#خاطرات | ظلم به #افكار_عمومى
عالمى فرزانه در مجلسى نشسته بود. بدون هماهنگى با ايشان، گروهى گفتند: صلوات بفرستيد تا آقا منبر تشريف ببرند، آقا گفت: من مطالعه نكردهام و آمادگى ندارم.
گفتند: هر كَس مىخواهد آقا صحبت كند صلوات بلندتر ختم كند. آقا گفت: من #مطالعه ندارم.
بالاخره با صلوات سوّم به زور ايشان را بالاى منبر فرستادند.
ايشان هم گفت: «بسماللّه الرّحمن الرّحيم» حالا كه با زورِ صلوات مرا بالاى منبر فرستاديد، پس خوب گوش كنيد تا مطلبى برايتان بگويم. بىمطالعه حرف زدن ظلم به افكار مردم است.
و السلام عليكم ورحمة اللّه و بركاته.
سپس از منبر پايين آمد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | فكر بلند
بعضىها فكرشان خيلى بلند است، مردى مزرعهاى را #وقف كرد و گفت: درآمد اين مزرعه را #هديه بخريد و روزهاى جمعه به بيمارستان برويد و از بيمارانى كه عيادت كننده ندارند، عيادت كنيد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | پاسخ بدى با خوبى
در بحبوحۀ انقلاب، شاه به ارتش خود دستور تيراندازى داد و در برابر او امام به مردم گفت: به برادران ارتشى گل بدهيد.
يك مرتبه تحوّلى بزرگ در درون ارتش ايجاد شد.
سرباز مىخواست تيراندازى كند، ولى گل دريافت مىكرد.
اين امر باعث پيوستن بسيارى از نيروهاى ارتشى به جمع مردم شد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
13.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞️ گلچینی از شوخیهای #استاد_قرائتی ☺️😁
https://eitaa.com/ghararemotalee/683
#طنز | #خنده
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#نهج_البلاغه
#فرازی_از_عهدنامه | ۸
📜 متن | ... إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِکَ مَنْ کَانَ لِلاَْشْرَارِ قَبْلَکَ وَزِیراً، وَ مَنْ شَرِکَهُمْ فِی الآْثَامِ فَلاَ یَکُونَنَّ لَکَ بِطَانَةً فَإِنَّهُمْ أَعْوَانُ الاَْثَمَةِ وَ إِخْوَانُ الظَّلَمَةِ وَ أَنْتَ وَاجِدٌ مِنْهُمْ خَیْرَ الْخَلَفِ مِمَّنْ لَهُ مِثْلُ آرَائِهِمْ وَ نَفَاذِهِمْ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ مِثْلُ آصَارِهِمْ وَ أَوْزَارِهِمْ وَ آثَامِهِمْ، مِمَّنْ لَمْ یُعَاوِنْ ظَالِماً عَلَى ظُلْمِهِ وَ لاَ آثِماً عَلَى إِثْمِهِ أُولَئِکَ أَخَفُّ عَلَیْکَ مَؤُونَةً وَ أَحْسَنُ لَکَ مَعُونَةً وَ أَحْنَى عَلَیْکَ عَطْفاً وَ أَقَلُّ لِغَیْرِکَ إِلْفاً فَاتَّخِذْ أُولَئِکَ خَاصَّةً لِخَلَوَاتِکَ وَ حَفَلاَتِکَ ثُمَّ لْیَکُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَکَ أَقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ لَکَ وَ أَقَلَّهُمْ مُسَاعَدَةً فِیمَا یَکُونُ مِنْکَ مِمَّا کَرِهَ اللهُ لاَِوْلِیَائِهِ وَاقِعاً ذَلِکَ مِنْ هَوَاکَ حَیْثُ وَقَعَ.
وَ الْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَ الصِّدْقِ; ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلاَّ یُطْرُوکَ وَ لاَ یَبْجَحُوکَ بِبَاطِل لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کَثْرَةَ الاِْطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ وَ تُدْنِی مِنَ الْعِزَّةِ.
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
🗞️ ترجمه : بدترين وزراى تو کسى است که پيش از تو وزير «زمامداران شرور» بوده و در گناهان آنها شرکت داشته است.
چنين کسى هرگز نبايد محرم اسرار تو باشد. آنها معاون گنهکاران و برادران ستمکارانند.
اين در حالى است که تو مى توانى جانشينان خوبى به جاى آنان انتخاب کنى، از کسانى که از نظر فکر و نفوذ اجتماعى کمتر از آنها نيستند; ولى بار سنگين اعمال خلاف، گناهان و معاصى آنها را بر دوش ندارند;
از کسانى که هرگز ستمگرى را در ستمش يارى نکرده و گناهکارى را در گناهش معاونت ننموده اند. هزينه اين افراد بر تو سبک تر و همکارى و ياريشان بهتر و محبتشان با تو بيشتر و انس و الفتشان با غير تو (و بيگانگان) کمتر است؛ بنابراين آنها را از خواص خود در خلوت ها و رازدار خويش در محافل خصوصى قرار بده. سپس (از ميان آنها) افرادى را مقدم دار که در گفتن حقايق تلخ براى تو از همه صريح اللهجه تر باشند و در مساعدت و همراهى با تو در امورى که خداوند براى اوليايش دوست نمى دارد کمتر کمک کنند; خواه موافق ميل تو باشد يا نه.
به اهل ورع و صدق و راستى بپيوند سپس آنها را طورى تربيت کن که از تو ستايش بيجا نکنند (و از تملّق و چاپلوسى بپرهيزند و نيز) تو را به اعمال نادرستى که انجام نداده اى تمجيد ننمايند؛ زيرا مدح و ستايش فراوان، عُجب و خودپسندى به بار مى آورد و انسان را به کبر و #غرور نزديک مى سازد.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
۸/۱ ...
وزراى خوب و بد
امام(علیه السلام) بعد از بیان صفات مشاوران در بخش گذشته، در این بخش به سراغ صفات و ویژگى هاى وزیران و همکاران در حکومت مى رود.
نخست افرادى را که صفات منفى دارند معرفى مى کند و بعد واجدان صفات نیک و سپس توصیه هاى لازمى را که باید نسبت به آنها ایفا بشود شرح مى دهد.
مى فرماید: «بدترین وزراى تو کسى است که پیش از تو وزیر «زمامداران شرور» بوده و در گناهان آنها شرکت داشته است؛ چنین کسى هرگز نباید محرم اسرار تو باشد»; (إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِکَ مَنْ کَانَ لِلاَْشْرَارِ قَبْلَکَ وَزِیراً، وَ مَنْ شَرِکَهُمْ فِی الآْثَامِ فَلاَ یَکُونَنَّ لَکَ بِطَانَةً(۱)).
امام(علیه السلام) در اینجا به مسأله حسن سابقه و سوء سابقه اشاره مى کند و بررسى سوابق اشخاص را در انتخاب آنها براى کارهاى مهم لازم مى شمرد.
این همان چیزى است که در دنیاى امروز به صورت برگ اوّل پرونده کارگزاران و کارمندان در آمده است.
سپس امام(علیه السلام) دلیل آن را به طور شفاف بیان مى کند و مى فرماید: «آنها معاون گنهکاران و برادران ستمکارانند»; (فَإِنَّهُمْ أَعْوَانُ الاَْثَمَةِ(۲) وَ إِخْوَانُ الظَّلَمَةِ).
بعضى کسانى که سال ها با افراد ظالم و ستم پیشه همکارى داشته اند صفات زشت و نکوهیده به صورت حالت و عادت و سجیّه آنها درآمده و به فرض، اظهار توبه کنند باز هم قابل اعتماد نیستند؛ به ویژه آنکه انسان هاى لایق و بدون سوء سابقه در جامعه وجود دارند، لذا در ادامه سخن مى افزاید: «این در حالى است که تو مى توانى جانشینان خوبى به جاى آنان انتخاب کنى، از کسانى که از نظر فکر و نفوذ اجتماعى کمتر از آنها نیستند; ولى بار سنگین اعمال خلاف، گناهان و معاصى آنها را بر دوش ندارند; از کسانى که هرگز ستمگرى را در ستمش یارى نکرده و گناهکارى را در گناهش معاونت ننموده اند»; (و َأَنْتَ وَاجِدٌ مِنْهُمْ خَیْرَ الْخَلَفِ مِمَّنْ لَهُ مِثْلُ آرَائِهِمْ وَ نَفَاذِهِمْ، وَ لَیْسَ عَلَیْهِ مِثْلُ آصَارِهِمْ(۳)وَ أَوْزَارِهِمْ(۴) وَ آثَامِهِمْ، مِمَّنْ لَمْ یُعَاوِنْ ظَالِماً عَلَى ظُلْمِهِ، وَ لاَ آثِماً عَلَى إِثْمِهِ).
از این تعبیر به خوبى استفاده مى شود حتى کسانى که یک نقطه سیاه در پرونده پیشین آنها هست نباید براى کارهاى مهم، وزارت و امثال آن برگزیده شوند، بلکه لازم است #حسن_سابقه آنها بر همگان روشن باشد.
در پایان این سخن چنین نتیجه مى گیرد و مى فرماید: «هزینه این افراد بر تو سبک تر و همکارى و یاریشان بهتر و محبّتشان با تو بیشتر و انس و الفتشان با غیر تو (و بیگانگان) کمتر است؛ بنابراین آنها را از خواص خود در خلوت ها و رازدار خویش در محافل خصوصى قرار بده»; (أُولَئِکَ أَخَفُّ عَلَیْکَ مَؤُونَةً وَ أَحْسَنُ لَکَ مَعُونَةً، وَ أَحْنَى(۵) عَلَیْکَ عَطْفاً، وَ أَقَلُّ لِغَیْرِکَ إِلْفاً(۶) فَاتَّخِذْ أُولَئِکَ خَاصَّةً لِخَلَوَاتِکَ وَحَفَلاَتِکَ(۷)).
امام(علیه السلام) در این عبارات کوتاه و پر معنا چهار نقطه قوت براى افرادى که داراى سوء سابقه نیستند ذکر مى کند:
۱. آن ها هزینه کمترى بر والى دارند، زیرا قبلاً منافع نامشروعى از حاکمان ظلم به آنها نرسیده تا پرتوقّع باشند.
۲. یارى آنها بهتر و بیشتر است، چرا که نیّاتشان خالص است و کمک هایشان مخلصانه.
۳. آنها محبّتشان بیشتر است؛ زیرا اتحاد فکر و سلیقه و هماهنگى در صفات و نیّات سبب جوشش محبّت آنها مى گردد و به حکم:
″ذره ذره کاندر این ارض و سماست
جنس خود را همچو کاه و کهرباست″ تجاذب بسیارى میان تو و آنهاست.
۴. اینها با بیگانگان سر و سرّى ندارند.
تنها تو را مى بینند و تو را مى خواهند.
این نکته نیز واضح است که یاران ظالمانِ پیشین نه تنها معاونان خوبى براى والى نخواهند بود؛ بلکه چون مردم از سوابق سوء آنها آگاهند با آنها همکارى نمى کنند و اعتمادشان به والى و زمامدار نیز کم مى شود.
ابن ابى الحدید پس از نقل این روایت معروف: «یُنادی یَوْمَ الْقِیامَةِ أیْنَ مَنْ بَرِئَ لَهُمْ ـ اَىْ لِلظّالِمینَ ـ قَلَماً; روز قیامت منادى فریاد مى زند: کجا هستند کسانى که قلمى🖋 را تراشیدند و به دست ظالمان دادند (تا حکم ظلمى بنویسند، بیایند و کیفر اعمالشان را ببینند)»، داستانى را نقل مى کند که مردى را نزد ولید بن عبد الملک آوردند.
ولید از او پرسید: درباره حجاج چه مى گویى؟
گفت: من چه درباره او بگویم.
او گناهى از گناهان تو و شعله اى از آتشت 🔥 بود.
خدا، هم تو را لعنت کند و هم حجاج را با تو؛ و شروع کرد به دشنام دادن به هر دو.
ولید به عمر بن عبدالعزیز (عموزاده ولید) که در کنارش بود نگاهى کرد و گفت: درباره این شخص چه مى گویى؟
عمر بن عبد العزیز گفت: چه مى خواهى بگویم؟ این مردى است که به همه شما دشنام مى دهد.