السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام
🔸بارگزاری اشعار تخریب قبور ائمه بقیع
@ghararenokary
به مناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
#قبرستان_بقیع
عادت به گنبد دادهام چشم ترم را
این بارگاه اما به هم زد باورم را
در روضهات میسوزم و امیدوارم
بادی به سویت آورد خاکسترم را
سنگین شده بر شانههایم، میگذارم
روی ضریحی که نمیبینم، سرم را
آباد کردی خانهام را، زیر دینم
باید بسازم پس برای تو حرم را
با اشکهایم حوض میسازم در این صحن
اینگونه میسازم بهشت و کوثرم را
داراییام را پای گنبد میگذارم
حتی النگوی طلای دخترم را
می آید آن روزی که قدر سجده جا نیست
هر قدر میگردد سرم دور و برم را
جبریل هم میآید و میخواهد این را:
بگذار زیر پای زائرها پرم را ...
چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم
بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را
آل سعودی نیست دیگر میتوانم
راحت ببوسم آستان دلبرم را
آن روز میخوانم چه زیبا در بقیعت
با سجده بر تربت نماز آخرم را
✍ #داود_رحیمی
@ghararenokary
به مناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست
چه دستها که رسیدهست تا بقیع از دور
که قد کشیدن زائر به قامت و قد نیست
نه صحن مانده، نه ایوان، نه آینه، نه رواق
اگرچه خاک، دلیل نبود مرقد نیست
همیشه حس زیارت حرم نمیخواهد
که گاه عرض ارادت به رفت و آمد نیست
برای بودن در زیر آفتاب اینجا
میان ماندن و رفتن کسی مردد نیست
دعای سوتهدلان مستجاب خواهد شد
در این حرم که اجابت به طاق و گنبد نیست
بقیع، خاکی عشق است پس بگو شاعر
اگر به شوق ضریح آمده، نیاید، نیست
✍ #محسن_ناصحی
@ghararenokary
به مناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
از جنت البقیع عنایت به ما کنند
"آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند"
بعد از حدود یک سَده از غربت بقیع
ای کاش درد بی حرمی را دوا کنند
ای کاش گنبدی روی این چار باغ نور
چون گنبد حریمِ خراسان بنا کنند
باید به دست فرشچیان طرحی از ضریح
همچون ضریح کرببلا دست و پا کنند
جا دارد اینکه مثل نجف این حریم را
صاحبْ مناره، صاحبِ ایوان طلا کنند
باب الکریم، رکن اساسیست در حرم
باید دری برای گدایان جدا کنند
اینجا عزیز میشود آنکس که زائرست
حاجت نگفته حاجت او را روا کنند
ای کاش بعد اینهمه دوری و انتظار
فکری برای مرقد خیرالنسا کنند
ای کاش بهر ساختن صحن مجتبی
ما را برای کارگریاش سوا کنند
آنان که رزق داده به عالم نگاهشان
"آیا شود که گوشهی چشمی به ما کنند؟"
✍ #علی_بیرقدار
@ghararenokary
به مناسبت #هشتم_شوال #سالروز_تخریب_بقیع
بقیع بُقعه ندارد، ولی بقا دارد
ضریح و صحن ندارد، ولی صفا دارد
برای گنبد و گل دسته که نیامده است
گدا به خانهی ارباب التجا دارد
کنار صحن و سرای پیمبر اکرم
خرابه بودن آن آستان "چرا" دارد
به احترام امامان شیعه در آنجا
اگر مدینه بسازیم باز جا دارد
جبین بسای به خاک درش که این درگاه
به قدر چشم همه خلق توتیا دارد
به جبرئیل کند فخر از سعادت خویش
کبوتری که در آنجا برو بیا دارد
کجا رواست که قبرش غریب و ساده شود
کسی که در همه تاریخ آشنا دارد
بقیع و غربت آن را چه خوب میفهمد
دلی که اُنس به گُلدستهی رضا دارد
به خط خون به سر کوچهی بنی هاشم
نوشتهاند که "یک دست هم صدا دارد"
به خاکبوسی آن آستان مرا ببرید
که این گلوی رمق دیده عقدهها دارد
✍ حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤید
@ghararenokary
به مناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
هی چشم میچرخانی اما گنبدی نیست
گلدستهای، صحن و سرایی، مرقدی نیست
از نوحهخوان و خادم و زائر ردی نیست
یک چندم باب الرضا رفت آمدی نیست
زائر ندارد قدر انگشتان یک دست
آقای ما اینگونه تنها و غریبست
خوابیدم و در خواب سقاخانه دیدم
صحن و سرا و گنبدی شاهانه دیدم
دور و برش شمع و گل و پروانه دیدم
برخاستم از خواب یک ویرانه دیدم
ای کاش قبر خاکیاش تعمیر میشد
ای کاش خوابم زودتر تعبیر میشد
ای کاش او هم مرقد و صحن و سرا داشت
ای کاش یک گلدسته و گنبد طلا داشت
ای کاش دنیایی شبیه کربلا داشت
یا لااقل قدری برای گریه جا داشت
ای به فدای غربتش جان و تن من
یک شمع حتی بر مزارش نیست روشن
جانم فدای او که غم بسیار دیده
در کوچهها با مادرش آزار دیده
آثار خون را بر در و دیوار دیده
هی داغ پشتِ داغ از مسمار دیده
من شک ندارم مجتبی در کوچه جان داد
تا دید مادر پشت در از پای افتاد
جانم به قربانش که غم شد لشکر او
در اوج غربت قاتلش شد همسر او
ای شیعیان شد تیرباران پیکر او
مِن بعد، وای از حال زار خواهر او
در زوزهی سگها صدای شیر گُم شد
آنقدر تیر آمد که روی تیر گم شد
اما خدا را شکر این آقا کفن داشت
یک تکه چوبِ تیرخورده روی تن داشت
هنگام تشییع جنازه یک بدن داشت
یا لااقل هنگام رفتن پیرهن داشت
وقت کفن دور و برش اقوام بودند
در کربلا اما فقط احشام بودند
غصه نخور آقا که غم میبازد آخر
مظلوم بر ظلم و ستم میتازد آخر
دنیا به آل فاطمه مینازد آخر
شیعه برای تو حرم میسازد آخر
من شک ندارم مقصد این راه نور است
ای همسفر برخیز ایام ظهور است
✍ #محمود_یوسفی
@ghararenokary
بهمناسبت #سالروز_تخریب_بقیع؛ #قبرستان_بقیع
غبار صحن تو بر درد جان دواست بقيع!
خرابههاي تو، باغِ بهشتِ ماست، بقيع!
تو هم چو فاطمه در شهر خويش تنهايي
غريبي و، همه كس با تو آشناست، بقيع!
اگر چه روي به كعبه نماز ميخوانيم
تو قبلهی دلِ مايي، خدا گواست، بقيع!
به آن چهار امامي كه در بغل داري
براي ما حَرَمت مثل كربلاست بقيع!
به ياد چهار پسر، در كنار چار مزار
هنوز نالهی اُمُّ البنين بهپاست، بقيع!
علي نگفت، به جان علي قسم، تو بگو
كه قبرِ گمشدهی فاطمه كجاست بقيع؟
هنوز نالهی زهراست از مدينه بلند
هنوز لرزه بر اندامِ مجتبيست بقيع!
قويترين سندِ غربت علي در تو
عِذار نيليِ ناموسِ كبرياست، بقيع!
✍استاد #غلامرضا_سازگار
@ghararenokary
بهمناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالماند
قبرشان قبلهست حالا بیحرم یا با حرم
یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم
یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم...
اوج غربت در کدامین داغ معنا میشود
این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟
فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگِ قبر
خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم...
در مدینه کاخها با خاک یکسان میشوند
بعد از آن، از دور چون دُرّ میشود پیدا حرم
گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست
داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم
یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه
پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم
ناله میزد مادری با اشک، واویلا حسین
ناله میزد خواهری با اشک، واویلا حرم
✍ #علی_ذوالقدر
@ghararenokary
خاک بقیع
هر چند انتهای فلک خاک این در است
خاک بقیع بر سر ما تاج دیگر است
بال فرشته منت از این خاک می کشد
جنت کجا به گرد و غبارش برابر است
بوی بهشت واقعه هرچند دلرباست
این قطعه از بهشت خدا دلرباتر است
برما مجال خادمی او نمی رسد
وقتی که جبرئیل دراین خانه نوکر است
تشبیه مهر و ماه بر این آستان خطاست
خورشید ماه پرتو فانوس این در است
گیسو زغم کشیده به چهره مگر بقیع
کز این حجاب خاطر هر شب مکدر است
نام بقیع میشنوم بغض میکنم
خاکی که نام بردن از او غربت آور است
تخریب شد بقیع پس از آن غروب شد
گویا فلک به خون جگر ها شناور است
بی سایبان مزار امامان بی حرم
این روضه از کران به کران آه گستر است
هر یک که خفته اند در این آستان غم
بر سینه هایشان همه داغی مکرر است
آن داغ مشترک حرم و آتش است و دود
این آه پاگرفته زیک روح و پیکر است
هریک به چشم دیده چگونه عزیزاو
درشعله ها شبیه سپندی به مجمر است
دیده است بین خانه امامی میان دود
وحشت به جان همسر و اطفال مضطر است
دیده به خیمه گاه امامی به چشم خود
در بین دود ، شعله به دامان خواهر است
دیده میان آتش و خون سیل لشگری
دنبال گوشواره و خلخال معجر است
در کربلا وجب به وجب روضه ریخته
آری عزای کرببلا داغ اکبر است
اما تمام چشمه این روضه های سخت
درشعله و شکستن آیات کوثر است
خاکی اگر که مانده ملک خانه ی بقیع
سِرَّش همه زچادر خاکی مادر است
موسی علیمرادی
@ghararenokary
بهمناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
دلم امشب به مجلس روضه
خسته و بي قرار میآيد
يك كبوتر شده و از سمتِ
حرمي پر غبار میآيد
گرد غربت نشسته بر روی
پر و بال كبوترانهی دل
ميچكد لاله لاله اشكِ درد
امشب از خلوت شبانهی دل
با من اي دل بگو كجا رفتی
كه پُر از ماتم و شراره شدی
تو چه ديدی در آن ديار غريب
كه شكستی و پاره پاره شدی
گفت رفتم به سرزميني كه
عطر اندوه و بغض و ماتم داشت
خاک آنجا هميشه دلگير و
آسمانش هميشه شبنم داشت
به خدا رنگ خاک میگيرد
پر و بال كبوتران بقيع
روزها هم هميشه در آنجا
آفتابست سايهبان بقيع
نه حرم، نه رواق، نه گنبد
نه ضريح و نه صحن و گلدسته
هست آنجا مزار خاكیِّ
چار مرد غريب و دل خسته
در نواحی نوحه و ناله
شعلهی بیكرانهای دارد
نه فقط قبر چار مرد غريب
بانوی بی نشانهای دارد
اين زمين دل شكسته از آهِ
غربت و نالههای مادر بود
همدمِ اشکهای مادرمان
يك بغل لالههای پرپر بود
و در اين باغ، آتشِ سرخی
در دل سبز ياسمن گل كرد
شعلهی زهرِ كينهها بينِ
جگر پارهی حسن گل كرد
چند روزی گذشت و خاکِ بقيع
عطر غمناکِ اشك و ناله گرفت
و به دست همان كمانداران
بدن ياس، رنگ لاله گرفت
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
اين زمين خاک غُربتآباد است
اين زمين، دلشكستهی داغِ
گريه هاي امام سجاد است
این زمین از تبار شیون و آه
هر سحر، هر سپیده زائر داشت
آسمانی پر غروب و غم از
روضههای امام باقر داشت
خاکهای غريب اين صحرا
روزگاري تب شقايق داشت
تا سحر در كبود چشمانش
اشک سرخ امام صادق داشت
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
باغي از داغ لاله و ياس است
در تبِ نالههای محزونِ
مادر بي قرار عباس است
در حوالي اين ديار غريب
از غم يار آشنا میخواند
در مدينه كنار خاكِ بقيع
روضهٔ سرخ كربلا میخواند
#یوسف_رحیمی
@ghararenokary
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام
#اعلام_برنامه
#تخریب_بقیع
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تخریب_بقیع
چشمم همين كه گشت خوشاقبال گريه كرد
ياد بقيع كرد و به هر حال گريه كرد
همراه چار قبلهى حاجات سينه زد
همپاى چار كعبهى آمال گريه كرد
《يک باره چار كوه كجا بر زمين نشست؟
هفت آسمان به هشتم شوّال گريه كرد》
در كوچه، مادرى به زمين خورد و مجتبى
با يادِ آن شكسته پر و بال گريه كرد
با ياد نينوا چه به سجّاد مىگذشت
بعد از پدر، قريبِ چهل سال گريه كرد
با داغ باقر و غم صادق دلم شكست
حتّى به روی شانهى من، شال گريه كرد
بعد از مدينه، نوبت كربوبلا رسيد
آن جا كه تل به سر زد و گودال گريه كرد
#محمدحسین_مهدیپناه
#جواد_هاشمی_تربت
@ghararenokary