eitaa logo
قاصدک
909 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.9هزار ویدیو
124 فایل
#تربیتِ_نیرویِ_مومنِ_انقلابی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 🏴 نحوه شهادت امام کاظم (علیه السلام) ▪️هارون حضرت امام را از مدینه دستگیر نموده به طرف بصره فرستاد. ▪️امام هفتم علیه السّلام مدت یک سال در آنجا زندانی بود. ▪️عیسی بن جعفر که مسئول زندان بود، به هارون گزارش داد که امام همیشه مشغول عبادت و راز و نیاز با خدا است و نسبت به کسی نفرین نمی کند، و تقاضا کرد که کسی را برای تحویل گرفتن موسی بن جعفر بفرست و الّا من آزادش می کنم.  ▪️از دعاهای امام در گوشه ی زندان این دعا بود: «اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ؛ خداوندا! تو می دانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می گویم.»  ▪️مأموری فرستاده شد تا موسی بن جعفر را از عیسی بن جعفر تحویل گرفته به بغداد ببرد تا در زندان فضل بن ربیع تحت نظر باشد. ▪️امام مدتی طولانی در آنجا بود. فضل مأمور شد امام را به قتل برساند، اما او امتثال نکرد. ▪️آنگاه هارون به فضل بن ربیع دستور داد تا حضرت را به فضل بن یحیی برمکی تحویل دهد و مدتی در منزل یحیی تحت نظر و مراقبت بود. ▪️ فضل بن یحیی که از امام جز عبادت و روزه ندید، در امر امام علیه السّلام توسعه داد. تا اینکه این خبر به هارون رسید و فضل را از محبت نسبت به امام منع نموده و دستور کشتن ایشان را داد، اما فضل به چنین کاری اقدام نکرد و در نتیجه به خاطر محبت به امام مجازات شد.  ▪️در مورد امام آمده است: لا یَزالُ یَنتَقِلُ مِن سِجنٍ اِلَی سِجن؛ آن حضرت همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد. ▪️تا اینکه امام مظلوم به زندان مخوف و تاریک سِندی بن شاهک ملعون منتقل شده تحت شکنجه قرار گرفت. (۱) ▪️سرانجام هارون به تنگ آمد، چون می دید روز به روز بر عظمت امام افزوده می شود و شیعیان بسیاری از او پیروی کرده و به امامت او اعتقاد پیدا می کنند. خلیفه عباسی احساس خطر کرد و تصمیم بر مسموم کردن آن حضرت گرفت. ▪️ مقداری خرما طلب نموده چند عدد از آنها را خورد و بقیه را مسموم کرده و برای امام فرستاد و سندی شاهک را مأمور کرد که حتما به آن حضرت بخوراند، ▪️خادم خرما را برای امام برد و پیام هارون را ابلاغ کرد. امام نیز چند دانه از آن خرما را خوردند، اما سِندی گفت: بیشتر بخورید، امام فرمود: همین مقدار برای مأموریت تو کافی است. ▪️امام بعد از مسمومیت، سه روز در بستر شهادت قرار گرفته و شهید شد. ▪️سِندی برای ظاهر سازی چند نفر قاضی و افراد عادل را احضار کرد تا گواهی دهند بر اینکه امام ناراحتی مزاج ندارد.  ▪️امام متوجه شده به آنها فرمود: گواهی ندهید زیرا که من سه روز است مسموم شده ام و بر اثر همین سم از دنیا می روم. ▪️ بعد از شهادت امام، جنازه حضرتش را روی تابوت نهاده و از زندان بیرون آوردند، شخصی پیشاپیش جنازه فریاد می زد: هذا اِمامُ الرَّفَضَة فَاعرِفُوهُ؛ این امام رافضیان است پس او را بشناسید. ▪️جنازه امام را روی پل بغداد گذاشتند و به مردم اعلام نمودند بیایند، ملاحظه کنند که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته و اثر جراحت در بدنش دیده نمی شود. ▪️یکی از شیعیان گفت: امام مرده و زنده ندارد، من از شخص امام جریان را سؤال می کنم، او نزدیک جنازه آمده عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! تو راستگو و پدرت راستگو است، به ما خبر بده که آیا تو را کشته اند یا خود از دنیا رفته ای؟ ▪️ امام لب به سخن گشود و سه بار فرمود: قَتلاً، قَتلاً، قَتلاً، مرا کشته اند.(۲)  ▪️جنازه امام را به محل نگهبانان آوردند، مردم نیز اجتماع کردند و جنازه را با احترام تا قبرستان قریش تشییع نمودند.  📚 پی نوشت :  ۱) سوگنامه آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم، ص۹۶.  ۲) همان، ص۱۰۴.  ۳) گلچینی از گلستان محمّدی، ص۲۹۸-۳۰۰. •✾📚 @ghasedak40📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☝☝☝ بسیار زیبا و دلنشین دارم آروم آروم آب میشم.... 🎤 🌙 (ع) @ghasedak40
☝☝ 🕊⚜ روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام حاج سید مهدی میرداماد⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ •✾📚 @ghasedak40 📚✾•
🍃سيره ي عملي امام کاظم علیه السلام 🍃 🔰عبدالله بن سنان گفت: براي هارون الرشيد لباسهاي ارزشمند و زيبايي آورده بودند. هارون آنها را به علي بن يقطين وزير خود بخشيد و از جمله آن لباسها لباسي بود كه از خز و طلا بافته شده بود كه به لباس پادشاهان شباهت داشت. علي بن يقطين لباسها را به اضافه ي اموال ديگر براي مولايش موسي بن جعفر عليه السلام فرستاد. امام عليه السلام همه را پذيرفت ولي آن لباس مخصوص را توسط شخص ديگري براي علي بن يقطين فرستاد، سپس برايش نامه اي نوشت كه اين لباس را از منزل خارج مكن يك وقت مورد احتياج تو واقع مي‌شود. پس از چند روز علي بن يقطين بر يكي از غلامان خود خشم كرد و او را از خدمت عزل كرد. همان غلام پيش هارون الرشيد سخن چيني نمود كه علي بن يقطين قائل به امامت موسي بن جعفر عليه السلام است و خمس اموال خود را همه ساله براي او مي‌فرستد و همان لباسي را كه شما به او بخشيديد براي موسي بن جعفر عليه السلام در فلان روز فرستاده است. هارون بسيار خشمگين شد و گفت بايد اين كار را كشف كنم. فورا شخصي را فرستاد تا علي بن يقطين به نزد او آيد به محض ورود پرسيد لباس مخصوص كه به تو دادم چه كرده اي؟ گفت: در خانه است و آن را در پارچه اي پيچيده‌ام و هر صبح و شام باز مي كنم و نگاه مي‌نمايم و از لحاظ تبرك آن را مي‌بوسم. هارون گفت هم اكنون آن را بياور. علي بن يقطين يكي از خدام را فرستاد و گفت در فلان اتاق داخل فلان صندوق در پارچه اي پيچيده است فورا بياور. غلام رفت و آورد. هارون ديد لباس در ميان پارچه اي گذاشته شده و معطر است خشمش فرونشست و گفت: آن را به منزل خود برگردان ديگر سخن كسي را درباره ي تو قبول نمي كنم و جايزه ي زيادي به او بخشيد. دستور داد غلامي را كه سخن چيني كرده بود هزار تازيانه بزنند هنوز بيش از پانصد تازيانه نزده بودند كه مرد . 📗مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۸۹. @ghasedak40
ناز بر فیض مسیحا می‌کنم جایی که باشد  خاک درگاه تو بر دردم شفا موسی ابن جعفر ‌ عضو عضوم گر ز هم گردد جدا صد بار بهتر  کز تو یک لحظه دلم گردد جدا موسی ابن جعفر ‌ 🏴شهادت باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد. @ghasedak40