🌷🌷🌷
داستان کوتاه
پدر ما در مشهد در بازارچه حاج آقا جان مغازه طباخی داشت. و تابستانها مرا به دم دکان خود میبرد و آنجا شاگردی میکردم. و در همانجا بود که وقتی جیگی جیگی بساط نمایشش را پهن میکرد، یکی از مشتریهایش من بودم. جیگی جیگی فردی سیه چرده و لاغر بود و ساز محلی میزد. موسیقیاش شاد بود هرچند خودش غم خاصی داشت. جیگی جیگی هرگز دنبال پول نبود. در آن زمان که کودکی ۱۰-۱۲ ساله بودم، حرکات او که با ساز انجام میداد برایم شگفتانگیز بود و شاید علاقهای که به عروسک نمایشی او داشتم باعث شد بعدها سراغ تئاتر بروم.
در همان زمان بچه دیگری هم بود به نام محمدرضا که محو مضراب جیگی جیگی میشد. پدر محمدرضا قاری قرآن بود و در مغازهاش به او تمرین قرآن میداد و این کودک کسی نبود جز محمدرضا شجریان که در دوره کودکیاش هرکس صدای قرآن خواندن او را میشنید میخکوب میشد.
جیگی جیگی مطرب بود و به حرم امام رضا راهش نمیدادند اما زمانی که فوت کرد همزمان با او مردی والا مقام در مشهد درگذشت که برایش مراسم ویژهای گرفتند، اما جالب اینجا بود که پیکرهای آنها در غسالخانه با هم جابجا شد. قرار بود آن مرد والا مقام در حرم حضرت امام رضا (ع) دفن شود که هزینه بسیار بالایی هم داشت و می خواستند جیگی جیگی را که مطرب بود به قبرستانی خارج از شهر ببرند، اما وقتی پیکرهای آنها با هم جابجا شد، جیگی جیگی با مراسم خاصی در حرم امام رضا و در زیر سقاخانه اسماعیل طلا دفن شد. بعدا خانواده آن مرد والا مقام درخواست نبش قبر کردند، اما آیت الله میلانی که مرجع تقلید بود اجازه این کار را نداد و قسمت این شد که هرکه به زیارت امام رضا میرود جیگی جیگی را هم زیارت میکند.
👤 رضا کیانیان
مطالب زیبا👈 @ghaseedak
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
مردی سگش را در خانه می گذارد تا از طفل شیر خوارش مواظبت کند
و خودش برای شکار بیرون رفت
و زمانی که برگشت، سگش را دید که در جلو خانه ایستاده و پارس میکند
و پنجه هایش خون آلود است.
مرد با تفنگش به سوی سگ شلیک کرد، او را کشت و با سرعت وارد خانه شد تا باقی مانده ی فرزندش را ببیند.
زمانی که وارد شد دید که گرگی غرق در خون غلتیده و فرزندش بدون هیچ آسیبی سالم است.
قبل از اینکه عکس العملی نشان دهید به حرف های طرف مقابل گوش كنيد
تا به دلیل قضاوت اشتباه تا آخر عمر گریان نباشید...
مطالب زیبا👈 @ghaseedak
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
مکالمه دو جنین در شکم مادر :
🔸اولی: تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟
🔹دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم
🔸اولی: امکان نداره.
ما با جفت تغذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده.
🔹دومی: شاید مادرمونم ببینیم
🔸اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش
🔹دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه.
🔸اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.
🔹دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی….
🔺این مکالمه چقدر آشناس!
تا حالا بودن خدا را اینطوری به همين سادگی حس نكرده بودم؛
مطالب زیبا👈 @ghaseedak
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
داستان طنز
یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته، یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد!
خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه. یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه موتور گازیه باز غیییییژ ازش جلو زد!
دیگه پاک قاطی می کنه با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه. همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!!
طرف کم میاره، میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده . خلاصه دوتایی وامیستن کنار اتوبان. یارو پیاده میشه میره جلوی موتوریه، میگه: آقا ! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی روی ما رو کم کردی؟!
موتوریه با رنگ پریده نفس زنان میگه : داداش… خدا پدرت رو بیامرزه وایستادی!…کش شلوارم گیر کرده به آیینه بغلت😰😅
نتیجه اخلاقی❗️
اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارند، ببینید کش شلوارشان به چه کسی گیر کرده است😉
مطالب زیبا👈 @ghaseedak
🌷🌷🌷
شیطان چه ذکری را شب و روز تکرار میکند؟
وقت هست …
وقت هست …
وقت هست …
#شیطان
@ghaseedak
امام حسین(ع) هدف از خروج خود را "اصلاح امت پیامبر(ص) و امربه معروف و نهی از منکر" اعلام میفرماید.
حسین(ع) علیه مظالم و مفاسد حکومت یزید به پا خاست و او را فاقد مشروعیت جانشینی پیامبر(ص) میدانست.
یزید نیز با نفاق و همراهی علمای دنیاپرست، امام حسین(ع) را یک آشوبگر علیه خلافت اسلامی معرفی کرد و با تهدید ، تطمیع و فریب مردم توانست مسلمانانی را که بعضا از اصحاب علی(ع) نیز بودند، به جنگ علیه حسین(ع) ترغیب کند؛ مسلمانانی که برای قصد قربت و با وضو به کشتن "سرور جوانان اهل بهشت" و اصحابش اقدام کردند!
حسین(ع) پرچمدار مبارزه با ظلم و بدعت و خرافات بود
@ghaseedak
🌷🌷🌷
مهربونی های زیادی توی فرهنگ ما بود و داره کمرنگ میشه.
من چندتا از مهربونی های تصادفی که به ذهنم می رسه رو اینجا می نویسم.
میشه یکی یا چندتا از اونا رو انجام بدیم توی این هفته.
بعد از انجام دادنشون به حس خودمون نگاه کنیم. مهربونی، قبل از دیگران، حال خودمون رو خوب می کنه.
- بار یه کهنسال رو براش حمل کنیم.
- اگه نون خریدیم، به یه بچه تعارف کنیم.
- پول قهوه یا غذای یه نفر ناشناس رو توی کافی شاپ یا رستوران حساب کنیم.
- یه نامه پر از انگیزه بنویسیم و بندازیم توی خونه یا ماشین یه نفر که نمیشناسیم.
-یه تلفن بزنیم به یه فامیلی دوستی کسی که مدتیه ازش بی خبریم.
- بچه کوچیک یه زوج رو دو ساعت نگه داریم که اونا با هم برن سینما یا رستوران.
- یه شغل برای یه نفر که بیکاره پیشنهاد بدیم.
- در ورودی یا در آسانسور رو برای یه نفر باز نگه داریم.
- یه متن خنده دار یا روحیه بخش روی شیشه یه ماشین بذاریم.
- یه کم وقت با یه سالمند صرف کنیم.
- برای یه سالمند یا یه بچه چند صفحه کتاب بخونیم.
- یه پیامک قدردانی برای یه نفر بفرستیم.
- بذاریم یه نفر از جلوی ماشین ما بپیچه توی خروجی
- یه کتاب با یه نوشته انگیزه بخش، توی تاکسی یا مترو یا پارک یا مغازه جا بذاریم.
- عوارض یا پول پارکینگ ماشین پشتی رو حساب کنیم.
- یه نفر رو که در گذشته به ما بدی کرده، ببخشیم.
- به یه نفر که نمیشناسیم لبخند بزنیم.
- برای بچه ی ماشین کناری دست تکون بدیم.
- از یه رفتگر یا آبدارچی یا نظافتچی از صمیم قلب تشکر کنیم
- پول بنزین یه ماشین مدل پایین تر از خودمون رو حساب کنیم.
- خون اهدا کنیم. (آقایون محترم لطفن)
- به دوستمون، همسرمون، رفیقمون... یه نامه کوتاه بنویسیم و بگیم چه چیزی راجع بهش رو خیلی دوست داریم.
- برای پدر و مادرمون گل بخریم و بهشون بگیم چقدر دوستشون داریم.
- داریم با خانواده حرف می زنیم؟ داریم یه دوست رو می بینیم؟ کنار یه عزیزی نشستیم؟ گوشیمون رو بذاریم کنار.
- شاخه درخت های زیر برف رو بتکونیم که نشکنند.
- به یه خیریه مردم نهاد کمی کمک کنیم.
- پیش رییس شرکت، از خوبی های یکی از همکارامون حرف بزنیم.
- یه آشغال رو از روی زمین برداریم.
- یه درخت بکاریم یا یه گل قلمه بزنیم.
- یه بطری آب شیشه ای هدیه بدیم به کسی که می دونیم آب معدنی مصرف می کنه تا بطری پلاستیکی کمتری مصرف بشه.
- یه ربع وقت بذاریم و به حرف یه نفر با همه وجود گوش بدیم.
- یکی از لباس هامون رو ببخشیم.
- برای یه همکار یا یه ناشناس، یه چایی بریزیم.
- به یکی کمک کنیم یه کار جدید رو تجربه کنه.
- یهو، الکی، بی هیچ دلیلی، زنگ بزنیم به مامان! فقط حالش رو بپرسیم.
- صبحانه روز بعد همسرمون رو براش ببریم توی تختخواب.
- پول ویزیت نفر بعدی رو توی مطب دکتر حساب کنیم.
- یه دسته گل کوچیک بفرستیم به بخش پرستاری یه بیمارستان دولتی و ازشون برای اخلاق خوبشون با بیمارها تشکر کنیم.
و...
- وقتی یه صدای دلسرد کننده توی سر خودمون شنیدیم، سریع یه حرف انگیزشی به خومون بگیم.
ما هم به مهربونی تصادفی خودمون نیاز داریم. ❤️
نیلوفر تسلیم
مطالب زیبا👈 @ghaseedak
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
التماس دعا يعني چه؟
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻮسی ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﺎ ﺯﺑﺎنی ﺩﻋﺎ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍی ﺗﺎ ﺩﻋﺎﻳﺖ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﺷﻮﺩ !
ﻣﻮسی ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ : ﭼﮕﻮﻧﻪ؟
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﮕﻮ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺩﻋﺎﻛﻨﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍی !!
(( و این است فلسفه ی التماس دعا))
" در این روز ها و شب های حسینی نگاهم ﺑﻪ ﺩﻋﺎﯾﺘﺎﻥ است..."
التماس دعا هم گروهیای عزیز🙏
مطالب زیبا👈 @ghaseedak
🌷🌷🌷
چهار چیز را نخورید
حسرت گذشته
حسرت زندگی دیگران
حق دیگران
فریب دیگران
Join➥ @ghaseedak
✍💎
از خوردن بستنی قیفی در خیابان خجالت نکش!
از اینکه بایستی و از سوژه ای که خوشت آمده عکس بگیری،
از اینکه بنشینی کنار کودکِ فال فروش و با او درد و دل کنی،
از اینکه وسط پیاده رو" البته اگر مامور نبود!" عشقت را در آغوش بگیری...
از اینکه وسط جمع قربان صدقه ی مادرت بروی،
از اینکه در کوچه با بچه ها دنبال بازی کنی،
از ابراز علاقه کردن به کسی که دوستش داری،
از عصبانی شدن
از بلند خندیدن
از گریه کردن های بی دلیل
از کنار گذاشتن آدم هایی که تو را نمی فهمند، خجالت نکش!
عمرِ هیچ کس قرار نیست جاودانه باشد
برای خودت زندگی کن!
@ghaseedak