✍سردار قاسم سلیمانی :
وابسته ترین کشور را که در ابعاد فرهنگی، در ابعاد اقتصادی، در ابعاد نظامی، در ابعاد امنیتی، در ابعاد سیاسی وابسته به غرب بود و تحت سیطره غرب بود، امام از زیر یوغ صلیبی ها خارج کرد؛ بعد در درون این حکومتی که وابسته ترین بود، تحت سیطره کامل بود آمد جمهوری اسلامی تأسیس کرد. این عظمت امام بود کسی جز امام نمی توانست این کار را بکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امکان داره شما را خارج از الحشد الشعبی ببینیم⁉️
بله ممکن است ان شالله شهادت🕊
💠 انتشار به مناسبت سالروز تشکیل حشدالشعبی عراق
#عکس_ماندگار
💠دیدار سردار شهید حاج
قاسم سلیمانی ، با مادر
شهیدان سیف الدینی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این خاک هزار شیر حیدری دارد
رهبری شجاع بنام سید علی دارد♥️
از هر نقطه این خاک بر میخزند
وقتی که حکم جهاد رهبری دارد✌️
از هیچ ندارند هراس مردم این دیار
چون مِهر علی نشان به دل دارند🌹
افسار بر گردن دشمن خاصم باشد
آن لحظه که عزم نبرد حیدری دارند🍃
گر در سرشان هوای آزاده گی است
ارثیه از جوانان بنی هاشمی دارند🌷
کاری نکنید و فکری نکنید از سر بغض
کین جا همه تیغ حیدری در بَر دارند☝️
گردن که هیچ، چشمانتان هدف میگیرند
ازبس که درایننقطهزنی مهارت دارند💪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
🔸صدای ماندگار #حاج_قاسم پشت بیسیم
من برای نوکری و خدمتگذاری شما آمدهام...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با چه وصف کنم روزگار را...یک قدم چشم به راه/ده قدم دلتنگی/صد قدم تکرار قشنگ یادت...ندارم آهی در بساطم اما...آه از روزگاری که تو را از ما گرفت😢😢
#خاطره
✍شب عملیات قبل اینکه به خط بزنیم آمدو گفت:《من خودم باید همراه نیرو ها برم.》خیلی موافق نبودم.گفتم:《جانشینت روبفرست. 》اصرار کردو گفت:《نه باید خودم برم.》رمز عملیات که اعلام شد همراه نیرو ها زد به خط. دشمن آتش شدیدی می ریخت.گردان سلیمانی خط اول را شکستند دوباره راه افتادند سمت خط دوم.
چیزی نگذشته بود که خبر رسید فرمانده گردان شهید شده.چندنفر را فرستادم و گفتم هرجور شده بیاورند عقب. توی اورژانس سوسنگرد دیدمش.بیهوش بود.تیرست راستش را آش ولاش کرده بودن بود به استخوان.ترکش هم خورده بود به سینه اش.خونریزی داشت.گفتم آمبولانس بیایدو بفرستندش اهواز.
بیست روز بعد عملیات قاسم را در قرارگاه دیدم.از اهواز برده بودندش تهران وانجا جراحت دستش را ترمیم کرده بودند.هنوز خوب نشده بود وبا دست آویزان به گردن برگشته بود منطقه.معطل نکردم وهمانجا اورا به آقا محسن رضایی معرفی کردم.گفتم:《این آقای سلیمانی هم شجاعه هم مقتدر.از پس اداره یک تیپ نیرو به راحتی بر میاد. 》آقا محسن هم حکم فرماندهی تیپ ثارالله علیه السلام را برایش نوشت.
📚راوی سردار مرتضی قربانی