May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۲۸ رجب المرجب سالروز خروج کاروان سیدالشهدا(ع) از مدینه
وقتی که میرفتند، دنیا گریه میکرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا میگفت "لالا" گریه میکرد..
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
#آموزش_مداحی_تخصصی
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
#مداحی_حرفه_ای
@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷ندای الله اکبر شهید #حاج_قاسم_سلیمانی در شب ٢٢ بهمن سال ١٣٩۴
با روبهکان، ز صولتِ شیر بگو
با دشمن اهل شر، ز شمشیر بگو
تا لرزه بیفتد به تن کاخ سفید
کوبندهتر از همیشه تکبیر بگو
✍ #محمدمهدی_سیار
♾♾♾
کانال تخصصی شعر و مداحی
با ما همراه شوید
↳@ghararenokary
اللهم صل علی محمد و آل محمد
سالروز یوم الله ۲۲ بهمن ماه
پیروزی انقلاب اسلامی و حلول ماه مبارک شعبان را خدمت همه همراهان عزیز تبریک عرض می نمایم....
#ایران_من
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#جمهوری_اسلامی_ایران
مشکل که همیشه هست و حتماً داریم
اما دل پُر اُمید و روشن داریم
تا صبح ظهور در دل ما باقیست
عشقی که به این پرچم و میهن داریم
✍ #محمود_مربوبی
کانال تخصصی شعر ومداحی
با ما همراه شوید..
↳ @ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام
🔹بارگزاری اشعار و سرودهای
اعیاد شعبانیه
#امام_حسین_ع_مدح
#امام_حسین_ع_ولادت
#حضرت_عباس_ع_مدح
#حضرت_عباس_ع_ولادت
#امام_سجاد_مدح
#امام_سجاد_ع_ولادت
#سرود_ولادت_امام_حسین
#سرود_ولادت_حضرت_عباس
#سرود_ولادت_امام_سجاد
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با همراه شوید...
↪️ 🆔@ghararenokary
#امام_حسین_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
هرکسی دنبال دنیا رفت عزت را ندید
هرکسی با عشق بد تا کرد جنت را ندید
ساقه های عرش شاهدهای این حرف من اند
چشم هرکس خورد بر نور تو ظلمت را ندید
در زدیم و دستی آمد روزی ما را رساند
سائل اینجا لحظه ای رنگ خجالت را ندید
لطفشان حتی به یک تبعید رفته میرسد
مثل فطرس هیچ کس اینقدر رحمت را ندید
هر نفس پشت نفس مقروض اربابم ولی
این بدهکار از طلبکارش شکایت را ندید
هر سری بر دامنت آمد سعادتمند شد
هر سری محروم فیض ات شد سعادت را ندید
ما به پابوس شبیر از پیش شبّر آمدیم
با چه شوقی از برادر به برادر آمدیم
تو می آیی و به محض آمدن گل میکنی
کربلا را تا ابد میخانه ی کل میکنی
از همین گهواره چشمانت به زهرا خیره شد
از همین آغاز بر زهرا توسل میکنی
در قنوتت ذکر پشت ذکر بالا میرود
دستهایت را به سمت آسمان پل میکنی
بین دو انگشت تو جایی به ما هم میرسد؟
پس بهشتی بودن ما را تقبل میکنی؟
پنجمین خورشید دنیایی و با این آمدن
پنج ضلع نور را رو به تکامل میکنی
ساکتی انگار نه انگار اصلا تشنه ای
شیر مادر خشک شد اما تحمل میکنی
معنی یک روح مانده در دو پیکر میشوی
آخرش سیراب انگشت پیمبر میشوی
شب رسیده وقت تاریکی است ماهت را بده
یک کم از لطف های دل بخواهت را بده
راه دوری آمدم از ری مزاحم میشوم
خسته ام آواره ام لطف پناهت را بده
گر بنا داری بیایی و خریدارم شوی
زودتر از لحظه ی موعود چاهت را بده
خودنمایی کردن من را ریا هرگز نبین
گوشه چشمی از تو میخواهم! نگاهت را بده
آمدم مثل رسول ترک آقایی کنم
فرصت نوکر شدن در خیمه گاهت را بده
سال ها شعبان به شعبان زیر دِینت رفته ام
روزی سال گدای رو سیاهت را بده
خوشه ای انگور داد و از تو باغش را گرفت
شیخ جعفر شد کسی که از شما حلوا گرفت
عرش را دیدیم ما در آسمان کربلا
پس سر ما خاک شد بر آستان کربلا
پیش ما اوقات شرعی از اذان مأذنه است
گوش را دادیم تنها به اذان کربلا
در قیامت میزبانی میکند از کل خلق
هرکسی که بود یک شب میهمان کربلا
از زمین و آسمان آتش ببارد باک نیست
ما همه هستیم یک یک در امان کربلا
از جوان و پیر وقتی نذر گنبد میشویم
اسممان هم میشود پیر و جوان کربلا
چشم ما هر شب برایش میشود نهر فرات
گریه پشت گریه پای داستان کربلا
تو به دنیا آمدی پیغمبر ما گریه کرد
روضه گودال را تا خواند زهرا گریه کرد
جبرئیل آمد خبر آورد بلوا میشود
بر سر پیراهنی بد جور دعوا میشود
آنقدر نیزه می آید آنقدرها میرود
تا تن آقا شبیه یک معما میشود
یا غیاث المستغیثین روی لب می آورد
در جوابش تیر بین حلق او جا میشود
یک طرف با سنگ یا با چوب زخمش میزنند
یک طرف هم باز قد خواهری تا میشود....
#سید_پوریا_هاشمی
#امام_حسین_ع_ولادت
#امام_حسین_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️🆔@ghararenokary
#اعیاد_شعبانیه
#حضرت_عباس_علیه_السلام
سیمرغ در غبارِ خودش ایستاده است
خورشید در مدارِ خودش ایستاده است
غرق ادب تمامِ جهان کوچک و بزرگ
هر قُلّه در دیارِ خودش ایستاده است
در بینِ سینههاست نفسها که دیدهاند
آری علی کنارِ خودش ایستاده است
رزم آوری رسیده که امروز عَبدو وَد
مبهوت بر مزارِ خودش ایستاده است
میدان به احترام امیرش بلند شد
از هیبتِ سوارِ خودش ایستاده است
شیرافکنِ قبیلهی آلِ علی است یا...
شیری به بیشهزارِ خودش ایستاده است
هرکس که دید گفت یقینا که مرتضی...
...با تیغِ ذوالفقارِ خودش ایستاده است
او امتدادِ قلعهتکانیِ مرتضاست
عباس خاطراتِ جوانیِ مرتضاست
سمت بهشت جاده نبود و تو آمدی
مستی حریفِ باده نبود و تو آمدی
تو از نژادِ حیدری و فرق میکنی
چون تو امیرزاده نبود و تو آمدی
سوگند میخورند تمامیِ آبها
دریای ایستاده نبود و تو آمدی
پیش از تو ای مدارِ تمامیِ کیشها
این قدر عشق ساده نبود و تو آمدی
بر خاکِ آستانهی ماهی ، تمامِ عمر
خورشید سر نهاده نبود و تو آمدی
قبل از تو دل به هیچ جمالی ندادهایم
این عشق بی اراده نبود و تو آمدی
این خانواده داشت هر آن چیز غیرِ تو
شوری به خانواده نبود و تو آمدی
تو آمدی و از تو علی بوسه چین شدهاست
از این به بعد فاطمه امالبنین شدهاست
گفتم که جرعهای زنم از آبشارِ تو
لکنت زبان گرفتهام اما کنارِ تو
اَلکن کَن است آنکه که از هیبت تو گفت
بیچاره خشک ، پیش تو شد شد شکارِ تو
سَرسَرخوشم نـ نـ نذرِ توام تا ابد ابد
هر هر نفس زِزندهام از از بهار تو
از از ازل شده شدهام مبتلای تو
دل دل دلم شده شده دل دل دچار تو
من من غلاغلام د در درگه توام
من من کجا کجا و شـ شهـ شهریار تو
الـ الکنم مـ مدح تو گفـ گفتنم خطاست
بگشا گره گره زِ من شرمسار تو
این بار هم زبان مرا باز میکنی
تا از تو گویم از طپش چشمهسار تو
بابالحسین باب دلی بو الفضائلی
ای شکل مرتضی چقدر خوش شمایلی
از آن زمان که فیضِ سحر آفریدهاند
از جلوههای رویِ قمر آفریدهاند
شیرانِ بیشههای شجاعت نوشتهاند
از خاکِ مقدم تو جگر آفریدهاند
در پیش بچههای علی خاک زادهای
بالای کعبه سایهی سر آفریندهاند
دورِ سرِ حسین و حسن چرخ میزنی
از ابتدا به دوشِ تو پَر آفریدهاند
امالبنین گرفته تو را نذر کرده است
بهرِ حسین چشم و نظر آفریدهاند
جمع است جمع خاطرِ زهرا از این به بعد
زینب برایِ توست سپر آفریدهاند
میخواستند تا که بریزیم زیرِ پات
بر رویِ شانهیِ همه سر آفریدهاند
جز گِردِ تو عشیرهی زهرا نمیرود
زینب جز از رکابِ تو بالا نمیرود
من دلخوشم همیشه ولی با شما خوشم
تنها به زیرِ سایهی ایوانطلا خوشم
در پشت در نیامدهام گیرم و رَوَم
من با همین گداییِ بی انتها خوشم
از بینِ در که نه... ، درِ این خانه باز کن
من سائلم به دیدنِ رویِ شما خوشم
تا سُرمه کردهایم به تربت دو چشمِ خویش
از بِینِ هرچه هست به این خاکِ پا خوشم
گیرم که هیچ چیز نگیرم ، نمیروم
تاجر نیَم ، به خاطرِ این اعتنا خوشم
چیزی نداشتم که گذارم برای قبر...
تنها به لطفِ مرحمت مرتضی خوشم
باب الحوائجیِ تو ما را جریح کرد
من با بهشت نه به شبِ کربلا خوشم
عمری گدای گریه کنِ این حوالیام
دستم بگیر ساقیِ بی دست ، خالیام
ای نیزهزار زخمِ جگر را چه میکنی
با این سهشعبه دیدهی تر را چه میکنی
با من بگو که دست خودت را چه کردهای
با من مگو که دردِ کمر را چه میکنی
گیرم تو را به خیمه برم پیشِ دختران
این زخمهای تیغ و تبر را چه میکنی
قدری بهم نریز رسیده است مادرم
من هیچ گریههای پدر را چه میکنی
بر روی نیزه هم بِروی بی تعادلی
در بینِ راه سنگِ گذر را چه میکنی
ای غیرتی به خاطر زینب نگاه کن
دور حرم هزار نفر را چه میکنی
دیگر کسی برای حرم بردنم نبود
ای تکیه گاه ، وقتِ زمین خوردنم نبود
#حسن_لطفی
#حضرت_عباس_ع_مدح
#حضرت_عباس_ع_ولادت
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
↪️ @ghararenokary
May 11
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالیتر
ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالیتر
علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه
به حمدِالله وَالمِنَّه ولیالله ست والیتر
اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک میروبد
نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالیتر
اگر فرش نجف گردیم حقّا محترم گردیم
که از قالیچهی تبریز میگردیم قالیتر
علی باید ؛ فقط ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین باشد
علی آمد که او اینبار زینالعابدین باشد
اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانهی ما را
"به بوی سیب او بخشم سمرقند و بخارا را"
در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب
ببین بابا چه میبخشد گداها را گداها را
لبِ گهوارهاش پروانهای بی تاب اگر دیدید
بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را
اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست
اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را
علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد
علی آمد که او اینبار زینالعابدین باشد
خدا را شُکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را
خدا را شُکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را
خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید
فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را:
که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست میدارد
میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را
ببین که میبَرد امشب تبسمهای زیبایش
دلِ مادربزرگش را دلِ اولادِ سلمان را
علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد
علی آمد که او اینبار زینالعابدین باشد
بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی
بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی
برایت لافتی الا علی میآید از بالا
اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی
هزار ، اللهاکبر را به بازویِ تو میخوانند
که با شمشیر میگردی علیِ اکبرِ ثانی
علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی
تو عباسی نه اینهم نه ، که طوفانتر زِ طوفانی
علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد
علی آمد که او اینبار زینالعابدین باشد
#حسن_لطفی
#امام_سجاد_ع_ولادت
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ @ghararenokary
#امام_سجاد_علیه_السلام
#ولادت
#مدح
#غزل
خوب شد، ایرانِ ما یک سهم از زهرا گرفت
خوب شد یک زن، میان خاندانت جا گرفت
لطف کرده فاطمه، ما را حساب آورده است
خوب شد این دفعه این عرضِ دعای ما گرفت
ما حساب کار خود را از ازل پس داده ایم
اینچنین بوده که چشم مادرت ما را گرفت
شهر بانوی قبیله، شد کنیز فاطمه
مثل مروارید بود و رزق از دریا گرفت
در هیاهوی دو رنگیِ عرب های حجاز
پرچمِ ایرانیان را مادرت بالا گرفت
حامل نور “امامت” بود، بانوی حسین
تا به دنیا آمدی، تبریک از مولا گرفت
خاک پایت سرمهی چشم تمام قدسیان
آفرینش با قدوم پاک تو “معنا” گرفت
زینت سجده تویی، زین العباد عالمی
با نماز تو ، “عبادت” جلوه ای زیبا گرفت
#پوریا_باقری
#امام_سجاد_ع_ولادت
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ @ghararenokary
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ولادت
#مدح
#ترکیب_بند_مربع
هرچند که در عشق به وسواس رسیدیم
لب تشنه به سرچشمه ی احساس رسیدیم
با شبنمی از اشک به الماس رسیدیم
وقتی به در خانه ی عباس رسیدیم
ای عشق! دخیلیم به لبخند ملیحت
پر می کشم امشب به تمنای ضریحت
تا بودم و تا هستم و تا عشق تو باقی ست
تا در دلم احساس خوش یاس و اقاقی ست
تا در سر من شور حجازی و عراقی ست
سرمستم و مستی من از حضرت ساقی ست
ساقی نجف! از می سقای تو مستم
مابین دوراهی نجف-علقمه هستم
امشب حرم کعبه همین بیت گلین است
بنت اسد امشبمان ام بنین است
با نام علی نام ابالفضل قرین است
والله اسدالله همین است همین است
یعنی که علی آمده از راه دوباره
بنت اسد آرد اسدالله دوباره
خوب است که من بعد نیاید سحر از راه
وقتی که بلند است شب از طلعت این ماه
ماهی که درخشیده به دستان یدالله
ای دست نگاه حسد از روی تو کوتاه
شب بارقه ای در دل چشمان سیاهت
لاحول ولا قوه الا به نگاهت
آیا قلمی هست که روزی بتواند
تا مدح تو را بر خط دفتر بنشاند
اوصاف تو باید به جنونم برساند
جا دارد اگر عالمی از شوق بخواند
ای اهل حرم میر و وعلمدار رسیده
سقای حسین سید و سالار رسیده
کافیست قدم رنجه کنی در دل پیکار
کافیست بگیری به کفت تیغ، علی وار
دشمن شود از ضربه ی شمشیر تو بیزار
کی آینه ی تیغ تو گیرد رد زنگار
ای معرکه مغلوب تو و غرش خشمت
بی جان شده جسم همه با تیغ دو چشمت
در وصف تو در کام گرفتیم زبان را
مشتاق تو دیدم طپش هر ضربان را
عشق تو برانگیخته ادیان جهان را
مسحور خودش کرده دل ارمنیان را
چون آذریان امشب، می خوانمت از جان
قربانون اولوم عباس جانیم سنه قربان
من قطره ی وامانده ی دریای وصالم
من سائل هر روز و گدای سر سالم
نام تو به لب دارم و بهتر شده حالم
مشتاق زیارت شده ام بین خیالم
در حسرت تو دل به دل اشک سپردم
ماندم که چرا از غمت هجر تو نمردم
#محمد_علی_بيابانی
#حضرت_عباس_ع_ولادت
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ @ghararenokary
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ولادت
#مدح
#مثنوی
زنده کند نامِ تو دوباره علی را
باز نمایان نما تبارِ علی را
چشمِ بهشت است فرش ، پیش قدمهات
تا که کند توتیا غبارِ علی را
قیمت یوسف شکست اگر ، که هنر نیست
گرم کند رویِ تو بازار علی را
پنج امامِ تو همه گرم ببوسند
دست علیوارِ علمدارِ علی را
در صفِ صفین گفت: مالک اشتر
کیست چنین میکند او کارِ علی را؟
روی تو داروندارِ اُمِبنین است
فاطمه باتو کنارِ اُمِبنین است
نام تو را تا علی به رزم عَلَم کرد
هرچه سپاه آمد از شکوهِ تو رَم کرد
صحبت رزم تو شد میانهی میدان
لشکرِ پاشیده آرزوی عدم کرد
فکر نبردت عرقِ شام درآورد
کوفه زمین گیرشد و علقمه دَم کرد
مردی و مردانگی و غیرت و همت
نامِ ابالفضل را نقش عَلَم کرد
سایهی تو تا که بود ابر نمیخواست
در وسط ظهر هم خواب حرم کرد
اَبروی تو تیغ آبدار حسین است
تا که تو هستی علی کنارِ حسین است
مردِ خطیبِ فصیحِ آل یقین تو
سینه ستبرِ رشیدِ اُمِبنین تو
حضرتِ بابالحوائجِ همه عالم
ارمنیان را اُمیدِ روزِ پسین تو
دست تهی من ، فقیرِ خورده گره من
بازوی مشگل گشای کار زمین تو
شهپر جبریل فرش نافلههایت
شمسْ جمال علی و ماهْ جبین تو
اهل حرم را پناه و پلهی زینب
مایهی آرامش هر پرده نشین تو
با ادب سربهزیر سنگر زینب
خاک دوعالم مریز بر سرِ زینب
خیز برادر که داغ و درد زیاد است
خیز ببین گردِ تو نامرد زیاد است
تا که سرت خورد زمین خواهرم اُفتاد
بینِ حرم بعدِ تو سردرد زیاد است
گرچه فقط خرج تو شد هرچه که تیر است
بعد تو سرنیزهی خونسرد زیاد است
گوش کن از اهل خیام از لب طفلان
نالهی -از علقمه برگرد- زیاد است
بعد تو باغارت این قوم چه سازم
دورِ حرم سارق ولگرد زیاد است
دست خودم نیست اگر خم شدم عباس
بر سرِ تو خیمهی ماتم شدم عباس
#حسن_لطفی
#حضرت_عباس_ع_ولادت
#حضرت_عباس_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ @ghararenokary
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ولادت
#مدح
#ترکیب_بند_مربع
آغاز می کنم سخنم را به نام ماه
دم می زنم دوباره ز لطف مدام ماه
سر می زنم به دور سرایش تمام سال
شعبان که می شود به خدا در تمام ماه...
...خیره به دست رازق باب الحوائجم
چون دست گیری است فقط در مرام ماه
فردا که می رسد همگی غبطه می خورند
هم اولیاء و هم شهدا بر مقام ماه
در سجده خواستم که در این شام با شکوه
کلب سرای دوست شوم یا غلام ماه
دار و ندار خود همه را بذل می کنم
هر بنده را مرید ابالفضل می کنم
تا که صدای شیر دلاور شنیده شد
لبخند بر لب اسدالله دیده شد
تبریک را به حضرت ام البنین بگو
کوه ادب ز کوه ادب آفریده شد
با صد امید ارمنی آمد به مجلسش
عباس مشتری است، یقین کن خریده شد
این چشم کال ما به نوایی نمی رسید
با آب مشک حضرت ساقی رسیده شد
کف می زنیم و باز کمی گریه می کنیم
دیوانگی ما به کجاها کشیده شد
دینم کنار ماه فقط کامل است و بس
صحن دلم به نام ابوفاضل است و بس
عمری دخیل و سائل کاشانه ات شدیم
مست از سبوی کوثر میخانه ات شدیم
از بس به ما بزرگی و شوکت رسانده ای
معتاد بر مواهب پیمانه ات شدیم
ما پست ها کجا... تو کجا... پس خودت بگو
اصلا چه شد که ما همه دیوانه ات شدیم؟!
حاشا به تو اگر که مریض از درت رویم
امشب که جمع، بین شفاخانه ات شدیم
آتش بزن تو این همه پَر را کنار خود
حالا که شمعی و همه پروانه ات شدیم
بالای کعبه خطبه بخوان بنده ات شویم
ما آمدیم تا که پناهنده ات شویم
در کاروان عشق سپاه عقیله ای
این روزها محافظ راه عقیله ای
در لفظ عام اگر چه که ماه قبیله ای
اما علی الخصوص تو ماه عقیله ای
در این مسیر قوت قلب رقیه ای
در این مسیر ضربِ سلاح عقیله ای
فکر کسی به هتک حریمش نمی رسد
تا علت شکوه نگاه عقیله ای
گیرم که روی نیزه رَوی باز حیدری
در مجلس یزید، پناه عقیله ای
ای تو رکاب زینت بیت ابوتراب
آبی بریز، تشنه شده کودک رباب
#محمدجواد_شیرازی
#حضرت_عباس_ع_ولادت
#حضرت_عباس_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ 🆔@ghararenokary
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ولادت
#مدح
#چارپاره
باد از جانب صحرا خبری آورده
آسمان قید نزولش خدمه باران است
ابرهامان همه در معرض اشک شوق اند
و زمین چشم به راه قدم باران است
بر روی خاک پر وبال ملائک پهن است
از مسیر گذر اُمِّ بنین آمده اند
همه دور سر این ماه پسر می گردند
دست بوس پسر اُمِّ بنین آمده اند
در توان چه کسی هست که با آمدنش
خلق را وجه ی او سر به سجود آورده
فاطمه بنت اسد اُمِّ اسد گردیده
کودکی های علی را به وجود اورده
خانه با آمدنش رونق بسیار گرفت
باغ را عطر گل یاس بهاری کرده
سالها منتظر آمدنش زینب بود
روی او فاطمه سرمایه گذاری کرده
نه فقط شیعه به او باب حوائج گوید
از دخیل نگهش گَبر مسلمان گردد
دست او پنجره فولاد همه ادیان است
او اشاره کند ایران همه سلمان گردد
#صابر_خراسانی
#حضرت_عباس_ع_ولادت
#حضرت_عباس_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید
↪️ 🆔@ghararenokary
#امام_حسین_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#ولادت
#مدح
#ترکیب_بند_مربع
شب رحمت ، شب توبه ، شب فطرس شدن آمد
در این غوغای عجز از معجزه امشب سخن آمد
بخوانید انما حُسن ِ ختام پنج تن آمد
کرم باران شده عالم ، علمدار حسن آمد
دوباره یاس بی مثل مدینه یاسمن دارد
جناب حیدر کرار از امشب دو حسن دارد
گنهکاران گنهکاران برات آمد برات آمد
برای هر چه لا ممکن ، خبر از ممکنات آمد
بگو بر خضرهای تشنه لب ، عین الحیات آمد
چه غم از موج طوفان ها ، که کشتی نجات آمد
رسیده حضرت معشوق ِ بی پایان ِ دوران ها
همان ساده ترین راه ِ رهایی بخش ِ حیران ها
سلام ای لطف بی پایان ، خدای مهربانی ها
پر ِ پرواز خاکی ها ، حسین ِآسمانی ها
امانی امن تر از تو ، ندارد بی امانی ها
چه لذت بخش تر از این ، شود نذرت جوانی ها
تو آن پیری که پیران طریقت ، پیر این دیرند
غلامانت چو اربابان، رها از منت غیرند
سلام ای ناب تر از لحظه های آشنایی ها
سلام ای خوش تر از ساعات ِآغازِ رهایی ها
سلام ای یوسف مصر بقای کربلایی ها
سلام السابقون السابقون ِ مجتبایی ها
تو آن ضرب المثل بین ِ کرامت آفرین هایی
چه غم از بی کسی وقتی ، کس ِ بی کس ترین هایی
تو آن هستی که تا محشر ، جهان باشد به فرمانت
تو آن شاهی که مادر می کند فرزند قربانت
نبودی آدم و حوا ، شدند اول مسلمانت
نبودی شد خدا سر حلقه ی مرثیه خوانانت
نبود ارض و سما اما ، تو مثل مرتضی بودی
نبودی ظاهرا اما ، رفیق انبیا بودی
فدای آن پیمبر که ، تو هستی زینت دوشش
فدای کعبه ای که عشق تو کرده سیهپوشش
منم مجنون ِ آن مجنون که تقدیم تو شد هوشش
خوشا رندی که در روضه قدح نوشیده با گوشش
تو ای ساقی کریمانه به خوب و بد سبو دادی
تو ای با آبرو حتی جنون را آبرو دادی
من آن رودم که خیلی تشنه ی دیدار دریایم
حلالم کن که گم گشته ، حسین بچگی هایم
چه شد آن حال رویایی، چه شد آن عشق زیبایم
چه شد آن روضه گردی ها ، چه شد آن شور و غوغایم
تمام دلخوشی من ، به الطاف مدام توست
عوض کن حال و روزم را ، عوض کردن مرام توست
محرم حال عالم، احسن الاحوال می گردد
به گِرد روز عاشورا تمام سال می گردد
همین که بین ما حرف از غم گودال می گردد
زبان ها از بیان ماجرایت لال می گردد
تو را که آسمانی ها ، به جسمت پیرهن کردند
چرا از خاک و خون اینجا ، تنت آقا کفن کردند
#محمد_حسین_رحیمیان
#امام_حسین_ع_ولادت
#امام_حسین_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید
↪️ 🆔@ghararenokary
May 11
#امام_حسین_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#ولادت
#مناجات
#ترکیب_بند
تکه به تکه دلم حکایت عشق است
شعله به شعله پُر از حرارت عشق است
دست مزن بر دلم وگرنه بسوزی
در جگرم آتش محبت عشق است
هیچم و از هیچِ هیچ ، هیچ نمانده
هرچه که مانده ظهورِ حضرت عشق است
هرچه که پروانه داشت شمع از او برد
غارت عشق است این و عادت عشق است
کاش خلائق ببیند آنچه که دیدیم
حیِ علیالعشق که قیامت عشق است
حضرت عشق آمده است کیست حسین است
آنکه شبیهاش نبود و نیست حسین است
سوخته دل ، در بساط آه ندارد
خرمن آتش زده نگاه ندارد
آه که تقصیر آن حُسنِ حسینیست
عاشق بیچاره که گناه ندارد
زندگیِ بی حسین تلخی محض است
چون غم آن برکهای که ماه ندارد
«شُکر خدا را که در پناه حسینیم
عالم از این خوبتر پناه ندارد»
نام مرا هم در آن صحیفه نوشتند
رحمتِ عشق است کوه و کاه ندارد
گفت پیمبر که سینه چاکِ حسین است
بیشتر از ما خدا هلاکِ حسین است
چشم اگر این است و تابِ زلف اگر این است
آنچه نماند برای ما دل و دین است
نظم کواکب ببین بهم زده زین بعد
گردش خورشید در مدار زمین است
شیشه آن عطرسیب اگر که شود باز
کوچهی ما بهتر از بهشت برین است
محمل لیلی گذشت باز ندیدش
قسمت مجنون نوشتهاند چنین است
با حرم و بی حرم همیشه اسیریم
عاقبت عاشقی همیشه همین است
دست خودم نیست اگر که عاشق اویم
آنکه سیه کرده روزگار من این است
بسته به زنجیر آن دو زلف دوتائیم
شکر که دیوانههای کرببلاییم
مثل حسین علی بجان علی نیست
هیچ کسی اینقدر نشان علی نیست
عاشق او هم شدن به برکت مولاست
بر سر هر سفرهای که نان علی نیست
کرببلا را به ما هوای نجف داد
راه حرم جز از آستان علی نیست
جز حسنینِ علی هیچ دو خورشید
لایق جلوه در آسمان علی نیست
کرببلا گفت که هیچ نیرزد
شکل نمازی که با اذان علی نیست
فاطمه گفتا بگو با دل آگاه
اشهد ان علی .... علی ولی الله
خانه خرابیم اگر خراب حسینیم
شُکر دعاهای مستجاب حسینیم
فاطمه ما را به نام کوچکمان خواند
گفت بیایید انتخاب حسینیم
قوتِ این مِی ، اگرچه هستی ما بُرد
جرعهی لاجرعهی شراب حسینیم
خانهی ما کربلاست شارع العباس
معتکف بارگاه باب حسینیم
با ملک الموت هم که کار نداریم
فاطمه فرموده در حساب حسینیم
لطف حرم شامل کبوتر ماشد
مادر سادات باتو مادر ما شد
زخمی لب تشنه در برابر زینب
آه که کشتی مرا برادر زینب
تیغ و سنان تا نشست بر تن زخمیت
خاک دوعالم نشست بر سر زینب
داد زدی بسکه روی سینه ی اکبر
حنجر تو خون شده است وحنجر زینب
روبه یتیمان نگاه آخر تو بود
رو به شریعه نگاه آخر زینب
آمده پایین پای جسم تو خواهر
آمده بالاسرتو مادر زینب
جُون تو هستم که غیر آه ندارد
«خواجه مگر بنده سیاه ندارد»
#حسن_لطفی
#امام_حسین_ع_ولادت
#امام_حسین_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ 🆔@ghararenokary
#امام_حسین_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
هستی اش را که خدا داد به دامان علی
خنده ها کرد نبی از لبِ خندان علی
آسمان را به قدم های زمین می ریزد
تا خدا می شنود ذکر حسین جانِ علی
آیه ها یک به یک از وصف جمالش گویند
چشم او نقطه ی با بود به قرآنِ علی
شب معراجِ علی بود در آغوش زمین
دست حق میوه خودش داد به دستان علی
این پسر کیست که لبخندِ خدایی دارد
این غزل سر مگویست به دیوانِ علی
می وزد بوی خدا باز به کاشانه ی عشق...
یوسف فاطمه رو کرده به کنعان علی
گوییا پرده ز رخساره ی مهتاب کشید
چشم خود را که نشان داد به چشمانِ علی
#محمد_بخشوده
#امام_حسین_ع_ولادت
#امام_حسین_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ 🆔@ghararebokary
#امام_حسین_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مناجات
#غزل
خبر پیچیده در عالم که درّ ناب می آید
نگین پنجم ِ آل کسا؛ ارباب می آید
در آغوشش گرفته فاطمه(س)، یکریز پیغمبر(ص)-
برای بوسه بر لبهای او بیتاب می آید
چه تمرین میکند فطرس طریقِ دست بوسی را
مگر شب تا سحر در چشم هایش خواب می آید!!
فقط مشتاق دیدار است و وعده داده بر بالَش
که محض پر گشودن بهترین اسباب می آید
خدا قنداقه اش را با حریرِ کهکشان بسته
برای خواندنِ لالایی اش مهتاب می آید
ملقّب شد به «ثاراللهْ»! قطعاً قبله و کعبه...
برای دیدنش با مسجد و محراب می آید
علی(ع) در سایۂ گهواره اش «والشّمس» میخواند
وَ سائل با رعایت کردنِ آداب می آید
یقیناً می رود با دست های پُر از این خانه
کسی که بی ریا، با قصدِ دقّ الباب می آید
به یاد تشنگی هایش می آید اشک از چشمم
میان روضه مادامی که حرف از آب می آید!
#مرضیه_عاطفی
#امام_حسین_ع_مدح
#امام_حسین_ع_ولادت
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ 🆔@ghararenokary
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#غزل
شبیهِ سیبِ غلطانی که از جوی تو میآید
دلِ سرگشتهی ما از شبِ موی تو میآید
تو آنقدر از خدا سرشار هستی که نمیدانیم
که این عطرِ خداوند است یا بوی تو میآید
تو از آن جلوههایِ ذاتیِ حقی که از لاهوت
علی حق و علی حَی از دَمِ هویِ تو میآید
حسین آنقدر عادت بر تماشایِ علی دارد
به هرجا میرود تنها دلش سوی تو می آید
حسین است و علی اکبر رسول الله را آورد
امیرالمومنینش هم که با روی تو میآید
کنارِ شهربانو فاطمه ذوقی دگر دارد
که از این مادرِ ایرانیان بویِ تو میآید
خدا میخواست میدان داریات پنهان شود وَرنَه
سلحشوری علمداری به بازویِ تو میآید
گره بر اَبرویت ای کاش میدادی و میگفتند
کجیِ ذوالفقار آری به اَبرویِ تو میآید
خدا میخواست دستت بسته باشد وَرنَه با تیغی
سرِ گردنکشان در زیرِ زانویِ تو میآید
خدا را شکر در بیچارگیِ ما در این ایام
به دادِ ما دعاهای تو دارویی تو میآید
بخوان "یا مَن تُحَلُّ..." تاکه حل گردند مشکلها
که هرجا سائلی باشد سرِ کویِ تو میآید
چه خاکی خطبههایت بر سرِ آلِ یزید آورد
هنوز از کاخِ ویرانش هیاهویِ تو میآید
دلِ زینب کنارت قرص میشد در تمامِ راه
که پایش بعد عباسش به زانوی تو میآید
« ندانم دل کجا مینالد از دردِ گرفتاری
صدایِ چینیای از چینِ گیسوی تو میآید»
نمیدانم چه آمد بر سرت از کوفه تا شام
صدایِ فاطمه از دردِ پهلویِ تو میآید
«»:بیدل
#حسن_لطفی
#امام_سجاد_ع_ولادت
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ 🆔@ghararenokary
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#مربع_ترکیب
نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینم
پای بساط اهل بیت از راغبینم
بر پنجم شعبان گره خورده است دینم
مدیون خیر و لطف زین العابدینم
از برکتش شد خانه ی مولایمان شاد
آمد علیِ دوم ارباب، سجاد
آمد به ما آموخت طرز بندگی را
پای مناجات و دعا، پایندگی را
آورد با خود راه و رسم زندگی را
آموخت با رفتار خود بخشندگی را
ایثار و بخشش در وجودش منجلی بود
کیسه به دوش نیمه شب، مثل علی بود
گَرد فراموشی ازین آیین زدوده
دین را دوباره با دعا احیا نموده
ابواب رحمت را سوی مردم گشوده
در هر مناجاتش، گریز روضه بوده
با سجده هایش خلق را دلگرم می کرد
سنگ دل هر غافلی را نرم می کرد
تابید نورش، بازتابش شد صحیفه
خیر کثیرِ آفتابش شد صحیفه
پیغمبری کرد و کتابش شد صحیفه
ارکان ناب انقلابش شد صحیفه
دل های ما را با مناجاتش تکان داد
راه خدا را با ابوحمزه نشان داد
از سجده هایش روح ایمان، جان گرفته
با گریه هایش دین، سر و سامان گرفته
از یک دعای نوکرش، باران گرفته
با مادر او آبرو ایران گرفته
لطفی ندارد روزی ام بی شهربانو
دست من و احسانِ بی بی شهربانو
کار جهادی کرد و دین را تقویت کرد
خیلی غلام، آقا خرید و تربیت کرد
نسبت به داغ کربلا با معرفت کرد
با روضه هر جامانده را خوش عاقبت کرد
خیره به ظرف آب می شد، تشنه می ماند
از کام بابایش همیشه روضه می خواند
با روضه اش تا سال های سال، می سوخت
یاد لباس خونی و پامال، می سوخت
یاد تن بی سر، ته گودال، می سوخت
یک عمر یاد غارت اطفال، می سوخت
با گریه اش تبلیغ کرد و کم نیاورد
با گریه اش ما نوکران را گریه کن کرد
#محمد_جواد_شیرازی
#امام_سجاد_ع_ولادت
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید...
↪️ 🆔@ghararenokary
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#مسمط
ماییم مست جام تو یا زین العابدين
خانه خراب نام تو یا زين العابدين
هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين
مست علی الدوام تو یا زين العابدين
پس می دهم سلام تو یا زین العابدین
دردم همینکه باتو دوا میشود بس است
ذکرم همینکه نام شما میشود بس است
لطف تو دستگیر گدا می شود بس است
وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است
با رحمت مدام تو یا زین العبادین
با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟
آب دهان کیست چنین کیمیا گری
آورده ام برات اگر دیده تری
فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری
به به به این مرام تو یا زین العابدین
نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما
سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما
کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما
فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما
با اشتیاق دام تو یا زین العابدین
مهر غلامی پدرت بر جبین ماست
حب الحسین روز قیامت نگین ماست
شهبانوی مجلله شورآفرین ماست
نامش شرافت همه سرزمین ماست
ایران فدای مام تو یا زین العابدین
گرچه اسیر شد امة الله شد فقط
روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط
آواره حسین دراین راه شد فقط
مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط
دلبست بر امام تو یا زین العابدین
نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت
جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت
سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت
آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت
جانم به این مقام تو یا زین العابدین
نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است
بالای ساق عرش عمودت مشخص است
یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است
زهرا در این قیام و قعودت مشخص است
حق کرده احترام تو یا زین العابدین
ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات
شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات
نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات
شد آیه آیه خواهر قرآن صحیفه ات
دارد شکر کلام تو یا زین العابدین
کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر
آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر
آقای دوستان خدا ای امان شهر
ابری شده است بار دگر آسمان شهر
با سجده غلام تو یا زین العابدین
مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است
ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است
از کوفه تا به شام گواه تو زینب است
وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است
شد استوار گام تو یا زین العابدین
کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای
با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای
ابن زیاد را سرجايش نشانده ای
کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای
احسنت بر قیام تو یا زین العابدین
آویز دست مادر من نذر مرقدت
دو گوشوار دختر من نذر مرقدت
فرشی که هست در بر من نذر مرقدت
چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت
قبر بدون بام تو یا زین العابدین
شاید دوباره صحن و سرایی درست شد
بین مدینه نیز بنایی درست شد
یک گنبد امام رضایی درست شد
آخر ضریح های طلایی درست شد
آنجا به احترام تو یا زین العابدین
با ما ز دردهای شب قافله بگو
از زخم گردن و اثر سلسله بگو
از خار و پا و سوختن و آبله بگو
از طرز خنده های بد حرمله بگو
دور و بر خیام تو یا زین العابدین
با تو حدیث کرببلا ترجمة شد و
دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و
با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و
جسم مرمل بدما ترجمه شد و
با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین.
#محمد_جواد_پرچمی
#امام_سجاد_ع_ولادت
#امام_سجاد_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید...
↪️ 🆔@ghararenokary
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#ترکیب_بند
پر می کنیم از می گلوی باده ها را
تا مست باشیم انتهای جاده ها را
بعد از دو رکعت عشق بازی باز خواندند
در رکعت سوم همان دلداده ها را
امشب به سمت خانه ی سجاد انداخت
دست ارادت های ما سجاده ها را
خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب
آنی بگیرد دست این افتاده ها را
بعد از پدر حالا پسر می آید از راه
خدمت کنید آقا و آقازاده ها را
این دومین نوریست که تا منجلی شد
او هم علی بن حسین بن علی شد
در آسمانم ماه را می بینم امشب
گمراهم اما راه را می بینم امشب
چشم سرم را بستم و با دیده ی دل
لبخندهای شاه را می بینم امشب
ارباب خوشحال است و من در دست هایم
مال و منال و جاه را می بینم امشب
در چشم های این علی دارم علی را
یا که رسول الله را می بینم امشب
می آید و با هر قدم در زیر پایش
جان های خاطرخواه را می بینم امشب
حالا که آقای دعا دارد میاید
ما را خدا ای کاش قربانش نماید
فخر است امشب آسمان را بر زمینش
می خندد و افلاک حیران طنینش
دست حسین بن علی امشب رکاب و
روی علی بن حسین آمد نگینش
بی تاب شد، لبخند زد، رویش گل انداخت
وقتی که لب های علی شد بوسه چینش
خالی ست جای فاطمه هرچند اما
خوابیده با لالایی ام البنینش
در سوم شعبان رسید از راه، شاه و
در پنجمین روزش رسیده جانشینش
روح دعا، مرد خدا، جان حسین است
او وارث ملک سلیمان حسین است
با تیرهایی که روان از چشم جادوست
صید غزال نرگس او هرچه آهوست
حافظ! بگو باد صبا تا باز آرد
عطر خوشی از نفحه های گیسوی دوست
حالا که سجاد است و زین العابدین است
محراب ما طاق و رواق آن دو ابروست
محصول پیوند عرب ها و عجم هاست
طفلی که کسری زاده است و هاشمی خوست
چون همسری پادشاه کشور عشق
این افتخار مادری شهربانوست
این افتخار مردم این آسمان است
اربابمان داماد ما ایرانیان است
با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده
در راه اثباتت حجر لب باز کرده
نه دوستانت که ید عقده گشایت
از دشمانت هم گره ها باز کرده
حتی دعاهایت؛ جدا از حرف هایت
در علم حرفی تازه را آغاز کرده
شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس
آموزگار آسمان! ممتاز کرده
هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده
تا قاب قوسین خدا پرواز کرده
هروقت میخواهم که قلبم را بشویم
باید "الهی لاتودبنی" بگویم
با دست لبریز از دعایی که تو داری
ما را ببر سمت خدایی که تو داری
حرفی بزن تا جام من لبریز گردد
از باده های حرف هایی که تو داری
گرم مناجات است شب های ملائک
با لحن جانسوز صدایی که تو داری
پرواز خواهم کرد با بالی که خاکی ست
یک روز تا صحن و سرایی که تو داری
ما را شبی مهمان خان روضه ات کن
در خانه ات، در کربلایی که تو داری
هر جا که باشی کربلا آنجاست آقا
انگار هر روز تو عاشوراست آقا
آزادی از بند اسارت در اسارت
دست خدا بوده است یارت در اسارت
در مجلس حکام، بر منبر نشستی
بر روی کرسی صدارت در اسارت
بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی
یعنی شدی پیک بشارت در اسارت
با دست بسته باز دستی باز داری
وقتی عطا گشته است کارت در اسارت
جسم شهیدان را که کفن و دفن کردی
با اشک می خواندی زیارت در اسارت
ای آسمان، شرمنده از باران چشمت
دست مرا پر می کند احسان چشمت
باران چشمان تو را باران ندارد
ای آسمان! که بارشت پایان ندارد
هر روز، یعقوبی! ز داغ یوسفی که
پیراهنی را هم از او کنعان ندارد
حد اقل آبی بنوش آقا که چشمت
دیگر برای گریه کردن جان ندارد
هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی
بر حرمتی که قاری قرآن ندارد
گفتی مرا ای کاش که مادر نمی زاد
چه دیده ای که بدترش امکان ندارد؟
بعد از بلای شام، شامت را سحر نیست
بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست
#محمد_علی_بيابانی
#امام_سجاد_ع_ولادت
#امام_سجاد_ع_مدح
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید..
↪️ 🆔@ghararenokary
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
دوباره از نجف گفتم نسیمِ صبحگاهی را
که پَر دادیم دلها را کبوترهایِ چاهی را
زیارتنامه شد شعرم همین که از علی گفتم
شرافت میدهد این نام کاغذهایِ کاهی را
نه عالم بود نه آدم که آندَم دستِ حق میدوخت
به قد و قامتِ مولا قَبایِ پادشاهی را
همیشه مادرم میگفت خلقت کارِ دستِ اوست
که بر این سقفِ شب پاشیده پولکهایِ ماهی را
میانِ نقطههایِ نور ماهی بینظیر آمد
شبم روز است حالا که امیر بنِ امیر آمد
که هست اینکه علی دارد سرش را روی دامانش
که بوسه میزنند از شوق امامان هم به دستانش
خجالت میکشد مهتاب از نور جبینِ او
حسودی میکند خورشید بر ماهِ شبستانش
اگر بیرق بیافرازد اگر قامت بیاراید
فلک را سقف بشکافد کجیِ تیغِ بُریانش
که هست این سربهزیرِ بینظیرِ شیرگیری که
خیال فاطمه تخت است با او از عزیزانش
تعالیلله از این چشم و تعالیالله از آن اَبرو
که حیران میشود حتی علی از این کمان اَبرو
شجاعت را شهامت را عَلَم را محترم کرده
خدا نامِ بُلندش را به عِلیین عَلَم کرده
برای خطی از مدحش که میخواهد خدا گوید
مُرکب کرده دریا را درختان را قلم کرده
پَری در زیر پایش شَهپری هم رویِ خودِ اوست
دو بال از جبرئیلش را خدا اینگونه کَم کرده
دهانها وا ، تپشها تند ، بند آمد نَفسهاشان
عرق میریزد این لشکر زمین انگار دَم کرده
اگر جامه بِدَر کردند اگر شلوار تَر کردند
جوانیِ علی اینجاست اگر یک دشت رَم کرده
کسی میآید از غوغایِ او عالم زمین گیر است
اگر بَد میرَمَد لشکر فقط تقصیرِ این شیر است
حرم از روز روشنتر چه حاجت ماه را هرشب
حرم وقتی که دارد نورِ بسمالله را هرشب
من از نوری که دارد علقمه هر روز فهمیدم
بغل میکرده این بِرکه جمالِ ماه را هرشب
"به مژگانش سیه کرده" ... چه غوغا با مناجاتش
چه خوش با گریه تَر کرده سپاهِ شاه را هرشب
زمانِ پاسداریاش زمانِ آب آوردن
فقط میگفت یازینب تمامِ راه را هرشب
فقط از مَشک میپرسند طفلانِ پریشانش
چه رازی داشت لبخندش که پیدا بود دندانش...
#حسن_لطفی
#حضرت_عباس_ع_مدح
#حضرت_عباس_ع_ولادت
#کانال_قرار_نوکری
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
با ما همراه شوید...
↪️ 🆔@ghararenokary