📸 | در حاشیه دیدار دانشآموزان با رهبرانقلاب
🔸 آرتین سرایداران، مجروح جنایت تروریستی حرم حضرت شاهچراغ شیراز، در آغوش رهبرانقلاب
🗓 ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
@gharchakonlin_313
💢 ۴سال قبل #امل_حسین دختر یمنی ۶ ساله که بخاطر تحریم و جنگ تنها ۸کیلو وزن داشت، در چنین روزی از شدت گرسنگی جان سپرد؛
در عوض جاستین ترودئوی کانادا قرارداد تسلیحاتی با سعودی بست که فقط جریمهی فسخش ۷۶۰ میلیون دلار بود.
۱نوامبر سالگرد شهادت #امل_حسین
#یمن
#جهاد_تبیین
@gharchakonlin_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | دیدار آرتین سرایداران از مجروحین حادثه تروریستی شاهچراغ شیراز و خانواده دانشآموز شهید علی اصغر گویینی از شهدای این حادثه با رهبر انقلاب اسلامی
🔸 آرتین سرایداران، کودک خردسال بازمانده از حادثه تروریستی حرم حضرت شاهچراغ در شیراز است که پدر، مادر و برادرش در برابر چشمان او در این حادثه به شهادت رسیدند.
🔸 علی اصغر لری گویینی نیز یکی از شهدای دانشآموز این حادثه است که پدر و برادر سه ساله او نیز در این حادثه مجروح شدند.
👈🏻 این دیدار، ظهر امروز پس از بیانات حضرت آیتالله خامنهای در جمع دانشآموزان سراسر کشور انجام شد.
@gharchakonlin_313
✨اميرالمؤمنين علی علیه السلام:
🌾هر که بر خدا توکل کند دشواریها برایش آسان شده و اسباب برایش فراهم گردد.
📚غررالحكم ج۳۸۸۸ ص۱۹۷
#صبحتون_بخیر
@gharchakonline_313
🇮🇷 اتوبوس به مقصد گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها) پنجشنبه هرهفته :
برنامه حرکت ؛
هر هفته پنجشنبه ها
حرکت؛ ساعت ۱۴/۱۵ ایستگاه اتوبوس قبل از مسجد جامع قرچک
برگشت؛ ساعت ۱۶/۳۰ از گلزار شهدای بهشت زهرا(س)
کرایه رفت و برگشت مجموعا ۷۰۰۰ هزار تومان میباشد .
#اتوبوس_بهشت
حوزه مقاومت بسیج امام حسن مجتبی(ع)
@gharchakonline_313
🔆 #پند
گاهی یک حرکت کوچک میتواند دنیای بزرگ یک نفر را عوض کند
جنایتکاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی با لباس ژنده و پر گردوخاک و دستوصورت کثیف و خسته و کوفته به یک دهکده رسید.
چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود. جلوی یک مغازه میوهفروشی ایستاد و به پرتقالهای بزرگ و تازه خیره شد، اما بیپول بود.
بهخاطر همین دودل بود که پرتقال را بهزور از میوهفروش بگیرد یا آن را گدایی کند.
دستش توی جیبش تیغه چاقو را لمس میکرد که به یکباره پرتقالی را جلوی چمشش دید.
بیاختیار چاقو را در جیب خود رها کرد و پرتقال را از دست مرد میوهفروش گرفت.
میوهفروش گفت:
بخور نوش جانت، پول نمیخواهم.
سه روز بعد آدمکش فراری باز در جلوی دکه میوهفروش ظاهر شد. این دفعه بیآنکه کلمهای ادا کند، صاحب دکه فوراً چند پرتقال را در دست او گذاشت.
فراری دهان خود را باز کرد. گویی میخواست چیزی بگوید. ولی نهایتاً در سکوت پرتقالها را خورد و با شتاب رفت.
آخر شب صاحب دکه وقتی که بساط خود را جمع میکرد، صفحه اول یک روزنامه به چشمش خورد.
میوهفروش وقتی که عکس توی روزنامه را شناخت، مات و متحیر شد.
عکس همان مردی بود که با لباسهای ژنده از او پرتقال مجانی میگرفت. زیر عکس او با حروف درشت نوشته بودند قاتل فراری و برای کسی که او را معرفی کند نیز مبلغی بهعنوان جایزه تعیین کرده بودند.
میوهفروش بلافاصله شماره پلیس را گرفت. پلیسها چند روز متوالی در اطراف دکه در کمین بودند.
سهچهار روز بعد مرد جنایتکار دوباره در دکه میوهفروشی ظاهر شد. با همان لباسی که در عکس روزنامه پوشیده بود.
او به اطراف نگاه کرد. گویی متوجه وضعیت غیرعادی شده بود. دکهدار و پلیسها با کمال دقت جنایتکار فراری را زیرنظر داشتند.
او ناگهان ایستاد و چاقویش را از جیب بیرون آورده و به زمین انداخت و با بالا نگهداشتن دو دست خود، بهراحتی وارد حلقه محاصره پلیس شده و بدون هیچ مقاومتی دستگیر شد.
موقعی که داشتند او را میبردند زیر گوش میوهفروش گفت:
آن روزنامه را من پیش تو گذاشتم، برو پشتش را بخوان.
سپس لبخندزنان و با قیافه کاملاً راضی سوار ماشین پلیس شد.
میوهفروش با شتاب آن روزنامه را بیرون آورد. در صفحه پشتش چند سطر دستنویس را دید که نوشته بود:
من دیگر از فرار خسته شدم. از پرتقالت متشکرم. هنگامی که داشتم برای پایاندادن به زندگیام تصمیم میگرفتم، نیکدلی تو بود که بر من تاثیر گذاشت. بگذار جایزه پیداکردن من، جبران زحمات تو باشد.
✅🆔️@gharchakonline_313