eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
11.9هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
18.5هزار ویدیو
64 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری دیده نشده از برگزاری انتخابات در جبهه های جنگ
✨ |🌈❄️| از فرعون، پـدرسوخته تر نداریم! اما خـُدا به موسی میگه: نرم باهاش صحبت کن...!🙃 بعد ما با بچه های امام زمان که موهاش یخورده ناجوره، چجوری صحبت میکنیم...!😬 | علی اکبر رائفی پور |
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سقوط خط از نگاه شهید حاج قاسم سلیمانی این بی حجابه...آن با حجابه...این اصولگراست و آن اصلاح طلبه!
یڪی دیگر از ابعاد شخصیت شهید آقا ،بعد مدیریتے بود. ..حسین فقط حسین نبود،، ”حسین“ ســــــاز بود.. شخصیتهایـے ڪه درڪنار حسین تربیت مےشدند،خودشان بہ تنهایـے یڪ حسینِ بزرگ بودند،دنیایـے از عرفــان و معرفت بودند.. 🗣روایت‌حاج‌قاسم‌ازخصوصیات
27.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قرائت فرازهایی از وصیتنامه توسط محمدرضا سلیمانی، فرزند بزرگوار شهید
کسی می تواند در این حرکت و در این مسیر بایستد که شناخت عمیقی از مبانی انقلاب داشته باشد ما کسانی را دیدیم که با احساسات و بدون تکیه گاه نظری مستحکم وارد شدند و با یک تند باد سرنگون شدند ... ... .. 💚
. دنیا نه جای ماندنِ اهلِ شهادت ست :) و باز هم دعوتیم به ”امروز از ساعت ۱۵“ 🔸گلزارمطهرشهداے‌ڪرمـان🔸
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر حاج قاسم جمعه این هفته بود رمزگشایی از شناسنامه سردار دلها از زبان جانشین سپاه قدس اخبار سپاه پاسداران
4_6005749862027494542.mp3
7.94M
🏴 حیدر مانده تنهای تنها
● گریه نکن حضرت مولا
نه طبق مُد دوستت دارم!! نه به حکمِ سُنت! همه چیز بنا بر فطرت است .. خـوب‌ها دوست‌داشتنی‌اند مثل تــــو ..... 🌷
🔴 خاطره‌ی زیبا از شهید سلیمانی ✍آقای خالقی اهل زرند کرمان و ساکن قم، حدود ۳۰ سال پیش با سردار سلیمانی عقد اخوت بستند حاج قاسم قبل از شهادت به آقای خالقی تماس می‌گیرد تا با هم به زیارت بروند. آقای خالقی تعریف می‌کرد، رفتیم قم و حاج قاسم حرم حضرت معصومه (س) را زیارت کرد و بین خادمان نشست و به گفتگو پرداخت. بعد به سمت خانه رفتیم و دم در، یکی را که به زبان عربی صحبت می‌کرد، در آغوش گرفت که متوجه نشدم چه گفتند و بعد از صحبت یک انگشتر که در انگشت کوچکش بود، به آن فرد داد. بعد که می‌خواست به تهران برود گفتم من تا میدان ۷۲ تن می‌آیم که اصرار کرد و گفت: نه، خودم تنها می‌روم، اما من اصرار کردم تا ایشان را همراهی کنم. تا اینکه تا تهران با هم آمدیم. در مسیر تهران به من گفت که خیلی با این نماز شب خوانده‌ام، اگر اتفاقی برایم افتاد این انگشتر را در قبرم بگذارید. آقای خالقی می‌گفت که رمز اینکه دست با انگشتر ماند، شاید همین علاقه وی بود.