هستند که بخش اصلی آن را عناصر نیروی هوایی آمریکا تشکیل می‌دهند که تحت امر سرفرماندهی آمریکا در منامه قرار دارند. این نیروها و پایگاه‌ها بطور قطع در دو بخش تنف واقع در استان عرب‌نشین دیرالزور و «جزیه» یا شرق فرات شامل قسمت‌هایی از استان کردی رقه و استان کردی- عربی حسکه استقرار دارند. وقتی بخش اعظم سوریه جولانگاه گروه‌های وابسته تروریستی تکفیری شد و... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir/fa/news/150681 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا، گپ و بله @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🖌 🔹نقش ما در اخراج آمریکا از سوریه 🔸️اعلام خروج نظامیان آمریکایی از سوریه حتی اگر قطعیت هم نداشته باشد و در حین اجرا سرنوشت دیگری پیدا کند، یک خبر «فوق‌العاده مهم» به حساب می‌آید کما اینکه از روز پنجشنبه که «دونالد ترامپ»، از خروج نظامیان طی ۱۰۰ روز آینده خبر داد، هزاران تحلیل و خبر و چند میلیون اظهارنظر در رسانه‌های کهنه و نو دنیا منتشر شدند. بنابراین «خروج نظامی آمریکا از سوریه» موضوع بسیار مهمی است و کمتر در مهم بودن آن تردید کرده‌اند در عین اینکه عده‌ای از هواداران آمریکا سعی کرده‌اند آن را نه «عقب‌نشینی» بلکه یک تاکتیک جدید یا تغییر تاکتیک از سوی آمریکا معرفی نمایند! در اینجا یک سؤال کلیدی این است که نظامیان آمریکایی که با توافقنامه امنیتی ۱۳۸۶، ناگزیر شدند در فاصله سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ از عراق بروند و این کشور را به مردمش بازگردانند و در واقع شکست خود را بپذیرند، چطور چهار سال بعد به سوریه آمده و بخش‌هایی از خاک این کشور را به اشغال درآورند؟ در سال ۲۰۰۷ جمع‌بندی «نئوکان‌ها» به رهبری جرج بوش این بود که روند رو به فزاینده تلفات نظامیان آمریکایی و هزینه رو به تزاید نظامی، ادامه حضور نظامیان در خاک عراق را غیر ممکن کرده است و از این رو بوش اگرچه می‌دانست خروج نظامیان بدون آنکه هدف اصلی اعلامی آنان -که سیطره بر عراق بود- محقق شده باشد، تفسیری جز «شکست مطلق» ندارد، ادامه حضور را غیرممکن ارزیابی می‌کرد. بعدها وقتی قضایای سوریه شروع شد، برخلاف مورد عراق که اگرچه رژیم صدام حسین محبوبیتی نداشت اما مخالفان جدی هم نداشت و جنگ با او حتی اگر با تأیید دیگران شروع شود، با همراهی آنان ادامه نمی‌یابد کما اینکه همانگونه هم شد و به زودی کشورهایی نظیر عربستان هم به صف مخالفان اسقاط دولت بعثی عراق پیوست، آمریکا احساس کرد که وضع سوریه کاملاً با وضع حکومت بعثی عراق متفاوت است و کشورهای زیادی وجود دارند که حاضرند برای سرنگونی حکومت اسد هزینه کنند و به میدان بیایند. کما اینکه شروع موج تغییر در کشورهای عربی شمال آفریقا و غرب آسیا هم ظرفیتی شبیه ظرفیت جنگ افغانستان پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر را در اختیار آمریکایی‌ها قرار می‌داد. تا اینجای کار محاسبه آمریکا از وضعیت منطقه و میزان همراهی دولت‌ها و امکان شکل‌دهی به معارضه‌ای مسلح در سوریه دقیق و درست بود و از این رو اگر در عراق آمریکایی‌ها با اطمینان از شکست خارج شدند در سوریه با اطمینان به پیروزی وارد گردیدند. آمریکا در سال ۱۳۹۳ به آرامی شروع به استقرار نیروهای نظامی خود در شمال استان عرب‌نشین «رقه» کرد و به مرور این حضور و تعداد پایگاه‌ها و نظامیان خود را افزایش داد. برابر بررسی‌های کارشناسی و آنچه بطور رسمی از سوی مقامات ارتش آمریکا بیان شده است، هم اینک تعداد پایگاه‌های کوچک و متوسط نظامی آمریکا در سوریه به ۱۰ پایگاه و تعداد نظامیان آمریکایی مستقر در سوریه که قبض و بسط دارد، بین ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر هستند که بخش اصلی آن را عناصر نیروی هوایی آمریکا تشکیل می‌دهند که تحت امر سرفرماندهی آمریکا در منامه قرار دارند. این نیروها و پایگاه‌ها بطور قطع در دو بخش تنف واقع در استان عرب‌نشین دیرالزور و «جزیه» یا شرق فرات شامل قسمت‌هایی از استان کردی رقه و استان کردی- عربی حسکه استقرار دارند. وقتی بخش اعظم سوریه جولانگاه گروه‌های وابسته تروریستی تکفیری شد و... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir/fa/news/150681 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا، گپ و بله @kayhannewspaper
🖌 🔹شبکه‌های اجتماعی اینترنت و آدم‌های مسخ شده! 🔸️انسان‌اشرف مخلوقات است اما در همین انسان ظرفیت‌های مثبت و منفی عظیمی نهفته است. انسان عادت می‌کند، فریب می‌خورد، می‌شود آموزشش داد، تربیتش کرد، این انسان ظرفیت این را دارد که اوج بگیرد و بشود از جمله اولیاءالله یا چنان سقوط کند که بشود خود شیطان. این انسان را گاهی می‌توان طوری بار آورد که در اوج جهالت، احساس دانایی کند. دچار ترکیب عجیبی از «جهالت»، «حس دانایی» و«غرور» به طور توأمان شود. با استفاده از مجموعه‌ای از عادات، تعصبات، تمایلات، کمبودها و عقده‌های فرد، در کنار شیپورهای بزرگ تبلیغاتی و بمباران خبری، می‌شود چنین انسان‌هایی را پَروَرد. با آمدن تکنولوژی و هجوم «افسار گسیخته» وسایل ارتباط جمعی و اینترنت به زندگی، آدم قرن 21 که حالا به شدت هم تنبل شده، گاهی دیگر، زحمت فکر کردن را هم به خود نمی‌دهد. کتاب نمی‌خواند، تحلیل نمی‌کند، بسته‌های خبری «ساندویچی» و «کوچک شده»‌ای را که از قبل آماده شده می‌خواند. (در این باره توضیح خواهیم داد) و غالبا هم می‌پذیرد، یا اگر هم بی‌توجه از کنارش می‌گذرد، آن‌را به ضمیر ناخودآگاه خود در کنار هزاران بسته کوچک خبری دیگر می‌فرستد و تلنبار می‌کند. فکر می‌کند فراموششان کرده ‌اما آنها فراموش نمی‌شوند. چنین آدمی، زیاد فکر نمی‌کند، لزوما با استدلال‌های عقلی اقناع نمی‌شود، یا به سختی قانع می‌شود. شاید چون این روش سخت است و «فکرکردن درد دارد.» منطق و ملاک اولِ چنین «آدم تربیت شده»‌ای برای پذیرش یک مسئله، دیگر منطق و استدلال‌های عقلی نیست، «گوینده» آن مسئله است. هنرپیشه‌ای را دوست دارد، یا به دلیل توانایی بازیگری‌اش، یا به دلیل زیبایی‌اش یا به دلیل جایزه بین‌المللی که طی بازی در یک فیلم یا برای ساختن آن دریافت کرده است. چون این بازیگر یا رقاص، مطرب و خواننده و یا حتی مثلا داور فوتبال، مجری تلویزیون و گزارشگر موفق را دوست دارد، حرف‌ها و استدلال‌هایش را سوای از اینکه درست باشند یا غلط، «دوست دارد» آن هم نه فقط در حوزه تخصصی خود، که در «همه حوزه‌ها»، «درست» و «حق» می‌داند. چرا؟ نه به خاطر اینکه خوب صغری کبری می‌چیند و استدلال می‌کند و فکر مخاطب را درگیر «حل مسئله» می‌کند، نه؛ چون «فقط » دوستش دارد. خوشگل است، خوب گل میزند، خوب گزارشگری می‌کند، خوب چهچهه می‌زند، خوب در نقشش فرو می‌رود و خوب فیلم بازی می‌کند! یا حتی چون اخلاق خوبی دارد! به قول داستایوفسکی، در رمان «برادران کارامازوف» برخی را می‌توان با سلاح اخلاق (نه منطق) قانع کرد.... بخوانید: هر روز علمای دینی می‌گویند، به مال دنیا نچسبید. تمام عمر خود را صرف جمع‌آوری مال دنیا نکنید. این دنیا محل گذر است. موقع مرگ یک ریال از این پول‌ها را نمی‌شود با خود برد. کمی هم به آخرت خود بیندیشید. کمی هم برای دل خود، برای مردم، برای آخرت خود تلاش کنید. همه چیز پول نیست. این حرف‌های منطقیِ دینی را همه از کارشناسان دینی بارها و بارها شنیده‌ایم، طوری‌که همه آن را از حفظیم. سوای از اینکه گوینده این جملات کیست و چگونه آدمی است، این حرفها «درست و منطقی» هستند و ما مسلمان‌ها به آن باور داریم. فرض بگیرید همین حالا شبکه تلویزیونی را عوض می‌کنید و یک کارشناس دینی را در حال تکرار این حرف‌ها می‌بینید. یکی از آن آدم‌هایی که در بالا توصیفش رفت هم کنارتان نشسته و برنامه را می‌بیند. این صحبت‌های درستِ، منطقی چقدر روی «آدم تربیت شده» نوشتار ما تاثیر می‌گذارد؟! چندی پیش شنیدم استیو جابز، آن مخترع نابغه و فعال در حوزه کارآفرینی و مدیریت، حالا که متوجه شده، سرطان او را خواهد کشت، گفته من ثروت زیادی دارم. وقتی می‌بینم نمی‌توانم این ثروت را بعد از مرگ با خود ببرم، با خود می‌گویم، ای‌کاش به یک نقطه از ثروت و دارایی که می‌رسیدم، تجارت و ثروت‌اندوزی را رها کرده و کمی به خودم می‌رسیدم. آدمی نباید فقط به فکر ثروت‌اندوزی باشد و...(چیزی شبیه به همان حرف‌های روحانیون و علمای خودمان) از میزان صحت این صحبت‌ها اطلاع دقیقی ندارم اما... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir/fa/news/150900 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا، گپ و بله @kayhannewspaper
🖌 🔹کاسه‌ای که زیر این نیم کاسه بود! 🔸داستان دروغین شکنجه اسماعیل بخشی یکی از افراد بازداشتی در ماجرای اعتراضات هفت تپه بلافاصله پس از مطرح شدن از جانب وی به خبر برجسته روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌ها و شبکه‌های مجازی و رسانه‌های بیرونی تبدیل شد! این حجم انبوه از پوشش خبری به ادعای یک بازداشتی آنهم یکماه پس از آزادی وی به وضوح از هماهنگی قبلی رسانه‌های بیرونی و دنباله‌های داخلی آنها حکایت می‌کرد. ماجرا تا آنجا پیش رفت که رئیس‌جمهور دستور رسیدگی صادر کرد! رئیس‌قوه قضائیه اعلام کرد در صورت صحت این ادعا با متخلف برخورد می‌شود! فراکسیون امید از مسئولان وزارت اطلاعات خواست برای بررسی این ادعا به مجلس بیایند! رئیس‌مجلس با بررسی ادعای شکنجه اسماعیل بخشی در کمیسیون امنیت ملی موافقت کرد! و... در فاصله‌ای کوتاه تمامی دستگاه‌ها و مقامات عالی‌رتبه نظام برای رسیدگی به این ادعا صف کشیدند و با شمشیرهای آخته به وزارت اطلاعات و سربازان گمنام امام زمان -ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- تاختند! چرا؟! یک سوی این ماجرا تهمتی بود که از جانب یک مجرم مطرح شده بود و در سوی دیگر ماجرا سربازان گمنام و فداکار وزارت اطلاعات قرار داشتند که همگان بارها و بارها، ایمان و صداقت آنان را آزموده بودند. سربازان گمنامی که جان خویش بر کف گرفته بودند تا امنیت و جان و مال و ناموس مردمان از کف نرود. کدام انسان عاقل و فرهیخته‌ای در اولین نگاه- تاکید می‌شود در اولین نگاه- ادعای یک مجرم را بر جماعتی مؤمن و صادق ترجیح می‌دهد؟! خداوند تبارک و تعالی در آیه دوازدهم سوره نور، مسلمانان را به این علت که با شایعه‌پراکنی منافقان نسبت به برخی از افراد مؤمن دچار سوء‌ظن شده بودند، به شدت ملامت و توبیخ می‌کند و خطاب به آنان می‌فرماید: «لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ... چرا هنگامى‌که آن [بهتان] را شنیدید مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند این بهتانى آشکار است». آیا سران محترم سه قوه مشمول این توبیخ نمی‌شوند و مخاطب ملامتی که در این آیه شریفه آمده است نیستند؟! ممکن است رؤسای محترم دولت و مجلس و قوه قضائیه بگویند که ما درباره ادعای این مجرم آزاد شده قضاوتی نکرده‌ایم و فقط دستور رسیدگی داده‌ایم که باید گفت مگر مملکت در و پیکر ندارد و مگر مراکز و دستگاه‌های خاصی برای بررسی اینگونه ادعاها درنظر گرفته نشده است؟! و با عرض پوزش این پرسش نیز از سران سه قوه در میان است که چرا درباره اخراج دیپلمات‌های ایرانی از چند کشور اروپایی و بازداشت چند ماهه یکی از آنان که هنوز هم ادامه دارد دستور رسیدگی سریع صادر نفرمودید؟! و... البته انصاف حکم می‌کند که گفته شود رئیس‌محترم قوه قضائیه ضمن صدور دستور رسیدگی به ادعای مجرم مورد ‌اشاره بر این نکته که حاکی از درایت ایشان است نیز تاکید کرد که «برخورد رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های دشمن با این موضوع نشان می‌دهد این ماجرا می‌تواند در ادامه پروژه‌های تخریبی دشمن علیه نظام باشد». دیروز معلوم شد که شکنجه‌ای در کار نبوده و اسماعیل بخشی به اعتراف خود و به گواهی اسناد موجود عضو «حزب کمونیست کارگری» بوده و ماموریت گروهکی او، ایجاد آشوب و برپایی اعتراضات کارگری بوده است و با این منظور سعی در بهره‌برداری از مطالبات برحق - تاکید می‌شود مطالبات برحق- کارگران مظلوم هفت تپه داشته است. توضیح آن‌که «حزب کمونیست کارگری» یکی از گروهک‌های وابسته به تروریست‌های «کومله» است. اکنون سؤال این است که آیا نباید مجرم مورد ‌اشاره و سایر تهمت‌زنندگان به سربازان جان برکف وزارت اطلاعات تحت تعقیب قرار بگیرند؟ آنها نه فقط به سربازان گمنام و فداکار وزارت اطلاعات بلکه به کل نظام تهمت زده‌اند. از فراکسیون امید و برخی از نمایندگان دیگر مجلس و روزنامه‌های زنجیره‌ای و بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و رادیو صهیونیستی زمانه و امثال آنها انتظاری نیست که به اخلاق اسلامی و منافع ملی کمترین توجهی داشته باشند ولی از مسئولان عالی‌رتبه نظام این انتظار بود که هوشمندی و درایت به خرج دهند و با مشاهده حجم انبوه هجوم داخلی و خارجی علیه وزارت اطلاعات به این فکر فرو روند که چه کاسه‌ای زیر این نیم کاسه نهفته است؟ آیا تصور نمی‌فرمایند که تمامی این ماجرا برای آن بوده است که اقدام دیروز اروپا در تحریم وزارت اطلاعات را موجه! جلوه بدهند؟! امید است که بیش از این در چنبره فریب دشمن گرفتار نشده و با جو‌سازی سریالی دشمنان بیرونی و دنباله‌های داخلی آنها زمینه را برای اهداف پنهان دشمن فراهم نیاورند. http://kayhan.ir/fa/news/151867 @gharar_at
🖌 🔹۴۰ سال پس از پیش‌بینی درست کارتر 🔸با یک سفر فشرده به ورشو، مونیخ و داووس موافق هستید؟ بیایید ما نیز با مقامات کشورهایی که چمدان سفر به این شهرهای اروپایی را بسته‌اند، همراه شویم و معادلات قدرت جهانی را در چهل سالگی انقلاب اسلامی مرور کنیم. ۲۴ و ۲۵ بهمن، نشستی در ورشو به خواست آمریکا، با موضوع امنیت خاورمیانه (با تمرکز بر نفوذ ایران) برگزار می‌شود. دو روز بعد (۲۷ بهمن) کنفرانس سالانه امنیتی مونیخ در هتل بایریشر هوف دایر خواهد شد. مجمع جهانی اقتصاد نیز از فردا در داووس سوئیس آغاز به کار می‌کند. واقعیت نشست «ورشو» را باید از چشم انداز «مونیخ» و «داووس» مشاهده کرد. مبانی محاسبات را باید منطبق بر واقعیت معادلات قدرت اقتصادی و سیاسی چید و گرنه «شروران شرخر» عالم، نیاز خود را به ما خواهند فروخت؛ گران هم خواهند فروخت. ۱- چشم انداز مونیخ و ورشو، از داووس دیدنی است؛ مرتفع‌ترین شهر اروپا در دامنه ‌های آلپ، با ۱۵۶۰ متر ارتفاع از سطح دریا. قدرت‌های سیاسی و اقتصادی دنیا هر سال در داووس گردهم می‌آیند اما نشست امسال، حال و روز خوبی ندارد. گزارش وبسایت رادیو فرانسه را بخوانید: «سران بسیاری از کشورهای بزرگ در همایش جهانی داووس شرکت نمی‌کنند. اختلافات تجاری، تنش در مناسبات بین‌المللی، برگزیت، کاهش رشد اقتصادی و چشم‌انداز رکود که موجب نگرانی شدید سران شده، بر نشست امسال اثر گذاشته است. روسای ‌جمهور آمریکا و فرانسه و نخست‌وزیران انگلیس و هند در همایش امسال شرکت نخواهند کرد. سران چین و روسیه نیز به خاطر عدم شرکت سران مذکور حضور پیدا نمی‌کنند. عدم حضور هر یک از مقامات، نشانه بحران داخلی و یا بین‌المللی و سیاسی و اجتماعی است. دولت ترامپ با رقبا دست و پنجه نرم می‌کند؛ بخشی از ادارات فدرال تعطیل شده و مناسبات با متحدان سنتی نیز به هم خورده؛ ترامپ گرفتاری‌هایی مهم‌تر از شرکت در داووس دارد. ماکرون هم از ۱۰ هفته قبل در زورآزمایی با جلیقه‌زردها و اقشار کم‌درآمد به‌سر می‌برد و با آگاهی از خطر حضور در گردهمائی سرمایه‌داران، از آن پرهیز می‌کند. نخست‌وزیر انگلیس نیز که نمی‌داند برای برون‌رفت از جایگاه لرزان خود به کدام سو بنگرد، از رفتن به بلندی‌های لغزنده داووس می‌هراسد. او ناگزیر، رفت و آمد میان لندن و بروکسل را دنبال می‌کند». ۲- از چشم انداز مونیخ چه خبر است؟ روزنامه ایندیپندنت اواخر بهمن ۹۵، گزارش سالانه رئیس‌کنفرانس امنیتی مونیخ را منتشر کرد که همچنان معتبر است. ولفگانگ ایشینگر گفته بود «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. همه‌پرسی برگزیت و انتخاب ترامپ، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و ناتو را در وضعیت متزلزلی قرار داده است. دولت آمریکا ممکن است به منزله کاتالیزور ]سرعت دهنده فعل و انفعالات[ این روند عمل کند. فضای امنیتی جهان بی‌ثبات‌تر از هر مقطع دیگر از زمان جنگ جهانی دوم است. احتمالاً در آستانه دوره عبور از غرب هستیم؛ دوره‌ای که امور بین‌الملل را بازیگران غیرغربی شکل می‌دهند. برخی از اساسی‌ترین ارکان غرب و نظم جهان لیبرال، تضعیف شده. ناکامی سران غرب برای پاسخگویی به درگیری‌ها در سوریه و اوکراین، ضعف در مقابله با بحران‌ها را آشکار کرد. این وضعیت، زمینه را برای پر کردن خلأ توسط کشورهایی مانند روسیه و ایران فراهم کرده است.» مقارن همین سخنان، خانم موگرینی به روزنامه دی ولت گفت «قدرت رهبری آمریکا در حال کاهش و زوال است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبی شده ندیده بودم. آمریکا در درون منسجم نیست. بزرگ‌ترین دموکراسی دنیا بی‌ثبات ‌شده است». ۳- هفت سال قبل وقتی حکیم انقلاب از «پیچ مهم تاریخ» سخن گفت، باور ماجرا برای برخی دشوار بود. اما... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir/fa/news/152804 🔻@gharar_at
🖌 🔹آمریکا در عراق آب در هاون می‌‌کوبد! 🔸پنجم دی ماه گذشته یعنی همین حدود ۲۵ روز قبل، «دونالد ترامپ» در سفر مخفیانه‌ای که به یک پایگاه نظامی آمریکا در عراق داشت، گفت: «نیروهای‌مان را از سوریه خارج می‌کنیم و این کشور را از طریق عراق کنترل می‌نمائیم.»- خبرهای بعدی هم بیانگر آن بود که آنان برای «عراق» برنامه‌ای دارند و بر این اساس این قلم حدود دو هفته پیش طی یادداشتی بخش‌هایی از توطئه‌ای که با محوریت آمریکا علیه امنیت و ثبات عراق دنبال می‌شود را گوشزد نمود. این موضوع در عین حال ابعاد دیگری هم دارد و بد نیست موضوع را با طرح دو پرسش دنبال نمائیم، آیا طرح آمریکا برای افزایش نیروهای نظامی- و در نتیجه افزایش تحرک نظامی- در عراق عملی می‌شود یعنی همان‌گونه که آمریکایی‌ها گمان کرده‌اند، عراقی‌ها با آن کنار می‌آیند؟ هدف اصلی از تحرک نظامی و دامن زدن به ناامنی و بی‌ثباتی در عراق، آنگونه که ترامپ گفت برای ضربه زدن به سوریه است و یا هدف دیگری دارد؟ برای بررسی این موضوعات و پاسخ به این سؤالات توجه به نکات زیر لازم به نظر می‌رسد: ۱- آمریکایی‌ها حتی اگر نیروهای نظامی خود را از سوریه خارج نکنند، نمی‌توانند تأثیری بر معادله امنیتی سوریه برجای بگذارند و چه کسی است که نداند وقتی با وجود حضور حدود سه‌هزار نظامی و حدود ده پایگاه نظامی، آمریکا قادر به اثرگذاری بر شرایط امنیتی نیست، در شرایط عدم حضور به طریق اولی چنین چیزی غیر ممکن است. پس می‌توانیم با همین استدلال بگوئیم آنچه دونالد ترامپ در روز پنجم دی ماه در عراق گفت، امکان تحقق نخواهد داشت. پس بحث سوریه را باید از این معادله حذف کرد. ۲- آمریکایی‌ها طی هفته‌های اخیر بار دیگر فشار متمرکزی به طرف‌های عراقی آوردند تا در مورد تحریم ایران، قواعد زورگویانه آمریکا را در روابط بغداد- تهران مد نظر قرار دهند. منابع موثق نزدیک به «هادی عامری» فاش کردند که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در سفر اخیر به عراق روی قطع همکاری‌های ایران و عراق به‌خصوص در حوزه انرژی تاکید کرده است. کما اینکه یکی از مهم‌ترین دلایل سفر «برهم صالح» رئیس‌جمهور عراق به آمریکا حل و فصل این موضوع قلمداد شده است. اما واضح است که آمریکایی‌ها از میزان چسبندگی روابط دو کشور به‌خصوص پس از روی کار آمدن «عادل عبدالمهدی» خبر دارند و می‌دانند حفظ و حتی تقویت روابط با ایران برای عراق یک «راهبرد» غیر قابل جایگزین به حساب می‌آید و عراقی‌ها به این سادگی به آن تن نخواهند داد و آمریکایی‌ها برای متقاعد کردن طرف‌های عراقی راه همواری پیش رو ندارند. 3- آمریکایی‌ها با تأکید بر لزوم افزایش نیروها و پایگاه‌های نظامی‌شان سعی دارند ظرفیت اعمال قدرت خود را به رخ طرف‌های عراقی بکشانند و از این طریق تصویر قبلی خود که در چشم حتی گروه‌های هوادار آمریکا بسیار ضعیف می‌نمود را اصلاح نموده و مانع فروپاشی بقایای قدرت و نفوذ خود در این کشور شوند. همه به یاد دارند که در جریان انتخاب نخست‌وزیر در عراق، آمریکایی‌ها با دور زدن نتایج انتخابات پارلمانی اردیبهشت ماه، فردی را که گرچه متعلق به آنان هم نبود، به نخست‌وزیری برسانند تا از طریق او به مطالبات بعدی دست پیدا کنند. براین اساس با کمک دلارهای سعودی، منتخبین عراقی را به «هتل بابل» بغداد فراخواندند و علیرغم آنکه رهبران و منتخبین بعضی از احزاب شیعی به این هتل آمدند اما در نهایت به نتیجه نرسیدند و انتخاب رئیس مجلس، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در خارج از هتل رقم خورد و آمریکا به شکستی فاحش رسید تا جائی که مشاور عرب دونالد ترامپ- ولید فارس- در توییت خود نوشت ایران سه بر هیچ از آمریکا برد. البته این تنها باخت آمریکایی‌ها از جبهه مقاومت در عراق طی دو سال اخیر نبود؛ اعلام پایان حکومت داعش در عراق و تحقق آن توسط سردار سلیمانی با اینکه آمریکایی‌ها با نمایشی دروغین «ائتلاف ضد داعش» تشکیل داده بودند و... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir/fa/news/153015 🔻gharar_at
🖌 🔹پیام به آشنایان 🔸بیانیه روز گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به «جوانان کشور» حائز اهمیت بسیاری است. این بیانیه را از یک سو می‌توان بیانیه «چشم‌انداز» لقب داد و از سویی می‌توان آن را «مانیفست آینده انقلاب» دانست. صدور این بیانیه دو روز پس از ۲۲ بهمن چهلمین سال انقلاب اسلامی می‌تواند علامتی از محور بودن «جوانان» تلقی شود چرا که اگر این بیانیه در دهه‌فجر صادر می‌شد، مخاطب تحت‌الشعاع مناسبت قرار گرفته و نقض غرض می‌شد. رهبرمعظم انقلاب به جز در موارد خاصی مثل «پیام به حجاج»، «پیام روز شهید» که به نوعی به یک سنت تبدیل شده‌اند، پیام و به خصوص بیانیه نمی‌دهند و البته سخنرانی‌های پرمغز رهبری در فواصل زمانی نسبتا کوتاه جای خالی پیام‌ها و بیانیه‌هایی که به نسبت دوره حضرت امام خمینی-ره- کمتر صادر شده‌اند، پر کرده است. در عین حال این سومین بیانیه‌ای است که رهبرمعظم انقلاب اسلامی خطاب به «جوانان» نوشته‌اند و این خود از اهمیت بسیار زیاد موضوع نزد ایشان خبر می‌دهد. بیانیه تفصیلی روز گذشته حضرت امام خامنه‌ای - مدظله‌العالی- جنبه‌های مختلفی دارد و تحلیل بخش‌های مختلف آن مجال و زمان زیادی طلب می‌کند و صد البته بیانیه به دلیل ورود صریح و صمیمی‌اش نیازی به شرح و توضیح هم ندارد، اما از آنجا که «خوب دیدن» و «دوباره دیدن» نیاز به تذکار دارد، صاحبان قلم و بیان باید در اطراف مفاهیم کلیدی این بیانیه وارد شوند. براین اساس این قلم سه فراز از فرمایشات ایشان را اندکی تحلیل می‌کند: ۱- در بخشی از بیانیه بسیار مهم رهبری آمده است: «مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمی از آن نتیجه موج جمعیتی ایجاد شده در دهه ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۲۶ میلیون نفر در سنین میانه ۱۵ و ۴۰ سالگی و نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه دوم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه انقلابی رشد کرده و آماده تلاش جهادی برای کشورند و جمع چشمگیر جوانان محقق و ارزشمندی که به آفرینش‌های علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند، اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته مادی نمی‌تواند با آن مقایسه شود». در این فراز رهبر معظم انقلاب به مهم‌ترین عنصر مورد نیاز در پیشرفت کشور یعنی «نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی» پرداخته و آن را «مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور» دانسته‌اند. واقعیت این است که در مقایسه با کشورهای پیرامونی ایران و حتی تا دوردست‌ها از مرز جمهوری اسلامی، کشور دیگری با این ظرفیت چند وجهی وجود ندارد. نیروی مستعد و کارآمد ایران به نسبت عدد جمعیتی‌اش حتی به نسبت کشورهای ثروتمندی نظیر هند و چین درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است. در ایران حدود نیمی از جمعیتش از یک سو زیر چهل سال سن دارند یعنی جوانند و از سوی دیگر از این جمعیت ۴۰ میلیونی، ۱۴ میلیون نفر تحصیلات عالی را طی کرده‌اند و این بدان معناست که ۳۵ درصد از جمعیت جوان، دوره تحصیلات عالی را گذرانده‌اند از سوی دیگر... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir https://eitaa.com/gharar_at/2016
🖌 🔹جای نگرانی داشت نه افتخار! 🔸 روزها کلیپی تصویری از سخنان آقای رئیس‌جمهور که روز چهارشنبه ۱۵ اسفند در جلسه برگزیدگان استان گیلان ایراد کرده‌اند دست به دست می‌شود و پرسش‌های فراوانی را در میان کاربران به دنبال داشته است. ایشان با لحنی آمیخته به افتخار می‌گوید: رئیس‌جمهور فرانسه (اولاند) در جمع خبرنگاران و در حضور من گفت که سال ۲۰۱۳ (۹۱) ما، هر ۵ کشور تصمیم قطعی گرفته بودیم که به ایران حمله کنیم و فقط درباره شرایط و زمانش بحث می‌کردیم، اما وقتی شما به ریاست جمهوری انتخاب شدید، دیدیم که شرایط دارد عوض می‌شود، دست نگه داشتیم! آقای روحانی نتیجه می‌گیرد که انتخاب ایشان کشور را از یک جنگ حتمی نجات داده است! و در این باره گفتنی‌هایی هست؛ ۱- آقای روحانی فرموده‌اند؛ این تحلیل نیست بلکه واقعیت است که باید گفت کاش تحلیل بود تا باور نکنیم رئیس‌جمهور کلاش فرانسه توانسته است دروغ به این بزرگی را به رئیس‌جمهور کشورمان بقبولاند و ایشان هم این دروغ شاخدار را تحویل ملت بدهد! ۲- این ۵ کشور کدام کشورها بوده‌اند؟ آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان روی‌هم می‌شوند ۴ کشور آیا چین یا روسیه نیز قرار بود همراه آنان به ایران حمله کنند؟! اگر پاسخ مثبت است، کدامیک از آنها؟ چین یا روسیه؟! ۳- آمریکا و متحدانش همراه با شوروی سابق در جریان جنگ تحمیلی به ایران حمله نظامی کرده و نتوانسته بودند هیچ غلطی بکنند و این در حالی بود که ایران از نظر نظامی در ضعیف‌ترین دوران خود بود و آنها به مراتب قدرتمند‌تر از امروز بودند. بنابراین سؤال این است که وقتی در اوج قدرت از مقابله نظامی با ایران آن روز طرفی نبسته بودند چگونه امروز که ایران در اوج قدرت قرار دارد قصد حمله به این کشور را داشته‌اند؟! خود آمریکایی‌ها اعتراف می‌کنند که حمله به ایران احمقانه است! ۴- این ۵ کشور- به قول شما- با چه هدفی قصد حمله نظامی به ایران را داشته‌اند؟ آمریکا و متحدانش بارها اعتراف کرده‌اند که براندازی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک هدف استراتژیک در دستور کار دارند و این هدف استراتژیک با تغییر دولت‌ها در این کشورها تغییر نمی‌کند. اکنون این سؤال در میان است که دشمنان ایران در ریاست جمهوری حضرتعالی چه دیده بودند که از حمله نظامی منصرف شده بودند؟! آیا غیر از این است که احساس کرده بودند دولت حضرتعالی، اهداف و خواسته آنان را برآورده می‌کند و... 🔻@gharar_at
🖌 🔹ایران، دست پرتوان برادری 🔸واکنش هیئت حاکمه آمریکا به توسعه روابط برادرانه منطقه‌ای ایران را می‌توان در این عبارت «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه خلاصه دید: «ایران در تلاش است تا عراق را خراج‌گذار خود کند.» درک آمریکایی‌ها از روابط جذاب جمهوری اسلامی با کشورهایی نظیر عراق دو جنبه دارد؛ یک جنبه آن بیان‌کننده اهمیت بالای روابط منطقه‌ای و میان کشورهای اسلامی است که با سیاست تفرقه‌افکنانه دو قرن اخیر غرب در جهان اسلام منافات دارد. طبعا آمریکا، انگلیس، فرانسه که ید طولایی در سیطره بر کشورهای منطقه و چپاول آنان دارند، مایلند کشوری مثل ایران به جای تکیه به قدرت داخلی خود و قدرت جمعی مسلمانان در منطقه، به پایتخت‌های غربی روی بیاورد و همه مصالح خود را با آنان تنظیم کرده و محدودیت‌های فراوان آن را بپذیرد و در نهایت هم از حدی که برای آن در نظر گرفته‌اند که هیچگاه به سیادتی دست پیدا نمی‌کند، قانع باشد. یک جنبه دیگر سخنان امثال پمپئو افشاگر نگاه استعماری آمریکا و به طور کلی غرب به کشورهای دیگر و بخصوص کشورهای مسلمان که با آنان کینه‌ای دیرینه دارند، می‌باشد. به عبارت دیگر، در واقع این آمریکا است که کشوری مثل عراق را خراج‌گذار خود می‌بیند. مگر غیر از این است که حدود ده سال پیش، وقتی از «هنری کیسینجر» چهره اثرگذار در سیاست خارجی دیروز و امروز آمریکا، درباره حکومت عربستان سعودی پرسیدند، گفت: «آنان انبارداران نفت هستند که از ما انبارداری می‌گیرند و تا ما بخواهیم بر عربستان حکومت می‌کنند»! آمریکا گمان می‌کند روابط خارجی دو دولت معنای دیگری ندارد و لزوما نگاه و ماهیت توسعه روابط ایران و عراق هم همین است. در این میان ما «پمپئو‌های داخلی» هم داریم که از همین منظر- گاهی دوستانه و گاهی دشمنانه- به قضاوت درباره روابط خارجی ایران می‌پردازند و حال آنکه همان طور که در نگاه دینی، قدرت و حکومت معنای متفاوتی از آنچه در غرب مطرح است دارد، در نگاه جمهوری اسلامی که حکومتی برآمده از دین است نیز موضوع متفاوت است. بعضی از مخالفان داخلی جمهوری اسلامی به توسعه روابط ایران در منطقه، «هژمون جمهوری اسلامی»‌می‌گویند و ضمنا آن را کاری «ایدئولوژیک» و در تقابل با منافع ایران و منافع ملت‌های دیگر می‌خوانند و حال آنکه اگر به «واقعیت میدان» نگاه شود، هیچ اثری از «هژمون ایران» در کشورهایی نظیر عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و... وجود ندارد. قدرت هژمون قدرت الزام و اجبار است که... 🔻@gharar_at