12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ شاد و زیبا |"مُحَمَّد"
⭕جدیدترین و متفاوت ترین اثر:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
🎵همخوانی موزیکال و شاد در مدح پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم
🌐مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت اثر:
📺 aparat.com/v/lkK0m/
🖥شناسه عضویت در کانال ایتا و تلگرام:
📲 @tasnim_esf
#مبعث
#عید_مبعث
#بعثت
19.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥👰♀ دوربین مخفی: واکنشای عجیب مردم وقتی ماشین عروس تو راه تالار وسط خیابون خراب شده!
دیدگاه مورخان غرب راجع به
قرآن و محمد(ص):
خوان کول، استاد تمام تاریخ در میشیگان امریکا، در کتاب «محمدپیامبرصلح در میان جنگ امپراطورها»مینویسد:پیام محمد صلح و سلام بود،تمام جنگهایش دفاعی بوده و نبرد بر او تحمیل شده است.جان تولن,استاد تاریخ در نانس،در کتاب«چهره های محمد»:محمد قهرمان روشنگری ضد روحانیون ،سلطه کلیسا،تثلیث وتفتیش عقاید و بیانگر توحیدخالص در اواخر قرون وسطی بوده است.مایکل سروتوس از علمای بزرگ مسیحیت در قرون وسطی،با استفاده از آموزه های قران،علیه انحرافات کلیسا به روشنگری پرداخت،و در این راه اعدام شد.ترجمه قرآن در قرن۱۶میلادی توسط جرج سل،در انگلیس،به ضمیمه نکات تاریخی به چاپ رسید،تامس جفرسون از رهبران آمریکا با خواندن آن تحت تاثیر قرار گرفت و گفت:قرآن،فلسفه توحیدی بسیار عالیتر از کلیسا دارد که به اعتراف به گناه و خرید و فروش بهشت میپردازد.ولتر،اندیمشند بزرگ فرانسوی،باخواندن ترجمه قران،گفت:باور محمد،از هرگونه شک وابهام آزاد است،هستی بی نهایت و ابدیت بی شکل و مکان،عقیده ای عالی و شکوهمند که فوق درک فعلی ماست.ناپلئون بناپارت بعد از مطالعه ترجمه قرآن گفت: محمد،انسانی فوق العاده،بی نظیر و قانون گزاری خردمند بود که اخلاق را در میان پیروانش گسترش داد و به عنوان یک نابغه،خداپرستی توحیدی را بنیان گذاشت.گوته،ناپلئون را محمد غرب نامیده است.منبع:کتاب چهره های محمد،نوشته جان تولن،استاد تاریخ نانس،
https://www.instagram.com/p/CMRsYzfj4CW/?utm_medium=share_sheet
@ghasedaknoor
📛 شبهه:
پس از مرگ محمد
خداوند او را احضار کرد و پرسید:
میل جنسی مرد و زن باهم برابر است؟
محمد پاسخ داد: بلی
خداوند پرسید:
همانطور که تو هر شب نیاز به هم بستر شدن داشتی، زنان تو هم نیاز داشتند؟
محمد : بله...
خدا:
وقتی تو زنان بسیار در اختیار داشتی و به آنها تاکید میکردی که حق هم بستر شدن با غیر را ندارند، و پس از مرگ تو نیز نباید با هیچ مردی ازدواج کنند، آیا به آنها ظلم نکردی؟
محمد: بله، ظلم کردم
خدا:
فاصله سنی تو با بسیاری از زنانت چهل سال بود. آیا این فاصله به نفع تو بود یا آنها ؟
محمد: به نفع من
خدا:
آیا این فاصله سنی ظلم به آنها نبود؟
محمد: بلی ظلم بود
خدا پرسيد:
سربازان تو در مصر
ماریه قبطیه را از خانواده جدا کرده،
و از داشتن یک شوهر جوان محروم نموده و نزد تو آوردند و تو بارها با او همبستر شدی. آیا به اوظلم روا داشتی یا نه؟
محمد: ظلم کردم.
خدا :
وقتی تو عایشه ۷ ساله را به خانه خودت بردی و وقتی سن اون به نه سال رسید با او ازدواج کردی، چهل سال از او بزرگتر بودی، و زنان بسیاری هم داشتی، و او کودک خردسالی بود که هیچ درکی از سکس نداشت. آیا به آن کودک ظلم نکردی؟
محمد : بله، ظلم کردم
خدا:
یکی از زنان تو صفیّه نام دارد که پدر و مادرش یهودی بودند. تو و یارانت به روستای آنها حمله کردید و همه مردان را از جمله پدر و برادر و شوهر صفیه را نیز کشتید، و همان شب در حالیکه صفیه برای پدر و برادر و شوهرش گریه میکرد، او را به خیمه خود برده، و با او هم بستر شدی! آیا این عمل تو ظلم اکبر نبود؟
محمد : بله ظلم اکبر بود.
خدا:
آیا خدای عادل، شخص ظالمی را به پیامبری بر میگزیند؟
محمد پاسخ داد: نه بر نمیگزیند.
خدا : پس چرا ادعای پیامبری کردی؟
محمد: گول سلمان فارسی را خوردم!
💥 پاسخ :
❌ از بیان گفتگوی خیالی و دروغ و ادبیات سخیف و پر از بیادبی نویسنده متن و عدم ذکر منبع برای موارد بالا که بگذریم، از نویسنده میپرسیم از کدام خدا صحبت میکنی؟
بعضی از موارد بالا دستور خود خداوند به پیامبر است که در قرآن به صراحت آمده (مانند عدم ازدواج زنان پیامبر بعد از رحلت ایشان)
ظاهرا دشمنانِ اسلامستیز، توهمات و تراوشات ذهن بیمارشان را به جای واقعیت منتشر میکنند
♦️ همسران پیامبر بدلیل موقعیت ممتازی که در جامعه داشتند، نمیتوانستند رفتاری مشابه با بانوان عادی داشته باشند
به همین دلیل است که خداوند به پیامبر خویش چنین توصیه نموده است:
♻️"اى پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مىخواهید بیایید با هدیهاى شما را بهرهمند سازم و شما را به طرز نیکویى رها سازم! و اگر شما خدا و پیامبرش و سراى آخرت را مىخواهید، خداوند براى نیکوکاران شما پاداش عظیمى آماده ساخته است 📓 احزاب آیه ۲۹-۲۸
👈بعد از آن بود که همسران ایشان، مجاز بودند که یکی از دو گزینه زیر را انتخاب کنند:
1️⃣با دریافت هدایا و بصورت محترمانه، از پیامبر(ص) جدا شده و مانند دیگر بانوان میتوانستند ازدواج کنند
2️⃣با توجه به جایگاه ممتاز دنیوی و پاداش مناسب اخروی در صورت پرهیزگار ماندن، همچنان بر همسری ایشان باقی بمانند
طبیعتاً انتخاب این گزینه، محدودیت هایی را نیز به همراه داشت
👈آنها با رضایت تمام اقدام به زوجیت با حضرت پیامبر کردهاند و اجباری در کار نبوده، ضمن اینکه با نزول این آیه میتوانستند، قبل از رحلت پیامبر، طلاق بگیرند و مشمول این حکم نشوند
🔸 ماریه قبطیه کنیزی بود که مقوقس حاکم اسکندریه اورا بعد از نامه دعوت پیامبر به اسلام، با هدایایی به ایشان داد
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/6527/75474/
🔸صفیه دختر رئیس قبیله بنی نضیر واز بنی اسرائیل بود که پس ازکشته شدن همسرش درغزوه خیبر به اسارت مسلمان درآمد.حضرت رسول وی را آزادو 👈بر ابقای دینش و یا ازدواج باخود مخیر نمود وصفیه همسری پیامبر را ترجیح داد و ادعای همبستری درهمان شب دروغ همیشگیِ این جماعت کذاب است
اما در مورد ازدواجهای پیامبر👇
1⃣ پیامبر (ص) تا ٢٥ سالگی مجرد است و به گواهی تمام اسناد و متون تاریخی در کل این ٢٥ سال دوران نوجوانی و جوانی در نهایت پاکدامنی و قداست زندگی میکند. گویی در این دوران وی رهبانیّت اختیار کرده است
2⃣ پیامبر در ٢٥ سالگی با «خدیجه» که طبق قرائنی ۳ سال و طبق قرائن دیگر «بیش از ١٠ سال» از وی بزرگتر است ازدواج میکند و تا وفات وی، ٢٥ سال، تنها همسر پیامبر، خدیجه است اینک پیامبر ٥٠ ساله میباشد
3⃣پیامبر تا ٣ سال در سوگ حضرت خدیجه است و همسری اختیار نمیکند، اینک پیامبر ٥٣ ساله است
ادامه در متن بعدی👇
*گروه چت نیست کانالی برای بهتر دانستن......*
https://chat.whatsapp.com/Ew6JKFSix0J3R0WtuHT4GV
👆ادامه پاسخ👇
4⃣ پیامبر در ٥٣ سالگی با «سوده بنت زمعه بن قیس» که ٥٠ ساله، شوی مرده و بدونسرپرست است، ازدواج میکند و تا ٣ سال تنها همسر پیامبر سوده میباشد
5⃣ اینک رسول خدا ٥٦ ساله است وی فقط هفتسال دیگر در این دنیای خاکی خواهد بود
6⃣ پیامبر در هفتسال آخر حیات خود ١١ همسر دیگر برمیگزیند که تعدادی از آنان به دلیل کهولتِ سن فوت میکنند
7⃣ تمامی پرسشهایی که در مورد همسران پیامبر مطرح است در مورد همین هفتسال آخر زندگی پیامبر است
✅ چند نکته در مورد این هفتسال:
🔶یکم: این هفتسال از پر مشغلهترین دوران حیات پیامبر است مشکلات داخلی مدینه ، چون اختلاف های اوس و خزرج، مهاجر و انصار، یهودیان داخل مدینه با مسلمین از یک طرف، و تربیت مردم تازه مسلمان این شهر، یکی از صدها مشکلات پیامبر در این هفتسال است در شرایطی که مدینه هر لحظه در معرض هجوم قبایل اطراف است، لاجرم پیامبر و یارانش مدام در حال آمادهباش جنگیاند
🔷دوم: در این هفتسال قوای جسمانی پیامبر در اثر پیری و بیماری، روز به روز در حال تحلیل رفتن است
🔺سوم: تعدادی از این زنان، شویمرده و یا بیسرپرست هستند که از مکّه یا شهرهای دیگر به مدینه پناهنده، و یا فرستاده شدهاند لذا در مدینه از حمایت اقوام خود نیز بیبهرهاند
سوده بنتزمعه، زینب بنتخزیمة، امسلمه، ماریه قبطیه اینچنیناند
🔻چهارم: مابقی این زنان، دختران سران قبایل ذی نفوذی بودند که پیامبر با این ازدواجها، هوشمندانه روابط خصمانۀ آنها را تلطیف نمود و با کمترین خونریزی، صلح و سازش را با آنان برقرار نمود
عایشه و حفصه، دختران دو تن از بانفوذترین مهاجران از مکّه یعنی ابوبکر و عمر بودند
رمله، دختر بزرگترین دشمن پیامبر یعنی ابوسفیان بود
زینب بنتجحش، از بنیمخزوم یکی از پرنفوذترین طوایف قریش بود
ریحانه و صفیه، دختران سران دو قبیلۀ یهودی بودند
جویریه، دختر یکی از سران قبیله خزاعه بود که بعد از آن وصلت، خزاعه یکی از متحدین استراتژیک مسلمانان شدند
♦️پنجم: در این هفتسال که پیامبر حکومت شهر مدینه را دارد و سال به سال از لحاظ سیاسی قویتر میشود، بزرگان انصار (ساکنان اصلی مدینه) حاضر بودند که جوانترین و زیباترین دختران خود را به عقد پیامبر درآورند ولی در میان این ١١ همسر، هیچ زن انصاری دیده نمیشود، چرا که در مورد زنان انصار هیچیک از دو دلیل اجتماعی و سیاسی پیش گفته وجود ندارد
✅ بنابراین ازدواجهای ١١ گانۀ پیامبر در این مدّت نه تنها رنگی از لذّتجویی ندارد، بلکه ایثاری شگرف از این روح متعالی است که حتی از خصوصیترین و شخصیترین امور زندگی خود، یعنی زناشویی، در خدمت اهداف انسانی و الهی خود میگذرد
*گروه چت نیست کانالی برای بهتر دانستن.....*
https://chat.whatsapp.com/HPDSKnFFeCvBrxOfJbrxvv
بیشک تأسی به سیره و سنت آن حضرت براساس آیه کریمه «و لکم فی رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در این مطلب به آن اشاره شده است، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه میرفت
۲-در راه رفتن قدمها را بر زمین نمیکشید.
۳-نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
۴-هرکه را میدید مبادرت به سلام میکرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتی با کسی دست میداد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمیکشید.
۶-با مردم چنان معاشرت میکرد که هرکس گمان میکرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسی مینگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمیکرد.
۸-هرگز به روی مردم چشم نمیدوخت و خیره نگاه نمیکرد.
۹-چون اشاره میکرد با دست اشاره میکرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمیشد لب به سخن نمیگشود.
۱۱-هرگاه با کسی، هم صحبت میشد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.
۱۲-چون با کسی سخن میگفت کاملا برمی گشت و رو به او مینشست.
۱۳-با هرکه مینشست تا او اراده برخاستن نمیکرد آن حضرت برنمی خاست.
۱۴-در مجلسی نمینشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب مینشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمیداد و از آن نهی میکرد.
۱۷-هرگز در حضور مردم تکیه نمیزد.
۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چیزی رخ میداد که ناپسند وی بود نادیده میگرفت.
۲۰-اگر از کسی خطایی صادر میگشت آن را نقل نمیکرد.
۴۱-از بیماران عیادت میکرد اگرچه دور افتادهترین نقطه مدینه بود
۴۲-سراغ اصحاب خود را میگرفت و همواره جویای حال آنان میشد.
۴۳-اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا میزد.
۴۴-با اصحابش در کارها بسیار مشورت میکرد و بر آن تاکید میفرمود.
۴۵-در جمع یارانش دایره وار مینشست و اگر غریبهای بر آنان وارد میشد نمیتوانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است.
۴۶-میان یارانش انس و الفت برقرار میکرد.
۴۷-وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
۴۸-هرگاه چیزی به فقیر میبخشید به دست خودش میداد و به کسی حواله نمیکرد.
۴۹-اگر در حال نماز بود و کسی پیش او میآمد نمازش را کوتاه میکرد.
۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکی گریه میکرد نمازش را کوتاه میکرد.
۵۱-عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران میرسید.
۵۲-احدی از محضر او نا امید نبود و میفرمود «برسانید به من حاجت کسی را که نمیتواند حاجتش را به من برساند.»
۵۳-هرگاه کسی از او حاجتی میخواست اگر مقدور بود روا میفرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعدهای نیکو او را راضی میکرد.
۵۴-هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.
۵۵-پیران را بسیار اکرام میکرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
۵۶-غریبان را خیلی مراعات میکرد.
۵۷-با نیکی به شروران، دل آنان را به دست میآورد و مجذوب خود میکرد.
۵۸-همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت.
۵۹-چون شاد میشد چشمها را بر هم میگذاشت و خیلی اظهار فرح نمیکرد.
۶۰-اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمیشد.
۸۱-ولیده مو بودن را کراهت میدانست.
۸۲-همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.
۸۳-همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک میزد.
۸۴-نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز مییافت.
۸۵-ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه میداشت.
۸۶-هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ میشمرد.
۸۸-هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت.
۸۹-موقع غذا هرچه حاضر میکردند میل میفرمود.
۹۰-در سر سفره از جلوی خود غذا تناول میفرمود.
۹۱-بر سر غذا از همه زودتر حاضر میشد و از همه دیرتر دست میکشید.
۹۲-تا گرسنه نمیشد غذا میل نمیکرد و قبل از سیر شدن منصرف میشد.
۹۳-معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
۹۴-در غذا هرگز باد گلو نزد
۹۵-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمیخورد.
۹۶-بعد از غذا دستها را میشست و روی خود میکشید.
۹۷-وقت آشامیدن سه جرعه آب مینوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
۹۸-از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود.
۹۹-چون میخواست به منزل وارد شود سه بار اجازه میخواست.
۱۰۰-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم میکرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت میکرد.
منابع: کتاب «منتهی الآمال» محدث قمی و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسی
۶۱-مزاح میکرد، اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمیزد.
۶۲-نام بد را تغییر میداد و به جای آن نام نیک میگذاشت.
۶۳-بردباری اش همواره بر خشم او سبقت میگرفت.
۶۴-از برای فوت دنیا ناراحت نمیشد و یا به خشم نمیآمد.
۶۵-از برای خدا آنچنان به خشم میآمد که دیگر کسی او را نمیشناخت
۶۶-هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
۶۷-هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
۶۸-در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.
۶۹-هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد.
۷۰-در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.
۷۱-روی خاک مینشست و روی خاک غذا میخورد.
۷۲- روی زمین میخوابید.
۷۳-کفش و لباس را خودش وصله میکرد.
۷۴-با دست خودش شیر میدوشید و پای شتر ش را خودش میبست.
۷۵-هر مرکبی برایش مهیا بود سوار میشد و برایش فرقی نمیکرد.
۷۶-هرجا میرفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده میکرد.
۷۷-اکثر جامههای آن حضرت سفید بود.
۷۸-چون جامه نو میپوشید جامه قبلی خود را به فقیری میبخشید.
۷۹-جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.
۸۰-در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز میکرد.
هدایت شده از دستیار پژوهش
#نشست_علمی
✅ نشست علمی با عنوان: پروپوزال نویسی برای دانشجویان رشته های الهیات
✔️ارائه دهنده: دکتر محمدحسین منتظری؛ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
📆زمان: سه شنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۰ ساعت ۲۰
👈لینک ورود به جلسه:
https://vroom.ut.ac.ir/farabi21