eitaa logo
📚📖 مطالعه
88 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
106 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
دریا دل-فصل6.mp3
6.34M
🎧 کتاب صوتی «دریا دل» فصل 6️⃣
دریا دل-فصل7.mp3
5.19M
🎧 کتاب صوتی «دریا دل» فصل 7️⃣
دریا دل-فصل8.mp3
8.91M
🎧 کتاب صوتی «دریا دل» فصل 8️⃣ پایان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 : 💌 اگر در جستجوی امام زمان هستی... او را در میان سربازانش بجوی... ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚📖 مطالعه
#خطبه_اول | ۱۳ اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ
| ۱۴ کِتابَ رَبِّکُمْ فیکُمْ: مُبَیِّناً حَلالَهُ وَ حَرامَهُ و فَرائِضَهُ وَ فَضائِلَهُ وَ ناسِخَهُ وَ مَنْسُوخَهُ وَ رُخَصَهُ وَ عَزائِمَهُ وَ خاصَّهُ وَ عِبرَهُ وَ اَمْثالَهُ وَ مُرْسَلَهُ وَ مَحْدُودَهُ وَ مُحْکَمَهُ وَ مُتَشابِهَهُ، مُفَسِّراً مُجْمَلَهُ وَ مُبَیِّناً غَوامِضَهُ، بَیْنَ مَأخُوذ میثاقُ عِلْمِهِ وَ مُوَسَّع عَلَى الْعِبادِ فى جَهْلِهِ وَ بَیْنَ مُثْبَت فِى الْکِتابِ فَرْضُهُ وَ مَعْلُوم فِى السُّنَّةِ نَسْخُهُ وَ واجِب فِى السُّنَّةِ اَخْذُهُ وَ مُرخَّص فِى الْکِتابِ تَرْکُهُ وَ بَیْنَ واجِب بِوَقْتِهِ وَ زائِل فى مُسْتَقْبَلِهِ وَ مُبایَن بَیْنَ مَحارِمِهِ مِنْ کَبیر اَوْعَدَ عَلَیْهِ نیرانَهُ اَوْ صَغیر اَرْصَدَ لَهُ غُفْرانَهُ وَ بَیْنَ مَقْبُول فى اَدْناهُ وَ مُوَسَّع فى اَقْصاهُ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
فراز چهاردهم ؛ او (پيامبر اسلام) کتاب پروردگار شما را در ميانتان به يادگار گذاشت در حالى که حلال و حرام خدا و واجبات و مستحبّاتش را بيان کرده بود و همچنين ناسخ و منسوخ آن و مباح و ممنوع آن را روشن نمود، خاص و عام آن را توضيح داد و پندها و مَثَلهايش را روشن ساخت و مطلق و مقيّد آن را بيان کرد و محکم و متشابه آن را معيّن فرمود و مجمل آن را تفسير و غوامض و پيچيدگيهايش را (با سخنان مبارکش) تبيين نمود؛ اين در حالى بود که معرفت و فراگيرى بخشى (مهم) از آن (بر همه واجب بود و) پيمانش از همه گرفته شده بود و بخش ديگرى، ناآگاهى از آن براى بندگان مجاز بود (مانند حروف مقطّعه قرآن که به صورت اسرارآميزى ذکر شده است) و در حالى بود که قسمتى از آن در اين کتاب الهى (براى مدّت محدودى) واجب شده و نسخ آن در سنّت پيامبر معلوم گشته بود و نيز احکامى بود که در سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) عمل به آن واجب بود ولى در کتاب خدا ترک آن اجازه داده شده بود و احکامى که در بعضى از اوقات، واجب ولى در زمان بعد زايل شده بود. اينها همه در حالى است که انواع محرمات آن از هم جدا شده، از گناهان کبيره اى که خداوند وعده آتش 🔥 خود را بر آن داده تا گناهان کوچکى که غفران و آمرزش خويش را براى آن مهيّا ساخته است و نيز احکامى که انجام کمش مقبول و مراتب بيشترش مجاز و مردم از جهت آن در وسعت بودند (آرى خداوند چنين کتابى را با اين جامعيّت و وسعت و دقّت بر پيامبرش نازل کرد و او بعد از رحلتش آن را در ميان امّت به يادگار گذارد). ┅─────────── مطالعه شرح این فراز ؛ https://eitaa.com/ghararemotalee/10736 —— ⃟‌ ———————— 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگى هاى قرآن در خطبه هاى نهج البلاغه، مکرر درباره اهمیّت و عظمت قرآن بحث شده است و هر یک از این سخنان ناظر به مطلبى مى باشد. در این جا مولا على(علیه السلام)بحث جامعى درباره جامعیّت قرآن مطرح فرموده است، زیرا هدف اصلى امام(علیه السلام) این بوده که این نکته را بیان کند که اگر رسول خدا(صلى الله علیه وآله)از میان مسلمانان رفته، کتاب جامعى در میان آنان به یادگار گذارده که برنامه زندگى معنوى و مادّى، فردى و اجتماعى آنها را در تمام جهات تنظیم و تبیین مى کند. نخست مى فرماید: «او کتاب پروردگارتان (قرآن) را در میان شما به یادگار گذاشت» (کِتابَ رَبِّکُمْ فیکُمْ).(۱) سپس به چهار نکته در مورد جامعیّت قرآن و ویژگیهاى آن اشاره مى فرماید: ۱ـ «حلال و حرام الهى و واجبات و مستحبّاتش را روشن و آشکار کرده بود» (مُبَیِّناً حَلالَهُ وَ حَرامَهُ و فَرائِضَهُ وَ فَضائِلَهُ). در این جمله اشاره به احکام پنجگانه معروف شده است، فرایض اشاره به واجبات، فضایل اشاره به مستحبّات، حرام اشاره به محرّمات و حلال، مباحات و مکروهات را شامل مى شود.(۲) ۲ـ «ناسخ و منسوخ آن را نیز بیان کرده است» (وَ ناسِخَهُ وَ مَنْسُوخَهُ). منظور از ناسخ و منسوخ، احکام جدیدى است که نازل مى شود و احکام قدیم را از بین مى برد و این تنها در عصر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) واقع شد که درهاى وحى باز بود و دگرگونى در احکام امکان داشت. پاره اى از احکام گرچه در ظاهر به صورت حکم مطلق بود ولى در باطن، مقیّد و مخصوص وقت معیّنى بود و پس از پایان آن وقت، حکم نیز پایان یافت و حکم جدید که به آن ناسخ گفته مى شود نازل گشت. مانند دستورى که به مسلمانان در مورد دادن صدقه قبل از نجوا و گفتگوهاى درگوشى با پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) داده شده بود: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَىْ نَجْویکُمْ صَدَقَةً; اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که مى خواهید با پیامبر نجوا کنید پیش از نجوا، صدقه اى در راه خدا بدهید».(۳) این آزمونى بود براى مسلمانان که جز یک نفر ـ امیرمؤمنان على(علیه السلام) ـ به آن عمل نکرد و به زودى آیه ناسخ نازل شد و فرمود: «اَءَشْفَقْتُمْ اَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَىْ نَجْویکُمْ صَدقات فَاِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللهُ عَلَیْکُمْ فَاَقیمُوا الصَّلاةَ وَ اتُوا الزَّکوةَ وَ اَطیعُوا اللهَ وَرَسُولَهُ وَ اللهُ خَبیر بِما تَعْمَلُونَ; آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات، پیش از نجوا خوددارى کردید، اکنون که این کار را نکردید و خداوند توبه شما را پذیرفت نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و (بدانید) خداوند از آنچه انجام مى دهید باخبر است».(۴) ۳ـ «مباح و ممنوع آن را نیز روشن ساختیم» (وَرُخَصَهُ وَ عَزائِمَهُ). این تعبیر ممکن است اشاره به همان باشد که در علم اصول و فقه امروز معروف است که هرگاه واجب یا حرامى برداشته شد گاه تبدیل به اباحه مى شود «وَ اِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا; هنگامى که از احرام بیرون آمدید، صید کنید».(۵) مسلّم است که صید کردن پس از خروج از احرام، واجب نیست، بلکه مباح است و گاه تبدیل به حکم ضدّ آن مانند: «وَ اِذا ضَرَبْتُمْ فِى الاَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناح اَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ; هنگامى که مسافرت کردید، گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید».(۶) معلوم است که نماز قصر در سفر واجب است نه مُباح. اوّلى را رخصت مى گویند به خاطر آن که طرفین عمل جایز است و دوّمى را عزیمت، به خاطر این که باید عزم خود را جزم کرد که عمل انجام گیرد. این احتمال نیز در تفسیر این دو واژه داده شده که منظور از رخص، احکام واجب یا حرامى است که در بعضى از موارد استثنا شده، مانند: «فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْر باع وَلا عاد فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ; کسى که مجبور شود در حالى که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نیست (و مى تواند براى حفظ جان خود از گوشتهاى حرام بخورد)».(۷) «عزائم» احکامى است که هیچ گونه استثنایى در آن نیست، مانند: «وَ اعْبُدوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً; خدا را پرستش کنید و هیچ چیز را شریک خدا قرار ندهید».(۸) ۴ـ «و خاصّ و عام آن را توضیح داده است» (وَ خاصَّهُ وَ عامَّهُ). «خاص» احکامى است که همه مسلمین را شامل نمى شود مانند حکم حج که مخصوص افراد مستطیع است «وَ للهِِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبیلا»(۹) و «عام» مانند دستور نماز است که همه را شامل مى گردد: «وَ اَقیمُوا الصَّلاةَ».
این احتمال نیز داده شده که منظور از خاص، آیاتى است که ظاهر آن عمومیّت دارد ولى منظور از آن، مورد خاصّى است، مانند آیه ولایت: «اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةِ وَهُمْ راکِعُونَ; سرپرست و ولىّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى دهند».(۱۰) و مى دانیم که این آیه، تنها یک مصداق بیشتر نداشت و آن امیرمؤمنان على(علیه السلام) بود. ولى عام، آیاتى است که عمومیّت دارد و همگان را شامل مى شود مانند: «السّارِقُ وَ السّارِقَهُ فَاقْطَعُوا اَیْدِیَهُما; دست مرد و زن دزد را ببرید»!(۱۱) ۵ـ «و پندها و مثل هایش را تببین کرده است» (وَ عِبَرَهُ وَ اَمْثالهُ). «عبر» از مادّه «عبرت» از ریشه «عبور» گرفته شده، به همین دلیل هنگامى که انسان حادثه اى را مى بیند و از آن عبور کرده و مصداقهاى دیگرى را در نظر مى گیرد به آن عبرت گفته مى شود و قرآن مجید پر است از تواریخ انبیا و اقوام پیشین که به عنوان درس عبرت بیان شده و جاى جاى آنها آموزنده و پرمعناست. «امثال» مى تواند اشاره به مثلهایى باشد که در قرآن مجید آمده و آن نیز فراوان است، مانند: «اَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلا کَلِمَةَ طَیِّبَةً کَشَجَرَة طَیِّبَة; آیا ندیدى چگونه خداوند مثالى براى سخن پاک گفته است و آن را تشبیه به درخت پاک و پاکیزه اى مى کند (که پربار و پرثمر است)؟(۱۲) و مى تواند اشاره به افراد و اشخاصى بوده باشد که شرح حال آنها به عنوان یک مثال و یک الگو در قرآن آمده، مانند: «ضَرَبَ اللهُ مَثَلا لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَاَةَ فِرْعَوْنَ اِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَکَ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ وَ نَجِّنى مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنى مِنَ الْقَومِ الظّالِمینَ; خداوند مثلى براى مؤمنان زده، به همسر فرعون در آن هنگام که گفت: پروردگارا خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و عمل او نجات ده و مرا از قوم ظالم، رهایى بخش».(۱۳) ۶ـ «و مطلق و مقیّد آن را روشن ساخته است» (وَ مُرْسَلَهُ وَ مَحْدُودَهُ). «مطلق» احکامى است که بدون قید و شرط بیان شده، مانند: «اَحَلَّ اللهُ الْبَیْعَ; خداوند خرید و فروش را حلال کرده»(۱۴) و «مقیّد» حکمى است که با با قید و شرطى بیان شده، مانند: «تِجارَةً عَنْ تَراض مِنْکُمْ; تجارتى که از روى رضایت شما بوده باشد».(۱۵) روشن است که جمع میان مطلق و مقیّد ایجاب مى کند که مطلق را به وسیله مقیّد، تقیید کنیم و در مثال بالا تنها معامله اى را صحیح بدانیم که مورد تراضى طرفین باشد. و نیز مطلق مى تواند اشاره به احکامى باشد که بدون قید و شرط آمده و مقیّد احکام دیگرى که با قید و شرط آمده، مانند کفّاره قسم که در آن آمده است: «اَوْ تَحْریرُ رَقَبَة; یا آزاد کردن یک برده»(۱۶) در حالى که درباره کفّاره قتل خطأ مى خوانیم: «فَتَحْریرُ رَقَبَة مُؤمِنَة; آزاد کردن یک بنده باایمان».(۱۷) ۷ـ و نیز «محکم و متشابه آن را معیّن فرموده» (وَ مُحْکَمَهُ وَ مُتَشابِهَهُ). «محکم» اشاره به آیاتى است که دلالت آن کاملا روشن است مانند: «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد; بگو اوست خداى یکتا» و متشابه، آیاتى است که در ابتداى نظر نوعى ابهام و پیچیدگى دارد هر چند به کمک آیات دیگر قرآن تبیین مى شود، مانند: «اِلى رَبِّها ناظِرَة; چشمها در آن روز به پروردگارش مى نگرد».(۱۸) که در پرتو آیاتی که می گویند خداوند مکان و جهت و جسم ندارد و دیده نمی شود ابهام ظاهری آن برطرف می گردد, مانند: "لاتدرکه الابصار وهو یدرک الابصار؛ چشمها او را درک نمی کند و او چشمها را ادراک می نماید". (۱۹) ۸ـ ویژگى دیگر این که: «مجملات قرآن با بیان رسول الله تفسیر شده و غوامض آن با سخنانش تبیین گشته است» (مُفَسِّراً مُجْمَلَهُ وَ مُبَیِّناً غَوامِضَهُ). «مجمل» مانند آیاتى است که دستور به نماز مى دهد و رکعات و ارکان آن را تفسیر نمى کند امّا پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آنها را شرح مى دهد و «غوامض» مانند حروف مقطعه قرآن است که در احادیث اسلامى تبیین شده است. فرق میان غوامض و متشابهات شاید در این باشد که متشابهات داراى معنا و مفاهیمى در ابتداى نظر مى باشد ولى غوامض، تعبیراتى است که در بدو نظر کاملا مبهم است مانند مثالى که در بالا ذکر شد. ۹ـ این در حالى است که «پاره اى از حقایق قرآن، پیمان معرفتش از همه گرفته شده و هیچ کس در جهل به آن معذور نیست و بعضى دیگر، بندگان موظّف به آگاهى از آن نیستند» (بَیْنَ مَأخُوذ میثاقُ عِلْمِهِ وَ مُوَسَّع عَلَى الْعِبادِ فى جَهْلِهِ).