#سرخی_خون_تو_سیاهی_چادرمن❣
جانت راکه بدهی در راه خدا
"شهید" می نامند تو را ،
به گمانم اگر روحت را هم بدهی شاید...!
و من احساس میکنم
اینجا در این سرزمین
دختران زیادی هستند که هرروز ،
پشتِ سنگر ِسیاه ِساده ی سنگینِ خود دفاع می کنند از نجابتشان😇
☜ #وهرلحظه_شهیدمی_شوند_انگار !
پس "شهید زنده" حواست به حجابت باشد...😍
@gharargah_shohada_313
یه مستنددرباره ی یه شهید داریم 38دقیقه هست هرکی میخواد بیاد به آیدی توکانال نمیشه گذاشت🌹
مخصوصا خواهرای گلم حتما اگه نت دارن بیان
@Zahraii_i
🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙
😴اعمال وقت خوابیدن 😴
خواندن دعای زیر برابر با هزار رکعت نماز، به گفته مولاء علی(ع)
✨ يَفْعَلُ اللّه ما يَشاءُ بِقُدْرَتِه، وَ يَحْكُمُ ما يُريدُ بِعِزَّتِه ❣سه مرتبه❣
سوره ى تكاثر به سفارش امام صادق (ع)، هرکس سوره تکاثر را قبل هنگام خوابیدن بخواند از عذاب قبر در امان باشد.
💫بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم💫
⚜أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ. حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ⚜
هدیه پیامبر (ص) به حضرت فاطمه (س) در روز تولدش در هنگام خواب این بود که حضرت فاطمه (س) فرمودند این بهترین هدیه تمام عمرم بود.
👈خواندن سوره توحید ✨(قل هو الله احد... ) برابر با ختم قرآن است. ❣سه مرتبه❣
👈 صلوات بر من و پیامبران پیش از من سبب شفاعت خواهد شد ✨(اللهم صل علی محمد و آل محمد و علی جمیع الانبیاء و المرسلین) ❣یک مرتبه❣
👈 استغفار برای مومنین سبب خشنودی آنها از تو خواهد شد✨ اللهم اغفرللمومنین والمومنات ❣یک مرتبه❣
👈 ذکر سبحان الله والحمدلله ولااله الاالله والله اکبر ✨ (ثواب حج و عمره را دارد.) ❣یک مرتبه❣
👈وضو گرفتن. (ثواب شب زنده داری )
🌷°•| @gharargah_shohada_313
••رفیقی داشتم ڪه می گفت:))
«اینجا ـ جَزیرِه_مَجنون
+ جآی دیوآنِه هاست..
دیوآنه هایی ڪه عاشِق اند.
عآشقانی ڪه می خواهند
از راهِ میآنبُر_ به_خــدا برسند.»••
#دلنوشتہهایِیہدخترツ↧
https://eitaa.com/shahideh313_18
اینجازندگیتوبا #شهداهمرنگکن↑🍃
ما از ازل گدای پریشان زینبیم💞
شکر خدا که ریزه خور خوان زینبیم🍃
با یک دعای او همه عاشق شدیم و بس💕
یعنی که عاشقانه مسلمان زینبیم 💕🍃
لبیک یا زینب ✋💕
دوستان هیئــــتی و عشاق عمه جانم زینب « س » 🍃
برای ولادت خانم زینب کبری
زهرا ترین ستاره ی زهرا✨
حیدر مولا اقا جانم امیر المومنین ✨
نیازمند به کمک های شما عزیزان هستیم
هر عزیزی که دوست داره در ثوابش شرکت کنه با ذکر یا زینب به ایدی زیر تشریف بیاره 🌸🍃
@fatemezahra313yaali
کلنا فداک یا زینب.. 💕
🍃🎈
ٺـــ❤️ـــو در ڪنار خودٺ نیسٺے نمے دانے...
ڪه در ڪنار ٺو بودڹ، چه عالمے دارد...
❤️💛💚💙
دنبال کانال #عاشقانه_مذهبی میگردی؟😉
میگن بچه مذهبی ها بی احساسن 😬 خشکن😜بیا ببین چه خبره 😋
لینک زیر رو لمس کن😜
http://eitaa.com/joinchat/3838443545C3c53063fc0
😍☝️😍👆😍👆😍👆😍
👈همانا خداوند لفٺ دهندگاڹ را دوسٺ ندارد هااا :))
#دخترونہهاے....
#پسروتہهاے....
#عشقانہهاے...
#ڪربوبلا....
#مشہـد...
یـــہ دنــــیاے واقعــے....
اینـــجـــا فرمانده میـمـ فــاء هم حضور دارد😍
با ما و دو رمانـــ #عاشقانہشہدایے🍃 و #عاشقانہمذهبے🕊 مـا هـــمراه باشــید🌈
#دنیاےمداحے و #روضہهاےخودمانے💚
#فقط ڪافیستــ روے لینڪمــا ڪلیڪ ڪنید
🎈http://eitaa.com/joinchat/3024355346C46ed16f233
❤️🧡💛💚💜💙🖤
سلام بر #شهید_غیرت...💗
🌷کانالی درباره ی شهیدی که در راه دفاع از ناموس غریبانه به شهادت رسید...🌷
این کانال شامل خیلی چیزای باحال هست:
❣️معرفی #شهید_علی_خلیلی🌹💓
❣️کلیپ های جذاب 🎥🎞
❣️معرفی کتاب های بامحتوا 📚📖📘
❣️عکس پروفایل📷
❣️دلنوشته های شهدایی 💌
❣️تم شهدایی 📱
❣️مداحی های شهدایی 🗣🎵🎶
❣️خاطرات شهدا 🌹
❣️بریده هایی از سخنان حضرت آقا 💖
و خیلی پست های جذاب دیگه...
مدیر این کانال خود شهید علی خلیلی هستن و حضرت مادر «س» بر این کانال فرمانروایی می کنه...
🍃گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند...🌹
eitaa.com/joinchat/2425552917C05e64a7af3
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@shahidegheirat
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
یا زهرا بگو و وارد کانال بشو☺️👆
به کوری چشم دشمنان در فضای مجازی گلزار شهدا میسازیم.
چرا همش اطلاعاتت کمه ؟!😐
خسته شدی؟💔
دوست داری حجاب رو با دلایل عقلی و روانشناسی اثبات کنی؟! 😃
یہ بارم ڪہ شده بیا پاسخ
#شبهه هات رو پیدا ڪن [••🙂••]✌️
همیشہ ناراحتے چرا #سوادرسانہاے نداری؟
.
خب بیا اینجا پاسخ سوالاے خودٺ،رفقاٺ وبقیہ رو جامع و ڪامل بده 😃
#ازمعجزاٺعلمےقرآن خبرداری [📚😳💛]
دور همیم تا پر پروازمونو بسازیم😇🕊
http://eitaa.com/joinchat/3140288530C8fb63c2f65
بیا و #اطلاعاتتوبالاببر 👆✅
♨️
هم زیبا بود😍
هم پولدار😎
موقعی که داشت میرفت حجله ، BMW خودش رو گل زده بودن🚘
اسمش احمد بود
و نفر ۷ دانشگاه...
اما...
به تموم خوشیای دنیا گفت #نه
و یک #بله داد به....
#حضرت_زینب...
بیا ببین چطوری یه نفر میشه #یوسف_الشھداء
#شهیداحمدمشلب
eitaa.com/joinchat/1431830531Cec81cd2f0e
دعوت شدی از طرف #شھیدBMWسوارلبنانی😊
🌱
#عجل_فی_ظهورڪ
جانم فـدای تو
پیدای پنهان!
ای ڪه بیرون از جمعِ ما نیستی...
•| بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا |•
🌷°•| @gharargah_shohada_313
#قرار_همیشگی👇🏻🕊👇🏻
دعای_فرج📜
ٻِسمِ_اللہِ_الرَّحمَڽِ_الڔَّحِیم...
💛اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ
🌸وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
💛وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ
💚الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى
🌸الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
💚مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ
🌸الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
💛وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ
🌸عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً
💛كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا
🌸مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ
💚اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى
🌸فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ
💚الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى
🌸اَدْرِكْنى اَدرِکنی
💛الساعه الساعه الساعه
🌸العجل العجل العجل یاارحمن راحمین بحق محمد وآله طاهرین
(خواندن دعای فرج
به نیت سلامتی و
~♡ ~ تعجیـل در فرج مولامـون)
.
.
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌱
🌷°•| @gharargah_shohada_313
#خـــاطرات_شهدا
یک روز ابراهیم را در بازار دیدم که دو کارتن بزرگ روی دوشش بود !
گفتم ، آقا ابراهیم برای شما زشته !!! ، این کار بار برهاست نه شما ! ،
نگاهی کرد و گفت ،
نه این برای خودم بهتره ، مطمئن میشوم که هیچی نیستم !!
گفتم ، کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست ، تو ورزشکاری و....
ابراهیم خندید و گقت ،
ای بابا ،
همیشه کاری کن که خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم...
#شهیدابراهیم_هادی
📕 سلام بر ابراهیم
#یاد_شهدا_با_ذڪر_صلوات
#کمی_با_شهدا 🥀🕊
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
🌸 @gharargah_shohada_313
#شهیدانه
🕊| پرچم ، پیشانی بند ، انگشتر ، چفیه ، بی سیم هم روی کولش . خیلی با نمک شده بود ☺️
گفتم چیه ؟ خودت رو مثل علم درست کردی ؟ میدادی یک چیزی هم پشت لباست بنویسن😒
پشت لباسش رو نشون داد " جگر شیر نداری سفر عشق مرو " ❤️
گفتم : بی خودی اصرار نکن .. بی سیم چی لازم دارم ولی تو رو نمی برم😒
هم سنت کمه ؛ هم برادرت شهید شده ..
هیچی نگفت ... از من حساب میبرد..✅
کمی هم میترسید، دستش رو گذاشت روی کاپوت تویوتا🚘 و گفت :
باشه .. نمیام ! ولی روز قیامت شکایتت رو به فاطمه زهرا میکنم .. ببینم میتونی جواب بدی ؟😒
توی عملیات دنبالش میگشتم .. به بچه ها گفتم کجاست ؟ گفتن نمی دونیم ! نیست ✅
به شوخی گفتم : نگفتم بچه است ! گم میشه ! حالا باید کلی دنبالش بگردیم تا پیداش کنیم😤
بعد عملیات داشتیم شهدا رو جمع میکردیم . اکثرا با یک گلوله یا ترکش ریز شهید شده بودن😔
یکی هم بود که ترکش کل سر رو برده بود ...
برش گردوندم ...😞
پشت لباسش رو دیدم
نوشته بود:"جگر شیر نداری سفر عشق مرو" |🕊😭😭😭
@gharargah_shohada_313
☺️ لبخند بزن رزمنده
#طنز_جبهه✨
#خنده_حلال 😁
قبل از عملیات بود ...
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم به همرزمامون خبر بدیم ...
ڪه تڪفیریا نفهمن ...
یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍
بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده ..... 😂😂😐
#شهیدمصطفےصدرزاده♥️
#یادش_باصلوات🌱🦋
@gharargah_shohada_313
⚘﷽⚘
#طنز_جبهه
😄😂خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...😃😀
👤بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
:پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش ؛
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
- وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
- یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂😂😂
منبع: کتاب" رفاقت به سبک تانک"
@gharargah_shohada_313
*⚘﷽⚘
#طنز_جبهه
طلبه های جوان👳آمده بودند برای #بازدید👀 از جبهه
0⃣3⃣نفری بودند.
#شب که خوابیده 😴بودیم
دوسه نفربیدارم کردند😧
وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜
مثلا میگفتند:
#قرمز چه رنگیه برادر؟!😐
#عصبی شده بودم😤.
گقتند:
بابابی خیال!😏
توکه بیدارشدی
#حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️
خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉
حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه #تشییعش کنند!😃😄
فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا
و #قول گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش🚿بچه ها و راه افتادیم👞
•| #گریه و زاری!😭😢
یکی میگفت:
ممدرضا !
نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩
یکی میگفت:
تو قرار نبود شهید شی!
دیگری داد میزد:
#شهیده دیگ چی میگی؟
مگه توجبهه نمرده!
یکی #عربده میکشید😫
یکی #غش می کرد😑
در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبه_ها
#جنازه را بردیم داخل اتاق
این بندگان خدا که فکر میکردند #قضیه جدیه
رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر #میت
در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم :
برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک
نیشگون محکم بگیر☺️😂
رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت:
محمد رضا این قرارمون نبود😩
منم میخوام باهات بیااااام😭
بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید
وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند!
ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅
.....خلاصه آن شب با اینکه #تنبیه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم
#خنده_حلال
@gharargah_shohada_313