💐پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ✅یکی از با فضیلت ترین روزهای شما، روز جمعه است. پس در این روز، فراوان بر من درود بفرستید، زیرا درود شما بر من عرضه می شود. 📚نهج الذکر.ج4ص344

🔴 مراسم رژه نیروهای مسلح در تهران آغاز شد 🔹رژه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به مناسبت روز ۳۱ شهریور آغاز هفته دفاع مقدس با حضور رئیس‌جمهور و جمعی از فرماندهان عالی رتبه آغاز شد. هفته دفاع مقدس گرامی باد @gharargaheemamhasan1

♦️رییسی: با پیگیری های خوب وزارت میراث فرهنگی و وزارت خارجه، میراث کشورمان به ایران بازگشت رئیس جمهور پس از بازگشت از نیویورک: 🔹این الواح ۸۴ سال است که در اختیار مرکز شرق شناسی در آمریکاست. 🔹دانشمندانی که بر روی این الواح مطالعه کردند ایرانی‌ها بودند. 🔹۳۵۰۰ لوح به کشور بازگشته و بقیه این الواح نیز به زودی بازمیگردد البته اقای رئیسی وتیمش زبان دنیاروبلدنیستندبقول بعضی ها @gharargaheemamhasan1

♦️‌ تحلیلگر هندی:من تا بحال خیلی از واژه‌ی«دلار زدایی»استفاده میکردم.ولی رئیسی،یک ایده‌ جدید به من داد:آمریکا زدایی این بهتره،چون جهان نه تنها باید‌ دلار آمریکا را کنار بگذارد،بلکه مدل آمریکایی برای اقتصاد،سیاست خارجی،نظام درمانی،زیرساخت،آموزش وحتی ارزشهای اجتماعی را هم کناربگذارد @gharargaheemamhasan1

🔴 رئیسی: هیچ گروه تجزیه‌طلبی در اطراف مرز ایران حق داشتن سلاح ندارد @gharargaheemamhasan1

💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_شصت_و_دوم برایش دو بار عقيقه کرد : يك بار یک ماه و نیم بعد از تولدش که عقیقه را ولیمه داد ، یکی هم برد حرم حضرت معصومه (ع) 😍 برای خواندن اذان و اقامه در گوشش ، پیش هرکس که زورمان رسید بردیمش . در یزد رفتیم پیش حاج آقا آیت اللهی و حاج آقا مهدوی نژاد . در تهران هم حاج آقا قاسمیان ، حاج منصور ارضی و حاج حسین مردانی.. باهم رفتیم منزل حاج آقا آیت اللهی . حرف هایی را که ردوبدل میشد ، میشنیدم . وقتی اذان واقامه حاج آقا تمام شد ، محمدحسین گفت : « دو روز دیگه میرم مأموریت ، حاج آقا دعاکنین شهید بشم!» هری دلم ریخت 😔 دیدم دستشان را گذاشتند روی سینه محمد حسین و شروع کردند به دعاخواندن.. بعد که دعا تمام شد ، گفتند : « ان شاء الله خدا شما رو به موقع ببره ،. مثل شهید صدوقی ، مثل شهید دستغیب! » داخل ماشین بهش گفتم : « دیدی حاج آقا هم موافق نبودن حالا شهید بشی؟! » سری بالا انداخت و گفت : « همه این حرفا درست ، ولی حرف من اینه : لذتی که علی اکبر امام حسین برد ، حبیب نبرد! ❤️» روزی که می خواست برود مأموریت ، امیرحسین ۴۷ روزش بود . دل کندن از آن برایش سخت بود😢 چند قدم میرفت سمت در ، برمی گشت دوباره نگاهش می کرد و می بوسیدش😍 #رمان_شهید_محمد_خانی ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@gharargaheemamhasan1