@Ostad_Shojaeانسان شناسی 136.mp3
زمان:
حجم:
11.86M
#انسان_شناسی ۱۳۶
#استاد_شجاعی
#آیتالله_ضیاء_آبادی ره
| قرآن میفرماید؛ ما بعد از وفات منتقل میشیم به برزخ |
- ساختار برزخ چه شکلیه؟
- ما اونجا هم بدن داریم؟
- بدنِمون در برزخ چه شکلیه؟
- آیا قبل از فوت، میتونیم با برزخ ارتباط داشته باشیم؟
@Ostad_Shojae
—— ⃟ ————————
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📚📖 مطالعه
آزادی معنوی، بزرگترین برنامه انبیاء ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ بزرگترین برنامه
۱- عبادت و دعا
این فصل شامل چهار سخنرانی است که در آبان 1349 مطابق رمضان 1390 قمری در حسینیه ارشاد ایراد شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم.
الحمد للَّه ربّ العالمین بارئ الخلائق اجمعین و الصلاة و السّلام علی عبدالله و رسوله و حبیبه و صفیه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا و مولانا ابی القاسم محمّد صلی الله علیه و آله و علی اله الطّیبین الطّاهرین المعصومین، اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم: یا ایهَا الَّذینَ امَنُوا اسْتَعینوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ [۱].
همان طوری که شنیدید بنا نبود که امشب من در اینجا سخنرانی کنم و سخنرانی من از شب آینده شروع میشد.
موضوع بحثی که برای پنج شب آینده اعلام شده بود مسئله «عبادت و دعا» است به مناسبت این ماه که ماه مبارک رمضان است و ماه عبادت و دعاست و بالخصوص به مناسبت این ایام و لیالی که ایام و لیالی قدر است و شبها شبهای احیاء است یعنی شبهایی است که سنت است ما این شبها را زنده نگه بداریم.
کلمه «احیاء» یعنی زنده کردن، و احیاء این شبها یعنی این شبها را زندهنگهداری کردن و شب زندهداری کردن.
به این مناسبت بنا بر این بود که درباره عبادت و دعا صحبت کنم. مقدّر چنین بود که این بحث از امشب شروع بشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- بقره/ ۱۵۳
کلمه «احیاء»
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
من بحث خودم را از همین کلمه «احیاء» شروع میکنم که عرض کردم احیاء یعنی زندهکردن، نقطه مقابل «اماته» که به معنی میراندن است.
این کلمه چنین میرساند که شب- که قسمتی از وقت انسان است- دو حالت دارد: ممکن است شبِ کسی زنده باشد و ممکن است شبِ او مرده باشد.
شبِ زنده آن شبی است که انسان تمام یا لااقل پاسی از آن شب را با #یاد_خدا و با مناجات و راز و نیاز با ذات پروردگار به سر ببرد، و شب مُرده آن شبی است که انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشی ذات مقدس پروردگار بسر ببرد.
ممکن است کسی خیال کند که این تعبیر یک تعبیر مجازی است، یک نوع تعارف است: شب که زنده و مرده ندارد، شب بالاخره شب است، زمان است. مقداری از زمان که این نیمکره زمین که ما در روی آن زندگی میکنیم مواجه با خورشید نیست و نور خورشید نمیتابد، به آن میگویند «شب».
شب به هر حال شب است؛ شب نه زندگی دارد و نه مردگی.
این سخن راست است ولی آن کسی که میگوید احیاء، شب را زنده نگهداشتن، مقصودش این نیست که این قطعه زمان را شما زنده نگه دارید؛ مقصود زنده نگهداشتن خود شماست در این قطعه از زمان.
به عبارت دقیقتر، برخلاف آنچه که ابتدائاً تصور میشود، ما خیال میکنیم زمان یک چیز است که همه ما در داخل آن قرار گرفتهایم؛ درصورتی که اینجور نیست.
آن زمانی که فکر میکنیم همه در داخل آن قرار گرفتهایم آن زمانِ ما نیست.
زمانی که ما روی آن حساب میکنیم، ساعات و دقایق و هفتهها و ماهها و سالها را حساب میکنیم، آن، زمان ما نیست، زمان این زمین است.
زمان ما یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزء وجود ماست. زمانِ ما، زمان وجود ما از خود ما منفکّ و جدا نیست؛ چیزی که هست ما این زمان را که مقدار و اندازه دارد با زمان زمین حساب میکنیم، با آن تطبیق میکنیم، بعد خیال میکنیم زمان یک چیز است و همه ما در آن قرار گرفتهایم. نه، زمان من یک چیز است، زمان شما یک چیز دیگر است یعنی مخصوص خودتان است؛ همینطور که قد شما که مثلاً صد و شصت سانتیمتر است، این کمّیت و مقدار مال شماست و قد من که صد و هشتاد سانتیمتر است، کمّیت و مقداری است مخصوصِ من. شما یک قد و یک اندازه دارید، من هم یک قد و یک اندازه مخصوص به خود. (حالا اینها برابر با یکدیگر باشند یا نباشند مطلب جداگانهای است.)
شما چون وجودتان یک وجود متحرک و سیال و متغیر است، یک زمان در درون خودتان دارید، من هم یک زمان در درون خودم دارم، آن گل هم یک زمان در درون خودش دارد، آن درخت هم یک زمان در درون خودش دارد، این سنگ هم یک زمان در درون خودش دارد؛ و زمانی که در درون هر چیزی هست عین وجود آن چیز است.
حال که این مطلب را دانستیم معنی احیاء شب قدر را میدانیم. زمان را زنده نگه داریم یعنی زمان خودمان را زنده نگه داریم، هر کداممان آن زمانی را که در درون ماست زنده نگه داریم.
آن زمانی که در درون ماست چیست؟
آن همان خود ما هستیم، از حقیقتِ ما جدا نیست.
پس زمان خودمان را، شب خودمان را زنده نگه داریم یعنی خودمان یک شب واقعاً زنده باشیم، واقعاً زنده زندگی کنیم نه اینکه مرده زندگی کنیم.
در اخبار و احادیث وارد شده است که در روز قیامت، گذشته انسان و زمان گذشته انسان را به انسان ارائه میدهند و انسانها مختلف میبینند؛ وقتی نگاه میکنند یک موجودی را میبینند که قطعاتی از آن سیاه و تیره است و قطعاتی از آن سفید و درخشان، به اختلاف.
یک نفر میبیند بیشترِ این قطعات تیره است، دیگری میبیند بیشتر این قطعات سفید و برّاق است. یکی ممکن است در تمام اینها چند نقطه سیاه ببیند، همه را سفید ببیند، و دیگری برعکس چند نقطه سفید ببیند و همه را سیاه ببیند. تعجب میکند: این چیست که به او ارائه دادهاند؟!
میگویند این زمانِ توست، این عمر توست. آن ساعاتی که این زمان را، این عمر را روشن و نورانی نگه داشتهای، آن ساعاتی که پروازی داشتهای، شوری داشتهای، عشقی داشتهای، دلت به یاد خدایت زنده بوده است، آن ساعات همان ساعات درخشان نورانی است.
آن ساعاتی که در آن ساعات خدمتی کردهای، کار مفیدی انجام دادهای، ساعات نورانی توست.
و اما آن ساعاتی که در آن ساعات غافل بودهای، غرق در شهوات بودهای، برخلاف رضای خدا قدم برداشتهای، آنها دوران تیرگی و تاریکی عمر توست.
این زمانِ توست، این عمر توست.
روح عبادت، یاد خدا
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
روح عبادت یاد پروردگار است.
روح عبادت این است که انسان وقتی که عبادت میکند، نمازی میخواند، دعایی میکند و هر عملی که انجام میدهد، دلش به یاد خدای خودش زنده باشد: وَ اقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری [۱].
قرآن میگوید نماز را بپا بدار، برای چه؟ برای اینکه به یاد من باشی.
و در جای دیگر قرآن کریم میفرماید: انَّ الصَّلوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللهِ اکبَرُ [۲]. ← در این آیه خاصیت نماز ذکر میشود، البته نماز حقیقی، نماز واقعی، نمازی که با شرایط و آداب صحیح صورت گرفته باشد. میفرماید اگر واقعاً انسان نمازخوان باشد و نمازِ درست بخواند خود نماز جلو انسان را از کار زشت و منکرات میگیرد.
محال است که انسان نماز درست و مقبول بخواند و دروغگو باشد.
محال است که انسان نماز صحیح و درست بخواند و دلش به طرف غیبت کردن برود.
محال است که انسان نمازخوان درست و صحیح باشد و شرافتش به او اجازه بدهد که دنبال شراب برود، دنبال فحشاء برود، دنبال هر کار زشت دیگری برود.
این، خاصیت #نماز است که انسان را به سوی عالم نورانیت میکشاند.
روایتی است از #امام_صادق علیه السلام که در کتاب معروف مصباح الشریعه نقل شده است.
ما کتابی داریم به نام «مصباح الشریعه» که بسیاری از علمای بزرگ این کتاب را معتبر میدانند گو اینکه بعضی از علما مثل مرحوم مجلسی چندان معتبر نمیدانند به اعتبار اینکه مضامین آن یک سلسله مضامین عرفانی است. ولی کتاب معروفی است. مثل حاجی نوری، سید بن طاووس و دیگران از این کتاب نقل میکنند.
در این کتاب احادیث زیادی هست.
مردی است به نام فضیل بن عیاض، معاصر با امام صادق علیه السلام. او از معاریف است.
یکی از مردانی است که دورانی از عمر خودش را به گناه و فسق و فجور و دزدی و سرقت و این حرفها بسر برده است، بعد یک انقلاب روحی عجیبی پیدا میکند و تتمه عمر خودش یعنی نیمی از آن را در تقوا و زهد و عبادت و در معرفت و حقیقت خواهی بسر میبرد.
داستان معروفی دارد.
او یک دزد معروفی بود سر گردنه گیر و خودش داستان خود را اینطور نقل میکند، میگوید شبی خانهای را در نظر گرفته بودم که آن شب آن خانه را بزنم.
دیوار بلندی داشت.
از نیمه شب گذشته بود.
از دیوار بالا رفتم.
به آن بالای دیوار که رسیدم و میخواستم پایین بیایم، در یکی از خانههای همسایه (یا در بالاخانه) مرد عابد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- طه/ 14.
۲- عنکبوت/ 45.
زاهد و با تقوایی، از آن مردمی که شبهای خودشان را زنده نگه میدارند، اتفاقاً مشغول خواندن قرآن بود، با یک آهنگ خوش و لحن بسیار زیبایی [1]. از قضا تا فضیل به بالای دیوار رسید، مرد قاری قرآن و عابد به این آیه رسیده بود: الَمْ یأْنِ لِلَّذینَ امَنوا انْ تَخْشَعَ قُلوبُهُمْ لِذِکرِ اللهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِ [2]. عرب بود، معنا را میدانست. معنی آیه این است: آیا نرسیده است آن وقتی که دل مردم با ایمان، دل مردمی که ادعای ایمان میکنند نرم بشود برای پذیرش یاد خدا؟ قساوت قلب تا کی؟ غفلت و بیخبری تا کی؟ خوابیدن تا کی؟ حرامخواری تا کی؟ دروغگویی و غیبتکردن تا کی؟ شرابخواری و قماربازی تا کی؟ معصیت تا کی؟ این صدای خداست، مخاطبش هم ما مردم هستیم، خدا دارد به ما میگوید: ای بنده من، ای مسلمان! آن وقتی که این دل تو میخواهد برای یاد خدا نرم و خاضع و خاشع بشود کی میخواهد برسد؟ آنچنان این مرد عابد این آیه را خواند که فضیل که بالای دیوار بود برایش چنین تجسم پیدا کرد: این خداست که این بندهاش فضیل را مخاطب ساخته است، میگوید: فضیل! دزدی و غارتگری و چپاول تا کی؟ تا آیه را شنید، تکانی خورد. یک وقت گفت خدایا همین الآن وقتش است؛ و همان جا از دیوار پایین آمد، توبهای کرد توبه نصوح، توبهای که این مرد را در ردیف عُبّاد درجه اول قرار داد. کارش به جایی رسید که تمام مردم در مقابل او خاضع بودند.
او مردی نبود که به دربار هارون الرشید برود. هارون الرشید خیلی آرزو داشت فضیل بن عیاض را ببیند ولی گفتند فضیل هرگز به دربار هارونی نمیآید. هارون گفت فضیل اگر نمیآید ما میرویم. یک وقت رفت به سراغ فضیل. هارون است،
میدانید که قرآن را با تجوید خواندن (تجوید یعنی نیکوکردن). یعنی با صحیح ادا کردن حروف و با آهنگ خوش، آهنگی که نه از الحان اهل فسق باشد، با آهنگی متناسب با قرآن خواندن، جزء سنتهای قرآنی است و ائمه اطهار ما خودشان در این راه پیش قدم بودند. ما در روایات داریم امام باقر و امام سجاد با آواز بسیار خوش قرآن میخواندند. صدای خواندنِ قرآنشان از درون منزلشان که بلند میشد عابرین که از کوچه پشت آن خانه میگذشتند و صدای امام را میشنیدند سر جای خودشان میخکوب میشدند. (در آن زمانها آب جاری در مدینه نبوده است و فقط از یکی دو جا آب برمیداشتهاند.(سقاها با مشک برای منازل آب میبردند.). احیاناً اتفاق میافتاد که سقّاها با مشک آب درحالی که به زحمت آن را میکشیدند وقتی که به آنجا میرسیدند با این بار سنگین میایستادند تا این صدای خواندن قرآن را بشنوند. این مرد عابد زاهد طبق این سنت قرآنی در آن دل شب بیدار بود، زمزمه قرآن میکرد، آیات قرآن را با یک آهنگ خوشی در اتاق خودش میخواند. ↩
حدید/ 16. ↩
خلیفه مقتدری است که در دنیا کم پادشاهی آمده است که سِعه مُلکش به اندازه او باشد. یکی از مقتدرترین سلاطین دنیاست. مردی است فاسق و فاجر. مردی است که شبها را تا صبح به شرابخواری و به زدن و رقصیدن و این حرفها بسر برده است.
آمد در حضور فضیل، همین فضیل با چند جمله صحبت کردن [او را منقلب کرد.]
تمام کسانی که آنجا حاضر بودند گفتند دیدیم هارون در حضور فضیل کوچک و کوچک شد و اشکهای او مثل باران جاری شد. نصیحت و موعظهاش میکرد، گناهانش را یک یک برای او شمرد. یک چنین مردی است فضیل بن عیاض. او با این حالتی که در این دوره پیدا کرد که به این درجه از تقوا و معرفت رسید معاصر امام جعفر صادق علیه السلام است و زمان هارون یعنی زمان موسی بن جعفر علیه السلام را هم درک کرده است.
کتاب مصباح الشریعه کتابی است که این مرد مدعی است که من رفتم خدمت امام صادق و مسائلی از امام سؤال کردم و امام این جوابها را به من داد. بدیهی است مردی اینچنین عارف و بامعرفت و باتقوا و زاهد وقتی نزد امام صادق برود، خیلی فرق میکند با فلان ساربان که مثلًا مسئلهای از شکیات میخواهد بپرسد و نزد امام صادق میرود. قهراً سؤالات او در یک سطح بالاتر است و جوابهای امام هم از جوابهایی که به دیگران میدهد در یک سطح بالاتر است. طبعاً کتاب در یک سطح بالاتری قرار میگیرد. مثلًا امام صادق در این کتاب اسرار وضو و اسرار نماز را بیان میکند.
هدایت شده از تلاوت
@malakeservatScreen_Recordin-1697380432236.mp3
زمان:
حجم:
11.68M
#چله_شبانه | ۲۱
#سوره_واقعه
#امام_باقر علیه السلام :
🌌 آن که هر شب پیش از خواب سوره واقعه را بخواند خدا را ملاقات می کند در حالی که چهره اش چون ماه شب چهارده تابان باشد.
📖 متن سوره مبارکه
https://eitaa.com/Nafaahat/3684
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│💌 @arame_janam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📢 تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» امروز منتشر میشود
🔹️ حضرت آیتالله خامنهای اخیراً پس از مطالعهی کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» که روایتی از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با استفاده از اسناد به دست آمده از سفارت است، تقریظی نگاشتهاند که امروز چهارشنبه و در آستانهی سالگرد ۱۳ آبان منتشر خواهد شد.
🔹️ «ایستگاه خیابان روزوِلت» از کتابهای مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی است که زمستان ۱۴۰۲ روانه بازار نشر شده و به روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران پرداخته است. این کتاب با اشاره به فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی آمریکا در ایران پس از انقلاب، شرح جامعی از روابط ایران و آمریکا از روز تسخیر سفارت در آبان ۱۳۵۸ تا آزادی گروگانها در دی ۱۳۵۹ ارائه داده و همچنین شماری از اسناد منتشرنشده سرویس اطلاعاتی آمریکا را برای نخستین بار منتشر کرده است.
👈 رهبر انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بر آشنایی نسل جوان با اسناد لانه جاسوسی و گنجاندن این اسناد در کتابهای درسی تأکید داشتهاند.
💻 farsi.Khamenei.ir