@NaghmeyeEshgh
#واحد_شهادت_حضرت_زینب(س)
هر نفس که میکِشَم میگم دیگه این آخریشه
داغ تو هیچ وقت برای خواهرت کهنه نمیشه
خوب میدونستم یه روزی میکُشه زینب و آخر
زخمی که یک سال و نیم رو جگرم مونده برادر
همون زخمی ، که رفتنت به قلب خواهر زد
یک سال و نیم بعدِ تو پرپر زد ، این خواهر تنها و مضطر
تو رفتی و ، نگفتی زینب بی کس و کاره
بعد تو آخه اون کیو داره ، الهی که فدات شِه خواهر
هنوزم دل پریشانم
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
کاش که این ساعات آخر پیش من بودی برادر
تا روی زانوی تو این لحظه سر بذاره خواهر
من نمیدونم چطور تا به الان طاقت آوردم
توو همون گودال باید از غصه ی دوری میمُردم
همونجا که ، نشست روی تنت جلو مادر
سرت رو از قفا بُرید خنجر ، داداشِ مظلوم و غریبم
فراموشم ، نشد برا یه لحظه هم حتی
از تو فقط میون این دنیا ، یه پیرُوهن بشه نصیبم
به غارت رفت دل و جانم
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
خواهرت از وقتی رفتی دیگه روز خوش ندیده
خاطرات کربلا بدجور نفس هام و بُریده
روی نیزه رفت سرت با چشمای خیس و پُر از خون
پیکرت موند رو زمینِ گرم اون دشت و بیابون
مگه یادم ، میره چجوری شد تنت غارت
جِراحَتای تنِ صد پارَت ، یکی یکی پیش نگامه
مگه یادم ، میره داداش گریه ی افلاکُ و
اون دست و پا زدن روی خاکُ و ، انگار هنوز جلو چشامه
رسیده دیگه پایانم
حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
✍ بهمن عظیمی
@NaghmeyeEshgh
➰➰➰➰
#حضرت_زینب_س_واحد
@ghararenokary
💠 زمینه #شهادت_حضرت_زینب 💠
از شاعـران گرانقدر کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ
⭐️ مجتبی کریمی و خانم مرضیه عاطفی ⭐️
➖➖➖
چه دنیای سختی بود
دنیای بدون تو
تو آغوشمه حالا
یه تیکه نشون تو
هنوز غمت سنگینه
چشمای من کربلاتو میبینه
غمای تو یادم هست
تشنگی لبای تو یادم هست
با داغ تو، منم شدم شهیده
من زینبم، زینب قد خمیده
---
رفتی و قرارم رفت
تو بودی قرار من
باغ گل که میبینم
گریه میشه کار من
گلای من پرپر شد
پیش نگام برادرم بی سر شد
دل نگرون بودم من
وقتی که حرف غارت پیکر شد
با بودنت، تو حرم احترام بود
کی صحبت از، آتیش و ازدحام بود
با داغ تو منم شدم شهیده...
---
گرفتم توو آغوشم
سردش شد و می لرزید
شبا که بدونِ تو
رقیه(س) نمی خوابید
محل نمیداد انگار
دخترِ شامی با لباس ِگلدار
جاری شد اشکِ چشمام
میگفت برام عیدی خریده بابام
دلتنگِ تو، رقیه(س) رفت حسین(ع)جان
داغش نرفت، از دلِ من به قرآن
با داغ تو منم شدم شهیده...
➖➖➖
#حضرت_زینب_س_زمینه
@ghararenokary
بدون عنوان(199).mp3
1.93M
🔳 #ملودی
🔻 زمینه #شهادت_حضرت_زینب
📜 چه دنیای سختی بود
🖊به قلم #مجتبی_کریمی
خانم #مرضیه_عاطفی
🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#شهادت
#شور
بند1⃣
کار بشر نیست درک مقامش
پا میشه دریا به احترامش
زینب اگر تا اینجا رسیده
هستی شو کرده وقف امامش
معنای اصل و اصالته
شاگرد بیت ولایته
فانیِ راه امامته
زینب زینب
روح عزت و شهامته
کوه صبر و استقامته
تفسیر سوره ی غیرته
زینب زینب
سر و سرداره
زینب زینب الحق که علمداره
زینب زینب خون علوی داره
زینب زینب این زینب کراره
بند2⃣
اوج وقاره در اوج غم ها
زینب و ذلت هیهات و حاشا
تنها خدارو دیده که گفته
و ما رأیت الا جمیلا
ایوب از صبرش در عجبه
علیا حضرت اعلی نسبه
دنیا مدهوش این لقبه
زینب زینب
جمع بین مِهر و غضبه
تالی تلو شاه عربه
حق فرموده که زین اَبه
زینب زینب
دل و دلدار
زینب زینب با حسینه همواره
زینب زینب با هیبت و قهاره
زینب زینب سرلشکر احراره
بند3⃣
رفتار زینب اسطوره سازه
اهل بکاء و راز و نیازه
سر خم نکرده تو کربلا چون
رمز قیامش صبر و نمازه
تاویل والشمس والضحی
شرح اِستَعینو بِالصلاه
روشنگر آیات خدا
زینب زینب
زانو زد در محضرش حیا
افتخار عرش کبریا
میگن ملائکه مرحبا
زینب زینب
سرّ الاسراره
زینب زینب میزانه و معیاره
زینب زینب خورشید شب تاره
زینب زینب باب شهر ایثاره
شعر و سبک: #مهدی_زهدی
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
تلگرام:
🆔: https://t.me/tekyenokari
ایتا:
🆔: https://eitaa.com/tekyenokari
روبیکا:
🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari
اینستاگرام:
🆔: https://instagram.com/tekyenokari
➰➰➰➰
#حضرت_زینب_س_شور
@ghararenokary
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#شهادت
#شور
بند1⃣
سلام ایزد منان
سلام خالق سبحان
به محضر زینب، به منبر زینب
سلام شاه شهیدان
سلام ساقی عطشان
به معجر زینب، به لشگر زینب
زینب امیر عرصه ی میدان کربلاس
زینب نماد قدرت ایمان کربلاس
زینب طلایه دار قیام حسین شد
زینب امید بخش امامان کربلاس
ای دومین خیرالنساء، زینب زینب
تسبیحات اهل کساء، زینب زینب
ذکر ملک صبح و مساء، زینب زینب
زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب درد آشنا زینب غرق بلا زینب
غم قهرمانی
زهرا نیشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
بند2⃣
درود خیل خلائق
درود هر دل عاشق
به منصب زینب، به یارب زینب
درود کنز حقایق
درود حضرت صادق
به مذهب زینب، به مکتب زینب
زینب حقیقتا خود زهرای اطهر است
زینب هر آینه صد و ده بار حیدر است
زینب چه زینبی که نگین نبوت است
زینب چه زینبی که سرا پا پیمبر است
ای تفسیر قالو بلی زینب زینب
ای تکبیر کرب و بلا زینب زینب
ای خورشید شام بلا زینب زینب
بند3⃣
ندیده عالم و آدم
ندیده چشم فلک هم
به هیبت زینب، به همت زینب
ندیده خط مقدم
ندیده غیر محرم
به غیرت زینب، به عزت زینب
زینب حسین بود ولی در حجاب شد
زینب در آسمان حرم آفتاب شد
زینب طلوع کرده علی در بلاغتش
زینب برای حق طلبی انتخاب شد
هم رتبه ای با اولیا زینب زینب
همنشینی با انبیا زینب زینب
اسطوره ی حجب و حیا زینب زینب
شعر و سبک: #امیر_آهمند
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
تلگرام:
🆔: https://t.me/tekyenokari
ایتا:
🆔: https://eitaa.com/tekyenokari
روبیکا:
🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari
اینستاگرام:
🆔: https://instagram.com/tekyenokari
➰➰➰➰➰
#حضرت_زینب_س_شور
@ghararenokary
السلام علیک یا زینب الکبری علیهاالسلام
#اعلام_برنامه
#حضرت_زینب_س_شهادت
#قم_المقدسه
#بیت_الزهرا
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
♾♾♾♾
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
جا دارد اگر فلک کنون گریه کند
با زخم دل و سوز درون گریه کند
تو زینبی و مهدی زهرا شب و روز
از بهر اسارت تو خون گریه کند
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیک یا عقیله العرب یازینب الکبری سلام الله علیها
#اعلام_برنامه
#قم_المقدسه
#حضرت_زینب_س_شهادت
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
♾♾♾♾
#حضرت_زینب_س_شهادت
سوگند به هر کلام زینب، یارب
بر ذکر علی الدوام زینب، یارب
از کار فرج گره گشایی فرما
امشب تو به احترام زینب، یارب
✍ #سیدمجتبی_شجاع
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیک یا زینب الکبری علیهاالسلام
#اعلام_برنامه
#قم_المقدسه
#حضرت_زینب_س_شهادت
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
♾♾♾
#حضرت_زینب_س_مصائب
زینب همهی رنج و بلا را دیدهست
در کوچه گریز کربلا را دیدهست
یکروز درِ خانه و روزی خیمه
او سوختن فاطمهها را دیدهست
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @ghararenokary
السلام علیک یا موسی بن جعفر ایها الکاظم سلام الله علیه
🔹بارگزاری اشعار و نوحه های شهادت امام کاظم علیه السلام
#امام_کاظم_شهادت
#امام_کاظم_مدح_و_شهادت
#امام_کاظم_زمزمه_روضه
#امام_کاظم_نوحه
#امام_کاظم_زمینه
#امام_کاظم_شور
#امام_کاظم_واحد
@ghararenokary
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
همانگونه که شب را روشنایِ ماه میبخشد
خدا در ظلمت دنیا چراغ راه میبخشد
به حکم"اَلْبَلاءُ لِلْوِلا" است اینکه در تاریخ
خدا به دوستان خود غمی جانکاه میبخشد
تو از نسل همان مردی که هنگام رکوع خود
عقیقش را به سائل قُربةً لله میبخشد
نگاه مهربانت آیهی "وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ"
تو "عَافِينَ عَنِ النَّاسِی" که بی اکراه میبخشد
* *
به کم قانع نشو امشب، بخواه از او خودِ او را
به کم قانع نشو ای دل، که دارد شاه میبخشد
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #امام_کاظم_مدح
@ghararenokary
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
تجلی دادهای با هر دعایت، روح عرفان را
فضیلت داده القابت، تجلیگاه انسان را
تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم
عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟
رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی
کشیدی بر فضیلتهای هارون، خط بطلان را
پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر
ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را
تو با این بردباریها به اصحابت نشان دادی،
برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را
"شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری
تو روشنکردهای با این سخن، تکلیف صفوان را📎
"أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّار" و "کظم غیظ" را با هم
نشان دادی چنین توصیههای ناب قرآن را
اگر چه ماه محبوسی و "فِی قَعْرِ السُّجُون" بودی
ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را
✍ #عاطفه_جعفری
#امام_کاظم_مدح
@ghararenokary
قرار نوکری
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح تجلی دادهای با هر دعایت، روح عرفان را فضیلت داده القابت، تجلیگاه انسان را
📎ماجرای فرمایش امام کاظم (ع) خطاب به صفوان جَمّال دربارهی کرایه دادن شتر به هارون عباسی
📖صفوان بن مهران که با کرایه شتران خود، امرار معاش میکرد و از شاگردان ممتاز امام کاظم(ع) بود، نزد آن حضرت آمد؛ امام(ع) به او فرمود: «همهی کارهایت نیک است جز یک کارت»
صفوان: آن یک کار چیست؟
امام کاظم(ع): شتران خود را به این مرد (هارون) کرایه میدهی.
صفوان: سوگند به خدا، شترانم را برای کارهای ناشایست و شکار و امور بیهوده کرایه نمیدهم؛ ولی برای سفر حجّ کرایه دادهام و خودم عهدهدار راندن شترها نشدهام؛ بلکه آنها را به غلامان سپردهام.
امام کاظم(ع): آیا پول کرایه بر عهده آنها (دستگاه هارون) است؟
صفوان: آری.
امام کاظم(ع): آیا دوست داری آنها زنده بمانند تا کرایه تو پرداخت گردد؟
صفوان: آری.
امام کاظم(ع): «مَنْ اَحَبَّ بَقائَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کانَ مِنْهُم کانَ وِرْدَ النَّارِ
کسی که بقای آنها را دوست بدارد، جزء آنها است و کسی که جزء آنها باشد، در دوزخ وارد خواهد شد».
صفوان میگوید: از خدمت امام(ع) رفتم و همهی شترانم را فروختم تا دیگر به این گناه گرفتار نشوم. هارون از ماجرا اطلاع یافت، مرا احضار کرد و گفت: «شنیدهام شترانت را فروختهای»
گفتم: آری.
گفت: چرا؟
گفتم: پیر شدهام و غلامانم پایبند کار نیستند.
گفت: هیهات، هیهات! من میدانم که به اشاره چه کسی تو این کار را کردهای، آن کس که به تو اشاره کرد، موسی بن جعفر(ع) بود.
گفتم: مرا به موسی بن جعفر(ع) چه کار؟ گفت:
«دَعْ هذا عَنْکَ، فَوَاللهِ لَوْلا حُسْنُ صُحْبَتِکَ لَقَتَلْتُکَ
از این حرفها نزن، سوگند به خدا اگر سابقهی رفاقت نیک من با تو نبود، قطعاً تو را میکشتم».
📚وسائل الشّیعه، ج ١٢، ص ١٣١ و ١٣٢.
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
افتاده است روی زمین درد میکشد
پایش شکسته زیر فشار شکنجه ها
با تازیانه روزه ی خود باز می کند
مردی که مانده بین حصار شکنجه ها
کنج سیاه چال به این فکر می کند
معصومهام میان مدینه چه می کند؟
دردی شدید سوی دو پهلوش می رود
وقتی که یاد فاطمه و کوچه می کند
لحظه به لحظه چهرهی او زرد میشود
جسمش به زیر بار بلا تیر می کشد
با دستهای بستهی خود روی خاکها
تصویر یک جراحت زنجیر می کشد
#محمدحسن_بیات_لو
#امام_کاظم_شهادت
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
#دو_بیتی
غریبی گوشۀ زندان بغداد
(خلاصم کن خدایا) گفت و جان داد
چرا بال کبوتر را شکستی
الهی بشکنه دست تو صیاد
.....
غريبي کنج تاریکِ مطامير
سرش بر دامن کُند است و زنجیر
دل سنگ آب شد از ناله اش لیک
ندارد در دل صیاد تأثیر
.....
به زندان بلا سیلی که خوردم
غم دل را به دوش صبر بردم
کبود از تازیانه شد تن من
ز زهرا مادر خود ارث بردم
.....
رسیده موسم داغ جدایی
ندارم غیر غربت آشنایی
کجایی دخترم معصومه بابا
رضا ای راحت جانم کجایی ؟
#کمیل_کاشانی
#امام_کاظم_شهادت
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
زندانیان عشق چو شب را سحر کنند
از سوز شمع و اشک روانش خبر کنند
مانند غنچه سر به گریبان در آورند
شور و نوای بلبل شوریده سر کنند
چون سر به خشت یا که به زانوی غم نهند
یکباره سر ز کنگرهٔ عرش بر کنند
با آن شکستهحالی و بیبال و بیپری
تا آشیان قدس به خوبی سفر کنند
چون رهسپر شوند به سینای طور عشق
از شوق سینه را سپر هر خطر کنند
آنان کزین معامله هستند بیخبر
برگو که تا به مَحبَس هارون نظر کنند
تا بنگرند گنج حقیقت به کنج غم
آن لعل خشک را به دُر اشک تر کنند
بر پا کنند حلقهٔ ماتم به یاد او
تا عرش و فرش را همه زیر و زبر کنند
آتش به عرصهٔ ملکوت قِدَم زنند
ملک حُدوث را ز غمش پر شرر کنند
تا شد به زیر سلسله سرحلقهٔ عقول
افتاد شور و غلغله در حلقهٔ عقول
#محمدحسین_غروی_اصفهانی #کمپانی
#امام_کاظم_شهادت
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم_مدح
بگو خورشید بین سایهها پنهان نخواهد شد
که روح کبریا محصور در زندان نخواهد شد
شما هستی که ما هستیم بی تردید این وادی
بدون مشهد و شیراز و قم، ایران نخواهد شد
نگاه چون تویی عابد کند فحشای مطلق را
و بیمهرت مسلمان نیز با ایمان نخواهد شد
چنان بر خود بلا را خواستی در صبح محشر هم
سزای شیعیانت دادن تاوان نخواهد شد
تو را در طور تاریکی نگهدارند! عیبی نیست
اگر موسی تویی این قوم سرگردان نخواهد شد
الا موسی هارون دشمن! ای محبوس در عسرت
به فرمانی بگو گوساله چون یزدان نخواهد شد
علی حق است و ناحق غاصبان حق او هستند
به این حکم خداوندی ولی اذعان نخواهد شد
تو را با سندی شاهک چه نسبت بود در تاریخ
مگر در شعر بنویسم که زندانبان نخواهد شد
کفن آوردهاند عریان نماند پیکرت اما
چه جای شکر وقتی کربلا جبران نخواهد شد
#سیدمحمدحسین_حسینی
#امام_کاظم_مدح_و_شهادت
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
شکر خدا نعش تو را بی سر ندیدند
زخم سنان بر روی آن پیکر ندیدند
شکر خدا که شیعیان بودند آن روز
مردم تو را بی یار و بی یاور ندیدند
شکر خدا آن روز دخترها نبودند
پای تو را آن لحظه ی آخر ندیدند
دوری تو از خانواده بد نبوده_
_وقتی تنت را این چنین لاغر ندیدند
ساقت شکسته بود اما سینه ات را
در زیر پای سرخ یک لشکر ندیدند
آقا خدا را شکر مردم حنجرت را
درگیر با کندی یک خنجر ندیدند
هر چند روی تخته ی در بود جسمت
اما در آن زخمی ز میخ در ندیدند
هم دخترت رنگ اسارت را ندیده
هم خواهرانت غارت معجر ندیدند
هم پیکرت عریان نمانده روی خاک و
هم غارت انگشت و انگشتر ندیدند
جانم فدای آن غریبی که به جسمش
جایی برای بوسه ی خواهر ندیدند
#وحید_محمدی
#امام_کاظم_شهادت
@ghararenokary
پـر می زند دوبـاره قلم در هوای تو
چون آسمان گرفته دلش در عزای تو
دیگـر صدای ناله ی شبهـات رفتـه و
حتـی سحـر بهانـه بگیـرد بـرای تو
از حال می روی چه قَدَر بین سجده ها
مشتـاق این عبـادت شیرین خدای تو
بـا سیلی و شکنجه کـه افطـار میکنی
حالا شبیـه فاطمه شد روضه هـای تو
با ناسزا بـه مادرتـان گریـه میکنـی
چـون از تبـار فاطمه ای ماجـرای تـو...
موسای مـا تویـی و فقط با اشـاره ای
نیلـی روان ز چشم تـرم با عصـای تو
بـدکـاره هم شوم تو مرا خوب می کنی
آدم کنـــد مــرا نفس ربنــای تـو
باب الحوائـج همــه ی مستمنـدهـا
شـد مستجاب حاجت مـا از دعـای تو
آیـا شـود گـدای حریـم شمـا شوم؟
هستـم دخیـل دامـن ابـن الرضای تو...
#احمد_ایرانی_نسب
#امام_کاظم_مدح_و_شهادت
@ghararenokary
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
پربسته بود و وقت پریدن توان نداشت
مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت
خو کرده بود با غم زندان خود ولی
دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت
جز آه زخمهای دهان باز کردهاش
در چارچوب تنگ قفس همزبان نداشت
آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که
اندازهی کشیدن یک آه، جان نداشت
زیر لگد صداش به جایی نمیرسید
زیر لگد شکست و توان فغان نداشت
با تازیانه ساخت که دشنام نشنود
دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت
هرچند میزبان تنش تختهپاره شد
هرچند روی پل بدنش سایبان نداشت
دیگر تنش اسیر سم اسبها نشد
دیگر سرش به خانهی نیزه مکان نداشت
#محمدعلی_بیابانی
#امام_کاظم_شهادت
@ghararenokary
#شهادت
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
بویِ دلانگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها
این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
دریای رحمت!ما به موجات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِپاره پیکرت تشییع گردید
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آنگونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
#بردیا_محمدی
#امام_کاظم_مدح_و_شهادت
@ghararenokary
.
#امام_کاظم
بالاترین خورشید، گنجی در خفا بود
لبهای خشکش، تشنهء ذکر و دعا بود
بی جلوه هم از بندهء بد، عبد می ساخت
موسای ما در معجزاتش بی عصا بود
از ساق عرش افتاد در زندان ویران
آنکس که مجروحیتش از ساق پا بود
با ضربه ها هرچند که از حال می رفت
در سجده مدهوش ملاقات خدا بود
زیر عبایش جلوه های پنج تن داشت
هر جای جسمش روضهء آل عبا بود
بار قنوتش را ورم هایش کشیدند
هر وعده سیلی خورد آقا بی هوا بود
هرکس که آمد پیش او حاجت روا شد
هرچند حرفش نیشدار و ناروا بود
زنجیر، دور گردنش بود و زمین خورد
بسکه ردیف استخوانش جابجا بود
با زخم لبهایش به سختی آب می خورد
هرشب گریز روضه هایش کربلا بود
ای کاظمینی ها! جنازه بر زمین ماند
ای کاش در بین شما، یک آشنا بود
هرچند بی کس روی تخته پاره افتاد
در وقت تدفینش یقین دارم رضا بود
اینجا از ابریشم، کفن آماده کردند
در پیش مردم حرمت صاحب عزا بود
در کربلا یا سر به روی نیزه می رفت...
یا هر تنی صدپاره با سر نیزه ها بود
آنجا سری در دست قاتل بود اما
با خنجر کُندی بریده از قفا بود
بعد سه روز ارباب ما را دفن کردند
تجمیع جسم او به دست بوریا بود
#رضا.دین پرور
#امام_کاظم_شهادت
@ghararenokary