eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
800 عکس
53 ویدیو
113 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِالاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْهاوَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبی‌ها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.🔸 وقتی مرا در روضه دعوت می کند زهرا یعی کریمانه کرامت می کند زهرا بیش از پدر ، مادر محبت می کند زهرا از نان شب خرج رعیت می کند زهرا تفسیر ناب آیه های هل اتی یعنی... لطف بدون منت و بی انتها یعنی... پیراهنش در دست خالی گدا یعنی ... شام زفافش هم عنایت می کند زهرا غم می زداید از دل سائل به یک لبخند با دست و دل بازی گدا را می کند خرسند یک روز نان سفره و یک روز گردن بند همواره لطف بی نهایت می کند زهرا هرکس مقیم خانه اش شد اهل ایمان شد مقداد شد ؛میثم شد و عمار و سلمان شد از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد چادر نمازش هم هدایت می کند زهرا زهرا تر از زهرا ندارد عالم ایجاد آیات قرآن از مقاماتش خبر می داد جانم به این عفت که نزد کور مادرزاد حجب و حجابش را رعایت می کند زهرا توحید دارد می چکد از سقف ایوانش اعجاز بیرون می زند از مطبخ نانش زهرا که جای خود بگویم از کنیزانش ... فضه ش پیمبر گونه صحبت می کند -زهرا- چیزی نمی خواهد در این دنیا برای خود فیضی دهد همسایه را با ربنای خود پهلویش آزرده ست اما با خدای خود هرشب سر سجاده خلوت می کند زهرا یک عمر در کنج دلش یاد علی دارد تصمیم بر یاری و امداد علی دارد لحظه به لحظه بر لبش ناد علی دارد با ذکر مولایش عبادت می کند زهرا با اینکه خلقت را برای او بنا کردند از عالم هستی حسابش را جدا کردند هر سیزده معصوم بر او اقتدا کردند پس بر امامان هم امامت می کند زهرا از خون که رنگین شد زمین دیگر زمان فهمید از شور و شوق فاطمیون بی گمان فهمید از نقش سربند شهیدان میتوان فهمید عمری ست بر دلها حکومت می کند زهرا یا قهر و آتش یا دگر تسلیم یعنی چه ؟ در پای طاغوت زمان تعظیم یعنی چه؟ در ریسمان ذلت و تحریم یعنی چه ؟ تفسیر صبر و استقامت می کند زهرا از هرم آتش صورت پروانه می سوزد در پیش چشم کودکان کاشانه می سوزد چون شمع ذره ذره مرد خانه می سوزد اما صبوری در مصیبت می کندزهرا پا را که داخل می گذارد از در مسجد از ترس می لرزد به خود سرتاسر مسجد محو کلام آتشین اش منبر مسجد با خطبه ای غرّا قیامت می کند زهرا بوی شهادت می رسد از لحن سوگندش "لبیک یا حیدر" نوشته روی سربندش جان علی را می خرد با جان فرزندش از هستی اش خرج ولایت می کند زهرا با صورت نیلی و با چشمان کم سویش با سینه ی آزرده و با زخم بازویش با لاله های بسترش با درد پهلویش از غربت مولا روایت می کند زهرا از شدت شلاق دشمن های بی دین نه از بی حیایی غلاف تیغ بدبین نه از چشم شور و پای شوم و دست سنگین نه از درد تنهایی شکایت می کند زهرا اشک مرا پای شب مهتاب بگذارید تابوت را در گوشه ی سرداب بگذارید نزد حسینم نیمه شبها آب بگذارید این روزها دارد وصیت می کند زهرا همچون پرستویی که بالش گشته آزرده مانند سرو سیلی از باد خزان خورده مثل گلی پرپر شبیه یاس پژمرده در عرش بابا را زیارت می کند زهرا **** فردای محشر باز محشرمی شود قطعا مادر می اید دیدنی تر می شود قطعا با لطف او یک طور دیگر می شود قطعا از ما گنهکاران شفاعت می کند زهرا هم سینه زن هم گریه کن هم روضه خوانش را هم چای ریز بی ریا و بی نشانش را تا دوستان دوستان دوستانش را با دست خود راهی جنت می کند زهرا https://eitaa.com/khaksari_alireza1001 ♾♾♾♾♾ 🆔@ghararenokary
قبل از آنی که بیاید سائلی در پشت در می‌نشیند منتظر بانوی محشر پشت در خانه وقتی خانه زهراست، پس هر سائلی بعد دق الباب خندان می‌شود در پشت در آنقدر از صاحب این خانه احسان دیده بود سجده کرد و اشهدش را گفت کافر پشت در :: در زدند و با خودش می‌گفت حتماً سائل است باز هم با کیسه‌ی نان رفت مادر پشت در در کمال حیرت اما دید بانوی کرم جای سائل آمده اینبار لشگر پشت در در زدند و در زدند و در زدند و در شکست آه شد آغاز، جنگی نابرابر پشت در با غضب شیطان به سوی اهل جنت حمله برد پا نهاد ابلیس بر آیات کوثر پشت در غنچه‌ی یاس و هجوم آتش و مسمارِ داغ شد گل نشکفته‌ی سادات پرپر پشت در نیست پاسخ همچنان این پرسش تاریخ را از چه بابت رفت فضه جای حیدر پشت در کار دنیا را ببین در رفت و آمدهای خود ناگهان از پا می‌افتد مرد خیبر پشت در گر هزاران بار برگردد به دنیا باز هم می‌رود زهرا هزاران بارِ دیگر پشت در ✍ 🆔@ghararenokary
سلام فاطمه، ای جلوۀ شکیبایی که نور حُسن تو جان می‌دهد به زیبایی.. تویی تو روح ولایت به هر ولی، سوگند تویی تو عصمت یکتا، قسم به یکتایی ز خاک پای تو جوشد افاضۀ ملکوت ز آستان تو خیزد بهار دانایی.. هرآن که را تو شفاعت کنی به روز جزا سزد شفیع قیامت شود به تنهایی بهشت عاشق آن کس که سائل تو بوَد که سائل تو بوَد کیمیای دارایی نبی که دست تو بوسیده، پس روا باشد که خاک پای تو بوسد سپهر مینایی.. ز کور چهره بپوشی که نشنود بویت الا! حیای مجسم! فروغ بینایی!.. نگین فضۀ تو خاتم سلیمانی نگاه بوذر تو معجز مسیحایی قلم گذاشته تا سر به صفحۀ تاریخ تو را ستوده به مظلومی و توانایی چرا به گریه چنین خو گرفته‌ای زهرا؟ الا ز خندۀ تو عشق را شکوفایی حریم خانه‌ات آنجا که مکتب وحی است کجا و حملۀ سنگین‌دلانِ هرجایی؟.. علی‌ست باخبر از ماتمت که می‌سوزد ز داغ گل، جگر لاله‌های صحرایی.. ✍مرحوم 🆔@ghararenokary
پُشت غم پنهان شدم، شاید مرا پیدا کنی کاش مثل قبل در را تو به رویم وا کنی چاه‌ها آرامش من را تمنّا می‌کنند نخل‌ها تنهایی من را تماشا می‌کنند کَلِّمینی! دارم از این درد، هق هق می‌کنم از تو هم دیگر جوابی نشنوم، دق می‌کنم آسمان خانه‌ی من، ماه را گم کرده است چشم کم‌سویت دوباره راه را گم کرده است پُشت چادر چهره‌ی خورشید را مخفی مکن ردِّ دستِ زیر پلکت را بیا مخفی مکن ای وضوح روشن شادیِ من! مُبهم شدی چند وقتی می‌شود که آب رفتی، کم شدی مثل سابق چند گامی با همان شوکت، بیا لااقل پیش حسن راحت برو، راحت بیا درس سختی را علی از رنج تو آموخته طاقت گرما ندارد صورتی که سوخته دیده‌ام خود را درون آینه، این مرد کیست؟! فاطمه ! این مرتضی آن مرتضای قبل نیست صحنه‌ای که پشت در دیدم..، علی را پیر کرد چادر تو زیر پای چل حرامی گیر کرد از بلورم دوده‌ی آتش، تَبَلور را گرفت دومی وقتی لگد زد..، از صدف دُر را گرفت گیر افتادی میان همهمه! من را ببخش کاری از من برنیامد فاطمه! من را ببخش باغ خود را نذر بهبودیِ یاست می‌کنم می‌شود قدری بمانی؟! التماست می‌کنم زود از پیش علی‌جانت نرو، جان حسین رحم کن بر خشکی لب‌های عطشان حسین دور این بی‌کس به غیر از لشکر ابلیس نیست پیکر پاشیده‌ی او قابل تشخیص نیست راهِ مــادر گفتنش را نیزه‌ای سد می‌کند سمِّ مرکب روی جسمش رفت و آمد می‌کند ✍ 🆔@ghararenokary
به زیر بیرق دارالبکای مادرتان عزا گرفته‌ام آقا برای مادرتان نشسته‌ام که بریزم شبیه قطره‌ی اشک تمام هستی خود را به پای مادرتان نوشته‌اند برای همه دعا می‌کرد نیازمند دعایم، دعای مادرتان تمام عالم از این روضه رزق می‌گیرند شدند عالم امکان گدای مادرتان به زیر چادر زهراست آنچه که خیر است و روضه‌اش شده دارالشفای مادرتان به این امید که ام الحسن شفا گیرد قنوت بسته‌ام آقا برای مادرتان شنیده‌ام که نمازش شده است بی جوهر شنیده‌ام که گرفته صدای مادرتان نبوده اجر رسالت، حکایت کوچه نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان دوباره شد خدا کند برسم به روضه‌خوانی کربُبلای مادرتان دوباره می‌رسد از مضجع شریف حسین صدای زمزمه‌ی وای وای مادرتان حسین در دل گودال؛ آمده زینب و بوسه زد به گلویش، به جای مادرتان ✍ 🆔@ghararenokary
فاطمه بعد از پیمبر دائماً سردرد داشت دستمالی بر سرش می‌بَست دیگر؛ درد داشت غُصه‌ی اسلام را می‌خورد جای نان شب انحرافِ دین برایش خیلی آخر درد داشت شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر را زدند؟ شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر درد داشت؟ خاک عالم بر دهانم! در به پهلویش گرفت خاک عالم بر دهانم! ضربه‌ی در درد داشت بوسه بر دست علی زد تا دلش آرام شد دیدن آن دست بسته صد برابر درد داشت صبح تا شب زخم برمی‌داشت، شب تا صبح درد آه، سر تا پای زخم و پای تا سر درد داشت یک نفر از بچه‌ها هم سَمتِ آغوشش نرفت، بچه‌ها هر وقت می‌دیدند... مادر درد داشت ✍ 🆔@ghararenokary
؛ مردی یگانه بود و بانویی یگانه آهسته می‌رفتند از خانه شبانه همراه هم بودند مثل دو غریبه پهلو به پهلو، پا به پا، شانه به شانه سر می‌زدند انصار را کوچه به کوچه در می‌زدند انصار را خانه به خانه مظلومشان دیدند، در را وا نکردند وای از زمانه، وای از دست زمانه چل شب تمام شهر را گشتند با هم اما بدون یار برگشتند خانه * * وقتی عزادار رسول الله بودند از درب خانه می‌کشید آتش زبانه در باز شد وقتی که زهرا پشت در بود دخت نبی افتاد بین آستانه دستی ورم کرده‌ست و دستی هم شکسته هم با غلاف تیغ... هم با تازیانه.... حتی نگاهی هم به پهلویش نینداخت محو علی بود عاشقانه، عارفانه * * دامانِ در می‌سوخت، اما داشت می‌سوخت... ...در کربلا دامان چندین نازدانه افتاد یک دانه از آن دو گوشواره در کربلا افتاد اما دانه دانه شب‌های جمعه فاطمه بالای گودال با ناله، آن‌هم ناله‌های مادرانه... ...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد ✍ 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir مهربون من / بازم واکن چشماتو جون من کجا میری زهرا بدون من / خانومم فاطمه نرو / ببین اشکای مرد خیبرو بمونی عوض می‌کنم درو / خانومم شده حرفات با اشاره صدات دیگه جون نداره نگات افتاده به تابوت اگه میخندی دوباره ای خانوم * ببین میلرزه زانوم وقتی میگی آخ پهلوم * علی می‌میره ای خانوم * نشون نمیدی روتو بالا نیار بازوتو * علی می‌میره 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir سخته رفتنت / نمونده چیزی باقی از تنت رد خون تازه‌س رو پیرهنت / خانومم تلخه غربتت / میون آتیش سوخته صورتت شکسته توی کوچه حرمتت / خانومم ببین ای قامت خمیده امونم رو غم بریده واسه مردنم همین بس شنیدم خوردی کشیده شرمنده‌م * زخماتو که میبندم میگم برای چی زندم * باید بمیرم شرمندم * که پیش چشمای من تو رو زدند و رفتن * باید بیرم ⚫️ سبک: t.me/Bipelak_ir/10352 🆔@ghararenokary
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir واسه روزای قشنگ مون دلم تنگ شده همه میگن در خونه علی جنگ شده بار شیشه ت به چه جرمی، هدف سنگ شده ۲ ببخش علی رو اگه خونم واست امنیت نداشت (ببخش علی رو اگه دشمن پا رو چادرت گذاشت) ۲ عشق علی بمون کنارم غیر تو هیچکسو ندارم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir چرا رنگ و رو نداری صورتت زرد شده خونمون پاخور یه عده ای نامرد شده کاشکی میشد ببینیم، محسنمون مرد شده ۲ ببخش علی رو زدنت توو کوچه مردا فاطمه (ببخش علی رو نمیاد دست تو بالا فاطمه) ۲ عشق علی بمون کنارم غیر تو هیچکسو ندارم 🆔@ghararenokary
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir ‌ غم روی غمه / توی قلبم آشوب عالمه که هر روزم صدتا محرمه / وای وای وای مُردنم کمه / برا دردی که توی قلبمه زمین افتاد پیش چش همه / وای وای وای تو سینه‌م دارم نهفته هزارتا حرف نگفته الهی که مادرتون جلو چشماتون نیوفته دیدم که * دستاش و برده بالا من قد کشیدم اما * مادرم افتاد دیدم که * چادرشم شد پاره شکسته شد گوشواره * مادرم افتاد 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir رو به را نشد / یه جور از پا افتاد که پا نشد از اون روز چشماش دیگه وا نشد / وای وای وای مادرم نشست / چجوری زد که با یه ضرب دست با هم دو تا گوشواره‌هاش شکست / وای وای وای تو راه برگشت به خونه دیدم چشماش رنگ خونه با گریه می گفت که این راز عزیزم! پیشت بمونه کاش می‌شد * چادر خاک آلود و که زیر پاها بودو * علی نبینه کاش می‌شد * زخمِ روی ابرومو کبودیای رومو * علی نبینه ⚫️ سبک: t.me/Bipelak_ir/10352 🆔@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ این صدای خنده ی اشراره آتیش از در و دیوار خونمون میباره مادرم فاطمه ما بین در و دیواره یه نفر نگفت نزن که بار شیشه داره هجوم‌میخ و شعله ها یه طرف این لگدای بی هوا یه طرف کبودی صورت و دست یه طرف پهلویی که زدن شکست یه طرف زخمی بال و پرش آتیش افتاده به جون گوشه های چادرش نگرونه چقدر برای حال پسرش به گونم که رسیده نفسای آخرش ◾️◾️◾️◾️◾️ غصه ای که حیدر داره تازیونه و قلاف و ضربه ی مسماره مادرم دیگه نمیتونه قدم برداره طوری افتاده زمین بند دلم شد پاره کبودی بال و پرش یه طرف ضجه و اشک دخترش یه طرف دستای مابین طناب یه طرف علی شده‌خونه خراب یه طرف چشممون گریونه در خونمون خدایا چرا رنگ خونه یکی داره واسه بابامون رجز میخونه صورت کبود یه روضه ی بی درمونه ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 🆔@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ هر کسی رو زده به خونه ی تو درد نگفته شو دوا میکردی انقده مهربون و با گذشتی حتی به همسایه دعا میکردی مادر اگه تو بسترم بیفته همه حواسش پی بچه هاشه مگه میشه که مادری تو دنیا به فکر درد بچه‌هاش نباشه دردت به جونم هوامو داری مادر قامت کمونم ای مهربونم روی کبودتت میزنه آتیش به جونم ◾️◾️◾️◾️◾️ صدای گریه هات هنوز می پیچه تو کوچه و بیابون مدینه الهی که هیچ پسری تو دنیا گریه های مادرشو نبینه یاس شکسته و خزون گرفته تو دنیا مثل فاطمه نبوده خدا کنه روزی نیاد ببینی که مادرت بال و پرش کبوده ای داد بیداد جوری زدن که مادرم از نفس افتاد ای داد بیداد دستت دیگه وقت قنوت بالا نمیاد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 🆔@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ اولین باره چشاتو رو علی بستی اولین باره که بغضم شده فریادم تو رو جون حیدرت حرفی بزن زهرا اولین باره به التماس افتادم ببین چه جور از گوشه ی چشمم بارون گریه هام سرازیره لعنت به دنیایی که اینجوری فاطمه رواز علی میگیره نفس بکش ، جون علی بند نفسهاته فدات بشم ، نگو که آخرین ملاقاته ◾️◾️◾️◾️◾️ اولین باره که درمونده شدم زهرا اولین باره که اینجوری کم آوردم همه ی مدینه دیدن وسط مسجد اولین باره که با صورت زمین خوردم از تلخیای خونه ی بی تو هر چی برات بگم کمه زهرا بدون تو خیلی غریب میشم دنیا برام جهنمه زهرا درد علی ، کبودیای صورته زهرا زنده بمون ، یه ساعتم یه ساعته زهرا ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 🆔@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ می رسد از لب ارض و سما زمزمه شد بپا روضه ی مادرمان فاطمه سوره ی کوثری ، یاس پیغمبری (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️ اشک خون جاری از دیده ی پیغمبرست فاطمیه همان محرم حیدرست السلام علی ، مادر کربلا (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️ ضربان دل شیر خدا فاطمه مادری می کنی برای ما فاطمه سایه ات بر سرم ، مهربان مادرم (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 🆔@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ روح و روان حیدر ، آرام جان حیدر داغت به دل نشسته ، ای مهربان حیدر کشتی صبر مرتضی ، مونس غهمای علی خدا نگهدار تو ای ، تمام دنیای علی (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️ بعد تو فاطمه جان ، دنیا صفا ندارد جا دارد از فراقت ، حیدر جان بسپارد بهار زندگانی ام ، عمر گلت خزان شده ببین که در عزای تو ، قد علی کمان شده (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️ ای مادر شهیده ، بانوی قد خمیده با رفتن تو زهرا ، جانم به لب رسیده ای همه ی دلخوشی ام ، نام تو شد زمزمه ام نمی شود باور من ، که میرود فاطمه ام (فاطمه جان) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قرار نوکری
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها 〰〰〰〰〰 🔹مجلس عزای مادر سادات 🎼سخنرانان: حجةالاسلام حجةالاسلام 🎙مداحان: کربلایی سیدعلی کربلایی محمد ⏰زمان:چهارشنبه ۲۳ آبان ماه بمدت ۳ شب،بعد از نماز مغرب و عشا 🕌مکان:خیابان جمهوری،خیابان جوادالائمه-خ طباطبایی خ چمران مسجد امام رضا علیه السلام @aliebnmosareza🇮🇷🇵🇸🇱🇧 ➰➰➰➰ 🆔@ghararenokary