eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
866 عکس
62 ویدیو
132 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
کم کم سپیده سر زد و پایان ظلمت بود شرط عبودیَّت شروعِ کار خِلقت بود از ابتدا هم مبحث اصلی..،ولایت بود هنگامه ی تابیدن نور امامت بود دست خدا این نور را بی مُنتَهایش کرد او را امیرالمومنین..،"حیدر" صدایش کرد دنیا به دنبال شرابی بود..،ساغر داد از شربتِ جوی بهشتِ عرش بهتر داد چشمی که او را دید عقل خویش را پر داد "یا حیدر" و "یا مرتضی" و "یاعلی" سر داد در عالم ذَر هرکسی "قالوا بَلا" می گفت باید صد و ده مرتبه "یا مرتضی" می گفت @hosenih شب بود..،رنگِ چهره اش صبحی سپید آورد آئینه ، نور عرش را در خطِّ دید آورد ما را به جبرِ چشم‌های خود کشید..،آورد دستی به گِل بُرد و تَشَیُّع را پدید آورد پس خِلقَت باقیِ مخلوقات کار اوست سُکّانِ "انسان‌ساختن" در اختیار اوست نور تَعقُّل،عقلِ کُل را پای کار آورد طوبای جنَّت میوه ی رحمت به بار آورد بِنتِ اسد شیری به میدانِ شکار آورد فریاد زد جبریل: صاحب‌ذوالفقار آورد با خِلقتش بر رِجسِ شیطان آب پاکی زد کعبه برایش سینه ی خود را چه چاکی زد اسطوره یِ رَبّانیِ بی باک ها حیدر آقایِ فرزندانِ صُلبِ‌پاک ها حیدر خاکی ترین بابایِ اهلِ خاک ها حیدر سِرِّ نهانِ خلقتِ افلاک ها حیدر غیرِ خدا ، تنها نبی از راز آگاه است... سیبِ شب معراج در دست یدالله است بالِ ملائک منبرِ روز اَلَستش شد نون و قلم را خواند..،لوح نور مستش شد لب را که وا کرد آسمان ها پای‌بستش شد بت خانه ها مخروبه ی ضربات دستش شد با یک نظر از خاک تا عرشِ مُعَلّی رفت دوش نبی را هرکه بالا رفت..،بالا رفت هنگامه ی پیکار چشمش برق‌ها می زد در معرکه ها بی محابا تیغ را می زد دُلدُل‌سوارانه به میدان بلا می زد وقتی فلانی با فلانی داشت جا می زد جز او کسی آماده ی خفتن به بستر نیست غیر علی وقت خطر یار پیمبر نیست در "یا علی" مُهر وقار "یا صمد" خورده بر لوحِ غیرت ذکرِ "یا حیدر مدد" خورده سیلیِ بعد از صبرِ او را عَبدُوَد خورده دروازه ی خیبر به نام او سند خورده وقتی به روی شانه ی هایش درب بالا ماند لب ها ی قلعه از تعجب تا ابد وا ماند @hosenih شهرِ تَفَکُّر "احمد" و "حیدر" درِ آن است این تیغِ با تدبیرِ دین در جنگ ، بُرّان است با ذوالفقارش در دلِ میدان رجزخوان است شاگرد رزم بی محابایش "حسن جان" است فرزندِ خود را در شجاعت بی نظیرش کرد شیرجمل را شیرِ آل الله شیرش کرد حُبِّ علی آغازِ قانون اساسی شد هرجا ولایت بود از او اقتباسی شد مشقِ "ولی" زیباترین درسِ‌کلاسی شد یک "مرتضی" راه است تا "حیدرشناسی‌‌" شد شاءن مقامِ او نمی گنجد در این دفتر "حیدر که جایِ خود،وَ ما اَدراکَ ما قنبر" نوحِ نبی در مکتبش طفل دبستان است پای جِهالت از کلام او گریزان است بی نقطه خطبه خوانی اش آغاز جریان است "نهج البلاغه" انشعاب نورِ "قرآن" است نَصِّ "خدا" را لفظِ "حیدر" می کِشد بالا نامِ "برادر" را "برادر" می کشد بالا عشقِ علی قلبِ تمام خَلق را اَفشُرد ابلیس را حتی ز سلک نحس خود آزرد هرکس به جایی راه بُرد از کویِ مولا بُرد سلمان مسلمان شد اگر..، نان علی را خورد قطعاً تو "مِنّا اهلِ بیت"ِ این ولی باشی وقتی نمک‌پرورده ی دستِ علی باشی دارد نمک ذکر شب او وُ شِکَر روزَش شوقِ عبادات سحرگاهیِ در روزش پوشیده رختی از لباس نور بر روزش این ردِّ الشمسَش بوده سرگرمیِ هر روزش وقتی دو دستِ ربَّناخوانش به کار افتاد خورشید عالم‌تاب از دورِ مدار افتاد حیدر نشانِ بی نشان ها را بلد بوده طِیِّ طریقِ لامکان ها را بلد بوده پیچ و خم رنگین کمان ها را بلد بوده حتّی زبانِ بی زبان ها را بلد بوده او کُنهِ لفظِ هر صدا را درک می کرده تنها "علی" ناقوس ها را درک می کرده در آسمانَش ماه و اختر می شود پیدا بالای بامِ پلکِ او پَر می شود پیدا از خاک نعلِینش ابوذر می شود پیدا بین حریمش ظَرف ساغر می شود پیدا مستان به انگور ضریحش اقتدا کردند بین حرم مستیِ خود را برملا کردند دیوانه‌ها اغلب ز دست زندگی سیرند عُشّاق تا لب تر کند معشوق..،می میرند آنان که با سجّاده و محراب درگیرند ایوان طلای مرتضی را قبله می گیرند باید به عشق یار از اغیار رو گرداند سمت علی باید نماز عاشقی را خواند @hosenih یا مرتضی ! تو پادشاهِ مُلکِ ایمانی در اوج عزَّت همنشینِ با گدایانی تو بانیِ لبخندِ شب های یتیمانی دارم به تو رو میزنم..،رو برنگردانی! حالِ مرا این روزها قدری رعایت کن خیلی نجف‌لازم شدم..،آقا عنایت کن وضع مرا هنگام شب درهم کُنی بد نیست بندِ عبادات مرا مُحکم کنی بد نیست قدِّ مرا وقتِ گدایی خَم کنی بد نیست بین رکوعت گوشه‌چشمی هم کُنی بد نیست من مَنصَبی جز منصبِ "نوکر" نمی خواهم من بارها گفتم که انگشتر نمی خواهم ادامه شعر در پست بعدی👇👇👇👇
ادامه پست قبلی 👆👆👆👆 بیمارم و دربه‌درِ مِهرِ پرستارم از بَرده های پاپتیِ بین بازارم نازِ نگاهَت را به هر قیمت خریدارم من سالها از فرط عشقَت تشنه ی دارَم با تیغ چشمانت مرا مَذبوحِ عِشقَم کن تَمّارگونه نخل دارم را فراهم کن عیسی توسل کرد بر ذکرت..،مسیحا شد موسی به طورِ تو پناه آورد..،موسی شد هرکس که گُم شد در شبِ قدرِ تو..،پیدا شد باید که "کوثر" بود تا هم کُفوِ "دریا" شد کشفِ "ولیُّ‌الله" از ما برنمی آید این کار جز از دست "زهرا" برنمی آید شاعر: @ghararenokary
چگونه مدح تو گوید کسی که مثل من است الا که مادح تو ذات حیّ ذوالمنن است میان این همه القاب و کنیه های نکوت همان که برده دل از فاطمه، "ابوالحسن" است "ابوتراب" و "ابوالاُمَّة" و "ابوالاَیتام" امیر عالم امکان به محضر تو سلام به کوی عشق تو نام اسیر ما را بس فقط همین که تو باشی امیر ما را بس برای اینکه زند فاطمه به ما لبخند؛ سرور و شادی "عید غدیر" ما را بس به شادی دل زهراست قلب عالم شاد بگو امیری مولا "علی" مبارک باد غدیر آمده، دلهای ما غدیر خم است دوباره شیعه ز عشق علی شده سرمست به عرش دست علی را رساند احمد و گفت: که نیست فوق یداللهِ مرتضایم دست وصی احمد مختار، والی است و ولی "هزار جان گرامی فدای نام علی" * @hosenih رسول گفت که ای مسلمین! امام، علیست کمال دین خدا، نعمت تمام، علیست رسول گفت شما حاجی و علی کعبه ست ولیّ امر به معنیِ خاص و عام، علیست علی برادر من، جان من، شهنشاه است کسی که نیست دلش با غدیر گمراه است علیست حقّ و مع الحق، علیست سرِّ اِله علی به راز زمین و زمان بوَد آگاه شهادتین حرام است بی ولای علی بگو که "اشهد انّ علی ولی الله" دهید مژده که کامل شده است دین خدا خجسته باد مسلمانی غدیریِ ما علیست فاتح میدان، علیست فتح مبین علیست همدم معراجیِ رسول امین علیست ذکر عبادت، علیست باب علوم علیست چهره ی قرآن، علی امام مبین به هر کجا نگرَم وجه خالق ازلی ست ببین که آیت عظمای کردگار، علی ست علیست مرکز و هستی مدارِ حب علیست بهشت بردنت ای دوست، کارِ حب علیست ز لعن دشمن او دست بر نمی دارم؛ چرا که بغض سقیفه کنارِ حب علیست چقدر حشر محبان مرتضی زیباست "حلال زاده رهش از حرامزاده جداست" * صدای هر طپش قلب عاشقم حیدر علَی الدّوام به قربان نفس پیغمبر فدای آنکه ببخشد به دشمنش شمشیر و آنکه بین رکوعش ببخشد انگشتر فدای آنکه نشد هیچ کس از او نومید همیشه بر سر هر سائلی کرم بارید شبیه "عبد" ز "نعم الاَمیر" باید گفت کمال و فضل علی، بی نظیر باید گفت به پای غربت حیدر همیشه باید سوخت برای حضرت او "الغدیر" باید گفت کسی که گوید از او باخداترین باشد عزیز کرده ی مولای مؤمنین باشد @hosenih علیست مثل خدای خودش بدون شبیه علیست آنکه فتادم به پای او چو ذبیح به زیر قبّه ی حیدر، شراب طُهر شدم به لطف دیدن انگورهای روی ضریح کنار ساقی کوثر همیشه خوشحالم از اینکه اوست امیرم به خویش میبالم مدال دوستی مرتضی شده شرفم هرآن طرف که علی هست من همان طرفم دلم به یُمنِ ولای علیست گوهر ناب شبیه دُرّم و از قلب معدن نجفم قسم به عصمت کبری، به مادر سادات جدا نمی شوم از مهر مرتضی، هیهات من آن دعای قنوتم که مستجاب شدم برای نوکری حیدر انتخاب شدم هزار شکر، گِل من ز خاک پای علیست هزار شکر، که فرزند بوتراب شدم و من به وعده بابای خویش، خوشبینم به آن امید دهم جان که مرتضی بینم * تضمین از استاد سازگار... شاعر: @ghararenokary
بارانم و چو قطره زمین میخورم گهی دریایم و به موجِ وزین میخورم گهی طوفانم و به گِردِ تو چین میخورم گهی آوایم و به صوتِ حزین میخورم گهی عمر من و حیات من و ذکر یاعلی در هر بلا نجات من و ذکر یاعلی این اسم اعظم است که ما را دهد نجات این حبل محکم است ما را دهد نجات روح مکرم است که ما را دهد نجات حقِ مسلّم است که ما را دهد نجات قال النبی، حدیثِ موثّق: بگو علی حق با علی، علی است مع الحق، بگو علی بالاتر از نبی مکرم، که جز خداست؟ در حیطه ی ولایتِ اعظم که مقتداست؟ این نور بر فرازِ سرِ مصطفی چراست؟ بر روی دستِ احمدِ مختار، مرتضاست من مانده اَم، علی ولیِ حیِ سرمد است!؟ یا روح و جان و نفس و امان محمد است!؟ @hosenih این قصه چیست، پای علی، دوشِ مصطفی؟ در غار، مرتضاست کفن پوشِ مصطفی معراج هم علی است هم آغوش مصطفی یعنی علی است، جان و دل و هوشِ مصطفی یک لحظه بی علی، نتواند نفَس کشد او بی علی نشد قدمی پیش و پس کشد در اصل روح و جان نبوت، ولایت است در نزد حق نبی و علی یک حقیقت است یک روح در دو جسم، که این اوج وحدت است کی گفته که غدیر حدیثِ محبت است حبِ علی، ز نخلِ ولایت شکوفه ایست حالا ببین حدیثِ ولایت چه تحفه ایست هر جا گره فتاد بکارِ پیمبری... هر جا که جلوه کرد به کس وجهِ داوری... هر جا بَدَل ز حادثه ای شد مقدری... هر جا که ابتری به فنا شد ز کوثری... یا دستی از ولای علی شد نجات بخش یا صوتی از ندای علی شد نجات بخش کشتیِ نوح را که ز طوفان نجات داد؟ جانِ خلیل را که ز نیران نجات داد؟ موسا و قوم را که ز عدوان نجات داد؟ اصلاً رسول را که ز نجران نجات داد؟ آیا کسی به غیرِ علی، یار انبیاست؟ آیا کسی به غیرِ علی بابِ اوصیاست؟ تکمیلِ دین بدونِ علی غیر ممکن است دینِ مبین بدونِ علی غیر ممکن است عرش و زمین بدونِ علی غیر ممکن است خلد برین بدونِ علی غیر ممکن است یعنی علی تمامیِ سرمایه ی خداست حیدر، خدا گواه که هستیِ کبریاست قرآنِ ناطق است، علیاً سینجلی کشف الحقایق است، علیاً سینجلی برهان صادق است، علیاً سینجلی ضدِ منافق است، علیاً سینجلی یا قاهر العدوّ و یا والیَ الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی دامادِ مصطفی نه فقط، یار احمد است شیر خدا، وصیِ فداکار احمد است در جنگ و صلح یکّه علمدار احمد است در نصبِ او خداست، نگهدار احمد است ابلاغ کن رسول خدا! انتصاب را بالای دستِ خویش ببر آفتاب را @hosenih پیغمبرِ خدا چو اطاعت ز حق نمود با امر وحی، خطبه ی مدحِ علی سرود بابِ علی شناسیِ اسلام را گشود در برکه ی غدیر که آمد به خُم فرود فرمود: این سخن، سخنِ خالقِ جلیست هر کس که من ولیِ وِی اَم، این علی ولیست گفتا میانِ خطبه به چشمانِ اشکبار یارب تو بر مطیعِ علی، رحمتت ببار با دوستانِ او تو خودت باش دوستدار هر کس که دشمن است به او دشمنش بدار بیعت گرفت از همه امت میان جمع سبقت گرفت هر که به بیعت میان جمع دیری نشد که عهدِ علی را شکست قوم پیمانِ خود، ز بیعتِ مولا شکست قوم حرمت ز بیتِ حضرت طاها شکست قوم زد ضربه ای و پهلوی زهرا شکست قوم وای از مصیبتی که به دلها نشست وای بر سینه ی حسین از اینجا نشست وای @ghararenokary
لب تشنه به برکه ی غدیر آمده ایم با شوق، به محضر امیر آمده ایم ما چشم به راه دست بیعت هستیم هر چند هزار سال، دیر آمده ایم شاعر: @ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ یک ذره از نگاه علی آفتاب شد انگور بوسه زد به ضریح و شراب شد مارا ز خاک پای علی آفریده اند پس با همین حساب علی بوتراب شد سجاده ی نماز شبش بال جبرئیل گل بود و اشکهای دو چشمش گلاب شد هر حاجتی که پیش خداوند برده ام گفتم خدا به حق علی مستجاب شد باید غلام قنبر او شد که از ازل هر کس غلام او شده عالیجناب شد گفتیم یاعلی و شعف آفریده شد با خنده هاش دُرّ نجف آفریده شد @hosenih ما در تو دیده ایم صفات امیر را طی کرده ایم با تو تمام مسیر را با لطف فاطمه ست به عالم علم نمود علامه ی امینی اگر الغدیر را باید اضافه کرد به القابت ای علی جای امیر ، لفظ امیرِ کبیر را آنکه سروده تو اسدالله غالبی تشبیه کرده است به چشم تو شیر را این جذبه ی نگاه تو مارا گرفته است یعنی اسیر کرده نگاهت ، اسیر را یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی @hosenih جایی که آب هست تیمم مجاز نیست وقتی امام هست خلیفه نیاز نیست سوگند میخورم به تمام مقدسات بی حُبِّ او نماز شما هم نماز نیست مبهوتم از زیارت ایوان طلای تو کعبه گمان کنم نجف است و حجاز نیست بر سردر بهشت نوشتند یاعلی یعنی به جز لوای تو در اهتزاز نیست اصلاً قیام کرده قیامت برای تو آنجا که غیر حُبّ علی چاره ساز نیست حتما علی کنار خدا ایستاده است حتما علی بخاطر ما ایستاده است @hosenih هوهوی ذوالفقار علی اسم اعظم است حیدر خودش تجلی آیات محکم است حیدر بشر نبود اگر چه خدا نبود اما برای بنده خدای مجسم است آیینه ی تمام نمای خدا علیست هر چه نوشته اند ز اوصاف او کم است گفتیم‌ یا علی و شنیدیم فاطمه زهراست جان حیدر و او جان فاطمه ست ساقی علی ، پیاله علی ، باده هم علی امشب بساط مستی ما هم فراهم است با یاعلی ، علی و علی مست میشویم ما می نخورده ایم ولی مست میشویم @hosenih حیدر اگر نبود صفایی نداشتیم شبهای جمعه حال دعایی نداشتیم بیچاره میشدیم اگر روز اربعین راه نجف به کرببلایی نداشتیم پابند صحن حضرت زهرا شدیم که وابستگی به هیچ کجایی نداشتیم یادش بخیر جز دم لبیک یاحسین در کاروان خسته صدایی نداشتیم دلتنگ لحظه های زیارت که میشویم ای وای اگر امام رضایی نداشتیم عمریست ما گدای همین خانواده ایم مدیون بچه های همین خانواده ایم ⏹ @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم ها که به سر آمد آغاز ظفرها شد الوعده وفا! روز دندان به جگرها شد چشمان پیمبر هم معطوف گذرها شد حجاج رسیدند و پایان سفرها شد وا کرده بغل برکه برروی مسافرها گویا که خدا داده سوغات به زائرها @hosenih انقدر جهاز آمد کوهی شد و بالا رفت چشمان همه سویش من باب تماشا رفت احمد به فراز آن هم شانه مولا رفت موسی سوی طور آمد بر عرش مسیحا رفت موقوفه ی حیدر بود هر خط بیاناتش یک جمله به توصیفش یک جمله به اثباتش میگفت که ای مردم فرمانده لشگر کیست هرچند پیمبر نیست هارون پیمبر کیست سرمایه اسلام و از اهل جهان سر کیست شمشیر رسول الله کرار دلاور کیست انگشتر ایمان را همواره نگین بوده بر شانه من رفته معراج نشین بوده یا رب بعلی بوده یک عمر دعای من هروقت زمین خوردم بوده ست عصای من جانم به علی بند است جان داده برای من بی واهمه در بستر خوابیده بجای من وقتی به رکوع آمد طعنه به سلیمان زد خیبر جلویش پا شد وقتی که به میدان زد مغرور نبود اصلا هرچند شجاعت داشت از زندگی اش دل کند با مرگ رفاقت داشت با نان جوین خوش بود از بس که قناعت داشت حرفی نزد از مردم هرچند شکایت داشت باید به دل مومن عشقی ازلی باشد برهرکه امامم من مامومِ علی باشد من میروم ای امت زیر نظرش باشید تنها نشود یک وقت مثل سپرش باشد روزی نرسد داغی روی جگرش باشید با آتش و با هیزم در پشت درش باشید روزی نرسد باشد در بین شما تنها در پیش نگاه او سیلی بخورد زهرا @hosenih کاری نکنید از درد شبها بشود بیدار از درد کبودی ها از زخم نوک مسمار زینب ببرد ارث از این سوختن و آزار یثرب برسد تا شام کوچه برسد بازار یک سر بروی نیزه یک خواهر جان بر لب وای از اثر شلاق وای از کمر زینب ⏹ @ghararenokary
هرجای زمین حال و هوایی دارد هر مرغِ دلی میل به جایی دارد هرکس شده زائر علی(ع)می داند " ایوان نجف عجب صفایی دارد " شاعر: @ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مي گذرد روز و شب ، زندگي ام با علي بنده‌ی يا هو شدم ، بنده‌ی مولا علي عرش خدا كرده است ، شهر نجف را علي فاضل و افضل علي ، عالي و اعلی علي جان علي فاطمه ،  هستي زهرا علي‌ بنده‌ی بنده نواز ، خاكي بالا نشين وصله ی نعلين او ، نقطه‌ی ثقلِ زمين مالک روز جزا ، حاكم في يوم دين موقع طوفان كه شد ، گفت خدا اينچنين.. نوح ! پريشان نباش ، زود بگو يا علي @hosenih ای دل اگرعاشقی، درپی دلدارباش پشت درِ خانه‌ی، حیدرکرار باش جان بده پای علی، میثم تمار باش خسته نشو در بزن، عاشق این کار باش دل بکن و دل ببر،  از همه الا علی دست گدا خالي و ، دست كريمان طلاست بر سر خوان علي ، روزي مهمان طلاست در نجف مرتضي ، قطره‌ی باران طلاست شكر خدا بر سرم ، سايه ی ايوانْ طلاست  عزت امروز علي ، عزت فردا علي @hosenih ساقي كوثر علي ، نَفْسِ پيمبر علي زينت منبر علي ، فاتح خيبر علي از همه بهتر علي ، ظاهر و مظهر علي يا علي حيدر علي ، يا علي حيدر علي شيعه ی حيدر بگو ، يكصد و ده تا علي چشم علي روشن است ، تا قمرش فاطمه است شكر خدا می‌كند ، دور و برش فاطمه است پشت نكرده به جنگ ، پشت سرش فاطمه است كِيْ به زمين مي خورد ، تا سپرش فاطمه است فاطمه وقتي كه رفت ، شد تك و تنها علي@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اگرچه رتبه‌ی او در غدیر معنا شد ولی حقیقتِ این مرد دیر معنا شد قسم به معنیِ آیاتِ "هَلْ أَتى" با او همیشه حقِ یتیم و اسیر معنا شد همین که دستِ علی در غدیر بالا رفت برای بارِ نخستین "امیر" معنا شد کسی مطابقِ هارون برای موسی بود برای حضرتِ طه وزیر معنا شد کسی که وقتِ رکوعِ نماز می‌بخشد فقط به دستِ علی دستگیر معنا شد همان علی که ابرمردِ فتحِ خیبر بود همان که وقت نبردش "دلیر" معنا شد کتابِ فضلِ علی قرنها نوشته شده ولی حقیقتِ این مرد دیر معنا شد ⏹ @ghararenokary
پنجشنبه 5/7. ساعت22 جمعه 5/8 ساعت14 @ghararenokary