7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق علیه السلام
#اعلام_برنامه
#شهادت_امام_صادق_ع
#روضه
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
💠مجلس عزای شهادت امام جعفر صادق علیه السلام..
🚩سخنران : حجةالاسلام برزکار
🚩مداح : سیدعلی حسینی تبار
🚩زمان : دوشنبه بعد نماز مغرب و عشا
🚩مکان : انتهای خیابان جوادالائمه-خ طباطبایی خ چمران مسجد علی بن موسی الرضا علیه السلام
♨️ @aliebnmosareza
@ghararenokary
السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله
#اعلام_برنامه #شهادت_امام_صادق_ع
#سید_علی_حسینی_تبار
#روضه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#دوشنبههای_نهجالبلاغه
🔊🔊🔊 هیأت #سراج_علوی
« تحلیل وقایع روز با محوریت کتاب شریف #نهجالبلاغه »
💡ایام شهادت شیخ الائمه، روضه خوان سیدالشهداء، امام صادق علیه السلام
🎙 سخنران حجتالاسلام #مهدوی_ارفع
🎙 لطایف قرآنی حجت الاسلام هدایت
🎙کربلایی سیدعلی حسینی تبار
📆 دوشنبه ۱۴۰۲/۰۲/۲۵
🕗 ۲۰:۳۰ الی ۲۲
📌 قم خیابان سمیه بعد از کوچه ۱۲ مجتمع آل البیت مسجد امام صادق علیه السلام
#ما_نهج_البلاغه_میخوانیم
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📤 @mahdavi_arfae
@ghararenokary
السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول
#اعلام_برنامه
#شهادت_امام_صادق_ع
#روضه
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#اللهم_العن_اول_ظالم_ظلم_حق_محمد_و_آل_محمد
✍امام صادق علیه السلام: زندانى [واقعى] كسى است كه دنيايش او را از آخرتش باز داشته باشد....
📚شرح غررالحکم، الكافی : ۲/۴۵۵/۹.
🔹سفارش امام صادق علیه السلام به همه ما شیعیان در لحظات آخر عمر شریفشان،پرهیز از سبک شمردن نماز هست...
از خداوند متعال توفیق عمل کردن به این سفارش امام صادق علیه السلام را بخواهیم..
#نماز_اول_وقت
#یا_حسین
@ghararenokary
#قبرستان_بقیع
#امام_صادق_ع_شهادت
قسم به غربت خاكي كه فوق تفسير است
هواي شعر براي بقيع دلگير است
نفس كشيدن بين غبارها سخت است
سرودن از حرم بي مزارها سخت است
چگونه شعر بگويد دلي كه ميگيرد
الا بقيع! چرا شاعرت نميميرد
قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم
ولي بگو كه دلم را كجا روانه كنم
كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است
در آستان رضا آشيانه داشته است
چگونه باخبر از آن سراي درد و غم است
دلش خوش است كه نامش كبوتر حرم است
بقيع، سامره و كربلا و مشهد نيست
در اين سرا خبري از رواق و گنبد نيست
بقيع مثل نجف نيست تا كه مهمانش
به راحتي بنشيند ميان ايوانش
ولي بقيع، بهشتيست با چهار مزار
بقيع مژده ساليست با چهار بهار
چهار مظهر غربت، چهار تن مظلوم
چهار قبر غريب از چهارده معصوم
فقط ميان بقيع است اين قرار و تمام
به يك سلام شوي زائر چهار امام
ولي نه، آه دلم ناتمام مانده هنوز
به سينه حسرت عرض سلام مانده هنوز
سلام از عمقِ دلِ ديدهاي كه پُر ابر است
به مادري كه بدون حرم، نه بي قبر است
اگر سلام تو آتش به سينهات افروخت
از آن دريست كه روزي ميان آتش سوخت
مرا ببخش! نميخواهم آتشت بزنم
چگونه گويم از آن روز، خاك بر دهنم
ز هرُم شعلهي در ياس را كه پژمردند
در آن هجوم علي را به ريسمان بردند
ميان تلخي آن صحنهي غبارآلود
شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود
از آن غروب غمانگير چند سال گذشت
كه باز خاطرهي كوچه از خيال گذشت
مدينه همدم اندوه دودمان عليست
و باز شاهد مردي ز خاندان عليست...
...كه باز آمده آتش در آستانهي او
هزار شكر كه محسن نداشت خانهي او
رسيدهاند كه از باغ، لاله را ببرند
امام صادق هفتاد ساله را ببرند
تصورش چقدر سخت ميشود اي واي
بزرگ طايفه در كوچه ميدود اي واي
كسي نگفت مگر پيرمرد بردن داشت؟!
تن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟!
ميان گريهي آرام او بلند نخند
به دست بي رمقش لااقل طناب مبند
ميان سينهي او روضهي مدينه بهپاست
طنين روضهاش از «واي مادرش» پيداست
عزيز فاطمه را بي اراده ميبردند
همه سواره و او را پياده ميبردند
دويد و از نفس افتاد پشت آن مركب
دويد و از نفس افتاد گفت يا زينب
اگرچه رفت ولي قامتش خميده نبود
به ني مقابل چشمش سَر بُريده نبود
اگرچه رفت ولي سلسله به شانه نداشت
به جاي جاي تنش رد تازيانه نداشت...
✍ #محمدعلي_بياباني
@ghararenokary
#امام_صادق_ع_شهادت
آقاى بى كسى كه غَمْ ارثيه داشته
اُنسى به داغِ مادرِ اِنسيه داشته
كنج اتاقِ خويش حسينيه داشته
با اهل خانه مجلسِ مرثيه داشته
حالا گرفته روضه غريبانه بازهم
نشناختند خشكِ مقدس مَآبها
خورشيدِ علم را پَسِ ابر حجابها
مُشتى، رُفوزه در پىِ درس و كتابها
شاگردهايشان همه در رختخوابها
آتش زدند بر در يك خانه بازهم
حق ميدهيم مرد اگر گريه ميكند
تنها ميانِ چند نفر گريه ميكند
با ترسِ دختران چقدر گريه ميكند
افتاده يادِ مادر و در، گريه ميكند
تكرار شد مصيبت پروانه بازهم
آتش به بيتِ اطهرش افتادُ گفت آه
يادِ صداى مادرش افتادُ گفت آه
عمامهاش كه از سرش افتادُ گفت آه
وقتِ فرار، دخترش افتادُ گفت آه
ترسيده است دخترِ دُردانه بازهم
يك نانجيب خنجرِ آماده مىكشيد
يك بى حيا عمامه و سجاده مىكشيد
بندِ طناب را كه زنازاده مىكشيد
شيخ الائمه را وسط جاده مىكشيد
آسيب ديد غيرت مردانه بازهم
دستِ عيالِ او به طنابى نرفت نه!
دست كسى به سوى حجابى نرفت نه
از صورتى عفيفه نقابى نرفت نه
ناموسِ او به بزم شرابى نرفت نه
رفتيم سمت مجلس بيگانه بازهم
بي احترام رفت ولى عمّه زينبش
بينِ عوام رفت ولى عمّه زينبش
در ازدحام رفت ولى عمّه زينبش
بزم حرام رفت ولى عمّه زينبش
وقت گريز شد دل ديوانه بازهم...
بالاى تخت قائلهاى بود، واى من
پيش رباب حرملهاى بود، واى من
زينب ميان سلسلهاى بود، واى من
چوبِ بدونِ حوصلهاى بود، واى من
خون شد روان، از آن لب جانانه بازهم
✍ #محمدجواد_پرچمی
@ghararenokary
#امام_صادق_شهادت
به تعلیم بشر مولای مکتب هرزمان برخاست
به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست
شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد
که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست
میان شیعیان با او حکومت فتنه می انداخت
تقیه نشر پیدا کرد و فتنه از میان برخااست
و مفتاح الحقیقه قفل های بسته را وا کرد
و مصباح الشریعه نور شد تا آسمان برخاست
چنان مور و ملخ عرفان کاذب رخنه در دین کرد
که صادق با لوای حق به جنگ غالیان برخاست
کسی که کربلا را در قیام علم او آموخت
در این مکتب همیشه سربلند از امتحان برخاست
زراره حمیری جابر امینی مجلسی طوسی
تبار دوستان در اصل از این دودمان برخاست
غبار قبر حیدر را نخستین بار او بوسید
پس از آن بوسه، در شهر نجف آن آستان برخاست
چو هارون در تنور امتحانش می توان افتاد
ولی از سفره مهرش چگونه می توان برخاست
پسر یک بار دیگر ارث غربت برد از مادر
دوباره در مدینه آتشی از آشیان برخاست
میان کوچه می افتاد و هی مگفت وااُماه
بمیرم من که از جانش نوای الامان برخاست
دل اولاد او خون شد که او در کاخ حمرا رفت
همینجا بود که آه از نهاد روضه خوان برخاست
گمانم روضه ی شیخ الائمه این سخن باشد
کجا در مجلس منصور چوب خیزران برخاست
امان از مجلس شام و امان از خاطرات تلخ
که طفلی بر زمین افتاد هرجا ساربان برخاست
.
.
رقیه گوشه ای زانو بغل کردو به خود می گفت
چرا بابا سرت آمد ولیکن بوی نان برخاست
#مجید_تال
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@ghararenokary
السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله
#اعلام_برنامه
#شهادت_امام_صادق_ع
#روضه
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#امام_صادق_ع_شهادت #دودمه
جد ما گریه کنانش را تماشا می کند
نوحوا علی الحسین
هرکه گرید بر حسین یاری زهرا می کند
نوحوا علی الحسین
شاعر: #قاسم_نعمتی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
▪️ اللّٰهُمَّ صَلِّ علیٰ جَعفَرِ بنِ مُحمَّدٍ الصّادِقِ ▪️
بیان مقاتل و مصائب #امام_صادق_علیه_السلام (همراه با گریزهای مستند)، گوشهای از حالات آن حضرت در عزای سیدالشهداء علیهالسلام ...
#آموزش_مداحی_تخصصی
#مداحی_حرفه_ای
🔸شدیدا ملتمس دعاییم
@ghararenokary
#امام_صادق_علیه_السلام
#معارف_اهل_البیت_علیهم_السلام
🔘 عطشِ اهلبیت «علیهمالسلام» به دیدنِ شیعیانشان...
⚡️غربت إمامصادق علیهالسلام در بین مدینه...
یکی از اصحاب امام صادق علیهالسلام گوید: در مدینه خدمت امام صادق علیهالسلام رسیدم و شنیدم که آن حضرت میفرمود:
أَشْکُو إِلَی اللَّهِ وَحْدَتِی وَ تَقَلْقُلِی مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ حَتَّی تَقْدِمُوا وَ أَرَاکُمْ وَ أُسَرَّ بِکُمْ
🔻شکایت تنهایی خود و ناراحتیای که از اهل مدینه میکشم، بهخدا میکنم ؛ (منتظر میمانم) تا اینکه شما (شیعیان) بیایید و من شما را ببینم و خوشحال شوَم.
فَلَیْتَ هَذِهِ الطَّاغِیَةَ أَذِنَ لِی فَاتَّخَذْتُ قَصْراً فَسَکَنْتُهُ وَ أَسْکَنْتُکُمْ مَعِی
🔻ای کاش این ستمگر(فرماندار مدینه) اجازه میداد من محلی را ترتیب میدادم و در آنجا ساکن میشدم و شما را نیز در همانجا ساکن میکردم، تا دور و بر من باشید.
وَ أَضْمَنُ لَهُ أَنْ لَا یَجِی ءَ مِنْ نَاحِیَتِنَا مَکْرُوهٌ أَبَداً
🔻و به این ستمگر ضمانت میدادم که از جانب ما کمترین ناراحتی بر علیه او سر نزند. (و بر علیه او قیامی صورت نگیرد)
📚 رجال کشّی، ص۲۳۳.
✍نامش همهجا در دل و هم وِردزبانهاست
ظاهر به جهان هیبت دردانهی زهراست
غایب نشود او و نبودست و نباشد
“ما غایب و او منتظر آمدن ماست”
@maghaatel
@ghararenpkary
#معارف_حسینی #مصائب_گودال_قتلگاه #اسارت #امام_صادق_علیه_السلام
🔘 گوشهای از اسرارِ گودال قتلگاه و اسارت آل الله از لسان مبارک جعفربنمحمد علیهماالسلام...
⚡️ إمامصادق علیهالسلام با روضهٔ اسارت، از حال میرفتند...
ابنحبیب گوید:
نزد مولایم امام صادق علیهالسلام بودم که شنیدم در سجدهاش میفرمود:
اللّٰهمَّ اْغفِرْ لِمَنْ زارَ جَدّیَ الحُسین وَ مَنْ بَکیٰ عَلَیه
🔻خدایا ببخش زائرین قبر سیدالشهداء علیهالسلام را و کسانی که برای او گریه میکنند.
وقتی مناجات حضرت تمام شد، نشست در حالی که اشکها، محاسن حضرت را خیس کرده بود.
➖عرض کردم: ای مولایمن! چرا کعبه به رنگ سیاه است؟
فرمودند: وقتی حضرت ابراهیم علیهالسلام خانه کعبه را ساخت، پارچه سبز روی آن انداخت،اما خدای متعال وحی فرستاد که: ای ابراهیم! پارچه کعبه را سیاه کن که منِ خدا، در عالم معنا عزادار سیدالشهداء علیهالسلام نوه سیدالانبیاء صلیاللهعلیهوآله هستم.
➖عرض کردم: ای سرور من به ما خبر رسیده در بدن جدّ شما از سینه تا پایین هزار زخم تیر و نیزه و شمشیر و چوب و غیره بوده؛ آیا درست است؟
... حضرت فرمودند: بلکه بیش از این بوده است.
➖گفتم: چگونه در یک بدن، این همه جراحت میتواند باشد؟
فبَکیٰ عندَ ذٰلکَ یَکادُ اَنْ یُغشیٰ عَلَیه.
▪️در این هنگام،حضرت آنقدر گریه کردند که نزدیک بود، غش کنند؛ سپس فرمودند:
قَدْ ضَرَبُوا السَیفَ عَلَی مَوضِعِ السَیفِ وَالسّنانَ عَلَی مَوضِع السَنان وَالسّهمَ عَلَی مَوضِعِ السّهم
▪️همانا شمشیر بر جای شمشیر میزدند؛ نیزه بر جای نیزه میزدند؛ تیر بر روی تیر میزدند.
➖بعد عرض کردم:
علت بوی عطر تربت سیدالشهداء علیهالسلام و عظمت کربلا چیست؟
فرمودند:
خاک کربلا با خون جدّم مخلوط شد، وقتی که اسبها را بر بدن او تاختند.
و حضرت فرمودند: میتوان از خاک کربلا برای شفا خورد.
➖بعد عرض کردم: مخدّرات وقتی به شام رسیدند، «کاشفات الوجوه» بودند؛ آیا این مطلب درست است؟
راوی گوید:
وَاللّهِ رَاَیتُ مَولایَ جَعفَرَ الصّٰادقَ علیهالسلام عِندَ ذٰلکَ قَد بَکیٰ بُکاءً شَدیداً بِحَیثُ لَم یَقدرْ اَنْ یُجیبَ عَنْ ذٰلکَ وَلٰکِنْ اَومَئَ الیٰ ذٰلکَ بِرَأسِهِ
▪️وقتی این را گفتم به خدا قسم دیدم حضرت چنان گریه کرد که توان صحبتکردن نداشت، اما با سر مبارکش در تأیید این مصیبت، اشاره فرمود.(در نقلهای دیگر آمده است که کسی نمیتوانست به صورتهایشان نگاه کند و هالهای از نور حجاب شده بود)
📚بحرالمصائب،(نسخه خطی) ج۳ ص۴۰۸
✍دانی که چرا خانهٔحق گشته سیهپوش؟
زیرا که خدا نیز عزادار حسین است...
@Maghaatel
@ghararenokary
#امام_صادق_علیه_السلام
🔘 کجای عالَم چنین آقایی پیدا میشود؟!
⚡️ حکایت طفلِ امام صادق علیهالسلام که از دستِ کنیزکی افتاد و از دنیا رفت...
راوی گوید:
روزی به خانه إمام صادق علیهالسلام وارد شدم و رنگ چهره حضرت را دگرگون دیدم؛ سبب تغییر حال حضرت را پرسیدم که آن إمام علیهالسلام فرمود:
من نهی کرده بودم که در خانه، کسی بالای پشتبام برود، امروز داخل خانه شدم؛ یکی از کنیزان که تربیت یکی از اولاد مرا به عهده داشت،دیدم که طفل مرا در بردارد و بالای نردبان است؛ چون نگاهش به من افتاد متحیر شد و لرزید و طفل از دست او بر زمین افتاد و از دنیا رفت.
➖ امام علیهالسلام به راوی فرمودند:
تغیر رنگ من بهخاطر غصهٔ از دست رفتن آن طفل نیست؛
و إنّما تَغيَّرَ لَونٖي لِمٰا أدخَلَتْ عَلَيها مِن الرُّعبِ.
🔻بلکه به سبب آن ترسی است که آن کنیزک از نگاه من پیدا کرده بود.
راوی گوید: این در حالی بود که إمام علیهالسلام به آن کنیز فرموده بود:
تو را در راه خدا آزاد کردم؛ باکی بر تو نیست؛ باکی بر تو نیست.
📚المناقب، ابنشهرآشوب،ج۱۱ ص۴۱۲
@Maghaatel
@ghararenokary
#امام_صادق_علیه_السلام
◾️ وقتیکه خانهام را آتش زدند، به یاد اهل و عیال جدّ غریبم، حسین "علیهالسلام" افتادم...
در نَقلی آمده است:
فردای آن روزی که خانه امام صادق علیهالسلام را آتش زدند، چند نفر از شیعیان به محضر آن حضرت رفتند، دیدند، که إمام علیهالسلام محزون و گریان است.
➖ عرض کردند: آقاجان! چرا گریه میکنید؟ آیا از این که دشمن چنین گستاخی به شما کرده، گریه میکنید؟
با اینکه نخستین بار نیست که به شما خاندان چنین میکنند!
🔹إمام علیهالسلام فرمودند:
لَمّا أَخَذتِ الّنارُ مٰا فِي الدِّهلِیز نَظَرتُ إلىٰ نِسائي وَ بَناتي يَتَراكَضنَ فِي صَحنِ الدّار مِنْ حُجرةٍ إلىٰ حُجرٍة وَ مِن مَكانٍ إلى مَكانٍ هٰذا وَ أٰنا مَعَهنّ في الدّار
▪️گریهام برای این است که وقتی زبانههای آتش در دالان خانه، زبانه میکشید، زنان و دخترانم را دیدم که در صحن خانه از حجرهای به حجره دیگر و از جانبی به جانب دیگر میدویدند، تا آتش به آنها آسیب نرساند، با اینکه من در خانه همراه آنها بودم.
فَتَذكّرتُ رَوعَةَ عَيالِ جَدِّيَ الحُسينِ يَومَ عاشُوراء لمّا هَجَمَ القومُ عَلَيهنَّ وَ مُناديهم يُنادي أحرِقُوا بُيوتَ الظّالِمين.
▪️با آن صحنه، به یاد وحشت و خوف اهل و عیال جدّم حسین علیهالسلام در غروب روز عاشورا افتادهام، آن هنگام که دشمن به آنها هجوم آورد، و منادیِدشمن فریاد میزد: خیمههای ظالمان را بسوزانید...
📚مأساةالحسین،علیهالسلام، ص۱۶۰
✍درِ آتشگرفته را میدید، به لبش بود آه و واویلا
گریه می کرد و صحنه را میدید، آتشِ خیمههای عاشورا
گریه میکرد و صحنه را میدید، گیسوانی که آخرش میسوخت
وسط شعلههای نامردی، عمّهای را که معجرش میسوخت...
@Maghaatel
@ghararenokary