eitaa logo
📚📖 مطالعه
91 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
109 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
۴/۹ و این در واقع از مسأله تسبیب و تعاون بر خیر و شر سرچشمه مى گیرد؛ زیرا مى دانیم گاه انسان عملى را بالمباشره انجام مى دهد و گاه بالتسبیب و ایجاد سنّت خوب و بد نوعى تسبیب است. البته مسأله سنّت هاى اجتماعى ارتباطى به بدعت گذاشتن ندارد آن گونه که بعضى از وهابیون کوته فکر مى پندارند؛ زیرا بدعت چیزى است که به شارع مقدس و قرآن و سنّت پیغمبر نسبت داده شود و جزء آن نباشد; ولى سنّت ها نوعى بدعت هاى عرفى و اجتماعى است که بدون اسناد به شرع مقدس گذارده مى شود که اگر در مسیر اهداف شرع باشد (مانند نوازش یتیمان و کمک به محرومان) سنّت حسنه محسوب مى شود و مطلوب است و اگر بر ضد آن باشد (مانند زنده به گور کردن دختران که از سنّت هاى جاهلى بود) سنّت سیئه و نامطلوب است. از اینجا روشن مى شود اینکه وهابى هاى متعصب با امورى مانند جشن میلاد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) یا برگزارى مراسم تعزیه براى اموات و گذشتگان مخالفت مى کنند از سوء فهم آنهاست که سنّت را با بدعت اشتباه مى گیرند در حالى که روایات مربوط به سنّت حسنه و سیئه را خودشان در کتاب ها آورده اند.(۱۳) ____________ پاورقی : ۱ . «تَدْريب» به معناى عادت دادن کسى به چيزى است و در اينجا مى تواند معناى تشويق را داشته باشد در مقابل «تزهيد» که در اينجا به معناى دلسرد ساختن است. ۲ . نهج البلاغه، کلمات قصار ۱۷۷. ۳ . هرچند بعضى معتقدند «قِبَل» اگر اضافه به ضمير شود حتما به معناى نزد است و اگر جدا استعمال شود به معناى قدرت و توان است. ۴ . «نَصَب» به معناى رنج و تعب است از ريشه «نَصْب» بر وزن «نصر» به معناى ثابت قرار دادن گرفته شده; مثلاً هنگامى که نيزه را بر زمين مى کوبند و جاى آن را محکم مى سازند، نصب گفته مى شود و از آنجا که رنج و تعب انسان را از کار متوقف مى سازد، اين واژه بر آن اطلاق شده است و دشمنان اهل بيت علیهم‌السلام را از اين جهت ناصبى مى گويند که گويى پرچم عداوت برافراشته اند. ۵ . «بَلاء» معناى اصلى آن آزمايش کردن است که گاه به وسيله نعمت ها و گاه به وسيله مصائب صورت مى گيرد و به همين جهت بلاء گاه به معناى نعمت و گاه به معناى مصيبت آمده است و در جمله بالا به هر دو معنا ـ به عنوان حسن بلاء و سوء بلاء ـ استعمال شده است (اين واژه از ريشه «بَلى يَبْلُو» است). ۶ . ابن قتيبة، ج ۱، ص ۶۴، طبق نقل شرح نهج البلاغه شوشترى، ج ۸، ص ۵۱۹. ۷ . «صُدُور» در اينجا به معناى پيشگامان و صدر نشينان و مسلمانان صدر اسلام است. ۸ . کنزالعمال، ح ۹۱۰. شبيه اين حديث در منابع شيعه از امامان معصوم به طرق مختلف و با تعبيرات متفاوت نقل شده است. به بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۲۵۷ و ۲۵۸ مراجعه شود. ۹ . «مُناقَشَة» از ريشه «نقش» در اصل به معناى بيرون کشيدن خار از بدن به وسيله منقاش است سپس به هر گونه بحث دقيق و حساب رسى کامل اطلاق شده است، بنابراين مناقشه حکما به معناى بحث دقيق با دانشمندان است. ۱۰ . کافى، ج ۱، ص ۳۹، ح ۵. ۱۱ . کافى، ج ۱، ص ۳۹، ح ۱. ۱۲ . غررالحکم، ص ۴۹، ح ۲۷۳. ۱۳ . سنن بيهقى، ج ۴، ص ۱۷۶ و مسند احمد، ج ۴، ص ۳۶۲ . ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| فردا دير است! يكى از علما و نويسندگان معاصر تعريف مى‌كرد: در نجف خدمت آيت اللّه شيخ رسيدم، در حالى كه از پيرى كمرش خميده بود و دائما در حال نوشتن بود، به ايشان عرض كردم كتابى در حالات [علیه‌السلام] نوشته‌ام، ولى اكنون همراهم نيست، فردا تقديم شما مى‌كنم. ايشان كه به سختى حرف مى‌زد فرمود: فردا دير است، بگوئيد اكنون بياورند تا آن را مطالعه كنم! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| تلاش در تحقيق مى‌فرمود: براى دسترسى به متن و سند يك روايت، تمام شانزده جلد كتاب تاريخ بغداد را از ابتدا تا آخر آن كردم!! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| غيرت دينى پس از صدور فرمان قتل سلمان رشدى😈، مسئولان سياست خارجى كشور خدمت حضرت امام رسيده عرض كردند: آقا اين فتواى شما با قوانين ديپلماسى و موازين بين‌المللى سازگار نيست. امام فرمود: به درَك، آبروى رسول‌اللّه رفت، هر چه مى‌خواهد به هم بخورد. اى كاش خودم جوان بودم، مى‌رفتم او را مى‌كشتم! ره ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| مسئوليّت علما پيرزنى در قم با نخ‌ريسى خود، خمس و سهم امامش را نزد آيت‌اللّه حجّت مى‌آورد. وقتى مى‌خواست از اتاق بيرون رود عقب عقب مى‌رفت و خيره خيره به آقا نگاه مى‌كرد، آقا دليلش را پرسيد؟ پيرزن گفت: مى‌خواهم خوب قيافۀ شما را در خاطرم نگهدارم و روز قيامت شما را تحويل خدا بدهم و بگويم: خدايا! من جان كندم و و سهم امامم را به اين آقا دادم تا از دينم حفاظت كند، حال اگر او در اين راه كم گذاشته او را مؤاخذه كن. مرحوم خمس را زمين گذاشت و زار زار گريه كرد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| بى‌اعتنايى به پُست و مقام انتخابات بود، يكى از نامزدها مرحوم از استان يزد بود، ايشان در تلويزيون ظاهر شد و در نطق انتخاباتى خود گفتند: من كه حوصله‌اى ندارم، گفته‌اند كانديد باش من هم شده‌ام، حالا اگر خواستيد به من رأى بدهيد و اگر نخواستيد چه بهتر. چنان گفت چه بهتر كه هنوز قيافه‌اش در خاطر من مانده است. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| وارستگى يكى از روحانيون مى‌گفت: پشت سر مرحوم حاج در مسجد گوهرشاد نماز مى‌خواندم، نماز اوّل را كه خواند از مسجد بيرون رفت و هرچه نشستم نيامد. پس از مدتى از ايشان پرسيدم: آقا! چرا آن روز شما يك نماز را اقامه كرديد و رفتيد؟ فرمود: در نماز اوّل چون جمعيّت زياد بود وقتى به ركوع رفتم يك نفر از عقب جمعيّت گفت: يااللّه ... چنان يااللّه گفت كه من به ذهنم خطور كرد جمعيّت بسيارى پشت سرم ايستاده، ديدم مرا گرفت. با خود گفتم: آدمى كه غرور دارد به درد پيش‌نمازى نمى‌خورد و پس از پايان نماز، مسجد را ترك كردم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| كى به كيه يكى از شهرداران به طور ناشناس به مغازۀ بقالى مراجعه كرده و به او گفته بود، برادر! اين جوى آب متعلّق به همۀ مردم است، شما كه زباله‌ها را در جوى آب مى‌ريزى، جوى مسدود و اسباب زحمت مردم مى‌شود. مرد بقّال گفته بود: برو بابا، كى به كيه! شهردار دستور داد شبانه مغازۀ او را بسته و پلمب كنند. فردا صبح بقّال به شهردارى مراجعه مى‌كند و مى‌گويد: من پروانه و جواز دارم، چرا مغازۀ مرا بسته‌ايد؟ شهردار در جواب اعتراض او مى‌گويد: برو بابا، كى به كيه 😁 ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| نظامى نمونه اوّلين نظامى كه نمايندۀ امام شد، تيمسار بود. او اعتقاد داشت كه حزب‌اللهى خسته نمى‌شود و تا يك هفته قبل از شهادتش در منزل اجاره‌اى زندگى مى‌كرد. هنگام اخذ درجۀ بالاتر گفته بود: من با همين درجه‌اى كه دارم مى‌توانم كار كنم و را قبول نكرد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| حج يا جهاد تيمسار بابائى هنگام سفر حج، به اتّفاق همسرش تا پاى پلكان هواپيما آمد؛ امّا همسرش را فرستاد و خودش برگشت. همسرش گفت: شما هم واجب الحج هستى. گفت: حج واجب است، جهاد هم واجب است؛ امّا در شرائط‍‌ كنونى تكليف من است، به برگشت و در روز عيد قربان به شهادت رسيد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| سيرۀ سليمانى شخصى از روى انتقاد به من گفت: بعد از شاه چشمم به شما روحانيون روشن، شاه از ارتش سان مى‌ديد شما هم سان مى‌بينيد، اين سيره‌اى شاهانه است. گفتم: نه خير، اين سيره‌اى سليمانى است، چرا كه قرآن در آيۀ ١٧ سوره نمل مى‌فرمايد: « و حُشر لسليمان جنوده من الجنّ‌ و الانس و الطير فهم يُوزعون » هر روز از لشگريانش سان مى‌ديد و مى‌كرد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────