eitaa logo
قرارگاه قرآنی وجهادی امام حسن مجتبی علیه السلام
31.1هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
12.1هزار ویدیو
63 فایل
عزت و ذلت دست خداست #مجموعه فرهنگی اجتماعی شهید هاشمی #موسسه خیریه امام حسن مجتبی #گروه جهادی شهید هاشمی #حسینیه شهید هاشمی #هییت رزمندگان اسلام منطقه سرآسیاب #دارالقرآن امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام #محله اسلامی شهیدهاشمی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴گریه بلاگرهای معروف دنیا برای نماز خواندن کودک یک ساله فلسطینی روی تخت بیمارستان. ✍ پی نوشت: واضح است که چرا شیاطینِ صهیونیست از جانب کودکان غزه احساس خطر می کنند. ابلیس از وجود چنین نسلی، خشمگینانه صیحه بر می آورد و جنودش بمب و موشک بر سرشان می ریزند. 🔹آنها خوب می دانند یارای مقابله با چنین نسلی را ندارند. ♻️─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─ #▶️ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹🇮🇷 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1 💯
زمین کارزار ما تل‌آویو است تهران نه! 🔹دیوارنگاره میدان ونک با ‌شعار زمین کارزار ما تل‌آویو است تهران نه! رونمایی شد. @gharargaheemamhasan1
حاجی این فرانسوی‌ها هم رَدّ دادن هااااا مقامات و پلیس فرانسه به‌دلیل روشن نشدن حرف اول نام یک فست‌فود یا رستوران و تبدیل شدن اسم آنجا به اسم "حماس" اومدن این رستوران رو پلمپ کردند🤦😂🤣
اگر3.mp3
6.51M
🔹چرا حماس دست در لانه زنبور کرد؟ 🔸فلسطین بر سر دوراهی * جنگ زمینی تمام معادلات را بهم خواهد ریخت. 📌برگرفته از جلسات «امامٍ جمعه» @gharargaheemamhasan1
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۲۹ مضطرب از من پرسید _بیماری قلبی داره؟ زبانم از دلشوره به لکنت افتاده.. و حس میکردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس میکردم _تورو خدا یه کاری کنید! و هنوز کلامم به آخر نرسیده،.. سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد،.. ناله مصطفی در سینه اش شکست و ردّ خون را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید. هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده.. و سعد آنچنان با لگد به سینه مجروحش کوبید که روی زمین افتاد.. و سعد از ماشین پایین پرید... چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت،.. درِ ماشین را به هم کوبید.. و نمیدید من از وحشت نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده.. و آنچه میدیدم باورم نمی شد.. که مقابل چشمانم مصطفی در خون دست و پا میزد و من برای نجاتش فقط جیغ میزدم. سعد ماشین را روشن کرد.. و آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم _چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من میخوام پیاده شم! و از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانه ام از درد آتش گرفت و او دیوانه وار نعره کشید _تو نمیفهمی این بی پدر میخواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟! 🔥احساس میکردم از دهانش میپاشد.. که از درد و ترس چشمانم را در هم کشیدم و پشت پلکم همچنان مصطفی را میدیدم... ادامه دارد.... @gharargaheemamhasan1
33.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇵🇸 اللهم انّا نُشکُو اِلَیکَ فَقدَ نَبیِّنا و غَیبَـــــــةَ وَليِّـــــــنا 🖤 زمین قلبش به تنگی آمده و محتاج و دلگیر توست ما فقط حضور تو را می‌خواهیم. 🍁 اللهم عجل لولیک الفرج @gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️یک تار موی او را میخوام! 🔻برادر خردسالش شهید شده و در حال وداع با اوست. با هم داخل منزل بودند و بمباران شده‌اند. خودش زنده اما مجروح است. برادر کم سن و سالش شهید شده است. گریه کنان اصرار می‌کند که یک تار موی او را به من بدهید و سپس او را می‌بوسد و می‌گوید: به سلامت عزیز دلم. ای حیات و زندگی‌ام😭 @gharargaheemamhasan1