نکته ای که در پاپان این مقاله لازمست تذکر دهم اینکه در نتیجه انتشار شرح حال حافظ قرآن و معرفی او به مردم تهران از عده ای از متدینین بازار شنیدم که در چند سال قبل ؛ یعنی در زمان مرحوم حاج آقا یحیی یک مرد کوری به نام حاجی عبود به مسجد سید عزیزاللّه رفت و آمد داشت که در عین کوری، حافظ قرآن با خصوصیات کربلائی ساروقی بود، او نیز محل آیه را در عین کوری نشان می داده و برای مردم با قرآن #استخاره می کرده...
می گویند روزی کتاب لغت فرانسه به قُطر قرآن مجید به او دادند استخاره کند، فوراً آن را پرت کرد و عصبانی😡 شد و گفت این قرآن نیست.
در مجلسی که حافظ قرآن حضور داشت، جناب آقای ابن الدین استاد محترم دانشگاه، خصوصیات حاجی عبود را تأیید و اظهار کردند که نامبرده را در منزل آقای #مصباح در قم در حضور مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری ملاقات و آزمایش کرده اند.
اینها از آثار قدرت حق است که گاهی برای ارشاد مردم و اتمام حجت ظاهری است : ( ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُواْلفَضْلِ الْعَظیمِ )¹
دانشمند محترم جناب آقای صدرالدین محلاتی مقالهای در شماره 1847 روزنامه پارس شیراز مورخ پنجشنبه 24 خردادماه 1335 درباره این قضیه نوشته اند که قسمت هائی از آن مورد نظر است و اینجا نقل میشود:
🗞 این مرد موسوم به کربلائی محمدکاظم کریمی و از اهل ساروی اراک است. سنّش در حدود هفتاد سال و پدرش عبدالواحد و شغلش رعیتی است. او مردی است بیسواد و عامّی و هیچگونه توانائی بر نوشتن و خواندن ندارد ولی به طرز شگفت آوری که داستان آنرا ذیلاً نقل مینمائیم حافظ تمام قرآن با تمام اعراب و بناء آن صحیحاً میباشد.
این شخص عدد آیه های هر سوره از قرآن مجید را میداند و عجیب این است که تا یکی از آیات با جمله های مشابه را میخوانند بدون فکر و تردیدی میگوید که در این سوره چند جای آن این آیات مشابه و یا این جمله های مشابه است و عجیبتر از آن اینکه هر قرآنی با چاپهای مختلف و متنوع بدست او بدهند و آیه ای را از او بخواهند که پیدا کند بفوریت قرآن را باز می نماید و با یک برگ برگردانیدن به طرف راست یا چپ آیه خواسته شده را نشان میدهد.
اما اطلاع بنده بر وجود -این مرد نظر بعدم تظاهر و اظهاری که نسبت به این امر دارد کسی بر حالش مطلع نیست و در حال گمنامی به شغل رعیتی مشغول است ولی حضرت آیت الله زاده مازندرانی پدر بزرگوار آقای پرفسور دانا حائری بر حال این مرد اطلاع یافته و نیز مسبوق گردیدند که وی برای معالجه کسالتی به قم آمده است - معظم له او را بعنوان اینکه به طبیبش راهنمائی کرده و مساعدتش نماید به تهران دعوت میکند.
روزهای جمعه علی المعمول در منزل ایشان تا ظهر مجلسی منعقد است و در آنروز عده زیادی از دوستان و ارادتمندان ایشان از هر طبقه و صنفی حضور می یابند؛ اتفاقاً در یکی از روزهای جمعه این مرد بر ایشان وارد میشود و یا قبلاً وارد شده بود و در جمعیت حضور پیدا میکند.
آقای آیت الله زاده راجع به هنر خداداد و موهبت الهی که نصیب این مرد شده صحبت میکنند و عده زیادی از حضار مجلس او را مورد آزمایش قرار میدهند و قرآن های طبع مختلف و حتی قرآن های کوچک و بزرگ در مجلس آورده میشود و هر کَس که قرآنی در نزد خود داشته و حتی قرآن های جیبی را بیرون می آورند و علاوه بر اینکه او را بخواندن آیات مختلف از سوره های مختلف آزمایش میکنند و مثلا از او میپرسند که (لعلّکم تفلحون) در فلان سوره در آیه چند است؟ او بدون تردید و تفکر جواب میدهد و میگوید آخر آیه بتعداد فلان و در عدد فلان است و نیز بعضی ها عمداً در اعراب و بنای آیهای تغییری میدهند و او میگوید این نحو غلط است و هر آیه را در هر قرآنی به هر نحو که از او میخواهند قرآن را بگیرد و به همان ترتیب که گفتیم باز میکند و نشان میدهد.
در آنروز حتی اشخاصی که نوعاً منکر اینگونه خوارق عاداتند، با آزمایشهای گوناگون وی را امتحان مینمایند و موجب اعجاب 😲 همه میشوند.
--------------------------------------------------
1- سوره مبارکه جمعه ، آیه 4.