eitaa logo
قرارگاه قرآنی وجهادی امام حسن مجتبی علیه السلام
31.3هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
14.9هزار ویدیو
76 فایل
عزت و ذلت دست خداست #مجموعه_فرهنگی_اجتماعی_شهید_هاشمی #موسسه_خیریه_امام_حسن_مجتبی #گروه_جهادی_شهید_هاشمی #حسینیه_شهید_هاشمی #هییت_رزمندگان_اسلام_منطقه_سرآسیاب #دارالقرآن_امام_رئوف_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام #محله_اسلامی_شهید_هاشمی
مشاهده در ایتا
دانلود
46.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"بسم ربّ الشهداء و الصدیقین" 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 گشت رضویون پایگاه شهید هاشمی معاونت فضای مجازی پایگاه مقاومت بسیج شهید هاشمی
41.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا رضا جان مادرت برای ماهم دعا کن 👈داداش افتادیم تو کمین این دنیا هر روز داریم تلفات می دیم خیلی هامون تسلیم این دنیا شدیم داداش بیچاره شدیم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 گل دردم شبی وا می شد ای کاش همه دردم مداوا می شد ای کاش به هرکس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما می شد ای کاش در ایام فاطمیه امسال جای شهدا جالیست 👈به یاد شهید رضا عباسی شهید مظلوم اولین شهید مدافع حرم شهرستان ملارد بود که 👇👇👇👇 به آرزویش رسید راستی چه قدر یاد وخاطره این شهدا در زندگی های ما جاریست ؟؟؟ شهید رضا عباسی که در سال ۱۳۹۴ از پایگاه بسیج شهیدهاشمی سپاه شهرستان ملارد برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به سوریه اعزام شد ودرعملیات خونین خان طومان به فیض شهادت رسید و خداراشکر پیکر پاکش تفحص ودر چند روز آینده تشیع وبه خاک سپرده خواهد شد همه شهدای مدافع حرم غریب ومظلوم هستند اما آقا رضا از همه آنها غریبتر ومظلوم تر 🍃🌸🍃🌺🍃🌸 قرارگاه_قرآنی_جهادی_امام_حسن_مجتبی ┅┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅ @gharargaheemamhasan1 عضو شوید👆 و نشر دهید‌🔺
🍂نماهنگ پایان سالها چشم انتظاری به انتشار درآمد ❤️‍🩹به مناسبت بازگشت شهید رضا عباسی پس از 8 سال رضا برای رضای خدارفت پایگاه مقاومت بسیج شهید هاشمی 🍃تقدیم به خانواده 👇👇 https://aparat.com/v/LQupX ☝️☝️☝️☝️☝️ @gharargaheemamhasan1 [عضویت]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ سقوط شهرک های اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود... محله های مختلف دمشق هر روز از موج انفجار💣 میلرزید.. و مصطفی به حضرت زینب(س) جذب گروه های مقاومت مردمی زینبیه شده بود... دو ماه از اقامتمان در زینبیه میگذشت.. و دیگر به زندگی زیر سایه و عادت کرده بودیم،.. 😕😥 مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهایی ام در این خانه بود.. تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمیگشتند.. و نگاه مصطفی پشت پرده ای از خستگی هر شب گرمتر به رویم سلام میکرد... 😍شب عید قربان😍 مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی ساده ای🍘🍥 پخته بود.. تا در تب شب های ملتهب زینبیه، خنکای عید حالمان را خوش کند. در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته... و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده... که چشمان پُر چین و چروکش میخندید بی مقدمه رو به ابوالفضل کرد _پسرم تو نمیخوای خواهرت رو شوهر بدی؟ جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید و دیدم دریای احساسش طوفانی شده.. و میخواهد دلم را غرق عشقش کند که سراسیمه پا پس کشیدم... ابوالفضل نگاهی به من کرد و همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود که سر به سر پیرزن گذاشت _اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!😊 و اینبار انگار شوخی نکرد.. و حس کردم میخواهد راه گلویم را باز کند.. که با محبتی عجیب محو صورتم شده بود و پلکی هم نمیزد... گونه های مصطفی گل انداخته و در خنکای شب آبان ماه، از کنار گوشش عرق میرفت... که مادرش زیر پای من را کشید _داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!😊 موج احساس مصطفی از همان... ادامه دارد.... @gharargaheemamhasan1
🌹از سلسله مناجاتهای شهید چمران🌹 خدایا! هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی. خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی‌. عشق هرکسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی. تو اینچنین کردی که غیر از تو محبوبی نگیرم و جز تو آرزویی نداشته باشم و به جز تو به چیزی یا کسی دل نبندم❤️